یادداشتی ازدکتر حسن لاهوتیان:
▪️بیایید واقع بین باشیم، آیا ما در #انتخابات پیروز شدیم؟
👈🏻این پرسش، امروز و بعد از اعلام #درصد_مشارکت آرای مردم در انتخابات، برای هرکسی که نمی خواهد خودش را فریب داده و با شعارهای رنگارنگ، حقیقت را پنهان کند، مطرح می شود.
👈🏻آیا مشارکت 48.8 درصدی و عدم شرکت 51.2 درصد، پیروزی ما را زیر سوال نمی برد؟
👈🏻بگذارید صریحتر صحبت کنم. هدف ما در انتخابات 28 خرداد، نه فقط انتخاب یک شخص خاص برای حل مشکلات، بلکه بالاتر، سنجش میزان #مقبولیّت حکومت در دوران حاضر و در نتیجه نشان دهندۀ #پشتوانۀ_مردمی_نظام بود. لکن حدود نیمی از مردم در پای صندوق رای نیامده و به هر دلیل چنین پیامی را منتقل نکردند. طبیعتاً اولین سوال یک فرد #واقع_بین که در #تحلیل_سیاسی خود، بدنبال واقعیت است این خواهد بود:
👈🏻این عدم حضور، بر چه چیز دلالت می کند؟
👈🏻آیا می توان مشابه برخی، به مشارکت حدود 49 درصدی دلخوش کرد و خود را پیروز دانست یا آنکه مانند برخی دیگر 51 درصد را تفسیر به اعتراض به نظام حاکم تلقی کرد؟
🔸گمان من آن است که نباید به "پیروزی یا شکست مطلق" بیاندیشیم قطعا در این مصاف همچون هر میدان مبارزه ای، در کنار دستاوردها، لطماتی نیز خورده ایم.
🔸لکن اشتباه رایج آنجاست که درصد مشارکت را میزان پیروزی و درصد عدم مشارکت را میزان شکست می بینند.
🛑در هیچ تحلیل اجتماعی-سیاسی معتبر علمی، عدم شرکت که یک #کنش_خاموش است و صدایی برای اعلام دیدگاه خود ندارد،
به یک حالت خاص و از پیش تعیین شده مثل «مخالفت با نظام حاکم» تحویل برده نمی شود.
مثلاً در انتخابات ما، این «کنش خاموش» می تواند مربوط به گروه های متفاوتی در نظر گرفته شود که مطابق استقراء نگارنده چنین اند:
1️⃣ #مخالفین و براندازان #جمهوری_اسلامی
2️⃣ #بی_تفاوتان به جامعه اسلامی
3️⃣ #معترضان به محدودیت های سیاسی و رد صلاحیت ها
4️⃣ معترضان به #وضع_موجود اقتصادی-معیشتی
( #گلایه_مندان )
5️⃣ #ناتوانان از شرکت در انتخابات
(به هردلیلی مثل: بیماری ، عدم دسترسی به صندوق رای، #اخلالها و عدم اخذ رای در شعب و ...)
➿اگر از دستۀ پنجم -که بی تدبیری یا ضعف مدیریت اجرایی و یا مانع تراشی ها سبب شد جملگی در زمرۀ «خاموشان» قرار گیرند- بگذریم؛
🛑 باید گفت تنها «رای ندادنِ دستۀ اول» می تواند مخالفت با نظام حاکم قلمداد گردد.
🔸به عبارت دیگر خطای فاحش تحلیلگری ما آنجا رخ می نمایاند که اسیر تبلیغات رسانه های معلوم الحال شده ، دستۀ دوم، سوم و به ویژه دستۀ چهارم را -که معترض عملکرد دولت قبلی هستند- به نفع گروه اول مصادره کنیم و رای ندادنشان را کاهش مقبولیت و پشتوانۀ مردمی نظام به حساب آوریم!
🔸«واقعیات جامعۀ ایران اسلامی» را نادیده انگاشتن و براساس دو رقم 49 و 51، تحلیل کردن، ساده لوحی و خود فریبی بیش نیست!
🔸در یک نگاه واقع بینانه باید لااقل گروه چهارم (و حتی در یک نگاه وسیعتر گروه سوم) را از سرمایه های قبلی و فعلی جمهوری اسلامی -که با اقدامات متفاوت دولتی انقلابی، دوباره در صحنه حاضر خواهند شد- لحاظ کنیم؛ به شرط آنکه از برنامۀ جبهه مقابل برای کشاندن آنان در صف معاندین در سالهای آتی غفلت ننماییم.
🛑حضور 49 درصدی مردم در کنار توجه به چرایی عدم حضور بخش معظمی از جامعۀ ما، به خوبی نشان می دهد که حکومت ما، رکن #مقبولیت_عمومی را همچنان حفظ کرده و هنوز نظامی مردمی است که در سخت ترین شرایط و با وجود ناامیدی پراکنی های گسترده، چنین مشارکت بالفعلی را داراست. به نظرم براساس این تحلیل، در انتخابات امسال، نمرۀ قابل قبولی برایمان رقم خورد که عنوان «پیروزی در انتخابات» میتواند حکایتگر آن باشد.
🛑اضافه کنید به این موفقیت، دستاورد دیگری را که شاید در آینده ای نه چندان دور پیروزی مهمتر و وسیعتری را به ارمغان آورد و آن تحقق مرحلۀ سوم #تمدن_سازی یعنی تشکیل #دولت_اسلامی است البته اگر گذشت زمان، درستی انتخاب ما را تایید کند .
پ.ن : #نشر این پیام یک #کار_درست و #عمل_صالح است