صدا ۰۰۹.mp3
13.18M
تحلیل نظامی حمله ایران
🔺مقیاس حمله،نقاط مختلف و تسلیحات سطح پایین برای تحریک دشمن جهت استفاده حداکثری از پدافند و توان ضد موشکی آمریکا و اسرائیل
🔺آنالیز موفق توان پدافندی دشمن برای گام بعدی حمله،درصورت شکل گیری زنجیره واکنش
🔺اشراف کامل بر نقشه پدافندی اسرائیل و آمریکا در منطقه و فلسطین
🔺عدم اشراف اسرائیل بر تسلیحات موشکی ایران در گام بعدی و عدم آنالیز آن
ابوقاسم
آنچه از حمله ریزپرنده ها به اصفهان متوجه شدم این است که اسرائیل مسئولیت حمله را قبول نکرده است بنابراین درباره آن توضیح نمی دهد
تهران هم این حمله را خرابکارانه اعلا کرده است
آمریکا درحال رپرتاژ خبری آن در افکار عمومی منطقه و جهان است.
شیوه پاسخ اسرائیل به ایران به معنای عدم تمایل اسرائیل به افزایش تنش و همچنین پایان درگیری مستقیم است.
باید دید تهران چگونه تصمیم خواهد گرفت
ابوقاسم
یک مساله ای اینجا برای ما روشن نیست که چرا باید دقیقا در لحظاتی که انسجام درونی بی سابقه ای بین ملت و حاکمیت شکل گرفت و قلوب را بهم نزدیک کرده است و جنگ روانی صهیونیست ها هم نتوانست مساله حمله مستقیم ایران و این انسجام درونی را تحت الشعاع قرار دهد باید طرحی تحت عنوان نور برای مساله حجاب در زمانبندی این حمله آغاز شود و شرایط اجتماعی کشور را از فضای غلبه احساسات پیروزمندانه مردم خارج کند؟؟
دوستان وزارت کشور و پلیس امنیت به افکار عمومی پاسخ دهند دقیقا بر اساس چه تحلیلی این زمانبندی را برای آغاز طرح حجاب نور انتخاب کردید؟
کار شما در این زمانبندی عزت و حس غرور نسبت به این پیروزی را بکلی از جامعه برچید و شکاف های سابق را برجسته کرد،دقیقا شما به چه مساله ای فکر کردید که این شکاف را در این شرایط حساس برای دشمن آماده کنید تا سوار بر این گسل شوند؟؟
مگر می شود صلاح و مصلحت مسایل فرهنگی که راهبردی ترین مساله جامعه است را به این راحتی پیش برد؟و زمام این مساله را به چهارتا انسان بیسواد در فضای مجازی داد؟رسانه ها و کانال هایی که فقط بخاطر منافع مالی خود از این طرح و مشابه آن و جنگ روانی آن حمایت می کنند؟
فضای عمومی کشور از عملیات نظامی مستقیم به کلیدواژه گشت ارشاد،حجاب اجباری و... تغییر جهت داد
خب این موضوع از سوی چه کسانی طراحی شده است؟
ابوقاسم
📌ارمنستان چهار روستای منطقه «قزاق» را به جمهوری باکو واگذار کرد!
دولت ارمنستان به بهانۀ اجتناب از جنگی دوباره با جمهوری باکو، چهار روستای مورد مناقشه با این کشور را در منطقۀ «قزاق» به جمهوری باکو واگذار کرد!!
«نیکول پاشینیان» نخستوزیر ارمنستان اواخر ماه میلادی گذشته برای انتقال کنترل این روستاها به جمهوری باکو ابراز آمادگی کرده و گفته بود: «سیاست ما جلوگیری از جنگ است، نه شروع آن. بنابراین، تصمیم گرفتهایم که با ترسیم مرز دقیقتری در این مناطق موافقت کنیم. ما این کار را نه تنها به نفع جمهوری ارمنستان، بلکه برای روستاهای منطقه انجام میدهیم تا امنیت آنها را تضمین کنیم.»
پاشینیان با بیان اینکه بدون حلوفصل این مسئله، جنگی دوباره میان باکو و ایروان رخ خواهد داد، چندین بار ابراز کرده بود مایل است این روستاها را که برای ایروان مهم هستند، به جمهوری باکو بازگرداند!
وستانیوز
وقتی درباره آثار نرم جنگ اوکراین صحبت می کنیم باید به این باور برسیم که پیامدهای این جنگ عمیقا دامنه تنش را در اروپا افزایش خواهد داد.
موضوعی که آثار آن را در رفتارهای ناتو در شرق اروپا و بالتیک و همچینن قفقاز میبینیم.
آخرین نقطه ای که در جنگ اوکراین برای روسیه قابل تصور است این است که آن ها اوکراین را کامل تصرف کنند.
با سقوط اوکراین آیا ناتو بیخیال روسیه خواهد شد؟دقیقا چه زمانی می توانیم درباره پیروزی روسیه صحبت کنیم؟ تصرف کامل اوکراین یا تضعیف دستگاه تحلیلی و محاسباتی ناتو؟
بنظر اینجانب روس ها زمانی پیروز قائله شرق اروپا خواهند شد که ناتو را به یک واقعیت جدیدی برسانند که نمی توانند روسیه را حذف کنند.
این جنگ برای ناتو و آمریکا فراتر از جغرافیای اوکراین است
عضویت سوئد در ناتو و بزودی فنلاند و همچنین افزایش کمک های مالی گسترده به اوکراین و حضور نرم ناتو و اتحادیه اروپا در قفقاز از مهم ترین متغیرها و آثار جنگ روسیه و اوکراین است که نشان می دهد ناتو به هیچ عنوان نمی خواهد واقعیت را بپذیرد.
بنابراین جنگ را در همه ابعاد ادامه خواهند داد.
طراحی های ناتو در لهستان،چک،بلغارستان و رومانی و سوئد و فنلاند و آنچه در بازی دوگانه میان ترکیه_باکو اسرائیل و ارمنستان و ناتو دنبال می کنند برای این است که واقعیت را قبول نکنند.
ارمنستان مورد حمایت نظامی یونان و فرانسه بهعنوان دو کشور عضو ناتو است موضوعی که عملا آثار استراتژی ناتو را در یک جهت معادلات قفقاز می بینیم.
روس ها از بعد فروپاشی شوروی در تاریخی ترین زمانه خود قرار دارند ان ها در قفقاز تضعیف شده اند و ارمنستان چرخش گسترده ای به غرب پیدا کرد تا بتواند از حمایت نظامی و سیاسی بیشتری برای حفظ موازنه با باکو استفاده کند....
ابوقاسم
📌صحبت های آقای اسکات ریتر بازرس ۲۰ سال پیش سازمان ملل در بخش سلاح های کشتار جمعی رو بخونید
موشک ایرانی پرتاب گردید. شمار زیادی از این موشکها برای حمله به اسرائیل مورد استفاده قرار گرفت.
حمله تلافیجویانه ایران به اسرائیل به عنوان یکی از بزرگترین پیروزیهای قرن حاضر در تاریخ ثبت خواهد شد.
بیش از دو دهه است که درباره ایران می نویسم. در سال ۲۰۰۵، سفری به ایران داشتم تا «حقیقت میدانی» را در مورد آن ملت کشف کنم، حقیقتی که سپس آن را در کتابی به نام «ایران را هدف قرار دهید» گنجاندم و همکاری آمریکا و اسرائیل را برای ایجاد توجیهی برای حمله نظامی به ایران بیان کردم؛ حملهای که برای سرنگونی حکومت دینی ایران طراحی شده است. من این کتاب را با کتاب دیگری به نام "عهدشکن" در سال ۲۰۱۸ که تلاش ایالات متحده و اسرائیل را بهروز کرد، پی گرفتم.
در نوامبر ۲۰۰۶، در سخنرانی در دانشکده روابط بینالملل دانشگاه کلمبیا، تأکید کردم که ایالات متحده هرگز «دوست خوب» من اسرائیل را رها نمیکند، هرچند البته عاقبت ما این کار را کردیم. پرسیدم چه چیزی میتواند چنین اقدامی را تسریع کند؟ من متذکر شدم که اسرائیل کشوری مست از غرور و قدرت است و ما آمریکاییها به اسرائیل نمیپیوندیم جز اینکه ایالات متحده بتواند راهی برای برداشتن کلیدهای احتراق اتوبوسی که اسرائیل به سمت پرتگاه می راند، بیابد.
سال بعد، یعنی ۲۰۰۷، در خلال سخنرانی در کمیته یهودیان آمریکا، اشاره کردم که انتقاد من از اسرائیل (که بسیاری از حضار را علیه من شوراند) ناشی از نگرانی برای آینده اسرائیل بود. من بر این واقعیت تأکید کردم که بخش اعظم یک دهه را صرف محافظت از اسرائیل در برابر موشکهای عراقی کردهام، هم در دوران خدمتم در "طوفان صحرا" (جنگ اول خلیج فارس علیه عراق از اوت ۱۹۹۰ تا فوریه ۱۹۹۱ - م)؛ جایی که در کمپین ضدموشکی اسکاد نقش داشتم و هم به عنوان بازرس تسلیحات سازمان ملل متحد، جایی که من با سازمان اطلاعات اسرائیل کار کردم تا مطمئن شوم موشکهای اسکادِ عراق از بین رفتهاند.
به جمعیت حاضر گفتم: "آخرین چیزی که میخواهم ببینم، سناریویی است که موشکهای ایران بر خاک اسرائیل اصابت میکنند. این نتیجه اجتنابناپذیر سیاستی است که بیشتر با عقل سلیم هدایت میشود تا تکبر، مگر اینکه اسرائیل مسیر خود را تغییر دهد."
در شب ۱۳ و ۱۴ آوریل ۲۰۲۴، نگرانیهای من به صورت زنده در مقابل مخاطب بینالمللی مخابره شد - موشکهای ایرانی بر اسرائیل باریدند و اسرائیل برای توقف آنها هیچ کاری نتوانست بکند. همانطور که کمی بیش از ۳۳ سال قبل اتفاق افتاده بود، زمانی که موشکهای اسکاد عراق بر دفاع موشکی پاتریوت آمریکا و اسرائیل چیره شدند و دهها بار در طول یک ماه و نیم به اسرائیل حمله کردند، این بار موشکهای ایرانی در یک طرح حمله ترکیبی بر سیستمهای دفاع موشکی اسرائیل غلبه کردند و اهداف تعیین شده در داخل اسرائیل را بدون مجازات هدف قرار دادند.
بهرغم به کارگیری یک سیستم دفاع ضد موشکی یکپارچه و گسترده، شامل سیستم موسوم به «گنبد آهنین»، باتریهای موشکی پاتریوت ساخت ایالات متحده و رهگیرهای موشکی ارو و دیوید اسلینگ، همراه با هواپیماهای آمریکایی، بریتانیایی و اسرائیلی، و سامانههای دفاع ضد موشکی کشتیهای آمریکا و فرانسه، بیش از دهها موشک ایرانی به فرودگاهها و تأسیسات دفاع هوایی به شدت محافظت شدهی اسرائیل اصابت کردند.
حمله موشکی ایران به اسراییل، به اصطلاح، غیرمنتظره نبود، بلکه انتقامی بود برای حمله اول آوریل اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق که جان چند فرمانده ارشد نظامی ایرانی را گرفت. در حالی که اسرائیل در گذشته حملاتی را علیه پرسنل ایرانی در داخل سوریه انجام داده است، حمله ۱ آوریل نه تنها با کشتن پرسنل بسیار ارشد ایرانی، بلکه با حمله به قلمرو مستقل ایران، یعنی کنسولگری ایران، متفاوت با قبل بود.
ابوقاسم
بخش دوم صحبت های اسکات ریتر
از دیدگاه ایران، حمله به کنسولگری خط قرمزی بود که در صورت عدم تلافی، هرگونه مفهوم بازدارندگی را از بین میبرد و در را برای اقدام نظامی گستاخانه تر اسرائیل از جمله حملات مستقیم به ایران باز میکرد. اما به دنبال حمله به کنسولگری، شبکه پیچیدهای از اهداف سیاسی در هم تنیده به وجود آمد که میتوانست به نوعی درگیری در مقیاس بزرگ بین اسرائیل و ایران بینجامد که در آن صورت میتوانست هر حمله تلافی جویانه معنیدار ایران علیه اسرائیل را سرعت ببخشد.
اول و مهمتر از همه، ایران درگیر یک سیاست راهبردی است که بر محوری دور از اروپا و ایالات متحده و به سمت روسیه، چین و حوزه اوراسیا قرار دارد. دلیل این تغییر ناامیدی ایران از سیاست تحریمهای اقتصادی ایالات متحده، و ناتوانی و/یا عدم تمایل غرب جمعی برای یافتن مسیری برای لغو این تحریمهاست. شکست توافق هسته ای ایران (برجام) در ایجاد فرصت های اقتصادی که در زمان امضای آن وعده داده شده بود، محرک اصلی این چرخش ایران به سمت شرق بوده است. در عوض، ایران به هر دو سازمان "همکاری شانگهای" و "گروه بریکس" ملحق شده است و انرژی دیپلماتیک خود را در جهت ادغام کامل و سازنده ایران در هر دو گروه معطوف کرده است.
یک جنگ گسترده با اسرائیل این تلاش ها را ویران خواهد کرد.
ثانیاً، اما نه کم اهمیتتر در معادله کلی ژئوپلیتیکی ایران، درگیری جاری در غزه است. این یک رویداد تغییر دهنده بازی است، جایی که اسرائیل با شکست استراتژیک از حماس و متحدان منطقه ای آن، از جمله محور مقاومت به رهبری ایران، مواجه است. برای اولین بار، موضوع تشکیل دولت فلسطین از سوی مخاطبان جهانی مطرح شده است. این امر با این واقعیت تسهیل میشود که دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو، که به شدت با هر مفهومی از دولت فلسطین مخالف است، خود را در معرض خطر فروپاشی ناشی از پیامدهای حمله حماس میبیند که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز گردید. اقدامات حزبالله (لبنان)، که اسرائیل را در امتداد مرز شمالی خود با لبنان تحت کنترل قرار داده است، و بازیگران غیردولتی مانند شبهنظامیان عراقی طرفدار ایران و حوثیهای یمن که مستقیماً به اسرائیل حمله کردهاند نیز با مشکل مواجه است. حوثیها عملاً، هرچند غیرمستقیم، خطوط ارتباطی دریایی حیاتی را از کار انداختند که نتیجه آن خفه کردن اقتصاد اسرائیل است.
ولی این اسرائیل است که با نسل کشی غیر نظامیان غزه بیشترین آسیب را به خود وارد کرده است. اقدامات اسرائیل در غزه تجلی زنده همان تکبر و سیاستهای قدرت-محور است که من بین سالهای ۲۰۰۶-۲۰۰۷ درباره آن هشدار دادم. سپس، گفتم که ایالات متحده حاضر نخواهد بود مسافر اتوبوسی باشد که اسرائیل هدایت میکند و ما را از مصیبت جنگی غیرقابل پیروزی با ایران خارج کند.
اسرائیل از طریق رفتار جنایتکارانه خود در قبال غیرنظامیان فلسطینی در غزه، حمایت بسیاری از کشورهای جهان را از دست داده است و ایالات متحده را در موقعیتی قرار میدهد که در زمانی که جهان در حال گذار از وضعیت کنونی خود است، به طور جبران ناپذیری به اعتبار خود لطمه میزند. به عبارت دیگر در دوره ای که جهان از نظم یکجانبه گرای تحت سلطه آمریکا به نظم چند قطبی مبتنی بر بریکس حرکت میکند، ایالات متحده باید نفوذ خود را تا حد امکان در به اصطلاح "جنوب جهانی" حفظ کند.
ایالات متحده تلاش کرده است - البته به شکل ناموفق - کلیدها احتراق اتوبوس انتحاری نتانیاهو را خارج کند. رئیس جمهور جو بایدن، در مواجهه با تردید شدید دولت اسرائیل در تغییر سیاست خود در قبال حماس و غزه، کوشید از سیاستهای نتانیاهو فاصله بگیرد و اسرائیل را متوجه عواقب اقداماتش و همچنین نگرانیهای ایالات متحده بکند.
هرگونه اقدام تلافی جویانه ایران علیه اسرائیل نیاز به حرکت در این آبهای سیاست بسیار پیچیده دارد و ایران را قادر می سازد تا موقعیت بازدارندگی مناسبی را برای جلوگیری از حملات آینده اسرائیل ایجاد کند و در عین حال اطمینان حاصل کند که هم سیاست هدفمندش در خصوص سمتگیری ژئوپلیتیکی به شرق حفظ میگردد و هم انگیزه تشکیل کشور فلسطین در صحنه جهانی ارتقا مییابد.
ابوقاسم
بخش سوم صحبت های اسکات ریتر
به نظر میرسد که حمله ایران به اسرائیل مانور موفقی در این سیاستهای سنگلاخی بوده است. ایران این کار را قبل از هر چیز با دور نگه داشتن ایالات متحده از جنگ انجام داد. بله، ایالات متحده در دفاع از اسرائیل شرکت کرد و به سرنگونی تعداد زیادی پهپاد و موشک ایرانی کمک کرد. این تعامل به نفع ایران بود، زیرا تنها این واقعیت را تقویت کرد که هیچ ترکیبی از قابلیت دفاع موشکی وجود ندارد که بتواند در نهایت از اصابت موشک های ایرانی به اهداف تعیین شده خود جلوگیری کند.
اهدافی که ایران مورد حمله قرار داد - دو پایگاه هوایی در صحرای نقب که هواپیماهای مورد استفاده در حمله اول آوریل به کنسولگری ایران از آنجا پرتاب شده بود، به همراه چندین سایت دفاع هوایی اسرائیل - مستقیماً به نکاتی مرتبط بود که ایران می کوشید در خصوص تثبیت دامنه و مقیاس سیاست بازدارندگی خود ایجاد کند. نخست اینکه اقدامات ایران بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد توجیه شده است - ایران در مقابل اهدافی در اسرائیل که مستقیماً با حمله اسرائیل به ایران مرتبط بودند، مقابله به مثل کرد و دوم اینکه سایتهای دفاع هوایی اسرائیل در برابر حمله ایران آسیبپذیر بودند. تأثیر ترکیبی این دو عامل این است که کل اسرائیل در هر زمان در برابر ضربههای ایران آسیبپذیر بود و اسرائیل یا متحدانش هیچ کاری برای توقف چنین حملهای نتوانستند انجام دهند.
این پیام نه تنها در تالارهای قدرت در تل آویو، بلکه در واشنگتن دی سی نیز طنین انداز شد، جایی که سیاستگذاران ایالات متحده با این حقیقت نگران کننده مواجه شدند که اگر ایالات متحده در حمله احتمالی به ایران با اسرائیل هماهنگ شود، آنگاه در صورت تلافی ایران، تأسیسات نظامی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه در معرض حملاتی از سوی ایرانیان قرار خواهد گرفت و ایالات متحده نیز قادر به توقف آن نخواهد بود.
به همین دلیل است که ایرانیها بر دور نگه داشتن آمریکا از درگیری تأکید داشتند و دولت بایدن نیز بسیار مشتاق بود که مطمئن شود که ایران و اسرائیل هم متوجه شدهاند که ایالات متحده در هیچ حمله تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران شرکت نمیکند.
«موشکهای آوریل» نشانگر لحظه تغییر دریا در ژئوپلیتیک خاورمیانه است - ایجاد بازدارندگی ایران که بر اسرائیل و ایالات متحده تأثیر میگذارد. در حالی که احساسات در تلآویو، به ویژه در میان محافظهکاران رادیکالتر دولت اسرائیل، بالاست و نمیتوان تهدید تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران را کاملاً نادیده گرفت، اما این واقعیت هدف اصلی سیاست بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در طول این دوره است هرچند در بیش از ۳۰ سال گذشته در کشاندن آمریکا به جنگ با ایران از سوی ایران مات شده است.
علاوه بر این، ایران توانسته است این عملیات را بدون برهم زدن محور استراتژیک خود در شرق یا تضعیف آرمان میهنی فلسطین انجام دهد. با توجه به این که جنگ گسترش سیاست از طریق ابزارهای دیگر است، «عملیات وعده صادق» [در نیمه شب ۱۴ آوریل] به عنوان یکی از مهم ترین پیروزی های نظامی در تاریخ ایران مدرن، در تاریخ ثبت خواهد شد. این واقعیت که ایران موقعیت بازدارندگی معتبری را بدون ایجاد اختلال در اهداف و اهداف اصلی سیاست ایجاد کرده است، این خود به معنای پیروزی است.
ابوقاسم