🌸وقتی بنده ای با وجود خستگی برای نمازشب بلند می شود خداوند متعال سه چیز را برای او ضمانت می کند: 1️⃣ آمرزش گناهان 2️⃣ توفیق توبه 3️⃣ افزایش رزق 📚الجواهر السنیه، کلیات حدیث قدسی، صفحه ۷۰۷

🏴 در آغوش مادر... ✍ روایت از همسر شهید اقتدار مرتضی میثمی حدود دو ماه از شهادت همسرم گذشته بود... صبحی آرام، پسرم علی‌اکبر با نشاطی عجیب از خواب بیدار شد. لبخندی بر لب داشت که مرا به حیرت انداخت. با ذوق گفت: «مامان جون! خواب بابا رو دیدم!» با دلی لرزان گفتم: 🥺 «خیر باشه ان‌شاءالله، چی دیدی عزیز دلم؟» گفت: «در مجلسی با پدربزرگ نشسته بودم. وقتی بلند شدم، دیدم باباجون هم کنارم نشسته. می‌دونستم شهید شده، اما از دیدنش تعجب نکردم؛ انگار بودنش کنار ما یه چیز عادی بود. با خوشحالی سلام کردم و دستش رو گرفتم و نشستم. بابا لبخند زد و گفت: علی‌اکبر! تو عزّت و مقامت بالاست، سعی کن اون رو حفظ کنی تا مثل من، عاقبتت شهادت باشه. و بعد ادامه داد: می‌دونی؟ هر کسی که با عزّت باشه و شهید بشه، در لحظه‌ی شهادتش، به جای ملک‌الموت، یکی از ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام به استقبالش میاد. و بعد، آرام در گوشم گفت: برای من... حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها اومدن... اومدن و منو در آغوش گرفتن...» 💔 😭 اشکهایم سرازیر شد... انگار علی‌اکبرِ سیزده‌ساله‌م، انعکاس نور چادر مشکی مادر سلام‌الله‌علیها رو در چشم‌های پدر، در لحظه‌ی سرخِ شهادت دیده بود...😭 و همین، علت نشاطش بود؛ نشاطی که تا روزها ادامه داشت. 🥀 آه از لحظه‌ی شهادت... کاش می‌دانستم چه حالی داشتی... کاش نامه‌ای برای لیلایت نوشته بودی... کاش از لحظه‌ی وصال می‌گفتی... کاش از فاطمیه‌ی آخرت، از آن لحظه که مادر سادات به استقبالت آمد... کاش میگفتی که چه کردی که مادرِ سادات سلام‌الله‌علیها، نظاره‌گرِ تو در قتلگاهت بوده است... کاش از بوی یاس می‌گفتی... از چادر خاکی‌اش... از پهلوی شکسته‌اش... از قد خمیده‌اش...🥀 راستی شهید من... وقتی در آغوشش رفتی، صورتش هنوز نیلی بود؟ 😭 شادی ارواح طیبه‌ی شهدا صلوات 🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم #پایگاه_فرهنگی_شهید_مرتضی_میثمی @shahidmortezameysami ╰━━━⊰❀❀🇮🇷❀❀⊱━━━╯

🎥 پخش زنده از شبکه خراسان رضوی صدا و سیما در برنامه《 شب شرقی 》 🎤مصاحبه با همسر شهید اقدسی (خانم زهرا مصباح) و دختر شهید جعفری، از شهدای جنگ ۱۲ روزه استان خراسان رضوی شادی روح شهداء صلوات 🌹 #پایگاه_فرهنگی_شهید_مرتضی_میثمی @shahidmortezameysami ╰━━━⊰❀❀🇮🇷❀❀⊱━━━╯

ایمان ندارد، کسی که حیا ندارد.امام صادق ع اصول کافی، جلد 2 ، صفحه 106

✍ هر چه کمک کنی، بیشتر به دست می‌آوری. 🔹 آقایی در نجف می‌ گفت: این آقایان مراجع که به مستحقین کمک می‌کنند و پول، شهریه، یا نان می‌دهند، به خاطر این نیست که سخاوت دارند، بلکه تجربه کرده‌اند و دیده‌اند هرچه بیشتر بدهند، بیشتر برای آن‌ ها می‌‌رسد! 📚 در محضر بهجت ص ۴۵ ▪️آیت الله بهجت

🟦 مهدوی ارفع ‌ 🔹 من در امریکا زندگی کرده ام؛ والله قسم در امریکا این تیپ زنان را ندیده ام؛ این لباس هایی که برخی زن ها در ایران می‌پوشند در امریکا مخصوص تن فروش هاست... ‌ 🔹 آنچه که امروزه در خیابان ها می‌بینیم، بی حجابی نیست، فحشاست⚠️ ‌ #حجاب

وقتی «شیرعلی» نوحه ام را قطع کرد   در بّستان مشغول خواندن دعای کمیل بودم، وقتی به این فراز از دعا رسیدم: «یا رب ارحم ضعف بدنی»، ناگهان صدایی از عقب جمعیت باعث مکث من شد. نگاه کردم، دیدم یک نفر که نزدیک درب حسینیه است، با صدای دل نشینی شروع کردبه خواندن نوحه ی: «مهدی ای مهدی دل‌ها پر از خون شد» او چنان صدای رسا و گیرایی داشت که تمام جمعیت را بدون بلندگو تحت پوشش قرار داده بود. صدایش به دلم نشست، با خودم گفتم: «خدایا! این برادر چه زنگ صدای قشنگی دارد.» نزدیکش هم نبودم که بلندگو را در اختیارش بگذارم. حدود پنج دقیقه‌ای خواند و همه فیض بردند. دعا که تمام شد پیگیری کردم تا او را پیدا کنم و بالاخره موفق شدم. نامش «شیرعلی سلطانی» و از مداحان شیراز بود. تا دیدمش با او روبوسی گرمی کردم و گفتم: «به به عجب صدای خوشی داشتین.» معذرت خواهی کرد و گفت: «نه، شما باید منو ببخشید، حال مجلس طوری بود که من رو گرفت و نتونستم خودم رو کنترل کنم، بلند شدم تا فیضی از این مجلس الهی برده باشم اما معذرت می‌خوام که برنامه شما رو به هم زدم.» گفتم: «نه اتفاقا هم خیلی خوشحال شدم، هم استفاده کردم، حیف که پیشم نبودی تا بلندگو رو بهت بدم و با این صدای خوشت بقیه دعا رو بخونی.» همان جا از شیرعلی برای اجرای برنامه در نماز جمعه اهواز دعوت کردم و او قبول کرد. کتاب شعری هم داشت که سروده‌های خودش بود، آن را امضا کرد و به من هدیه داد. این شیرعلی سلطانی داستان منحصر به فردی دارد که بد نیست به آن اشاره کنم و قرب یاران سیدالشهدا صلوات الله علیه را که آرزوی‌شان رسیدن به وصال دوست با شیوه ارباب‌شان اباعبدالله صلوات الله علیه می‌باشد را توصیف نمایم. شیرعلی در وصیت‌نامه‌اش از خدا خواسته بود، همانند امام حسین صلوات الله علیه شهید شود، یعنی به هنگام شهادت سر در بدن نداشته باشد. قبل از اینکه شهید شود، قبری برای خودش حفر کرده بود و طوری قبر را کنده بود که فقط پیکر بدون سرش درون آن جا می‌شد. ظاهرا هم کسی از این موضوع اطلاع نداشت. این قضیه زمانی برای همه روشن شد که شیرعلی همان‌طور که آرزویش را داشت با آتش مستقیم دشمن، مانند مولایش اباعبدالله صلوات الله علیه سرش را از دست داد و به شهادت رسید. وقتی خواستند او را داخل قبر بگذارند اندازه قبر طوری بود که اگر سر در بدن داشت، در آن، جا نمی‌شد؛ و این نمونه دیگری از عنایات ائمه صلوات الله علیه و معجزات زمان جنگ بود.

این همان مداحی شیرعلی است.

🔴 وقتی ما "مردم عادی" میتونستیم تاریخ رو تغییر بدیم... ✅ #پادکست هفتم آلبومِ «ناگفته‌های فاطمیه» 🔰جهت دریــافت دوره رایــگان «یا فاطمه» رو همین حالا به این آیدی ارسال کنید👇🏻 🆔@Tarbiati_admin ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرضاخوش‌منظر | تربیت‌ِ‌نوجوان ‌

🔴 تفکر قبیله‌ای یکی از عوامل تثبیت بزرگــــترین انحراف تاریخ بود و امروز هــــنــــوز هم... ✅ #پادکست هشتم آلبومِ «ناگفته‌های فاطمیه» 🔰جهت دریــافت دوره رایــگان

«یا فاطمه» 

رو همین حالا به این آیدی ارسال کنید👇🏻 🆔@Tarbiati_admin ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیرضاخوش‌منظر | تربیت‌ِ‌نوجوان ‌

📲 توییت استاد #رائفی_پور ✍ ‌در مکیال المکارم آمده است: 👤 امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: 🟢 از حقوق ما بر شیعیانمان این است که پس‌از هر نماز واجب، دست خود را بر زانوی خویش بگذارند و سه بار بگویند: 🔹 يَا رَبَّ مُحَمَّدٍ، عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ. 🔸 يَا رَبَّ مُحَمَّدٍ، احْفَظْ غَيْبَةَ مُحَمَّدٍ. 🔹يَا رَبَّ مُحَمَّدٍ، انْتَقِمْ لابْنَةِ مُحَمَّدٍ. 🔸ای پروردگارِ محمد! فرج و گشایش خاندان محمد را نزدیک گردان. 🔹 ای پروردگارِ محمد! نگهدار بازمانده‌ محمد باش. 🔸ای پروردگارِ محمد! انتقام دختر محمد (یعنی حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام) را بگیر. ✅@Masaf