✅ شیطان می گوید :
🍃 کسی که صدای اذان را می شنود و نماز نمی خواند ... پدر من است
🍃 کسی که اسراف می کند برادر من است
🍃 کسی که زودتر از امام به رکوع می رود پسر من است
🍃 خانمی که با آمدن مهمان اعصاب خرابی می کند مادر من است
🍃 خانمی که بدون حجاب می گردد خانم من است
🍃 کسی که بدون بسم الله غذا می خورد اولاد من است
🍃 کسی که این حرفها را به دیگران برسان دشمن من است
#یا_زهرا
✅ شیطان می گوید :
🍃 کسی که صدای اذان را می شنود و نماز نمی خواند ... پدر من است
🍃 کسی که اسراف می کند برادر من است
🍃 کسی که زودتر از امام به رکوع می رود پسر من است
🍃 خانمی که با آمدن مهمان اعصاب خرابی می کند مادر من است
🍃 خانمی که بدون حجاب می گردد خانم من است
🍃 کسی که بدون بسم الله غذا می خورد اولاد من است
🍃 کسی که این حرفها را به دیگران برسان دشمن من است
#یا_زهرا
هدایت شده از مــصلـح جـهـان(عج) =)
برخورد با بی حجاب به روش مرحوم کافی
آقای کافی نقل می کردند:
داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن!
هی دقیقه ای یکبار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من. هی بلند می شد می شست، هی سر و صدا می کرد.
می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش)
گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟
بردار یکی بشینه.
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه!
گفتم: این خانم ماست.
گفت: پس چرا اینطوری پیچیدیش؟
همه خندیدند.
گفتم: خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم.
یهو یه چیزی به ذهنم رسید.
بلند گفتم: آقای راننده!
زد رو ترمز.
گفتم: این چیه بغل ماشینت؟
گفت: آقاجون، ماشینه!
ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟!
گفتم: چرا؟! دیدم.
ولی این چیه روش کشیدن؟
گفت: چادره روش کشیدن دیگه!
گفتم: خب، چرا چادر روش کشیده؟
گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم، چه می دونم
چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ،
انگولکش نکنن ،
خط نندازن روشو ...
گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟
گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن.
این ماشین عمومیه!
کسی چادر روش نمی کشه!
اون خصوصیه روش چادر کشیدن!
"منم زدم رو شونه شوهر این زنه گفتم: این خصوصیه، ما روش چادر کشیدیم".
#حجاب
#مرحوم_کافی
@moslehjahanian
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
عاطفی و صبور 🥀
🔴بعضيها گمان ميكنند لازمه يك شغل نظامي، داشتن يك روحيه خشن و سخت است اما امير اينطور نبود. رفتارش با ملاطفت، آرام و پر از احساس بود. صلابت داشت ولي تحكم نه. اميرم عاطفي، صبور، خانواده دوست و مردمي بود و روابط اجتماعياش فوقالعاده بود. با گذشت بود، چه درمسائل مادي كه تعلقي به ماديات نداشت چه در برخورد با ديگران.
✋ اگر دلخور هم ميشد جواب شخص را با محبت ميداد و كينه به دل نميگرفت. همسرم دست و دلباز بود و عاشق تفريح. امروز من شايد جسم امير را در كنار خود نداشته باشم ولي قدرت، صلابت و مردانگياش را در كنار خودم حس میكنم ...🌸
🎙(نقل از همسر شهید)
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
#بمب_انــــرژی📊
🔴سوريه ناامن بود و به هيچوجه امنيت جاني نداشتيم. به همين دليل بعضي از بچهها دلهره داشتند، اما امير هميشه خندان بود و مشتاق شهادت. وقتي زير آتش سنگين تكفيريها بوديم هم لبخند ميزد. او اين روحيهاش را به ديگران هم منتقل ميكرد و بين بچهها به «بمب انرژي» معروف شده بود. در راه سوريه به يكديگر قول داديم كه با هم برويم و برگرديم، اما من رفيق نيمهراه شدم ...
🎙(نقل از همرزم شهید)
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
🏴قبل از اربعين با كارواني از بچههاي چيذر به كربلا رفته بوديم كه در مسير، امير از بچهها حلاليت طلبيد ...
✋بچهها كمي سر به سرش گذاشتند و گفتند «امير نكند كه بدون پا برگردي». امير پاسخ داد: «برگشتي ندارد. ميروم و با يك خال در پيشاني برميگردم.» آخرين پيغامي بود كه از امير به ما رسيد. آن لحظه تصور نميكرديم كه كمي بعد خبر شهادتش را خواهيم شنيد ...💔
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
مدال افتخار 🏅
❌بايد ديد در زندگي چه چيزي را فداي چه ميكنی ؟!
♥️عشق و علاقه بودن دركنار هم و ساختن هدف مشترك و ترسيم آينده كنار عزيزترين شخص زندگي، حس حضور تكيهگاه و دليل نفسهايي كه ميكشي، امنيتي كه زير سايه مرد محكم و مقتدري مثل امير برايم مهيا ميشد، اينها را با چه چيزهايي ميشود مقايسه كرد. وقتي مقايسه ميكني معادلههاي زميني به كارت نميآيد و همه آنها را به هم ميزند، آدم دوست دارد حتي نفسهاي خودش را هم بدهد، همه چيزش را بدهد همه دارايياش را، ولي آن دليل زندگيات باشد ...
تو ميداني كه همسرت و همسنگرت يك عشق الهي در وجودش دارد، عشق به خدا و عشق به امام حسين (علیه السلام)♥️ و حضرت زينب (سلام الله علیها)🌸 مدال افتخاري كه اين بزرگان به سينه مدافعان حرم ميزنند قيمتش با هيچ چيز قابل قياس نيست و ارزش تعويض ندارد ...
🎙(همسرشهید)
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
محمد طاها و نازنين زهرا 🍃🌸
امير عاشق بچه بود🌺
🎙ميگفت اسم دخترم بايد نازنين زهرا باشد و پسرم محمد طاها. آنها بايد مومن باشند. دخترم را از همان بچگي با چادر، زيبايش ميكنم و پسرمان را با خودم به هيئت ميبرم و يك بچه هيئتي تربيت ميكنم. فرزندي مكتبي و امام حسيني. خوب به ياد دارم بعد از شهادت يك روز سر مزارش تنها نشسته بودم، داشتم با اميرم از آرزوهايمان درباره بچهدار شدن و ... حرف ميزدم. به امير گفتم امير ديدي رفتي بابا شدنت را نديدي و حس مادرانه من را هم با خودت بردي؟ گفتم خيلي دلم ميخواست ببينم بچهها چه شكلي ميشوند؟ شبيه من يا شبيه تو.
در همين افكار بودم كه يكدفعه يك دختر بچه از جلوي من دويد و مادرش صدايش كرد: نازنين زهرا ندو ميافتي. كمي آن طرفتر پدري پسرش را صدا كرد كه محمد طاها حواست باشد. همان جا بود كه خنديدم و به حال شهدا غبطه خوردم. همان شب خواب ديدم در جايي ايستادهام با جمعيت فوقالعاده زياد، ناگهان دختر بچهاي به طرف من دويد و من را در آغوش گرفت و گفت مامان. من هم بغلش كردم. به ديگران گفتم اين دختر من است و هديه امير. سپرده است به من تا بزرگش كنم❤️...
🎙(نقل از همسر شهید)
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙خاطره حاج محمود کریمی از شهید امیر سیاوشی 🌹
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هدایت شده از 『شھدایِظھور🇵🇸🇮🇷』
📸شهید مدافع حرم امیر سیاوشی
🔹زمانی که در دمشق بودیم نیروهای فاتحین به شوخی به شهید سیاوشی گفتند محاسنت را کوتاه کن اگر دست داعش اسیر شوی
محاسنت را میگیرند سرت را میبرند
شهید سیاوشی گفت این اشک هایی که برای امام حسین گریه کردم به محاسن من ریخته شده من محاسنم رانمیزنم و خود ارباب نمیگذارد این سرمن دست داعشی ها بیوفتد...
#شهیدامیرسیاوشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR