3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ ۲۱ آبان سالروز شهادت پدر موشکی ایران، سرلشکر پاسدار شهید حسن طهرانیمقدم
#استوری
5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یک نفر از سپاه فرعون غرق نمیشه! میدونید چه کسی بود و چرا غرق نشد؟ چه نکتهی زیبایی!
🔸واقعاً بعضیها تخصصشان امر به معروف و نهی از منکر است، از جمله استاد فرهنگ
✅دوستان عزیز این کلیپ کوتاه را اصلاً از دست ندهند و به هر گروهی دارند، ارسال کنند!
#حجاب
#پایان_مماشات
#لبیک_یا_خامنه_ای
💠💠💠✨
💠💠✨
💠✨
⚜بِسمِاللهِالرَّحمَنِالرَّحیم⚜
#رمان_بشری
#به_قلم_میممهاجر
#برگ301
کپیحرام🚫
تو آینهی اتاق سر و وضعش رو مرتب کرد. یه شال قوارهدار پهن و بلند هم دور سرش پیچید که موهاش و شونههاش رو کامل بپوشونه.
ساندویچها رو با سس توی ظرف گذاشت و بعد از برداشت و کلید خونه بیرون رفت.
از باغچهی پر پر شدهاش گذشت و با قدم گذاشتن تو راهروی سنگفرش سفید و قرمز خودش رو به در راهپلهی خونه همسایهاش رسوند.
خیلی زود در باز شد. با خوشرویی به دختر سلام کرد.
ظرف تو دست، سرش رو کج گرفته بود و به همسایهاش نگاه میکرد.
حالا نمیدونست به چه زبونی باهاش حرف بزنه.
خب مسلماً اهل هر کجا که باشه، حتماً آلمانی بلده که اومده اینجا درس بخونه. یا حداقل انگلیسی میتونه صحبت کنه.
اول به آلمانی امتحان کرد.
با چشمهاش سوئیت خودش رو به دختر که یک نگاه به حجاب بشری و یک نگاه به ساندویچهای تو دستش میکرد نشون داد.
-من همسایه طبقه پایین هستم
دختر وقتی این رو شنید، کنار ایستاد و اجازه داد که وارد بشه.
قدم توی خونه گذاشت و دستش رو به طرف همسایهاش دراز کرد.
-من بشرام
اصلاً توقع نداشت که به این زودی بتونه با هم دانشگاهیش ارتباط بگیره.
حالا بشری را رو به روش میدید که همسایهاش هم بود.
دست بشری رو گرفت اما نه گرم. معمولی باهاش دست داد.
-سوفی
چهرهاش رو خونسرد گرفته بود اما اشتیاق چشمانش رو نمیتونست از بشری پنهان کنه.
بشری ولی بر خلاف برخورد سرد سوفی، دست سوفی رو فشرد.
-امیدوارم همسایه خوبی برات باشم
سوفی اینبار با لبخندی که در خرج کردنش خساست داشت، فقط سر تکون داد.
بشری مثل آدمی که چندین سال هست سوفی رو میشناسه، بدون احساس غریبی به طرف اپن آشپزخونه رفت و ساندویچها رو روی کانتر گذاشت.
-شام رو که هنوز برات نیاوردن؟
-کی باید بیاره؟
-از طرف دانشگاه. مگه نمیارن برات
سوفی مثل آدمهای از همه جا بیخبر به بشری نگاه کرد.
-از چی حرف میزنی؟! قرار نیست که غذا بهمون بدن، همین جای خواب رو هم به همه ندادن
آها پس اینکه رئیس دانشگاه میگفت "ما با هیچ دانشجویی مثل تو رفتار نکردیم، انقدر که هوای تو رو داشتیم" منظورش به این وعدههای غذایی بوده. یه شام و ناهار به من میدن و میگن به تو بیشتر رسیدگی کردیم.
از فکر این حرفها، لبش رو به دندون گرفت.
دیگه نباید بذارم با این کارها من رو بدهکار خودشون کنند.
فردا مثل طلبکار باهام حرف بزنند و منت بذارن.
سوفی اومد کنارش.
-خودت درست کردی؟!
-آره. حالا بخور ببین چطوره
بعد انگار چیزی یادش افتاده باشه، ابروهاش پرید بالا. هم از شوق و هم از کشفی که کرده بود.
بازوی سوفی رو گرفت.
-خدایا! تو آلمانی حرف میزنی اون هم خیلی سلیس
سوفی این بار آروم خندید.
-خب معلومه. من یه آلمانیم
حالا دیگه چشمهای گشاد شدهاش هم به ابروهای بالا رفتهاش اضافه شد و سوفی رو بیشتر به خنده انداخت.
-خیلی بامزهایی!
با تعجب گفت:
-پس آلمانیها رو هم اینجا بورسیه میکنن؟!
-آره. تو کجایی هستی؟
-ایرانی
-آها! کشور شترسوارها
✍🏻 #مٻــممـہاجـر
کپی یا انتشار به هر شکل #حرام است🚫
╭━━⊰⚜⚜⊱━━╮
@In_heaventime
╰━━⊰⚜⚜⊱━━╯
✾͜͡💚بِســـمِ الـلّـھِ الـࢪَّحــمـنِ الࢪَّحــیـم✾͜͡💚
«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ
صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ
فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ
وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً
وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً
وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»
『اللّٰھُمَ؏َـجِّـلْ لِّوَلیڪَالفࢪَج...』
🥀 چقدر #امام_زمان مهربان است به کسانی که اسمش را میبرند وصدایش میزنند و از او استغاثه میکنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است!😍
#آیتالله_بهجت
♥️͜͡🌸|❁
#بیبیرقیه
بـٰاذرھتربتۍزغبارها؎چـادࢪت
ازگوشھخـرابہمـراڪربلابده:))
♥️¦⇠#السݪامعلیڪیارقیهبنتالحسین