eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.5هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
#۰۱ پس من ردا رها کرده و دامن جمع نموده و در این اندیشه بودم که دست تنها برای گرفتن حقِ خود بپا خیزم؟ یا صبر پیشه سازم؟ صبری که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت اندوهگین نگه می‌دارد... پس از ارزیابی درست؛ صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم، پس صبر کردم؛ در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم که میراث مرا به غارت می‌برند... ناچار باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گردیدم، یکی از آنها با کینه‌ای که از من داشت، روی برتافت و آن دیگری -اطرافیانش- را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفرِ دیگر که زشت است آوردن نامشان... جمعی پیمان شکستند و گروهی سر باز زده و خارج شدند… ما از كسانی بودیم كه یادش به فراموشی سپرده شده، نورش به خاموشی گرایید و فریادش قطع شد، آن چنان كه گویی زمانه ما را بلعید... سالها به همین منوال گذشت... من دراین مدّتِ طولانیِ محنت‌زا و عذاب‌آور، چاره‌ای جز شکیبایی نداشتم، تا آنکه روزگار سپری شود… -شعله ای از آتش دل بود- -زبانه کشید... -فرو نشست- خاموش کن که همت ایشان،پیِ تو است تأثیرِ همت ‌ست تَصاریفِ ابتلا -عاشق اگر رنگ معشوق نگیرد که عاشق نیست- #شقشقیه #نهج_البلاغه #متهم_ردیف_اول #متهم - #ISTAism #ISTAgram #quote
پس من ردا رها کرده و دامن جمع نموده و در این اندیشه بودم که دست تنها برای گرفتن حقِ خود بپا خیزم؟ یا صبر پیشه سازم؟ صبری که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت اندوهگین نگه می‌دارد... پس از ارزیابی درست؛ صبر و بردباری را خردمندانه‌تر دیدم، پس صبر کردم؛ در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می‌نگریستم که میراث مرا به غارت می‌برند... ناچار باز هم کوتاه آمدم و با آنان هماهنگ گردیدم، یکی از آنها با کینه‌ای که از من داشت، روی برتافت و آن دیگری -اطرافیانش- را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفرِ دیگر که زشت است آوردن نامشان... جمعی پیمان شکستند و گروهی سر باز زده و خارج شدند... ما از كسانی بودیم كه یادش به فراموشی سپرده شده، نورش به خاموشی گرایید و فریادش قطع شد، آن چنان كه گویی زمانه ما را بلعید... سالها به همین منوال گذشت... من دراین مدّتِ طولانیِ محنت‌زا و عذاب‌آور، چاره‌ای جز شکیبایی نداشتم، تا آنکه روزگار سپری شود… -شعله ای از آتش دل بود- -زبانه کشید ؛ -فرو نشست- خاموش کن که همت ایشان،پیِ تو است تأثیرِ همت ‌ست تَصاریفِ ابتلا -عاشق اگر رنگ معشوق نگیرد که عاشق نیست ‌ ‌