❓روایت شده: هنگامی که رسول خدا (ص) به دخترش حضرت زهرا (س) از کشته شدن فرزندش حضرت #حسین (ع) و غم و غصه هایی که بر آن حضرت وارد می شود خبر داد فاطمه (س) بسیار گریست و گفت: پدر جان! این حادثه چه وقت اتفاق خواهد افتاد؟
❗️فرمود: به هنگامی که من و تو و علی نباشیم.
💔 گریه حضرت شدت یافت، گفت: پدرجان! پس چه کسی بر او #گریه می کند و چه کسی عزای او را برپای می دارد؟
حضرت فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زن های اهل بیتم و مردانشان بر مردان اهل بیتم گریه خواهند کرد و نسلی پس از نسل دیگر هر سال عزاداری را تجدید می کنند.
💚 روز قیامت که برپا شود، تو شفیع زنان می شوی و من شفیع مردان و هر یک از آنان که بر مصیبت حسین گریه کرده باشد دستش را می گیریم و او را به بهشت وارد می نماییم، ای فاطمه! در روز قیامت همه چشم ها گریانند به جز چشمی که بر مصیبت حسین گریه کرده باشد که آن از نعمتهای بهشت خندان و شادان است.
📚 بحار الانوار / ج44 / ص292
#محرم
▪️ قال الحسين (ع): انا قتيل العبرة لا يذكرنى مؤمن الا بكى.
▪️ #امام_حسین (ع) فرمود: من كشته اشكم. هيچ مؤمنى مرا ياد نمى كند مگر آن كه (به خاطر مصيبت هايم) گريه مى كند.
📚 بحار الانوار / ج44 / ص279
#محرم
#روضه #محرم
مثل همیشه همدم بابا شدی چقدر
زیباتر از تمامی دنیا شدی چقدر
چادر نماز کوچکی انداختی به سر
حالا شبیه حضرت زهرا (س) شدی چقدر
تنها عمو به سوی تو لبخند می زند
باب الحوائج لب سقا شدی چقدر
هم صحبت یکایک غم های زینبی
سنگ صبور زینب کبری شدی چقدر
از لحظه ای که رفته علی اصغر از حرم
بغضت گرفته است که تنها شدی چقدر
جان می دهد کلام تو بر اهل قافله
دُردانه ی حسین مسیحا شدی چقدر
از بس شبیه فاطمه (س)، هستی #رقیه جان
می گفت عمه، امّ ابیها شدی چقدر
می دید عمه دست به دیوار می روی
می گفت مثل مادرمان تا شدی چقدر
▪️ @Imamology
✍🏻 از مرحوم آیة الله سید محسن جبل عاملی نقل می کنند: در زمان ایشان چیزی نمانده بود مزار پاک و مطهر حضرت رقیه (س) را آب بگیرد و اوضاع دگرگون شود؛ چرا که نهری در نزدیکی آن قرار داشت.
▪️گفتند: بدن را از اینجا به جای دیگری ببرید، چون ما نمی توانیم نهر را برگردانیم.
▪️به آیة الله سید محسن گفتند: تو این کار را بکن. سید محسن گفت: اگر انتقال نهر امکان نداشته باشد، ما این کار را می کنیم؛ قبر را نبش کرده و بدن را بیرون می آوریم.
▪️سید محسن تصمیم گرفت که قبر حضرت رقیه (س) را نبش کند. او غسل کرده، لباس سفید بر تن کرد و دستور نبش قبر داد. خاک روی مزار را برداشتند تا اینکه به خشت لحد رسیدند. در این هنگام سید محسن گفت: صبر کنید تا لحد را با دست خود بردارم.
▪️سید محسن درون قبر رفت. همین که خشت بالای سر #حضرت_رقيه (س) را برداشت، از هوش رفت. مردم دیدند که سید بر روی زمین افتاد؛ زیر بغل او را گرفتند.
▪️او به هوش آمد و پشت سر هم می گفت: ای وای بر من! ای وای بر من! به ما گفته بودند که «یزید، زن غساله و کفن فرستاده» ولی اینک فهمیدم دروغ بوده؛ چرا که این دختر کوچک را با همان پیراهن خودش به خاک سپرده اند. بدن او همانند گلی معطر است. من بدن او را منتقل نمی کنم. چرا که می ترسم دیگر از این پس، به عنوان رقیه بنت الحسین (س)، رقیه (س) شناخته نشود، و من نمی توانم جواب او را بدهم، من هر چه مخارج نهر است می پردازم. نهر را برگردانید.
📚 داستان مصائب و کرامات حضرت رقيه / ص246-247
📚 دخت آفتاب / هاشمی نژاد / ص73
#محرم #امام_حسین (ع)
◾️عن الصادق (ع): نيح على الحسين بن على سنة فى كل يوم و ليلة و ثلاث سنين من اليوم الذى اصيب فيه.
◾️حضرت صادق (ع) فرمود: يك سال تمام، هر شب و روز بر حسين بن على (ع) نوحه خوانى شد و سه سال، در روز شهادتش سوگوارى برپا گشت.
📚 بحارالانوار / ج79 / ص102
#محرم #امام_حسین (ع)
✍🏻 صفوان می گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود:
🌱 بر خواندن زیارت #عاشورا مواظبت کن. پس به درستی که من، ضامن قبولی زیارت کسی هستم که از دور و نزدیک، این زیارت را بخواند، که سعی او مشکور باشد، سلام او به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او از طرف خدا برآورده شود و به هر چه که خواهد برسد و خدا او را نومید نگرداند.
📚 مفاتیح الجنان / ص760
#محرم #امام_حسین (ع)