eitaa logo
معارف اسلامی
575 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
237 فایل
@drhosseins برای ارتباط با مدیر کانال از این آی دی استفاده کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ چرا همچون تشییع را باید دائما برای مردم یادآوری نمود؟ 🔸«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ.»(ابراهیم/5) 🔰 در این آیه شریفه خطاب به جناب (ع) می فرماید: ««ایام الله» را برای قومت یادآوری نما.» و منظور از «ایام الله»، ایامی است که بخاطر حوادث خاصی که در آن اتفاق افتاده، امر خداوند و آیات و نشانه های بزرگی و اقتدار و سلطنت خداوند ظاهر و آشکار گردیده (ر.ک:المیزان؛ ج12، ص18) به عبارت دیگر، منظور از «ایام الله» روزهای خاصی است که در آن روزها دست قدرت و عزت الهی در جامعه ظهور و بروز بیشتری داشته و همگان به عینه دیدند و لمس کردند که اتفاقی(چه نزول نعمت و یا نزول عذاب) خارج از اسباب و علل مادی افتاده است. 🔰اصولاً باید گفت یکی از کریم، و » است؛ و این روش، دقیقاً نقطه مقابل روش شیطان و جریان های شیطانی، همچون جریان نفاق است که یکی از کار ویژه هایشان را «انساء»(فراموشاندن) تعریف کرده اند: (مجادله: 19؛ انعام: 68، یوسف: 42، کهف: 63 ) در این میان، یکی از اموری که یاد خدا را در ذهن ها متبادر می کند، برخی حوادث عبرت آموزی است که در برخی ایام خاص در حیات یک جامعه به وقوع پیوسته است و مردم جامعه در آن ایام خاص، جلوه های رحمت یا غضب الهی را بطور ملموس درک نمودند. از آنجا که انسان ها نوعا فراموشکار هستند، باید برخی وقایع خاص پیش آمده در جامعه که یاد خدا و سنت های الهی را به همراه دارد، همواره برای آنان یادآوری شود؛ چراکه این کار روحیه ای جدید در آنان برای ادامه مسیر ایجاد می نماید. 🔰 در آیات متعددی به یادآوری در دوران هر پیامبری می پردازد؛ و این یادآوری ها آنقدر زیاد است که گویی تعمّدی برای بازگویی آن وجود دارد. برای مثال، در آیاتی که مربوط به داستان جنگ بدر در سوره مبارکه انفال آمده است، اشاره به عنایات خاص خداوند در جنگ بدر دارد که سپاه ۳۱۳ نفره اسلام در برابر سپاه هزار نفره دشمن با قاطعیت پیروز شد.(انفال/۷، ۹، ۱۱، ۲۶) یوم الله دیگر در قرآن کریم، ماجرای جنگ احزاب است:(احزاب/۹ و ۱۰) همچنین یکی از مواردی که خداوند قرآن کریم اصرار به یادآوری آنها دارد، شکست های عملکردی و گفتمانی منافقان است. در یک آیه سخن منافقان و بیماردلان در جنگ بدر یادآوری می شود: (انفال: 46) و در آیات دیگری، سخنان و کارشکنی های آنان در جنگ احزاب: (احزاب: 13-12). 🔰این یادآوری ها، علاوه بر کمک به تبیین بهتر گفتمان اسلام انقلابی، فواید متعددی دیگری هم برای عموم مردم جامعه اسلامی و هم برای خواص جامعه در پی دارد که به مبارزه با جریان نفاق کمک شایانی خواهد کرد. اولین فایده یادآوری ایام الله، افزایش وحدت در میان مردم است. 🔰فایده دیگر یادآوری ایام الله، افزایش اعتماد مردم به وعده های الهی، افزایش روحیه اعتماد به نفس و امید به آینده و افزایش روحیه مردم برای مقاومت در برابر سختی ها و در برابر دشمنان داخلی و خارجی است. 🔰همچنین علاوه بر ذلت دشمنان خارجی، رسوایی منافقین و فتنه گران داخلی نیز باید دائماً بازگو و یادآوری شود؛ چراکه منافقین وکفار همواره از این تذکر و یادآوری واهمه دارند و از آن فرار می کنند: 🔸"فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ * كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ؛ چرا آنها اينهمه از یادآوری گريزانند. همچون گورخرانى رميده كه از شير فرار كرده اند!"(مدثر/۵۱-۴۹) @basaer_fi
✖️ دوست داشتنی/چگونه راه را گم نکنیم؟ 🔺در ایامی که بر ما گذشت هر چند سخت گذشت بسیاری از دوستان سوال میکردند که این فتنه های پی در پی نشانه چیست؟ در این فتنه ها چرا بزرگان و حتی برخی انقلابی ها دچار مضلات الفتن(فتنه های گمراه کننده و اغواگر) شدند و نه تنها خودشان دچار تحیر شدند بلکه دیگرانی را نیز دچار سرگشتگی کردند، مخصوصا در روزهای پس از فتنه آبان ۹۸ و یا سقوط هواپیما... ▪️پاسخ این سوال را در ۱۷۹ سوره باید پیدا کرد، خداوند همه مهر و مهرورز می فرمایند: 💠 ما كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۷۹﴾ 💎 بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [حالى] كه شما بر آن هستيد واگذارد تا آنكه پليد را از پاك جدا كند و خدا بر آن نيست كه شما را از غيب آگاه گرداند ولى خدا از ميان فرستادگانش هر كه را بخواهد برمى‏ گزيند پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و اگر بگرويد و پرهيزگارى كنيد براى شما پاداشى بزرگ خواهد بود 🔺این اشاره به دارد که خداوند می فرمایند این جهان یک محل است و این بلاها، فتنه ها و ... وسیله آزمایش مردم بخصوص مومنان هستند اما در قسمت نخست آیه پیامی واضح برای ما دارد که 👈خداوند، كفّار را به حال خود رها مى‌كند؛ «نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً»👉 👈ولى مؤمنان را رها نمى‌كند. «ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ»👉 ▪️ نیز در خطبه های ۲۷ دیماه به امداد الهی برای ملت بزرگ ایران اشاره کردند. بدون شک سنت الهی جداسازى پاك از پليد، از است. «حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» و این فتنه های اخیر به خوبی این مهم را نشان داد... 🔺قطعا در دوران این منجر به پاکسازی جامعه اسلامی از ، و عناصر ملحد در هر لباسی که پنهان شده باشند، خواهد شد و نکته بسیار مهم آنجاست که طيب وپاكى اصالت داشته وپايدار است، ولى خبث عارضى و رفتنى است و ما در ایام اخیر این رفتار سلبریتی ها و برخی ورزشکاران حتی برخی سیاسیون را با این آیه میتوانیم تحلیل کنیم... ▪️مهم این است که ما در این دوران با صبر، بصیرت و ایستادگی راه را گم نکنیم تا ان شا الله مطابق با بیانیه گام دوم انقلاب پس از شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن و امید آفرینی به سمت تحقق ایجاد تمدن نوین اسلامی و ظهور، ایران اسلامی را به پیش ببریم... ✍️سید علیرضا
🔳 خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با سردار سلیمانی ◽️همه رئیس جمهورها با هم بمیرند یک چنین تشییع جنازه‌ای می‌شود؟ یک چنین تشییع جنازه‌ای نمی‌شود. عزت دست خداست. این تشییع جنازه چه چیزی درونش بود؟ پول بود، زور بود. ◽️ من خودم را نمی‌شناختم. سالها کار کرد و به احدی نگفت. ایشان بالاترین درجه را داشت، خواص او را نمی‌شناختند. من یک وقت دفتر آقا رفتم، کاری داشتم با آقای حجازی، آقای سردار سلیمانی را هم نمی‌شناختم، آنجا نشسته بود. به آقای حجازی گفتم: یک حرف خصوصی دارم، ایشان کیست که اینجا نشسته است؟ گفت: نمی‌شناسی؟ گفتم: نه، گفت: است. گفتم: عه، اسمش را شنیده ام. ◽️چند سال پیش چند نفر سردار سلیمانی را می‌شناختند؟ سه سال پیش چند نفر حججی را می‌شناختند؟ خدا خواسته باشد درست کند، یک شبه همه چیز عوض می‌شود. یک شبه بنی صدر سقوط می‌کند و یک شبه بهشتی بالا می‌رود. از دوازده بهمن تا ۲۲ بهمن این ده روز چه حوادثی رخ داد. هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد. شاه گفت: امام خمینی نه، خدا گفت: آره. زلیخا همه درها را بست که هیچکس نفهمد همه فهمیدند. با خدا ور نروید. اگر خودت را پاک کنی خدا می‌نویسد و خودت را بنویسی خدا پاک می‌کند. خیلی مهم است. 💠 خدا در می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ‏ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» ایمان و عمل صالح است. پس هرکس ایمانش بیشتر و عمل صالحش بیشتر محبوبیتش بیشتر است. این تشییع جنازه می‌گویند: هرچه وُّدش پررنگ باشد، معلوم می شود «آمنوا و عملوا الصالحات» ‌اش پررنگ بوده است. •┈┈••✾••┈┈• ➕ عضویت در کانال رسمی خبرگزاری حوزه: ↙️ eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
✍️ ، و های زمینه ای 🔰متخصصان می گویند کرونا بیشتر افرادی را از پا در می آورد که پیش از ابتلا به کرونا، دچار «بیماری های زمینه ای» بودند؛ و این، همان کار «شیطان» است که کسانی را در بزنگاههایِ زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی به پرتگاه می اندازد که از قبل، روحشان در اثر گناهان پی در پی، بیمار شده و زمینه لغزش در آنها فراهم شده باشد: 🔸«إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا؛ آنان كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (روز جنگ احد، از دشمن) فرار كردند، آنها را بر اثر پاره‏اى از گناهانى كه (از قبل) مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت.» (آل عمران: 155) 🔰 در بیاناتی در تحلیل شخصیت کسانی که توانایی مقاومت در برابر را ندارند، پس از اشاره به همین آیه شریفه می فرمایند: 🔸«اينى كه مى ‏بينيد يك عده‏ اى در مقابل منهزم مى‏شوند، طاقت نمى‏ آورند، نمى‏ توانند ايستادگى كنند، به خاطر آن چيزى است كه قبلًا از اين ‏ها سرزده است؛ باطن خودشان را با «گناه» و با «خطا» خراب كرده‏اند. «لغزش ها» انسان را فاسد مى‏ كند. اين فساد، به «انحراف در عمل» و «گاهى به انحراف در عقيده» منتهى مى‏ شود. اين هم به مرور پيش مى‏ آيد؛ دفعتاً پيش نمى ‏آيد كه ما فكر كنيم يك نفرى شب مؤمن مى‏ خوابد، صبح منافق از خواب بيدار مى ‏شود؛ نه، به تدريج و ذره ذره پيش مى‏ آيد. اين، علاجش هم «مراقبت از خود» است. «مراقبت از خود» هم يعنى همين «تقوا». بنابراين علاجش تقواست. مراقب خودمان باشيم.» (20/ 06/ 1388؛ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران ) ارتباط با مدیر کانال: 👈👈 @basaer_admin جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا {فاطر: 41} همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمى‏دارد اوست بردبار آمرزنده {41} بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام این حفظ از و است.
(صلی الله علیه و آله) به این حدیث نبوی شریف دقیقا با این شریفه است: 💐«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» (انعام: 160) هر كس كار نيكى بياورد، ده برابر آن [پاداش‏] خواهد داشت.💐 https://eitaa.com/joinchat/438173747C80971868cc
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🔸من جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِها🔸 ({🍂 *فاعتبروا یا اولی الابصار* 🍂}) 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 🍃 دکتر شیرازی (فرزند مرحوم ) از پدر 🍃 🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ... به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم به توصیه اطبای اسلامی گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو . خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ... 🔹 *در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت.* پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم..بماند 🔹یک روز صبح گفتند: فردا کمیسیون خبرگان دارم و می خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ... بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم. بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم. پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد. 🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. *پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت.* من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. *گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»* 🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!» گفت: «وجوهات نیست، نذر است». گفتند: ؟ گفت: «دیروز برای باری که داشتم در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!» متبسم شد. رو به من کرد پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. 🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! » من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود. بعد *بدون آنکه چیزی بگویم، در گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا»*. نگاهی به بالا کردند گفتند: * می دهد. به هرکه اهل حساب کتاب باشد با نشانه می دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: «وسیقَ الذینَ اتَّقوا ربَّهم إلی الجنةِ زُمَراً.» علیه السلام ً
برای تشییع جنازه‌ی زنی رفته بودم ،دیدم اطراف میت شلوغ بود ، صدایشان بلند بود.. یکی می‌گفت کفن را این طرفی بیاورید ،تا خوب پوشیده شود . دیگری دنبال محارم جنازه بود ، برای دفن . صداها بلند بودند و بلند‌تر می‌شد ، حریص و جدی بودند برای دفن پیرزن . همه‌شان غیرت داشتند ، به این که چشم نامحرم به جسد نیافتد ، جسدی که در کفن پیچیده شده بود!!!! نگاهی به آنها کردم و با خودم گفتم این‌ها همان‌هایی نیستند که همسرانشان را بیرون می‌برند ، با لباس های تنگ و کوتاه !.. بدون حیا و شرم ! با عطرهایی که کوچه ها و خیابان ها را طی می‌کند ؟ آیا این‌ها ، همان‌هایی نیستند که دخترانشان ...؟ چرا برای زنده هایی که در میانشان هستند غیرتی ندارند و برای جسد پیرزن ِمُرده چنین غیورند ؟ این جا بود که دلم میخواست به همه شان تسلیت بگویم ، بخاطر مرگ ِقلب شان در برابر زندگان ،و زندگی قلب شان در برابر مُردگان ! « إنا لله و انا الیه راجعون. ـــــــــــــــــــــــــــــــ