eitaa logo
جهاد تبیینJahaadtabyyn
172 دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
21.7هزار ویدیو
88 فایل
مذهبی،سیاسی،قرآنی،اخبار،احادیث،نهج البلاغه،ورزشی،اطلاعات عمومی،اخبار،خنده،بهداشتی،سلامتی،حوادث و ...(موارد هنجار شکن و ضد اخلاقی، اسلامی، ولایی و قوانین ج ا ا توسط مدیران قابل حذف و پاک کردن در اسرع وقت در کانال است)جهاد تبیین فریضه ای قطعی،فوری و عینیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
گل نرگس: از زبان یک بانوی ایرانی مسلمان از کودکی پدرم وقتی وارد خانه میشد هرچه خریده بود، اول به من میداد و میگفت سفارش پیامبر است ... اول مرا میبوسید سپس به سراغ برادرم میرفت تا سنت پیامبر را بجا بیاورد ... طبق روایات مادرم را خوش قدم و سعادتمند میدانست چون اولین فرزندش دختر بود و او را گل خطاب میکرد چرا که از امامش علی(ع) آموخته بود که زن ریحانه است نه قهرمان... وقتی ازدواج کردم، وظیفه ی سنگین جهاد از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت... خداوند برایم حق مهریه و نفقه قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد... از طرفی میتوانم تا آخر عمر به تحصیل و تحقیق و هنر بپردازم بدون اینکه دغدغه‌ی امرار معاش داشته باشم چرا که او این وظیفه را گردن پدر یا همسرم نهاده است برایم حق مهریه گذاشت تا به شوهرم بفهماند ارزان نیستم که هر وقت هوس کند بتواند عوضم کند... پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند و آزاری نبینم چراکه پیامبرش گفته است: زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید... وقتی مادر شدم خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن بهشت را زیر پایم قرار داد... دیه ی پدر وبرادر و شوهرم را دو برابر من قرار داد برای موقعی که اگر_به ناحق_دیگر نبودند تا مرا تامین مالی کنند جبران مافات شود به مسلمان بودنم افتخار میکنم که پیامبرش گفته است : چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی (معنی این همه موهبت این است که من فرق دارم) تفکر فمنیسمی مرا با مردان مساوی قلمداد میکند. من تساوی ای را نمیخواهم که از صبح تا شب پا به پای مردان در کوچه و خیابان بدوم که سر ماه حقوق مدرن بودنم را بگیرم من ریحانه ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست من یک زنم ... خالقم سوره ای به نامم نازل کرد! من یک زنم... خالقم طواف نساء را واجب کرده که بدون آن زندگی مرد دچار مشکل می شود. من یک زنم.... خالقم دستور داده که حجراسماعیل را نیز طواف کنید، جایی که یک زن، هاجر در آن دفن است. من یک زنم... و خالقم گفته باید هفت بار پا در جای پای یک زن، هاجر بگذارید و آنقدر سعی کنید تا خدایتان شما را بپذیرد. من زنم.... بهشت زیر پای مادر است... روح انسان از درون من به او دمیده میشود... هر روز پاسداری من از کودکم، ثوابی عظیم دارد. اگر یک ساعت همسرم، با محبت و انس با من باشد، و به من خدمتی کند برای او برابر با هزار سال عبادت است.. سرشت و صفات انسانها از شیر من است... عفت من سرمایه الهی من است. من چرک نویس هیچ احساسی نمیشوم!!! من همان زنم که نجابتم قیمتم را از همه دنیا بالاتر میبرد. من عاشق سوره کوثرم... سوره اي كه گواهي ميدهد نسل پيامبر نسلي است كه از سلاله يك زن است. واقعی تنها در اسلام ناب قابل تجربه است 👌
هدایت شده از دانشجوی مشروطی
💥باعرض پوزش از این👇 مثال ولی مثل اینکه چاره ای جز این نیست...! نقل است درنجف قدیم دخترخانمی برای شکایت از پسر همسایه رفت خدمت یکی از علما و گفت: این آقا دیشب ۱۰۰ بار با من زنا کرده! عالم بزرگوار هم پس از شنیدن شکایت او گفت: دخترم تو یا معنای زنا را نفهمیدی و یا ۱۰۰ تا را نمی دانی چند تاست لذا کمی حسابت را تقویت کن بعدا بزرگتر شدی معنای زنا راهم میفهمی! 🔴 جناب عبدالحمید! واقعا‌ حق دارید که هر روز اتهام ظالمانه دیکته شده ای به این وارد کنید چرا که در سعودی قبله آمالتان نبوده اید تا معنای ظلم را بچشید! تو با وجود یک قلم اعدام وحشیانه ۸۱ زندانی بدست که برخی از آنها کودک بودند با چه رویی مدعی هستید، هیچ جای دنیا مثل ایران اعدام نیست؟! تو با چه رویی دم از عدالت میزنید درحالی که یکی از پرورش یافته گان جنابتان خون بیش از ۸۰۰ مسلمان مظلوم شیعه و سنی بلوچ را ریخت؟! تو هنوز در دیدگاههای مثلا فقهی خود اجازه ورود زنان را به مساجد نداده اید با چه رویی بر موج شعار گمراهان سوار میشوید؟! بعنوان یک طلبه مبتدی شیعه بیش از شیعیان برای میسوزم و اشک میریزم که بعضا گرفتار رهبرانی چون تو هستند! درسته که امروز اغواگری علیه ما دنیا را پر کرده و اما ملت فهیم ایران چه شیعه و چه سنی به این نظام ایمان دارند، تو آنها را چه فرض کرده اید که چنین هر روز دروغی تولید میکنید و...؟! آیا نمی دانید چه تعداد از همان اهل سنت بلوچ در دفاع از همین نظام بشهادت رسیدند که شهید نه اولین آنهاست و نه آخرینشان؟ @Behzadzare
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
🔹دنیای به ظاهر زیبای غرب ♻️ معامله مادر در مقابل لباس! 🔰 حمید رسایی: پسر بچه انگلیسی خطاب به بازیکن منچستر یونایتد (مارکوس رشفورد) نوشته: رشفورد، می‌تونم مامانمو با لباست مبادله کنم؟ با دیدن این تصویر، تمام وجود انسان به درد می‌آید. برای كدام باید بيشتر سوخت؛ برای كودک معصوم كه تمدن مدعی غرب اینطور ماهيت او را قلب كرده! کودکی كه با همه عشق كودكانه‌اش نسبت به مادر، اينطور مسخ شده یا برای مادر بدبختی كه می‌بيند به این راحتی و ارزانی توسط فرزندش معامله می‌شود! فرزند دلبندی كه با مليونها لباس مثل آن، نمي‌تواند ذره‌ای از محبت مادرانه را بچشد یا برلی لحظه‌ای، درد و رنج ۹ ماه بارداری و سال‌های شیردهی و کودکی را جبران کند؟! روز مادر بر فرزندان با شرف و مادر پاکدامنشان مبارک 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
هدایت شده از کانال اخبارداغ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قطعا میگوید من آزادم و به خودم ربط داره🔞🔞🔞 نتیجه تون اینه... تهش این میشه که شیطان میگه به من ربطی نداره من فقط بهت پیشنهاد دادم خودت قبول کردی! @akhbaredaaagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹از ثانیه اول مشخص بود چی به چیه، الان بعد از چندماه حتی سلطنت طلب ها هم فهمیده‌اند که رمز تجزیه طلبی و جدایی کردستان ایرانه 🔸اما یه عده زیادی در داخل هنوز نفهمیده اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سخنان تأمل‌ برانگیز مرحوم دکتر علی شریعتی در مورد زن اسیرِ محبوس در قرون وسطی زن اسیرِ آزاد در قرون جدید 💠کانال یازهــــرا | رسانه حجــــاب
هدایت شده از بیداری ملت
بیشتر جمعیت راهپیمایی امروز ۲۲ بهمن زنان و دختران و خانواده های ایرانی بودند ! زنانی که اومدند بگن در سایه جمهوری اسلامی 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
+۱۸ آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخن‌های پایم از جا پریدند و افتادند و ناخن‌های دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جری‌تر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزه‌ام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزه‌ام باطل نمی‌شود، چون به زور است. ...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایه‌ای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویله‌ای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دست‌هایم تحمل می‌کرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو می‌رفت. خون به دستم نمی‌رسید. پنجه‌هایم بی‌حس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم... آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم می‌ریخت و می‌سوزاند و پوست را سوراخ می‌کرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضه‌ها می‌گرفتند و موها را آتش می‌زدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را می‌سوزاندند. از سوزش درد به خود می‌پیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را می‌کندند و هی تکرار می‌کردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا می‌بستند و بعد آن را آتش می‌زدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم می‌سوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم می‌گذاشتند و آتش می‌زدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم می‌ریختند. کاری از دستم برنمی‌آمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد می‌زدم... مرا لخت آویزان می‌کردند و گاهی بر آلت تناسلی‌ام شلاق می‌زدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود... تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که می‌توانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمی‌گیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی می‌ماند. دست‌ها را از مچ با مچ‌بند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچ‌ها را سفت می‌کردند قالب‌ها بر مچ و ساق پاهایم فرو می‌رفت و به اعصاب فشار می‌آورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر می‌کردم خون از محل ناخن‌های دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس می‌شد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر می‌کشید. به دست راست کمتر فشار می‌آوردند، زیرا بعد از پرس دست باد می‌کرد و دیگر نمی‌شد با آن اعتراف نوشت. بعد از مهار شدن دست‌ها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو می‌آمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد می‌کشیدم، صدا در کلاه کاسکت می‌پیچید و گوشم را کر می‌کرد، نه می‌شد فریاد کشید و نعره زد و نه می‌شد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن می‌شد. گاهی شلاق را به کلاه می‌زدند، دنگ و دنگ صدا می‌کرد و سرم دوران می‌یافت و دچار گیجی و سردرد می‌شدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچ‌ها را دائم شل و سفت می‌کردند... کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت می‌کردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندان‌هایم به هم می‌سایید. از دماغ و دهانم بخار بلند می‌شد. دست و بدنم می‌لرزید. نمی‌توانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود... بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت) عضو کانال شوید 🔻 https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ زندگی خوکی 🔰 در اروپا پس از تجربه همجنسگرایی و تجربه ازدواج با حیواناتی مثل سگ، اسب، گربه، حتی ازدواج با اشیا و ازدواج انسان با خودش و بعد از اینکه عده‌ای سگ شدند و قلاده به گردن در خیابان‌های اروپایی پرسه زدند، حالا شاهد زندگی خوکی هستیم! هزینه می‌کنند تا دو هفته مثل خوک زندگی کنند و به آرامش برسند! بعثت انبیا الهی برای نجات انسان از پوچی و سقوط بود، دین از انسان مراقبت می‌کرد، همان چیزی که در جوامع غربی کم‌کم به فراموشی سپرده شد. برای ما هم همین خواب را دیده‌اند.
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ آرزوی سوسن، خواننده لس‌آنجلسی بعد از سال‌ها ولنگاری و آزادی غربی و پشت پا زدن به ارزش‌های دینی و به دست آوردن شهرت و پول، آرزوی چنین خواننده‌ای این است که ای کاش، به جای همه اینها شوهر و بچه داشتم و زندگی عادی‌‌ می‌کردم. این افراد را الگوی زندگی خودتان قرار ندهید. 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 rubika.ir/rasaee eitaa.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir twitter.com/hamidrasaee
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
♻️ آزادی غربی تقدیر یک دانشجو از شهید مطهری و شهید حاج قاسم سلیمانی در دانشگاه استکهلم، این دانشگاه غربی را به لرزه انداخت! پاسخ جالب وحید سعادت‌طلب درباره دلایل تقدیر از حاج قاسم سلیمانی را بخوانید 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 rubika.ir/rasaee eitaa.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir twitter.com/hamidrasaee