🌿 عنْ حُمْرَانَ قَالَ زُرْتُ قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَمَّا قَدِمْتُ جَاءَنِی أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ عُمَرُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام:
🌾 أبْشِرْ یَا حُمْرَانُ فَمَنْ زَارَ قُبُورَ شُهَدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام یُرِیدُ اللَّهَ بِذَلِکَ وَ صِلَهَ نَبِیِّهِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ.
🌿 حمران مى گوید هنگامى که از سفر زیارت امام حسین علیه السلام برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود:
🌾اى حمران! به تو مژده مى دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون مى آید چون روزى که مادرش او را زاد.
📚 امالى شیخ طوسى / ج 2 / ص 28
📚 بحارالانوار / ج 98 / ص 20 / ح10
▪️▪️تعزیت خداوند به اهل بیت در شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله ▪️▪️
کلینی به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است:
🏴 در شبی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به ریاض جنت رحلت نمود بر اهل بیت آن حضرت درازترین شبها گذشت و حالتی بر ایشان گذشت که نمی دانستند که زیر آسمان اند یا بر روی زمین اند ، زیرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از برای خدا با نزدیکان و دوران دشمنی کرده بود و از ایشان بسیار کسی کشته بود و از انتقام کافران و منافقان ترسان بودند ، پس حق تعالی در این حال ملکی را فرستاد – و به روایت دیگر: جبرئیل را فرستاد- که او را نمی دیدند و صدای او را می شنیدند و گفت:
✨ السلام علیکم اهل البیت و رحمة الله و برکاته به درستی که ثواب خدا تسلی دهنده است از هر مصیبتی و نجات دهنده است از هر مهلکه ای و تدارک کننده است هر فوت شده را ؛
پس این آیه را خواند: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۖ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ ۗ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ » (آل عمران/185) پس فرمود:
✨ «به درستی که حق تعالی شما را برگزیده است و بر دیگران فضیلت داده است و از گناهان و عیب ها پاک گردانیده است و شما را اهل بیت پیغمبر خود گردانیده است و علم خود را به شما سپرده است و کتاب خود را به شما میراث داده است و شما را صندوق علم خود گردانیده است و عصای عزت خود ساخته است و برای شما مَثَلی از نور خود زده است و معصوم گردانیده است شما را از لغزش ها و ایمن گردانیده است شما را از فتنه ها پس به صبر فرمودن خدا صبر کنید ، به درستی که حق تعالی از شما دور نمی کند رحمت خود را و زایل نمی گرداند نعمت خود را ، به خدا سوگند که شمائید اهل خدا که به شما تمام کرده است نعمت خود را بر خلق و مجتمع ساخته است پراکندگی ها را و متفق گردانیده است کلمه ها را و شمائید دوستان خدا ، هر که ولایت شما را اختیار نماید رستگار است و هر که بر شما ستم کند و حقّ شما را از شما بگیرد او هالک است ، حق تعالی مودت شما را در کتاب خود بر مومنان واجب گردانیده است و خدا قادر است بر یاری کردن شما هر وقت که خواهد و مصلحت داند ، پس صبر کنید و منتظر باشید عاقبت نیکو را به درستی که بازگشت امور به سوی خداست ، و به تحقیق که پیغمبر خدا شما را به حق تعالی سپرد و حق تعالی از او قبول کرد و شما را سپرد به دوستان مومن خود در زمین ، پس هر که ادای امانت الهی بکند و ولایت شما را بر خود لازم داند و حرمت شما را رعایت نماید حق تعالی جزای راستگویی او را در قیامت به او می دهد ، پس شمائید امانت سپرده شده خدا و رسول و از برای شماست مودت واجبه و اطاعت مفروضه ، و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا نرفت تا آنکه دین را از برای شما کامل گردانید و راه نجات را از برای شما بیان کرد و از برای هیچ جاهلی حجتی نگذاشت ، پس کسی که نادان باشد یا اظهار نادانی نماید یا انکار حقّی بکند یا فراموش کند یا اظهار فراموشی نماید پس با خداست حساب او و خدا برآورنده ی حاجت های شماست و شما را به خدا می سپارم والسلام علیکم».
راوی پرسید از آن حضرت که: این تعزیت از جانب چه کسی بود؟
حضرت فرمود: از جانب خداوند عالمیان بود. 🕯
📚 اصول کافی / ج1 / ص445-446
📚 تاریخ پیامبر اسلام (ج4 حیات القلوب ؛ مدینه) / ص1793-1795
▪️عنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ : لَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَوَلَّى غُسْلَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ الْعَبَّاسُ مَعَهُ وَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ فَلَمَّا فَرَغَ عَلِيٌّ ع مِنْ غُسْلِهِ كَشَفَ الْإِزَارَ عَنْ وَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ :
🏴 بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي طِبْتَ حَيّاً وَ طِبْتَ مَيِّتاً انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ أَحَدٍ مِمَّنْ سِوَاكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّياً عَمَّنْ سِوَاكَ وَ عَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِيكَ سَوَاءً وَ لَوْ لَا أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَيْكَ مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَكِنْ مَا لَا يُرْفَعُ كَمَدٌ وَ غُصَصٌ مُحَالِفَانِ وَ هُمَا دَاءُ الْأَجَلِ وَ قَلَّا لَكَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي اذْكُرْنَا عِنْدَ رَبِّكَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ هَمِّكَ ثُمَّ أَكَبَّ عَلَيْهِ فَقَبَّلَ وَجْهَهُ وَ مَدَّ الْإِزَارَ عَلَيْهِ. 🕯
▪️شیخ مفید از ابن عباس روایت کرده است که: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از دار فنا به دار بقا رحلت فرمود حضرت امیرالمومنین علیه السلام متوجه غسل آن حضرت گردید و عباس حاضر بود و فضل بن عباس آن حضرت را مدد می نمود ، چون از غسل آن حضرت فارغ گردید و آن جناب را کفن کرد جامه را از روی مبارک آن جناب دور کرد و گفت:
🏴 پدر و مادرم فدای تو باد ، طیّب و نیکو و پاکیزه بودی در حیات و بعد از موت ، و منقطع شد به وفات تو آنچه منقطع نشده بود به وفات احدی از خلق از پیغمبری و نازل شدن وحی های آسمانی ، مصیبت تو چندان عظیم شد که تسلّی فرماینده ی مصیبتهای دیگران گردید و محنت وفات تو چندان عام گردید که همه ی خلق صاحب مصیبتند در تعزیت تو ، و اگر نه آن بود که امر کردی به صبر کردن و نهی نمودی از جزع نمودن هر آینه آبهای سر خود را در مصیبت تو فرو می ریختیم و هر آینه درد مصیبت تو را هرگز دوا نمی کردیم و جراحت مفارقت تو را از سینه بیرون نمی کردیم ، و اینها در مصیبت تو اندکی است از بسیار ، و اندوه و حسرت را چاره ای نمی توان کرد و حزن مفارقت تو برطرف شدنی نیست ، پدر و مادر ما فدای تو باد یاد کن ما را نزد پروردگار خود و ما را از خاطر خود بیرون مکن.
پس بر روی آن جناب در افتاد و روی مبارکش را بوسید و آه حسرت از سینه ی پر درد کشید ، پس جامه را بر روی آن جناب پوشانید.
📚 امالی شیخ مفید / ص102-104
📚 تاریخ پیامبر اسلام (ج4 حیات القلوب ؛ مدینه) / ص1786-1787
منقول است که چون امام حسن علیه السلام به زهری که معاویه برای جُعده فرستاده بود و او در آب به حضرت خورانده بود مسموم گردید شکم مبارک حضرت درد گرفته و بر زمین می غلطید تا آفتاب بر آمد.
چون آفتاب بلند شد رنگ مبارک امام حسن علیه السلام سبز گشت ، پرسید که روی من به چه رنگ برآمده است؟ گفتند: به سبزی میل کرده.
▪️امام حسن علیه السلام روی به امام حسین علیه السلام کردو گفت: ای برادر حدیث معراج ظاهر شد.
▪️امام حسین علیه السلام گفت: آری و دست در گردن برادر کرد و روی به روی او نهاد و هر دو برادر به گریه درآمدند و خروش از حاضران برآمد.
▪️گفتند: یا بن رسول الله! ما را از حدیث معراج خبر ده ، امام حسن علیه السلام فرمود: جدّ ما (صلی الله علیه و آله و سلم) ما را خبر داد ، که شب معراج که مرا به روضات الجنّات درآوردند و منازل و درجات هر کس را از اهل ایمان به من نمودند ، دو کوشک دیدم پهلوی یکدیگر به یک اندازه در یک قانون یکی از زمرّد سبز که شعاع آن چشم مرا خیره می کرد و یکی دیگر از یاقوت سرخ که صفای آن چون شعاع آفتاب جهان تاب لامِع و ساطِع می نمود.
▪️من از رضوان پرسیدم که این کوشکها از آن کیست؟
▪️گفت: یکی از آن حسن است و یکی از آن حسین.
▪️گفتم: چرا هر دو به یک رنگ نیست؟ رضوان خاموش شد.
▪️حضرت رسول فرمود: که چرا جواب نمی گویی؟ جبرئیل گفت: یا رسول الله! شرم می دارد که بگوید قصر سبز از آن حسن است به سبب آن که او را زهر دهند و در دم آخر رنگ رویش سبز گردد ، و کوشک سرخ از آن حسین است که او را شهید کنند و در دم آخر رخساره او به خون سرخ شود.
امام حسن علیه السلام این بگفت و امام حسین علیه السلام را تنگ در بر گرفت و روی در روی هم بمالیدند و بوسه بر جبین یکدیگر می دادند و چنان به زاری می گریستند ، که هیچ کس را طاقت مشاهده آن نبود ، حاضرین نیز به اتفاق ایشان گریه می کردند و در و دیوار در آن گریه و زاری موافقت می نمودند و اشجار و احجار چون سحاب اشکبار گریان بودند.
😭😭😭😭
گر به قدر سوزش دل چشم من بگریستی
مرغ و ماهی در غم من تن به تن بگریستی
زهره کو تا زهر جام دشمن آوردی به یاد
وز سر حسرت چو زهرا بر حسن بگریستی
📚 روضة الشهداء / ملا حسین کاشفی سبزواری / ص237-238
▪️ امام رضا علیه السلام فرمودند:
زود باشد که کشته شوم به زهر با ظلم و ستم و مدفون شوم در پهلوی هارون الرشید و بگرداند خدا تربت مرا محل تردد شیعیان و دوستان من پس هر که مرا در این غربت زیارت کند واجب شود برای او که من او را زیارت کنم در روز قیامت و سوگند می خورم به خدایی که محمد صلی الله علیه و آله و سلم را گرامی داشته است به پیغمبری و برگزیده است او را بر جمیع خلایق که هر که از شما شیعیان نزد قبر من دو رکعت نماز کند البته مستحق شود آمرزش گناهان را از خداوند عالمیان در روز قیامت و به حق آن خداوندی که ما را گرامی داشته است بعد از محمد صلی الله علیه و آله و سلم به امامت و مخصوص گردانیده است ما را به وصایت آن حضرت ، سوگند می خورم که زیارت کنندگان قبر من گرامی تر از هر گروهی اند نزد خدا در روز قیامت و هر مومنی که مرا زیارت کند پس بر روی او قطره ای از باران برسد البته حق تعالی جسد او را بر آتش جهنم حرام گرداند.
📚 منتهی الآمال / شیخ عباس قمی / ج2 / ص388-389
بسم الله الرحمن الرحیم
😓 کمی تلنگر ... کمی درنگ ...
⁉️ نمی فهمم «کلب الحسین» یعنی چه!؟ نمی فهمم «کلب الحسن» یعنی چه!؟ سگ آستان امام رضا علیه السلام بودن چه برتری ای دارد به شیعه و محب حضرت بودن!؟ نمی فهمم !!!!!
✖️شنیده بودم که امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: در فضل ما هر چقدر می خواهید بلند پروازی کنید که هر چه بکوشید باز هم به یک دهم از فضل ما نمی رسید (1) ، ولی نشنیده ام هیچ گاه امامی گفته باشد در خفت دادن خود در پیشگاه ما بکوشید که هر چه ذلیل تر و بی مقدارتر ، عزیزتر !!
✖️شنیده بودم امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند شیعیان ما را از زیادی گل ما خلق کرده است (2) ، ولی نشنیده ام خدا از همان خاکی که حبیب خود محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را خلق کرده ، استغفرلله سگ هم خلق کرده است !!
✖️نشنیده بودم معنی « فازوا و سعدوا » که حضرت علی علیه السلام در حدیث کساء فرمودند یعنی سگ بودن در آستان آنان !!
✖️شنیده بودم که امام حسن علیه السلام لقمه ای برای خود بر می داشت و لقمه ای برای سگی می افکند چون علتش پرسیدند فرمود من از خداوند خجالت می کشم که صاحب روحی در روی من نظر کند و من چیز بخورم و به او نخورانم (3) ، ولی نشنیده بودم که ......
✖️شنیده بودم که شیعیان را یتیم و در راه مانده و گمشده خوانده بودند (4)، ولی نشنیده بودم پیامبر یا امامی شیعیان و دوستداران خود را سگ خطاب کرده باشند !!! نمی دانم این تعبیر خواص جامعه ی من از رحمة للعالمین بودن پیامبر است !؟
✖️این توهین و افترا به پیامبر خدا و امامان معصوم نیست؟! واقعاً منِ به ظاهر شیعه ، مقام و منزلت امامم را در مقام داشتن سگان در آستانشان می دانم؟! آنکه دست نیاز به سوی امام خویش دراز می کند به این صفت شایسته است یا آنکه خود را بی نیاز از امام معصوم می داند و می گوید : همین کتاب خدا ما را بس است؟! (5)
✖️شاید تا وقتی عادت کرده ایم امامانمان را شبیه ضریح و گنبد ببینیم ، این شبهه ها پابرجا باقی بماند. امّا اگر حصار عادت را بشکنیم ، امام تنها یک لفظ نخواهد بود بلکه یک چراغ خواهد بود ، یک راه هدایت.
🏴 شیخ طوسی روایت می کند که چون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم از دنیا مفارقت نمود ، پرده ای در پیش آن حضرت آویختند و حضرت امیرالمومنین علیه السلام در پیش پرده نشسته بود و از غایت اندوه دستهای خود را بر روی خود گذاشته بود .... صحابه بر در خانه آن حضرت صدا به ناله و زاری بلند کرده بودند ، که ناگاه صدایی از اندرون خانه ی حضرت بلند شد که گوینده را ندیدند و صدای او را شنیدند که گفت: پیغمبر شما طاهر و مطهر بود او را دفن کنید و غسل مدهید.
چون حضرت امیرالمومنین علیه السلام این صدا را شنید و دانست که صدای شیطان است سر از زانوی اندوه برداشت و فرمود: دور شو ای دشمن خدا که آن حضرت مرا امر کرده است که او را غسل دهم و کفن کنم و دفن کنم و این سنت از برای همه کس جاری است تا روز قیامت.(6) و اینگونه مردم را از فتنه نجات دادند ، اگر امروز آنچه بر روی منبرها گفته می شود متکی به کلام امام معصوم بود شاید صدای فتنه ی شیطان از آن به گوش نمی رسید !! کاش ما هم امام ظاهری داشتیم که در فتنه های آخر الزمان روشنی راهمان می شد !! کاش ...
🌱 بیایید کمی امام شناس تر باشیم ، آنچه نفسمان برایمان زینت می دهد با قرآن و کلام اهل بیت مطابقت نماییم. کمی فقط کمی مسیرمان را به سمت امام زمانمان متمایل کنیم.
☀️☀️ اللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى.
خدايا خود را به من بشناسان، زيرا اگر خود را به من نشناسانى فرستاده ات را نشناخته ام، خدايا فرستاده ات را به من بشناسان، زيرا اگر فرستاده ات را به من نشناسانى حجّتت را نشناخته ام، خدايا حجّتت را به من بشناسان، زيرا اگر حجّتت را به من نشناسانى، از دين خود گمراه مى شوم. ☀️☀️
📚 1- بحارالانوار / محمد باقر مجلسی / ج26 / ص1 / ح1
📚 2- الحکم الزاهرة / علیرضا صابری یزدی / ترجمه محمدرضا انصاری محلاتی/ ص142
📚 3- منتهی الآمال / شیخ عباس قمی / ج1 / ص295
📚 4- مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار) / ص 950
📚 5- صحیح البخاری / 1422ق / ج6 / ص9 ؛ مناقب آل ابیطالب / ابن شهرآشوب / علامه / ج۱/ ص۲۳۶
📚 6- تهذیب الاحکام / ج1 / 17-18 ؛ تاریخ پیامبر اسلام (ج4 حیات القلوب ؛ مدینه) / ص1785-1786