eitaa logo
معارف اسلامی
573 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
237 فایل
@drhosseins برای ارتباط با مدیر کانال از این آی دی استفاده کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ سخن‌نگاشت| فضای مجازی بهترین راه ارتباط با گروه‌های فرهنگی است 🔻 رهبرانقلاب: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور باشد، ضمن اینکه بهترین راه و با گروههای مؤثر فرهنگی و یافتن سؤالها و سرنخ‌های فکری آنان، استفاده از است.
بسم الله الرحمن الرحيم عنايت عليه السلام به راوی: ، عضو گروه معارف اسلامی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی. حجة الاسلام و المسلمین شیخ مدیر گروه معارف اسلامی در دانشگاه دامغان در نمازخانه هتل الغدیر مشهد در روز پنجشنبه چهارم بهمن ماه 1397 گفت: استاد ما حضرت رحمة الله علیه حدود 22 سال پیش- سال 1375ش- در کلاس درس برای ما حکایت کرد که در ساختمان فرودگاه مشهد مردی پنجاه ساله کنار من نشسته بود، از او پرسیدم: «اهل کجایی؟» گفت: «مشهدی هستم.» گفتم: «از عنایات امام رضا علیه السلام چیزی داری برای ما بگویی؟» گفت: «بله، پدر من در محلّه مسگرها، که به آن محله‌ی سیاهان می‌گفتند، مغازه مسگری داشت، من هم نزد او تا حدّی مسگری را یاد گرفته بودم. جوان بودم که پدرم با چهار پنج، بچه‌ی قد و نیم قد- از دنیا رفت. بعد از دو سه روز، همکاران پدرم آمدند و مرا به مغازه بردند و گفتند که تو باید کار پدر را ادامه دهی. دو روز بعد وقتی به مغازه رفتم، دیدم که دزد به آن زده و همه‌ی دارایی ما را غارت کرده است. تصور اداره زندگی با چند سر عائله و از بین رفتن سرمایه، چنان برای من سنگین بود که تصمیم گرفتم خودم را بکشم و خلاص کنم. ظهر بود که طنابی وسط مغازه آویزان کردم و چارپایه‌ای زیر آن گذاشتم تا کار را تمام کنم، امّا با خودم گفتم: «الآن شلوغه، مردم می‌بینند و ... باید در وقت مناسب این کار ار بکنم. یک دفعه به ذهنم رسید که به حرم بروم و به امام رضا (ع) هم بگویم که من دارم خودم را می‌کشم. در صحن اسماعیل طلا به همین فکر بودم که با خودم گفتم: «اگر امام رضا(ع) هزار تومان یک ساله به من قرض بدهد، دیگر خودم را نمی‌کشم و از پس زندگی مادر و برادر خواهرانم برمی‌آیم.» در همین احوال یک نفر آمد و از من پرسید: «اسدالله مسگر تویی؟!» گفتم: «بله» مقداری پول اسکناس به من داد و گفت: «این پول را بشمار!» من هم شروع کردم به شمردن و در پایان رو کردم به سمتی که آمد و گفتم: «هزار تومان است!» ولی دیدم که کسی نیست. بلافاصله رفتم پیش حضرت آیت الله قزوینی از عالمان بزرگ مشهد و گفتم: «ما با امام رضا(ع) یه شوخی کردیم، آقا جدّی گرفت... الآن هزار تومان در دست من مانده و صاحبش را نمی شناسم. با آن چه کار کنم؟» آیت الله قزوینی فرمود: «شکّ نکن که عنایت امام رضا(ع) است. امّا چون قرض خواستی، بدان که از تو پس می‌گیرد! زیرا ارزش قرض از صدقه بیشتر است.» اسدالله مسگر گفت: «من با این هزار تومان مغازه را راه انداختم و چرخ زندگی را به حرکت درآوردم. و هر روز و هر ماه مقداری از پس انداز برای ادای قرض خود کنار گذاشتم تا اینکه سر سال هزار تومان جمع شد، آن را برداشتم و به صحن اسماعیل طلا در حرم-همان جای پارسال- رفتم و منتظر ایستادم. ناگهان مردی آمد و از من پرسید: «اسدالله مسگر تویی؟!» گفتم: «بله.» گفت: «هزار تومانم را پس بده.» من هم هزار تومان را به او دادم. ولی دستش را محکم گرفتم و گفتم: «شما را به خدا بگو که تو کی هستی؟ مرا از کجا می‌شناختی؟ چرا هزار تومان به من دادی؟» گفت: «من تاجری مؤمنم. سال گذشته در منزل نشسته منتظر صرف ناهار بودم، هزار تومان هم پس انداز دستم بود، در فکر بودم آن را چه کار کنم؟ گفتم تا ناهار آماده شود، قدری استراحت کنم. همینکه دراز کشیدم، در خواب دیدم آقا امام رضا(ع) تو را در صحن اسماعیل طلا به من نشان داد و فرمود: «پولت را به اسدالله مسگر بده.» من بیدار شدم با خودم گفتم به حرم می روم اگر خوابم راست باشد، او را آنجا می‌بینم. لذا آمدم و از تو پرسیدم: «اسدالله مسگر تویی؟» جواب دادی: «بله» من هم هزار تومان را به تو دادم و رفتم. امروز هم عین سال گذشته امام رضا(ع) در رؤیا به من فرمود: «برو حرم، پولت را از اسدالله مسگر پس بگیر. من هم آمدم.»
یک رباعی بر آرامگاه شهید گمنام در شهرک آسمان
فرق بزرگ مردم ایران و ژاپن چیست؟/دختری که به خاطر همسایگی با بیت ولایت فقیه به ژاپن نمی رود/ اینجا بخوانید👇👇 http://basirat.ir/fa/news/313377
عليه السلام: هر يك از شما كه مى خواهد شود خود را كند و حقّ مردم را بپردازد. دعاى هيچ بنده اى كه مال در شكمش باشد يا مظلمه كسى به گردنش باشد...
هدایت شده از رویکرد مقاومت (انتقال یافت)
🔰 دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با رهبر انقلاب 🔻 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی، یک وظیفه مهم این دفتر را پاسخ به سؤالها و نیازهای فکریِ جوانان، دانشجویان و گروههای اثرگذار فرهنگی برشمردند و توصیه‌هایی در خصوص حضور جریان‌ساز در فضای مجازی و آسیب‌شناسی مقوله تبلیغ بیان کردند. 🔹️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تجلیل از خدمات دفتر تبلیغات اسلامی، وجود نواندیشی و روشنفکری دینی در این دفتر را مغتنم دانستند و گفتند: امروز، دوره انقلاب و روزهای کار و حرکت‌های جهشی است و قم به این‌گونه نگاهها و جهت‌گیری‌های نو، بیش از پیش احتیاج دارد. 🔹️ ایشان دفتر تبلیغات اسلامی را یک واحد زنده و برخوردار از تألیفات پر شمار برشمردند و افزودند: البته جای دفتر تبلیغات در مجموعه‌های اثرگذار کشور خالی است و این دفتر باید با شناسایی مجموعه‌های مؤثر فرهنگی و پاسخ دادن به سؤالهای دینی آنها، بر غنای فکری این مجموعه‌ها بیفزاید. 🔹️ رهبر انقلاب با اشاره به سؤالهای متنوعِ دینی که برای دست‌اندرکاران فعالیت‌های فرهنگی و هنری وجود دارد، خاطرنشان کردند: پاسخگویی به این سؤالها و ابهام‌ها، وظیفه حوزه و دستگاههایی همچون دفتر تبلیغات اسلامی است. 🔹️ ایشان دفتر تبلیغات را به اولویت‌بندی و تمرکز بر کارهای زمین‌مانده در حوزه علمیه قم توصیه کردند و در خصوص فعالیت‌های تبلیغی در فضای مجازی، افزودند: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور جریان‌ساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروههای مؤثر فرهنگی و یافتن سؤالها و سرنخ‌های فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است. 🔹️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین تدوین و انتشار کتاب‌هایی با موضوع پاسخ‌ به شبهات فکریِ جوانان و دانشجویان را لازم دانستند. 🔹️ «تدوین دانش مددکاری اسلامی»، «شبکه‌سازی و هم‌افزایی با سایر دستگاههای فعال در امر تبلیغ» و «آسیب‌شناسی تبلیغ» از دیگر توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار بود. 🔹️ ایشان به یک حلقه مهم در فعالیت‌های تبلیغی یعنی «اثر و بازخورد تبلیغ» اشاره کردند و افزودند: صرفِ رفت‌وآمد مبلغان و گروههای تبلیغی به شهرها و روستاها و تأکید بر خوش‌بیان بودن آنها کافی نیست. مبلغان باید به‌گونه‌ای آموزش داده شوند که بتوانند پس از پایان دوره تبلیغ نیز ارتباط و تبادل فکری خود را با جوانانِ مستعد استمرار بخشند و در ظرف چند سال، جمعی از همین جوانان را به مبلغان دین در منطقه خود تبدیل کنند. 🔺️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به توقعات زیاد از حوزه علمیه قم برای حل مسائل و ابهامات، گفتند: در گذشته چنین توقعاتی از قم وجود نداشت و حوزه علمیه، سربه‌زیر و مشغول کار خود بود اما امروز این انتظار از حوزه علمیه قم وجود دارد که برای ابهام‌ها و مشکلات دینی راه‌حل داشته باشد. 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 جنگ یعنی همین... هنوز مصاحبه سیدحسن نصرالله با به اتمام نرسیده که آماج حملات رسانه ای الله بر سر ها آوار می شود. نمونه ای از یک عملیات دقیق رسانه ای 👈۱. تولید محتوای متنوع 👈۲. بهره گیری از قالب‌های متفاوت 👈۳. یک زنجیره رسانه ای هم افزا 👈۴. توزیع هوشمند و فراگیر 👈۵. در راستای انتقال معنا و پیام به مخاطب هدف
دستاوردهای معنوی انقلاب اسلامی
کلمات فرج مناسب قنوت و تلقین محتضر
آنچه باید به آن ایمان داشت.
سیاستمدارِ و نماینده سابق حزب راست افراطی در مصاحبه با روزنامه NRC گفت حین تحقیقات برای نگارش کتابی بر ضد اسلام، مسلمان شده است! آری و عقلانیت قادر است نه تنها افراد عادی بلکه اسلام ستیزان را هم مجذوب کند. 🔴
🌚مردمی با خانه و مغز تاریک🌑 💠جان فوران پژوهشگر آمریکایی، می نویسد: 🔵 در سال 1354، 60 درصد مردان و 90 درصد زنان روستایی بی سواد بودند. در سالهای دهه 1350ش، 96 درصد روستاها برق نداشتند.⚠️ منبع: ، ص477. 💠آیا کسانی که از تمجید می کنند، دوستدار تاریکی مغز(بیسوادی) و تاریکی خانه ها هستند؟ 🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه امام خامنه ای به دانشجویان به کتاب خواندن به خصوص کتاب خاطرات اسدالله علم
◾️ تو را جان زینب تو را جان من / اگر میشود حرف رفتن نزن ◾️ بمان خانه‌ام را خرابش نکن / نرو از کنار حسین و حسن ◾️ بمان روشنای دوچشم ترم / نرو سایه‌ات را نگیر از سرم 🏴شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر دوستداران اهل بیت علیهم السلام تعزیت و تسلیت باد. 🔰
چگونه حرف زدن را از بیاموزیم! دوازده یک" " از دیدگاه قرآن کریم؛ ۱. آگاهانه باشد. "لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" ۲. نرم باشد. "قَوْلاً لَّيِّناً" زبانمان تیغ نداشته باشد. ۳. حرفی که می زنیم خودمان هم عمل کنیم. "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ" ۴. منصفانه باشد. "وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا" ۵. حرفمان مستند باشد. "قَوْلًا سَدِيدًا" منطقی حرف بزنیم. ۶. ساده حرف بزنیم. "قَوْلاً مَّیْسُورًا" پیچیده حرف زدن هنر نیست. "روان حرف بزنیم" ۷. کلام رسا باشد. " قَوْلاً بَلِیغًا" ۸. زیبا باشد. "قولوللناس حسنا" ۹. بهترین کلمات را انتخاب کنیم. "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن" ۱۰. سخن‌هایمان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد. "و قولوا لهم قولا معروفا" ۱۱. همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم. "قولاً كريماً" ۱۲. کمک کنیم تا درجامعه حرف‌های پاک باب شود. "هدوا الی الطّیب من القول"
🔰علامه مصباح: گرفتن از (س) در روح کار است و نه شکل کار ↙️ الگو گرفتن از حضرت زهرا (س) هنوز هم دارای ابهام هایی است که گاه امر برای برخی مشتبه شده تا آنجا كه مغالطه کرده و می گویند الگوبرداری از ایشان مخصوص دوره خاصی بوده و نه عصر حاضر. ↙️ الگو گرفتن از حضرت زهرا (س) به این معنا نیست كه همه زنان دست‌آسی تهیه کرده و جو آرد کنند و نان جو بپزند و یا چادر وصله دار بپوشند؛ بلکه الگو گرفتن از حضرت زهرا(س) در روح کار است. ↙️ توضیح این که آیده آل مؤمن باید قرب خداوند متعال باشد و بقیه چیزها اصالت ندارد، یعنی اگر امری به رسیدن به قرب خدا کمک می کند، بالتبع مطلوب است وگرنه مطلوبیتی ندارد. لذا الگو گیری از حضرت زهرا (س) به معنای داشتن همت بلند و بی اعتنایی به زخارف و تجملات دنیایی است. ↙️ حضرت زهرا(س)، نهایت بی اعتنایی را به زرق و برق دنیا داشتند؛ اگر قرار باشد دختری لباس زیبایی بپوشد، قطعا آن را در شب عروسی‌اش خواهد پوشید، و این که ایشان لباس عروسی خود را در شب عروسی می کنند و لباس کهنه خود را می پوشند، نشان از نهایت بی توجهی به مادیات و دل نبستن به دنیا است.
ناصرالدوله هنگام تصدی ایالت چندین سفر به می‌رود و در یکی از این مسافرت‌ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می‌کند. پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند. چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در زندان به مبتلا می‌شود. حسین خان هر چه التماس می‌کند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند ناصرالدوله قبول نمیکند. سردار حسین خان به افضل الملک، پیشکار فرمانفرما متوسل می‌شود. افضل الملک نزد فرمانفرما می‌رود و وساطت می‌کند، اما باز هم نتیجه‌ای نمی‌بخشد. سردار حسین خان حاضر می‌شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به فرمانفرما بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند، اما باز هم فرمانفرما نمی‌پذیرد. افضل الملک به فرمانفرما می‌گوید: قربان آخر خدایی هست، پیغمبری هست، ستم است که پسری در کنار پدر در زندان بمیرد؟ اگر پدر گناهکار است، پسر که گناهی ندارد؟ پاسخ می‌دهد: چیزی نگو که من، خود را به پانصد تومان سردار حسین خان نمی‌فروشم. پسر خردسال حسین خان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می‌سپارد. چند روز پس از این ماجرا یکی از پسرهای فرمانفرما به دیفتری دچار می‌شود. هرچه پزشکان برای مداوای او تلاش می‌کنند اثری نمی‌بخشد. به دستور فرمانفرما پانصد گوسفند در آن روزها پی در پی قربانی می‌کنند و به فقرا می‌بخشند اما نتیجه نمی دهد و فرزند فرمانفرما جان می‌دهد. فرمانفرما در عزای پسر خود در نهایت اندوه بسر می‌برد. در همین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق فرمانفرما می‌شود. فرمانفرما به حالی پریشان به گریه افتاده و به صدایی بلند می‌گوید: ! باور کن که نه خدایی هست و نه پیغمبری! والا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند می‌بایست فرزند من نجات می‌یافت. افضل الملک در حالی که فرمانفرما را دلداری می‌دهد می‌گوید: قربان این فرمایش را نفرمایید، چرا که هم و هم پیغمبری، اما می‌دانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد شما نمی‌فروشد.
✂️ برشی از یک کتاب من برخلاف بسیاری از افراد ؛ از تشکیکات و ایجاد هایی که در مسائل می شود ؛ با همه علاقه و اعتقادی که به این دین دارم به هیچ وجه ناراحت نمی شوم ، بلکه در « ته دلم خوشحال می شوم » زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده ام که این آئین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد و تعرض واقع شده ؛ با نیرومندی و و جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است . خاصیت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک می کند ، « شک مقدمه یقین و تردید پلکان تحقیق است » 📚 نظام حقوق زن در اسلام ، مرتضی مطهری ، ص 55 🔰
(ع): از گفتار های غیر ضروری پرهیز کن، زیرا آن سخنان عیوب باطنی تو را آشکار می کند و دشمنان آرام را بر ضد تو تهییج می نماید.
💎 برشی از بیانیه خطاب به ملّت ایران به ویژه جوانان: 🔸 عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه‌زدن بر پنجه‌ی است» نابخشودنی است؛ این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود... 🔹 برای برداشتن در ، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمی توان شنید....
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ 🍃🍃🍃 🍂🍂 🌸 پسر که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست می‌آورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می‌آورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانه‌ای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟» دختر جوان گفت: «هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می‌دهیم چیزی دریافت نکنیم.» پسرک در مقابل گفت: «از صمیم قلب از شما می کنم.» پسرک که نام داشت پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قوی‌تر حس می‌کرد بلکه ایمانش به خداوند و انسان‌های نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری انتقال یافت. دکتر هاروارد کلی در مورد مشاوره وضعیت این زن فرا خوانده شد. وقتی او نام شهری را که زن جوان از آن آمده بود شنید برق عجیبی در چشمهایش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست هر چه در توان دارد برای نجات زندگی او بکار گیرد. مبارزه آنها با بیماری بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید. روز ترخیص بیماری فرا رسید. زن با ترس و لرز صورت حساب را گشود. او اطمینان داشت باید تا آخر عمر برای پرداخت صورت حساب کار کند. نگاهی به صورت حساب انداخت. جمله‌ای به چشمش خورد: «همه مخارج بیمارستان قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.» تو نیکی می کن و در دجله انداز ... که ایزد در بیابانت دهد باز _ سعدی 🌸 🍂🍂 🍃🍃🍃 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─