📌جایگاه افکار عمومی در سنجش رفتار دولتمرد اسلامی؟
🔹بازنگری در یادداشت «عیار انقلابیگری؛ مردم یا مسئول؟» که به بهانه اعتراض صورت گرفته نسبت به انتصاب داماد آقای زاکانی در شهرداری تهران مطرح شد؛
🔸گفته شد که باید در عیار رفتار دولتمرد اسلامی تأمل بیشتری کرد بخصوص در مواردی که اولا به معنای واقعی اعتراض افکار عمومی در حد معتنابه شکل بگیرد و این شکل گیری در اثر تهییج جریانهای ضد انقلاب و انقلابی نما نباشد و ثانیا دولتمرد موردِ اعتراض، از سابقه خوب انقلابی گری برخوردار باشد و ثالثا رفتار مورد اعتراض، رفتار خلاف قانون نباشد و قابلیت توجیه با هر دو عیار انقلابی و غیرانقلابی را داشته باشد؛
🔸فارغ از کسانی که اساسا یا: الف. افکار عمومی را بازیچهای بیش نمیدانند و ب. انقلابی بودن را ارزش تلقی نمیکنند که برایش عیاری انتخاب شود و ج. خود را عیار انقلابی گری میدانند و در نتیجه پاسخی جز غرض ورزی سیاسی در قالب پاک کردن صورت مسئله ندارند؛ به نظر میرسد غالب کسانی که نظام مردم سالاری دینی را قبول دارند، یکی از دو راه زیر را پیشنهاد دادهاند:
🖌تلاش دولتمرد برای تبیین وجوه انقلابی رفتار خود و در مقابل لزوم اعتماد افکار عمومی براساس تنفیذ اختیارات قانونی به دولتمرد. بخصوص با وجود دستگاههای نظارتی که توسط مردم انتخاب شده و موظف به شناسائی و مقابله با رفتارهای غیرقانونی هستند.
🖌تلاش مردم برای تبیین وجوه غیرانقلابی رفتار دولتمرد و در مقابل لزوم پذیرش دولتمرد براساس وجود حق نظارت عمومی علیرغم تفویض اختیارات قانونی و نهادهای نظارتی.
🔹روشن است که در هر دو راه به نوعی با قائل شدن حق نظارت و انتخاب در عرض یکدیگر در چگونگی تعامل آن دو اختلاف شده است؛ راه نخست با اولویت دادن به حق اختیار دولتمرد، حق نظارت محدود شده و در راه دوم با غلبه حق نظارت حق اختیار محدود شده است.
🔸 اما به نظر میرسد در نگاه رهبری عرصههای مردم سالاری و روابط آنها به گونهای ترسیم شده است که به چنین تعارضی ختم نمیشود؛
📣 امام خامنهای مدظله العالی(14 خرداد 1380)
«وقتی امام بر روی عنصر «مردم» تکیه میکرد، لفّاظی نمیکرد؛ به معنای حقیقی کلمه به اصالت عنصر «مردم» در نظام اسلامی معتقد بود و مردم را در چند عرصه مورد توجّه دقیق و حقیقی خود قرار داد. عرصه اوّل، عرصه تکیه نظام به آراء مردم است...عرصه دوم، عرصه تکلیف مسؤولان در قبال مردم است... عرصه سوم - که باز بر محور مردم حرکت میکند - عبارت است از بهرهبرداری از فکر و عمل مردم در راه اعتلای کشور؛ یعنی استعدادها را شکوفا کردن و معطل نگذاشتن... عرصه چهارم در خصوص توجه امام به مردم، عبارت است از لزوم آگاهسازی دائمی مردم».
🔹چنانکه ملاحظه میشود مردم در چها عرصه مورد توجه دقیق و حقیقی قرار گرفته اند؛ در عرصه نخست به رأی مردم توجه شده و در عرصه دوم به نیازهای مردم و در عرصه سوم به استعدادهای مردم در رفع نیازهای خودشان و در عرصه چهارم به فهم مردم که پایه هر سه توجه فوق است.
🔸احترام به انتخاب مردم، لازمه توجه نخست؛ پاسخگوئی مسئولین نسبت به عملکرد خود ،لازمه توجه دوم؛ تأمین راهکارهای قانونی مشارکت مردم در پیشبرد اهداف از یک سو و لزوم کمک کردن مردم به مسئولین از سوی دیگر، لازمه توجه سوم و بالاخره باز کردن گرههای ذهنی مردم و تبیین فرآیند امور و شناساندن فرصتها و تهدیدها و ... لازمه توجه چهارم است.
🔸بنابراین حقی به نام نظارت در عرض حق انتخاب وجود ندارد و نظارتهای قانونی هرچند قابل تکمیل و توسعه هستند اما در طول حق انتخاب بوده و با اعتراض و مانند آن قابل استیفاء نیستند. لذا از این جهت رفتار دولتمرد را نمیتوان با عیار افکار عمومی سنجید.
🔹اما افکار عمومی از سه جهت دیگر باید در تصمیمات دولتمردان مؤثر باشد:
🖌لزوم پاسخگویی مسئولین نسبت به رفتارهایی که قانون نسبت به آن ساکت است و شائبه انحراف در آن وجود دارد. هرچند در صورت عدم اقناع افکار عمومی و قانونی بودن رفتار، مسئول ملزم به تغییر رفتار نیست.
🖌 جلب مشارکت عمومی و خصوصی مردم بدون همراهی افکار عمومی ممکن نیست و وجود اعتراض در افکار عمومی مانعی در تحقق این مشارکت است. لذا افکار عمومی معیار خوبی برای تشخیص امکان همراهی و مشارکت است.
🖌و بالاخره آگاهی دائمی حق مردم و پایه مردم سالاری دینی است و تا جائی که امکان دارد باید به پرسشهای افکار عمومی نسبت به یک تصمیم،روشنگری شود تا در قالب اعتراض ظاهر نشود. بخصوص اگر بپذیریم که انقلابیگری امر تشکیکی است (14/3/95) و در نتیجه هر مسئول انقلابی درمسیر انقلابی شدن بوده و باید با مجاهده خود و نظارت مردم به نصاب دولتمرد اسلامی نزدیک و نزدیکتر شود(12/9/79).
🔸با بیان فوق جایگاه «گفتمان سازی» در نظام اسلامی و مکتب امامین انقلاب نیز روشن میشود که در مجال دیگری میتوان به توضیحش پرداخت.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
بسم الله الرحمن الرحیم
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ». حدید/25
🔷تحلیل جایگاه خطابات رهبری در نظام امت و امامت
🔸کرونا ویروسی بود که کمک کرد برخی از مشکلات و مرضهای اعتقادی ما نیز از خود علائمی نشان دهد تا به فکر علاجشان باشیم؛
یکی از این مسائل، شانه خالی کردن از فرمان واکسیناسیون عمومی به بهانه مخاطب نبودن نسبت به آن است که به نظر میرسد به فهم جایگاه خطابات رهبری در نظام امت و امامت ارتباط دارد. با این توضیح که:
♦️در تصویری که رهبری در سال 53 از نظام امت و امامت ارائه کرده و همواره برآن تأکید داشته و دارند، نظام امت و امامت یعنی افرادی که به هدف پیاده سازی اوامر الهی به دنبال پیوستگی حداکثری بین خود و گسستگی حداکثری با صف دشمن بوده و بهترین راهکار چنین پیوستگی و گسستگی را در شناخت و ایجاد ارتباط فکری و عملی دائمی با محوری به نام امامت به عنوان بهترین فرد از میان خود میدانند که بتواند از همه نیروی امت در تحقق اهداف بهره بگیرد.
🔹براساس چنین تصوری از نظام امت و امامت که باید تفصیلش را از کتاب طرح کلی و در دیگر بیانات رهبری جست، همه امت در پیگیری اهداف نظام موظف هستند هرچند افرادی که از حیث ایمانی و عملی به امام نزدیکتر هستند، مسئولیت بیشتری دارند. اما آنچه مهم است در فهم مسئولیت اصلی این افراد است و آن اینکه عمده وظیفه آنها ایجاد زمینه ایمانی و عملی مشارکت حداکثری امت در تحقق اهداف است.
🔸با این نگاه -که به اجمال بیان شد- میتوان جایگاه خطابات رهبری در نظام امت و امامت را شناخت به اینکه:
🖌اولا: همه خطابات امام در نظام امت و امامت، براساس وظیفه شرعی و قانونی، اصل یا توضیح سیاستهای کلان نظام است.
🖌ثانیا: گاه تشریح این سیاستها در بسترهای قانونی اتفاق میافتد و گاه در سخنرانی های عمومی و گاه در یک پیام و ... بخصوص در شرایط بحرانی مانند جنگ یا بیماری چون کرونا یا فتنه، سیاستهای رهبری در قالبهای متناسب با شرایط خود تبیین و اعلام میشود.
🖌ثالثا: همه آحاد ملت مخاطب خطابات رهبری و براساس وظیفه ارتباط علمی و عملی با مرکز ولایت و براساس مراتبی که در ولایت مداری دارند وظیفه پیگیری تحقق آنها را دارند.
🖌رابعا: مسئولین نظام اسلامی یعنی افرادی که طبق ضوابط و ظواهر قانونی از صلاحیت تقوا و تخصص بیشتری در همان حوزه نسبت به دیگر آحاد دارند و طبق خواست امت و براساس قوانینی که به تصویب نمایندگان امت رسیده و متصدی پیگیری انجام امور نظام هستند، باید مطاع باشند.
🖌خامسا: وظیفه اصلی مسئولین در به انجام رساندن سیاستهای رهبری، استفاده حداکثری از ظرفیت فکری و عملی امت است و لذا رهبری نیز در جایگاه یک مسئول ، عملی شدن یک سیاست را از مردم مطالبه میکند.
🖌سادسا: با همدلی و همکاری مسئولین و مردم است که امکان تحقق سیاستهای رهبری وجود دارد .
🔴خلاصه اینکه درنظام امت و امامت، امت بدون امام و سلسله مسئولین به عنوان بازوی فکری و اجرایی امام که از راههای قانونی و مورد تأیید امت انتخاب شده اند، کارائی ندارد چنانکه امام و مسئولین نیز بدون امت معنا و کارکرد ندارند و اینها در قالب یک نظام به هم پیوسته و البته گسسته از دشمن یارای انجام امور هستند.
#کرونا
#رهبری
#نظام_امت_و_امامت
https://eitaa.com/Iran_ghavy
بسم الله الرحمن الرحیم.
📌 درآمدی بر روش استنباط مکتب انقلاب اسلامی
✅استنباط «مکتب انقلاب اسلامی» از اندیشه رهبری معظم انقلاب اسلامی، بیشتر و پیشتر از آنکه متکّی به یک روش پژوهشی مستقل باشد، بر سه پایه اساسی شناختی، گرایشی و رفتاری استوار است؛
🔰پایه های شناختی کشف نگاه مکتبی، سه گام مترتب بر هم است؛
🔹گام نخست، شناخت ضرورت فهم کارساز و مکتبی از دین است که به دنبال تأمین امتداد اجتماعی- سیاسی دین در پرتو نگاه جامع، نظاممند و کاربردی است تا در برابر مکاتب مادّی و تمدن فاسد غربی، الگوی عملی تأمین نیازهای مادّی و معنوی بشریت با تمدن نوین اسلامی طراحی شود و هندسة کلان زندگی بشری به دست رهبر الهی ترسیم و به دست مردم مستضعف فهم و پیاده¬سازی شود.
🔸گام دوم، آشنایی با روش رهبری در کارسازی فهم دینی و استنباط مکتب انقلاب اسلامی از منابع معتبر دینی است؛ در این روش، رجوع به آیات رسا و روشن به جای تمسک به آیات متشابه؛ جستجوی مهمترین، زنده ترین سازنده ترین پایه های فکری اسلامی از آیات قرآن به جای طرح موضوعات غیر ضرور و بلکه دشمن پسند؛ رجوع به قرآن به عنوان اصلیترین سند دینی و رجوع به روایات به عنوان مفسر قرآن به جای نشاندن روایات در جایگاه اصلی فهم دینی، مبنای استنباط قرار می¬گیرد. همچنین ضمن بهره مندی از روش صحیح اجتهاد و استنباط از متن، به سه عنصر محوری تحول معنوی، غیرت علمی و شجاعت عملی تأکید میشود.
🔹گام سوم، توجه به شاخص نگاه مکتبی است. در نگاه مکتبی، رهبر الهی با شناخت و پیروی از شاخص ارزیابی فهم مکتبی، حجیّت نگاه مکتبی ارائه شده را ضمانت میکند؛ چرا که ممکن است که از منابع اسلامی، افراد گوناگونی تلقّی های مختلفی داشته باشند. اینجاست که مکتب امام راحل، شاخص تدوین، تفصیل و تکمیل مکتب امام حاضر انقلاب است. چنانکه مکتب امام حاضر، شاخص ارزیابی شناختهای دینی و مکتبی دیگران است.
🔰 پایه گرایشی و رفتاری: نتیجه چنین توجه شاخصی به مکتب امام، شعله ور شدن گرایش و اعتقاد عمیق قلبی پیروان راه خدا نسبت به مکتب و معارف و احکام امام انقلاب است؛ ایمانی که پیروی بی مزد و منّت و البته خالصانه و مجاهدانه را به دنبال دارد. گره خوردن ایمان و عمل مکتبی، توأمان به افزایش صفا و خلوص عمل انقلابی، و ارتقاء سطح شناخت مکتبی پیروان مکتب می انجامد. اینجاست که برای گروه خاصی از انقلابیون مبارز و حاضر در صحنه، شناختی مکتبی و به هم پیوسته سه ضلعی از اسلام ناب، بیانات امامین انقلاب و شرایط حاکم بر جبهة حقّ و باطل حاصل میشود که هر کدام طبق ظرفیت و سطح آگاهی و ایمان خود، قدرت شناخت و تحلیل درست احکام و فرامین رهبری را پیدا و اجرایی میکنند تا جایی که برخی از این اشخاص دارای مکتب و مدرسهای میشوند که عمل و گفتار آنهابرای فهم مکتب امامین انقلاب مدخل کلانی بشمار میرود.
✅نکته اساسی و بسیار دقیق این است که شناخت مکتبی فوق، شناختی بسیط است که نیازمند تدوین و ارائه در قامت مکتب نظاممند، جامع و کارآمد است تا علاوه بر ایجاد امکان آموزش همچنین امکان ارزیابی، یارای مقابله با مکاتب معارض غربی و از همه مهمتر زمینه ایجاد جبهه عملیاتی مشترک برای نیروهای انقلابی و جلوگیری از هدررفت نیروها را فراهم آورد. بعلاوه اینکه راه پژوهشهای مورد مطالبه مکتب را نیز هموار سازد؛ چرا که مکتب انقلاب اسلامی مطالبات پژوهشی گسترده ای دارد که باید مبتنی بر فهم درست از مکتب و روش فهم کارساز از دین، نیازهای نظام اسلامی را برطرف سازند.
✅آری تنها کسانی میتوانند اقدام به تدوین مکتب انقلاب اسلامی بکنند که پایه های شناختی، گرایشی و رفتاری را در وجود خود و مجموعه های عملیاتی خود ایجاد کرده باشند اما این همه کافی نیست بلکه باید با انس و تدبّر در همه بیانات رهبری و اِعمال شیوه درستِ استنباط و اجتهاد و بهره مندی از راهنمایی استادهای صالح، مکتب امام انقلاب را تدوین و در معرض قضاوت انقلابیون و رهبری قرار دهند تا در سایه وجود گفتمان مکتبی، اندیشة راقی رهبری روز به روز روشنتر شود. و به همین منظور (امکان ایجاد فضای گفتمانی) لازم است اولا نظام کلان و نظامهای خُرد مکتب، مورد تصریح رهبری باشد. ثانیا به غیر از بیانات در دسترس همگان، به دیگر اسناد و بیانات خصوصی تکیه نشود و ثالثا تا حدّ امکان از تقطیع، عناوین غیر ضرور و بیان مطالبی غیر از بیانات رهبری پرهیز شود.
#مکتب_انقلاب_اسلامی
#روش_استنباط_مکتب
https://eitaa.com/Iran_ghavy
📌بسم الله الرحمن الرحیم. «فاین تذهبون»
🔹برخی ادعا دارند که در مسئله کرونا دچار یک تزاحم فقهی شدیم که باید رهبری یا شورای نگهبان نظر میدادند و مسئولین وزارت بهداشت بدون این مجوز اقدام به واکسیناسیون کرده اند و این حرام مسلم و قتل نفوس است.
🔸حال باید پرسید، آیا صورت مسئله این است که مسئولین وزارت بهداشت برای حفظ جان یک عده ای جان یک عده ی دیگر را به خطر میاندازند؟؟؟؟ یا اینکه ملت هوشمند و نظاممند ایران در قالب یک هویت جمعی منسجم و قانونمند تصمیم گرفته اند که به نبرد یک بیماری مسری بروند و متخصصینی که از حیث قانونی در مسند تصمیم سازی و تصمیم گیری هستند و همه از خود این ملت و دلسوز این ملت هستند و براساس ظرفییتهای قانون، مجوزهای لازم برای تصمیم گیری را دارند راه چاره را در این دیدند (بگویید ملت راه چاره را در این دیدند) که با واکسن راه مرگ میر و دیگر مسائل مرتبط و مشکلات را بگیرند هرچند که همه اذعان دارند که مسلما این واکسن ممکن است عوارضی هم داشته باشد. حتی اگر کشته شدن عده ای . اما وقتی یک ملت آن هم از طرق قانونی مصمم به این امر میشوند و اینجا نجات ملت است به تصمیم ملت.
🔹نکته مهم اینکه آماری که شما از تلفات قطعی واکسن میگویید هیچ مستند قانونی ارائه نکردید و همان سخنان مسئول مربوطه هم تا به صورت یک امار رسمی از طریق مراجع رسمی بیان نشود غیر از اغتشاش اذهان عمومی و تخریب فضا نتیجه ی دیگری ندارد، چیزی را ثابت نمیکند.
🔹و اینکه حتما باید این آمار به هر میزانی که است به سمع و نظر رهبری یا دیگر مراجع رسمی برسد که باید برسد، از کجا میگویید که پیش فرض قطعی این است که نرسیده است.
🔸شما حرف آخر را بگویید که اگر یک نفر که مثلا شما باشید و اطمینان کند که با ویروس کرونا کشته نمیشود اما میتواند ناقل آن باشد و جان هزاران نفر را به خطر بیاندازد و احتمال دارد که در اثر واکسن در طولانی مدت یا حتی کوتاه مدت به مشکلی برخورد یا بمیرد، نباید فدای یک تصمیم ملی مبنی بر حفظ جان حداکثری شود حتی اگر همه حرف ها نسبت به واکسن مبنی بر تأثیرگذاری در جلوگیری از شیوع بیماری درست باشد و حتی اگر همه حرف ها نسبت به تلفات واکسن غلط باشد و تنها احتمال مرگ شما در میان باشد.
🔹چرا مسئولین قانونی یک ملت را که از این ملت هستند و با تمام توان تلاش میکنند تا این مسئله حل شود را اینگونه تخریب میکنیم. آیا همه مردمی که اقدام به دریافت صد میلیون و اندی دوز واکسن شده اند همگی به دنبال این هستند که جان خودشان را با گرفتن جان یک عده ای -که معلوم نیست هستنند یا نیستند- را بگیرند؟ اینقدر مردم ایران را بی رحم و بی انصاف میدانید؟ اگر مسئولین و منتخبان قانونی ملت را قبول ندارید لااقل به ملت احترام بگذارید و آنها را اینقدر احمق ندانید که بدون آگاهی یا به زور تن به این عمل بزرگ واکسیناسیون داده باشند.
🔸فکر میکنید در اینجا رهبری باید وارد بشوند و حکم شرعی تزاحمی که شما در خیال خود درست کرده اید را بدهند تا مسئله فیصله پیدا کند؟ و رهبری که نه، مردم و قانون و نظام اسلامی فکر این مسئله را اصلا نکرده و شما یکدفعه متوجه این مسئله شده اید؟
🔹مگر مسئله تترس در جنگ را نشنیده اید؟ یا نظیرهای فقهی دیگر که اصلا جای تمسک به آنها در اینجا نیست. و ما در چنین مسائلی اصل را باید همان ساختارهای قانونی بدانیم که خود آنها را برای اداره این امور اتخاذ کرده ایم و راه قانونی نظارت برآنها را هم در نظر گرفته ایم و باید آنها را طی کنیم نه اینکه به تشویش اذهان عمومی و تضعیف ساختارهای نظام بپردازیم. و چه تضعیفی از این بزرگتر که رهبری براساس قانون دستور پیروی از نهاد قانونی ستاد کرونا و مصوبات آن را میدهد و ما به رهبری انگ فدای جان یک عده ای که جانشان از ایمنی بیشتری برخوردار است و از ویروس متضرر نمیشوند را برای حفظ جان انسانهایی که بالاخره ایمنی کمتری دارند را میزنیم.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
📌بسم الله الرحمن الرحیم«حسبک الله و من اتبعک من المؤمنین»انفال،64
🔰توجه به شعاع حقیقت ملت ایران؛ راز رهایی حنجر ارادههای ملی از خنجرهای داعشی
🔸به مناسبت قیام 19 دی مردم قم، باز رهبری از حقیقت ملت ایران سخن گفته و فرمودند: «گاهی اوقات انسان میبیند مثلاً فرض کنید یک نظرسنجیهایی را دربارهی نظرات مردم ابراز میکنند، [امّا] اینها حقیقت ملّت ایران را نشان نمیدهد؛ حقیقت ملّت ایران را جریان تشییع شهید سلیمانی نشان میدهد؛ اینها است که نشان میدهد ملّت ایران چه حال و هوایی دارند، چه روز و روزگاری را میگذرانند، احساساتشان چیست، باطنشان چیست؛ یعنی یک عرصهای به عظمت و پهنای کشور ایران و ملّت ایران لازم است که بتواند حقیقت این ملّت را و باطن این ملّت را نشان بدهد. این نظرسنجیهایی که حالا بعضی باغرض یا بیغرض در گوشه و کنار انجام میدهند، نمیتواند ملاک باشد». 19/10/1400
🔹با شنیدن این بیان رهبری، به یاد جلسهای افتادم که در آن یک تصمیمساز کلان نظام با استناد به نظرسنجیها، از مشارکت حداقلی مردم در انتخابات ریاست جمهوری 1400 سخن گفته بود و بنده خدایی به اعتراض، میگفت که مردم را نمیتوان با چنین نظرسازیها شناخت و باید به این مردم ایمان آورد و با آنها براساس این ایمان سخن گفت تا نتیجه گرفت؛ و آن مسئول بسیار آشفته و عصبانی که اینها نظرسنجی مراکز مهم نظام است و .... و نهایتا آن شد که نباید میشد؛ یعنی مشارکت 49 درصدی. البته این تنها یک جلوه کوچک از عدم ایمان کافی به مردم ایران است به طوری که برخی صریحا دوگانه انتخاب اصلح و مشارکت حداکثری و جانبداری از انتخاب اصلح را با گستاخی تمام طرح کردند؛ جلوه بزرگتر آن را باید در ناتوانی مسئولین در تأمین حضور مردم در عرصههای مشارکت و نظارت دانست. که اگر اینگونه نبود، رهبری سالها در کنار فرمان به مشارکت دادن مردم در امور و ارائه فرمول های عملی آن، از عظمت حقیقت ملت ایران و بالاتر، از ایمان امامین انقلاب به این عظمت سخن نمیگفت.
🔸مسئله وقتی مهم و حساس میشود که از چاه عدم ایمان به ملت ایران، سم خطرناک نفی حاکمیت ملت ایران بیرون زند؛ مسئلهای که رهبری در سالگرد امام در ضمن تبیین پیوستگی حاکمیت اسلام با حاکمیت مردم در ذیل «حقیقت جمهوری اسلامی»، در قالب مخالفان حاکمیت مردمی برای چندمین بار مورد اشاره قرار داده و فرمودند: «یک عدّه هم کسانی بودند که باز معتقد به دین بودند، [منتها] میگفتند آقا حاکمیّت دین به مردم ربطی ندارد، مردم چه کاره هستند، باید دین حکومت بکند، حاکمیّت بکند. اینها هم یک عدّهای بودند که حالا نمونههای این نظر دوّم را این اواخر به شکل افراطیاش در این حضرات داعش ملاحظه کردید که اینها به اصطلاح به خیال خودشان معتقد به حاکمیّت دین بودند، منتها مردم را هیچ کاره میدانستند». 14/03/1400؛ نکته قابل تأمل در این بیان که متأسفانه توجه ویژهای به دنبال نداشت، تطبیق مصداق افراطی چنین تفکر، بر جریان تکفیری داعش بود؛ چرا که جریاناتی که در کشور از حیث نظری و عملی مدافع اسلام منهای مردم هستند، هیچ وقت فکر نمیکردند -و متأسفانه هنوز هم فکر نمیکنند- که رهبری، داعش را شاخص سنجش آنها معرفی کند و آخر و عاقبت آنها را هم سنخ آخر و عاقبت حضرات داعش بداند؛ جریاناتی که در کسوت نظر، آیات و روایات را جوری ردیف میکنند که جایگاه مردم در حاکمیت را به حد صفر یا حداکثر مقبولیت میرسانند یا در کسوت عمل، علیرغم تأکید فراوان قانون اساسی و رهبری به ایجاد زمینههای مشارکت مردم در همه عرصهها، قوانین و آیین نامهها را جوری به هم پیوند میزنند که نقش مردم در حاکمیت را به انتخابهای موید اصل نظام کاهش میدهند.
🔰آری اگر داعش آن هم با نام دولت اسلامی توان عرض اندام پیدا کرد، یکی از ریشههایش وجود چنین انحرافات ریشهای در فهم جایگاه مردم در نظام اسلامی است که مانع تحقق بهنگام دولت اسلامی در جغرافیای ایران شد و فرصت ارائه بدیل آن در جغرافیای همجوار ایران -البته با هدف اجرای اساسی آن در ایران- را به دشمنان جمهوری اسلامی داد. اینجاست که باید فهم و ایمان به نظام انقلابی امت و امامت که خوانش جدید از «جمهوری اسلامی» است، در اولویت نیروهای انقلابی قرار گیرد و مهم تر اینکه به بُعد حاکمیت مردمیِ این حقیقت بیش از پیش توجه شود. و اگر حقیقت امت انقلابی در سایه حکمت الهی امام انقلابی شناخته نشود و مورد ایمان آحاد مردم و بخصوص مسئولین نباشد، دانسته یا ندانسته، خواسته یا ناخواسته، خنجر داعشی بر حنجر ارادههای مردم، سختتر کشیده خواهد شد.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
ظرفیت شناسی توده ملت ایران و نیروهای پیشران در حرکت تحولی گام دوم.pdf
774.8K
📌آیا پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بخصوص تشکیل دولت مطلوب اسلامی،بدون حضورآگاهانه و مؤمنانه مردم در همه میدانها امکان پذیر نیست یا اینکه آگاهی و ایمان عموم ملت ایران علاوه بر اینکه امکان ندارد بلکه لازم نیست و تنها باید به حرکت قشر انقلابی و حزب اللهی ملت ایران پافشاری کرد؟
🖌نوشتار فوق با اذعان به اینکه مسئله حاضر در اندیشه و هدایتهای رهبری معظم انقلاب، از منظرهای مختلف و البته مرتبط به هم، پاسخ روشن و مستدلی دارد، سعی کرده است این پاسخها را در یک قالب منطقی و منطبق بر وضعیت حاکم بر رویارویی جبهه انقلاب اسلامی با نظام سلطه، به ترتیب زیر تبیین کند: مهم ترین و اساسی ترین مفسر جایگاه مردم در تأمین اهداف انقلاب اسلامی در مکتب امامین انقلاب، نفس «نظام جمهوری اسلامی» و البته «قانون اساسی» است که این حقیقت را تبلور داده است؛ براساس نظام مردم سالاری دینی و اصول قانون اساسی، دولتمردان موظف هستند تا زمینه های قانونی حضور مردم در عرصه های مردم سالاری را تأمین کنند. و مردم نیز متقابلا وظیفه دارند به مسئولیت خطیر خود در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی جامه عمل بپوشانند. مسئله ای که دقیقا به خاطر همان، دشمن سعی دارد با روایت وارونه از مردم و خواست مردمی، ظرفیت اساسی نظام در پیشبرد اهداف را به اساسی ترین چالش نظام اسلامی تبدیل کند و در مقابل رهبری، با نخستین و ریشه ای ترین جهاد، نقشه دشمن را از ریشه خراب و مردم را به حرکت عمومی سریع و منضبط امیدوار کنند. جهادی که باید براساس گفتمان سازی و ایجاد مطالبه عمومی بواسطه جهاد تبین اتفاق افتد. تفصیل این مطلب در فایل مطالعه شود.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
الگوی نظری و عملی نقشه راه حرکت عمومی-تحولی؛ درآمدی گفتمانی.pdf
1.01M
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله». سبأ،46
✅کلان ترین سیاست حاکم بر گام دوم انقلاب اسلامی، حرکت عمومی-تحولی است که از سوی رهبری معظم ابلاغ و برای تحقق آن باید با جهاد تبیین، نقشه راه حرکت عمومی-تحولی را گفتمان رایج کشور کرد.
🔰نوشتار فوق، گامی کوچک در راستای، ترسیم الگوی نظری و عملی نقشه راه حرکت عمومی-تحولی گام دوم انقلاب اسلامی به هدف گفتمان سازی است.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
May 11
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم
«فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه». فتح/10
🔰پیوستگی حرکت انقلابی
📣امام خامنه ای مدظله العالی 14/03/1387
«جوانهای امروز ما، جوانهای نسل معاصر ما و جوانهائی که در آینده خواهند آمد، بدانند
راه انقلاب، راهی است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم.
بعضی این ثبات قدم را دارند، بعضی در بین راه برمیگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل میکنند؛ «فمن نکث فانّما ینکث علی نفسه».
آن کسانی که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانی هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ میکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام میشود؛ افطار میکنند. این مثل همان کسی است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانی از ساعات روز باشد، ابطال روزه است.
در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگی حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع میشود. این بیوفائی به انقلاب است.
همیشه بودند کسانی که به انقلاب بیوفائی کردند، به انقلاب دلبستگی خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.»
https://eitaa.com/Iran_ghavy
🔰لشکر پابرهنه
✅امام خامنه ای مدظله العالی 14 خرداد 1377:
«دو نکته اساسی در حرکت امام بزرگوار بود که همین دو نکته، سرمایه ارزشمند این انقلاب بود و هست: یکی این است که هدف این انقلاب، اسلام است. دوم این که سربازان این انقلاب و لشکر این انقلاب، مستضعفان و پابرهنگان و همچنین قشر جوانند».
✅هرجا این لشکر پابرهنه را باور کردیم و از آن استمداد خواسته ایم کار خدا و اسلام و انقلاب پیش رفته و هرجا غرور و تکبر بین ما و لشکر خدا فاصله انداخته کار شکست خورده است.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
🔰تقویت پایه های ایمان ِ به مردم، وظیفه درجه یک دولت
🎙امام خامنه ای مدظله العالی 29 خرداد 85 دیدار کارگزاران نظام
«تعدادى از شاخصترين اصولى را كه به آنها پايبنديم، عرض مىكنم... در درجهى اول، ايمان و هويت اسلامى و انقلابى و پايبندى به آن.
اين، وظايفى را بر عهدهى دولت مىگذارد... صدا و سيما يكجور، وزارت ارشاد يكجور و دستگاههاى گوناگون يكجور.
وظيفهى مهم اين است كه ما پايههاى يك ايمان روشنبينانه و استوار را در ذهن نسلهاى جوان و رو به رشد خودمان تقويت كنيم؛ ايمانِ دور از خرافهگرى و سستانديشى، ايمانِ روشنبينانه،
ايمانِ به دين، ايمانِ به نظام، ايمانِ به مردم، ايمانِ به آينده، ايمانِ به خود، ايمانِ به استقلال كشور و ايمانِ به وحدت ملى و ايمانى كه در هيچ بخشى برافروزندهى آتشهاى تعصب فرقهاى نباشد».
🔰 ایمان آحاد مردم به همدیگر و بالاتر از آن، ایمان آحاد مردم به هویت جمعی «جمهوری اسلامی»، ایمان جمعی به ابرظرفیت کلان ملی است که میتواند موتور حرکت تحولی امروز بشمار رود.
https://eitaa.com/Iran_ghavy
🔰 خیلی جالبه؛ مثال رادیو و تلویزیون برای فهم ابزار رسانه ای دشمن
🎙امام خامنه ای مدظله العالی 14 خرداد 1393
«استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم... سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همهی مسائل گوناگون را شامل میشود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطهی مقابل استقلال فرهنگی است. امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار میکند؛ همین مسئلهی مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور. بنده با این حرف نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که میتوانند مفید واقع بشوند امّا سلطهی دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد. نمیتوانید شما برای اینکه مثلاً فرض بفرمایید رادیو و تلویزیون داشته باشید، رادیو تلویزیونتان را بدهید در اختیار دشمن؛ اینترنت هم همینجور است، فضای مجازی هم همینجور است، دستگاههای اطّلاعاتی و ابزارهای اطّلاعاتی هم همینجور است، اینها را نمیشود در اختیار دشمن قرار داد؛ امروز در اختیار دشمن است؛ وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است؛ ابزار سلطهی فرهنگی دشمن است».
https://eitaa.com/Iran_ghavy