eitaa logo
تنهامسیرآرامش 💞
303.9هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
7.2هزار ویدیو
144 فایل
نظرات @Tanhamasiram کانال طبی ما: @Mezaje_Zendegi20 🌹 مشاوره: @MoshaverTM فروشگاه: @TMAOrganic هنرکده @honarkadeh_tma تجربه ها: @TajrobeTM بهداشتی: @LavazemTma تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
💢امام رضا (علیه السلام) : 🔸این مولودی (امام جواد) است که با برکت تر از او برای شیعیان ما زاده نشده است. #اصول_کافی 🌹میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام "مبارک" باد. 💞بر محمد و آلِ محمد #صلوات
💥 هم خانوما و هم آقایون بخونن 👇👇👇 💢 ازدواج دوم؟! 💢 🔸 یه موضوعی هست که چند وقتیه توی شبکه های اجتماعی ازش صحبت میشه. بد نیست که یه اشاره ای بهش داشته باشیم: 🔷 موضوع انتخاب همسر دوم! 🔸 ببینید اصل این موضوع بد نیست و بستگی به شرایط و نیت ها داره. همونطور که میدونید احکام دینی برای همه افراد ثابت نیست. ممکنه یه کاری برای یه نفر حلال باشه ولی برای یه نفر دیگه حرام! ✅ موضوع ازدواج دوم هم همینطوره. برای برخی افراد اشکالی نداره ولی برای برخی دیگه حرامه. در چه صورتی اشکال نداره؟ 🔹 در صورتی که اولا بین اطرافیان، جوان مجرد محتاج به ازدواج نباشه 🔹 و ثانیا اون آقا بخواد با یه خانمی که سنش بالا رفته یا به هر دلیلی خواستگار نداره ازدواج کنه که اون هم بتونه زندگی متاهلی رو تجربه کنه 🔹 و ثالثا اینکه همسر اولش ناتوانی جنسی یا بیماری خاصی داشته باشه و کاملا راضی به این ازدواج باشه به طوری که از سر "جو گیری" این تصمیم رو نگرفته باشه که بعدا پشیمون بشه! 💢 اگه حتی یه مورد از اینا هم مشکلی باشه به هیچ وجه ازدواج دوم درست نیست. 🔸 در جامعه ما هم وقتی نگاه میکنیم میبینیم که بیشتر این شرایط مهیا نیست. ✅ بنابر این آقایون عزیز اولا بهتره که هر نیت خوبی هم که دارن، برن به سمت کمک به ازدواج مجرد ها و کلا فکر چند همسری رو از ذهنشون پاک کنن. 🌹 بعدش هم اینکه حتما سعی کنن مدام به همسرشون اطمینان بدن که به هیچ وجه به همسر دوم فکر هم نمیکنن. یه آقا باید مدام به خانمش آرامش بده و بگه" عزیزم من تمام دنیا رو با یه تار موی تو عوض نمیکنم و...💞😊 💢 اگه این آرامش به اون خانم داده نشه، زندگی اون مرد تلخ و سرد خواهد شد. 🔸 آقایون عزیزی هم که ممکنه وسوسه چند همسری توی سرشون اومده باشه باید یه موقع توی یه خلوتی بشینن و با خودشون فکر کنن و برای همیشه فکر همسر دوم رو از سرشون بیرون کنن 🚫 این فکر اگه همون اول جلوش گرفته نشه، آثار منفیش زندگی اون مرد رو آتش خواهد زد.🔥 اگه میبینی شرایطش رو نداری کلا نذار شیطان وسوست کنه. ✅🌺 ضمن اینکه خانم ها هم باید صبورانه و با برنامه ریزی خیلی خوب، شرایطی رو فراهم کنن که آقایون توی خونه لذت ببرن تا شیطان اون ها رو به سمت بیرون از خونه وسوسه نکنه. 🔸اگه این نکات رعایت بشه، شاهد بسیاری از مشکلات توی جامعه نخواهیم بود. ان شالله که عاقبت امر هممون ختم به خیر بشه. 🔷 وارد کانال تخصصی تربیت دینی بشید:👇 http://eitaa.com/joinchat/63963136C91e5c60dda
سلام به نظر من آقايون به جاي فكر كردن به زن دوم، زن اول رو خوشبخت كنن! ---------------------- ☢ حرف درستیه‌. اگه آقایی میخواد همسر دوم رو خوشبخت کنه، بهتره که تلاش کنه همون همسر اولش رو خوشبخت کنه‌. که البته خوشبختی فقط با رعایت "تقوا و مبارزه با نفس" به دست میاد. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 با سلام بعضی ها این نظر دارند که فلانی تمکین نمیکرد همسرش رو پس حق داره بره سمت تعدد زوجات....اینجا پس چی میشه؟ --------------------- ☢ اینکه زن تمکین نمیکنه رو باید با "مبارزه با نفس و رفتار خوب" حلش کرد نه با گرفتن زن دوم! به فرض زن دوم هم تمکین نکرد بعدش چی؟ آخرش آدم باید خودشو اصلاح کنه.☺️
نظرات زیادی برامون رسید. 🌹 ممنون از همه شما بزرگواران. ان شالله توی فایل صوتی مطالبی رو عرض میکنم. شبتون بخیر.☺️
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨یک مادر: خودم محجبه‌ام، دختران مدرسه را هم محجبه کردم، اما دختر خودم ...😔 اشکال کار کجاست؟! حتما ببینید! 🔷 @IslamLifeStyles
سلام دوستان تلگرام ما قطع شده آدرس های ما رو داشته باشید ... همه ی کانالای ما در ایتاء وسروش و گپ همه با همین آدرس هست 👇 @IslamLifeStyles ✅ ضمن اینکه تدریس های ما همگی توی برنامه گپ خواهد بود. همراهمون باشید
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنهامسیرآرامش 💞
🔹🌺🔹🌺🔹 #دختر_شینا 7 👝 ساک دستم بود. رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چند تا بلوز و دامن و روسر
🔸🌺🔻🔹 8 🗓 روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی "صمد" تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد. 💥اوضاعِ مملکت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم کشیده شده بود✊ 🔹 بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستانِ سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم. در نبودِ صمد، گاهی او را به کلی فراموش می کردم؛ امّا همین که از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فکر نگران می شدم؛ 😥 🌷🌺 امّا توجهِ بیش از اندازه پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم. ❇️ چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شامِ مفصلی پخته و فامیل را دعوت کرده بود. همه روستا مادرم را به کدبانوگری می شناختند. دست پختش را کسی توی "قایش" نداشت. از محبتش هیچ کس سیر نمی شد. به همین خاطر، همه صدایش می کردند «شیرین جان»💕 🔶 آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای کمک به خانه ما آمده بودند. مادرم خانواده "صمد" را هم دعوت کرده بود. 🌄 دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بامِ اتاقی که ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می کوبند و شعر می خوانند.👣 وسطِ سقف، دریچه ای بود که همه خانه های روستا شبیه آن را داشتند. بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.» 🔷 همان طور که نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، که به طنابی وصل شده بود، از داخلِ دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای کرسی. چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.»👏 ⭕️ هنوز باور نداشتم "صمد" همان آقای داماد است و این برنامه هم طبقِ رسم و رسومی که داشتیم برای من که عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تکان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.» 🌱 یکی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هُلَم داد روی کرسی و گفت: «زود باش.» چاره ای نبود، رفتم روی کرسی بقچه را بگیرم. "صمد" انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا کشید. مجبور شدم روی پنجه پاهایم بایستم؛ امّا "صمد" باز هم طناب را بالاتر کشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم. با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری که "صمد" فکر کند می خواهم از کرسی پایین بیایم، یک پایم را روی زمین گذاشتم. 🔶 "صمد" که فکر کرده بود من از این کارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم.طناب را شُل کرد؛ آن قدر که تا بالای سرم رسید. به یک چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. 😌 🌷 "صمد"، که بازی را باخته بود، طناب را شُل تر کرد. 😊 👏مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا کردند و آن را بردند وسطِ اتاق و بازش کردند. 💝 "صمد" باز هم سنگِ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی که آخرین مدلِ روز بود و پارچه های گران قیمت و شیکی که همه را به تعجب انداخت. 🎁 مادرم هم برای "صمد" چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. کفش و لباس زیر و جوراب، با یک پیراهن و پارچه شلواری و صابون و نبات. 👞👕 بقچه را گره زد و طناب را که از سقف آویزان بود به بقچه وصل کرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بکشد.» 🔵 رفتم روی کرسی؛ امّا مانده بودم چطور صدایش کنم. این اولین باری بود که می خواستم اسمش را صدا کنم...😍 اوّل طناب را چند بار کشیدم، امّا انگار کسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند.🎊🎉 مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.» ❤️ به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزشِ صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود.... جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» 🖋 ادامه دارد... نویسنده؛ 🌹 @IslamLifeStyles
سلام به عزیزانی که تازه تشریف آوردن 🔷 تلگرام فیلتر نشده. مشکل از خودشه. ان شالله به محض درست شدن همه نیروها رو به گپ منتقل خواهیم کرد. البته کانال اصلی فعالیتش رو توی ایتا و جاهای دیگه ادامه خواهد داد.
کارشناس یزدی.m4a
زمان: حجم: 6.1M
🌹 اطاعت زن از مرد، نشون دهنده هوشمندی خانم هاست. کمی در مورد کارشناس یزدی ⛔️ نقش داعشی های فرهنگی 🔹استاد حسینی 💞 @IslamLifeStyles
💫خوب بودن عوارض داره امـــــــا؛ عوارضش شیرینه❣😌 #استاد_پناهیان ✔️ @IslamLifeStyles