📆۱ماه صفر سال ۱۲۲ق
🗓قیام امامزادهانقلابی
🏳حضرت زید بن علی
💠رهبرانقلاب:
‼️از نقاطى که در تاریخ فراوان تحریف شده، اینستکه زید بن علی در نگاه امام صادق منفور بوده درحالیکه ضد این بوده، وقتی انسان این حقیقت را میفهمد که حضرت چقدر از زید و قیامش تجلیل کرده و تاریخ این حقیقت را تحریف کرده بیاختیار اشک تاثر از چشمش جاری میشود! ۵۱/۱۱/۱۸
‼️از گناهان بزرگ مورخان، نویسندگان و گویندگان تاریخ آلمحمد، خیانت به این گوهر درخشان اهلبیت یعنی زیدبنعلی است، شهیدی که ائمه معصومین از او تمجید کرده و بر مظلومیتش گریستند درحالیکه خیلی از شما اسمش را هم نشنیدهاید! ۵۱/۱/۲۵
‼️زید بن علی از رجال بزرگوار و عالیقدر عالم اسلام است، او همان کسی است که پیامبر به امام حسین فرمود: فرزندم، از صلب فرزند تو مردی متولد میشود بنام زید که حبیب من است، او قیام کرده و بشهادت میرسد، همانا یاران او در محشر مانند شهدای بدر و احد زودتر از سایرین به جنت وارد میشوند! ۵۱/۱۱/۲۶
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۶ شهریور ماه سال ۱۳۸۳
🗓شهادت سردار رشیداسلام
🏳جانبازسرافراز، داوودکریمی
💠رهبرانقلاب
‼️شهادت سردار رشید اسلام آقای حاج داوود کریمی را به خانواده و بازماندگان گرامی و به همه همرزمان و دوستانش تبریک و تسلیت میگویم. اینجانب آن مرد با ایمان و ایثارگر را در همه دوران پس از انقلاب دارای صدق و صفا شناختم و آزمایش دشوار الهی در دوران ابتلا به عوارض دردناک آسیب شیمیایی را برای او هدیه ای معنوی برای رشد و اعتلای روحی آن شهید عزیز میدانم، خداوند او را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید! ۸۳/۶/۱۸
📸رهبری بر سر مزار سردارشهید حاج داوود کریمی؛ بهشت زهرا ق۲۹ ر۲۷ ش۸
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
🗓۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷
🏴کشتار جمعی از مردم
🏴توسط رژیم پهلوی
💠رهبرانقلاب
‼️وقتی در جیرفت تبعید بودم، نامهای از جیرفت به آیةالله شریعتمداری نوشتم. چراکه ایشان مبارزان را «تندرو» خوانده بود. روش آقای شریعتمداری اینبودکه در اظهارات خود، هم رژیم حاکم و هم مردم را راضی کند؛ البته کفه سنگینتر اظهاراتشان، مربوط به رضایت رژیم حاکم میشد! زیرا رژیم معنی این اظهارات را میفهمید و در قبالش، موضع قاطعانه میگرفت ولی مردم را میشد با یک موضع گیری فریب داد. عبارت «تندروها» خطرناک بود زیرا اگر بر سر زبانها میافتاد، همه کسانیکه در مسیر انقلاب و پیرو خطّ امام خمینی بودند، محکوم به تندروی میشدند. لذا نامهای به او نوشتم و او را از عواقب بیان چنین اظهاراتی برحذر داشتم. به او گفتم: چنین سخنی، به رژیم بهانه میدهد تا به کشتار تودههای مردم انقلابی به عنوان «مبارزه با تندروی»، دست بزند؛ و بار گناه این کار بر دوش شما خواهد بود، نگارش این نامه را به پایان بردم و آن را امضا کردم، پیش از آنکه نامه را بفرستم، خبر کشتار فاجعه ۱۷ شهریور رسید. در حاشیه نامه نوشتم این، سرآغاز عملیات قلع و قمع تندروها است! کتاب خون دلی که لعل شد ص۳۱۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۸ شهریور ماه سال ۱۳۸۶ش
🏳رحلت خطیب و مسئول انقلابی
🏳حجةالاسلام شيخ هادى مروى
💠رهبرانقلاب
‼️درگذشت خطیب دانشور و فاضل جناب حجه الاسلام آقای حاج شیخ هادی مروی رحمة الله علیه را به خانواده و فرزندان محترم ایشان و نیز به آیه الله آقای خزعلی و جناب حجه الاسلام آقای حاج شیخ احمد مروی و دیگر بازماندگان و علاقمندان آن مرحوم تسلیت عرض می کنم. خدمات ایشان در سنگر خطابه و بیان و نیز در مسئولیتهای قضایی مایه ی یاد نیک و سرمایه یی معنوی است و امید است موجب علوّ درجات آن مرحوم باشد انشاءالله. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای ایشان و صبر و اجر برای بازماندگان مسألت میکنم. ۸۶/۶/۱۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۸شهریورماه سال۱۳۴۸
🗓رحلت مرید امام خمینی
🏳روشنفکر مومن متعهد
🏳آقا سید جلال آلاحمد
💠رهبرانقلاب:
‼️غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزده پهلوی، یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالم زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است، با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد، آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئله غربزدگی مسئلهی مهمّی است؛ باید آنرا فراموش نکنیم! ۹۸/۱/۱
‼️یک عده غربزده، از صد سال پیش تبلیغ کردند که اگر میخواهید کشورتان پیشرفت کند بایستی بروید در ذیل غرب تعریف بشوید، غربزدگی؛ همان تعبیر غربزدگی که مرحوم آلاحمد مطرح کرد و نوشت، این فکرِ غلطی بود؛ که بعضی جاهلانه و بعضی خائنانه بود. امروز هم تفالههای آنها همین فکرها را ترویج میکنند، مگر در زمان پهلوی ۵۰سال کشور ذیل غرب زدگی زندگی کرد جز بدبختی چه پیشرفتی برای کشور حاصل شد؟! نخیر، در ذیل غرب نمیشود، نمیتوان پیشرفت کرد؛ هرکه بگوید کشور در ذیل غرب ممکن است پیشرفت بکند، خائن به کشور است! ۹۶/۷/۲۶
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆جمعه ۱۹ شهریور ماه سال ۱۳۶۱ش
🏳رحلت مجتهد مجاهد، عارف بصیر
🏳فرزند آیةالله شيخ محمدتقی آملی
🏳نماینده آیةالله بروجردی در مصر
🏳مدافع امام(ره) و مخالف پهلوی
🏳رفیق رهبری، آقاضیاءآملی(رض)
🔷گزیده کتاب شرح اسم؛
‼️در طول مدتی که آقای خامنه ای همراه پدر (جهت مداوای چشم پدر) به تهران آمد، به قم رفت و به مشهد بازگشت در کلنجار تصمیمی بود که گرفتن آن سخت بود؛ او چنان با فضای علمی و مبارزاتی قم أنس گرفته بود که آن را با جای دیگری نمیتوانست مقایسه کند. زادگاهش مشهد، چنین جذابیتی نداشت هر چند به زودی عقیده اش درباره فضای سیاسی مشهد عوض شد. مانده بود در میان دو راهی انتخاب؛ پدر یا قم. آن چه بر میل او غلبه داشت، مشایعت پدر تا مشهد و بازگشت به قم بود. برای مشورت به سراغ یکی از دوستان روحانی اش، آقاضیاء آملی، که در چهارراه حسن آباد تهران منزل داشت رفت. او را به معرفت و دل آگاهی میشناخت. موضوع را مطرح کرد و آنچه در قلبش گره خورده بود، باز گفت. پاسخی شنید که او را به فکر برد؛ تا جایی که تصمیم گیری را برایش آسان کرد. او گفت: از قم دست بکش و به مشهد برو؛ میدانم که دنیا و آخرتت در قم است و نمیتوانی آنها را رها کنی اما خدا میتواند دنیا و آخرت تو را از قم به مشهد منتقل کند. حس کرد از این رو به آن رو شده است؛ نزدیکانش خیلی زود متوجه دگرگونی او شدند. وقتی به پدر و مادرش خبر داد که تصمیم گرفته به مشهد بیاید و ماندگار شود، باورشان نشد. بعدها گفت که اگر توفیقی در زندگی داشته، ناشی از گوش شنوی ها، نیکی ها و عمل به وظایفی بوده که می بایست در حق پدر و مادر ادا شود! کتاب شرح اسم ص۱۹۴
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹ شهریور ماه سال ۱۳۷۸
🏳رحلت مجتهدمجاهدخدوم
🏳عضو مجلس خبرگان رهبری
🏳آیةالله سیداسماعیل هاشمی
💠رهبرانقلاب
‼️رحلت عالم جلیلالقدر و مجاهد مرحوم آیتالله آقای حاج سید اسماعیل هاشمی را که عضو مجلس خبرگان و از اعلام برجستهی اصفهان بودند به مردم عزیز و علمپرور و انقلابی اصفهان، مخصوصاً به علمای اعلام و آیات و فضلا و روحانیون آن استان و همچنین به بازماندگان و فرزندان محترم ایشان صمیمانه تسلیت میگویم. این روحانی بزرگوار از جملهی زبدگانی بودند که در دوران نظام اسلامی با حس مسؤولیتشناسی عمیق و با آگاهی و پرهیزگاری ویژهی علمای ربانی، خدمات ارزندهای به انقلاب اسلامی و حرکت عظیم ملت ایران تقدیم نمودند. همت بلند و عزم راسخ این سلالهی اطهر، نمونههای زیبایی از حضور در مقاطع و مواقف حساس نظام جمهوری اسلامی ارائه نموده است و درگذشت ایشان در هنگام ادای مسؤولیت مهمی که لازمهی عضویت در مجلس خبرگان است، آخرین شاهد بر این خصوصیت ممتاز و برجسته است. از خداوند متعال علو درجات آن عالم عامل و تسلای بازماندگان و دوستان و ارادتمندان ایشان را مسألت مینمایم. ۱۳۷۸/۶/۲۰
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۱
💠امام خمینی
‼️آقای طالقانی یک عمر در جهاد و روشنگری و ارشاد گذراند. او یک شخصیتی بود که از حبسی به حبس و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود؛ و هیچ گاه در جهاد بزرگ خود سستی و سردی نداشت. من انتظار نداشتم که بمانم و دوستان عزیز و پر ارج خودم را یکی پس از دیگری از دست بدهم. او برای اسلام به منزلۀ حضرت ابوذر بود؛ زبان گویای او چون شمشیر مالک اشتر بود؛ بُرنده بود و کوبنده. مرگ او زودرس بود و عمر او با برکت. ۵۹/۶/۱۹
💠رهبرانقلاب
‼️ایشان واقعاً مؤمن بود. آنوقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع میکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام. در غیاب امام ایشان به بنده گفتند که آقای خمینی گاهی یک حرفهایی میزند که به نظر آدم نشدنی میآید، بعد میبینیم واقعاً شد، ایشان به یکجایی متّصل است! یعنی برداشت آقای طالقانی این بود -به این مضمون، حالا عین عبارت ایشان یادم نیست- میگفت از یکجایی به ایشان خبر میرسد، به یکجایی ایشان متّصل است. در حضور امام هم من دیده بودم، ایشان کمال تواضع را در مقابل امام میکردند؛ این آدمی که آن جاه و جلال آن دستگاهها برایش صفر بود و هیچ نبود، در مقابل امام تواضع میکرد ۹۵/۵/۲۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۲
💠رهبرانقلاب
‼️آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روی قرآن و نهجالبلاغه بود؛ یعنی ایشان اصلاً اینجوری بود. لکن همهی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفکری دینی نیست. یک بُعد مهم بُعد مبارزه است. خیلیها روشنفکر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشنفکر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند؛ همان خصلت عمومی تقریباً همه روشنفکران دیروز و شاید بعضاً امروز ما در آنها هم بود که من یک وقت از یک نمایشنامهای نقل کردم آقای روی ایوان را که پائین نمیآید توی مردم نمیآید با متن قضیه کار ندارد با میدان کار ندارد، بالای ایوان مینشیند تماشا میکند حرف میزند! خب خیلی از روشنفکرهای دینی اینجوری بودند اما آقای طالقانی نه، اهل عمل بود؛ یعنی توی میدان بود، احساس درد میکرد حقیقتاً؛ این را ما که با ایشان معاشر بودیم، میدیدیم، محسوس بود در ایشان، واضح بود که آدمی اهل درد بود و میخواست مبارزه کند؛ لذا تبعات مبارزه راهم قبول کرد و به زندان افتاد؛ هیچ اظهاری از آقای طالقانی بالواسطه یا بیواسطه نقل نشد؛ البته من هیچوقت با ایشان همزندان نبودم، اما همزندانهای ایشان هم نقل میکنند؛ خود ما هم دیدن ایشان میرفتیم – گاهی از مشهد که من میآمدم، روزهای ملاقات میرفتم زندان قصر – از پشت میلهای صحبت میکردند؛ دائم روحیه میدادند! ۸۹/۱۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۳
💠رهبرانقلاب
‼️هر تحلیلگری میگفت فروپاشی پهلوی محال است، چنین چیزی ممکن نیست؛ اما شد، این محال اتفاق افتاد. من به شما بگویم؛ حتّی بعضی از مبارزین مثل مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت که امام میگوید «شاه باید برود»؛ خب، معلوم است که شاه نمیشود برود. باورش نمیآمد که ممکن است شاه برود. مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت این مرد یعنی امام حرفهایش عجیب است؛ چیزهائی که نشدنی است، او میگوید و میشود؛ یکیاش رفتن شاه بود. این را بعد گفت. امام گفت شاه میرود، هیچ کس باور نمیکرد؛ اما رفت. نه فقط شاه رفت، آمریکا رفت، غرب رفت، استعمار و استکبار رفت. هیچ کس باور نمیکرد، اما شد. ۹۰/۷/۲۰
‼️انقلاب اسلامی به افسانهها شبیه بود؛ اما شد. اگر صد تا قسم میخوردند، خوشبین ترین آدمها میگفتند: «نمیشود.» مرحوم آیةالله طالقانی که هم روحانی و دارای معرفت و مقامات علمی و هم آدم سیاسی و مبارز و زندان رفته بود و از مبارزه هم اصلاً نمیترسید، به من گفت «آن روز که امام مطرح کرد که شاه و حکومت سلطنتی باید برود، من تخطئه کردم و گفتم چه حرفها میزند! مگر میشود!؟» آن وقت که امام صریحاً این کلام را گفتند، مگر چندسال پیش از پیروزی انقلاب بود؟ یعنی تا همین اواخر، حتّی مردی مثل مرحوم طالقانىِ بزرگوارِ مؤمنِ مبارزِ زندان رفته شلاق خورده شکنجه کشیده، میگفت «امکان ندارد!» بعد ایشان به من گفت - مضمون حرف ایشان این بود - که «این مرد، به جای دیگری متّصل است و از جای دیگری حرف میزند!» ۷۳/۶/۲۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۴
💠رهبرانقلاب
‼️یک بعد دیگر آقای طالقانی که به نظر من نباید فراموش بشود، صفای این مرد بود. به قدری این آدم با صفا و روراست و در معاشرتها صادق بود که انسان از این همه زلالی حیرت میکرد. هیچ در قید و بند و ملاحظات و اینها نبود؛ نه ملاحظات آخوندی، نه ملاحظات روشنفکری، نه ملاحظات مبارزاتی مطلقاً در این آدم وجود نداشت؛ انسان وقتی مینشست پهلوی این مرد، واقعاً روحیه میگرفت؛ هم روحیهی مبارزاتی، هم روحیهی صفا و رفاقت و معنویت و اینها. اینها در این شخصیتهای برجسته، خوب است بزرگ بشود. ماها غالباً مبتلا هستیم به یک چیزهائی. این آدم، آدم صافی بود، روراست بود، بیشائبه و بیشیلهپیله بود. نتیجهی این بیشیلهپیله بودن هم صراحتش بود. مثل همان خطبه معرفشان، این خطبه را نمیشود عادی به حساب آورد؛ اینها دائماً میگفتند «پدر طالقانی»، اصلاً خودشان را فرزندان او معرفی میکردند. کیست که توی این رودربایستی گیر نکند؟ آن آدمی که توی اینجور رودربایستیها گیر نکند و برود آنجور قرص و محکم توی خطبه و موضعِ به آن صراحت و به آن شدّت بگیرد، کیست؟ اینجور آدمی را آدم واقعا بگردد پیدا کند! مرحوم طالقانی اینجوری بود. من بعد از همین خطبهی ایشان تلفن کردم؛ گفتم آقا من خواستم از شما تشکر کنم به خاطر این خطبه، گفت بله، خیلیها هم تلفن میکنند فحش میدهند به خاطر همین خطبه! اینجوری بود دیگر، تحمل میکرد، یعنی آدمی بود با یک روحیهی اینجوری داشت! ۸۹/۱۲/۹
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini
📆۱۹شهریورماه سال۱۳۵۸
🗓رحلت آیةالله طالقانی/۵
💠رهبرانقلاب
‼️من اوّلْباری که آقای طالقانی را دیدم، یا آخر سال ۴۲ بود یا اوائل ۴۳ که ایشان در عشرتآباد محاکمه میشدند. رفتم من در دادگاهشان شرکت کردم؛ گفتند دادگاه عمومی است منتها صندلی محدودی گذاشتند؛ ما خیلی زود رفتیم آنجا که شرکت کنیم و الحمدلله جا پیدا کردیم، رفتیم داخل. تا آنوقت آقای طالقانی را از نزدیک ندیده بودم؛ ایشان و مرحوم مهندس بازرگان و دیگران بودند -آن عدّهی نهضت آزادی- که آنجا محاکمه میشدند و به نظرم آن محاکمهی دوّم هم بود؛ از آن دادگاههای پنج قاضی که پنج نفر آن بالا با درجه و نشان و اینها نشسته بودند؛ آقای طالقانی هم آن جلو بیاعتنا نشسته بود؛ اسم ایشان را آوردند، ایشان باید بلند میشد حرف میزد، ولی ایشان اعتنایی نکرد، همانطور که نشسته بود و عصا هم دستش بود اما اصلاً اعتنایی نکرد، بلند نشد، جواب نداد؛ یعنی اینجور بود، آن دادگاهی که جوری آن را ترتیب میدادند که آن متّهم خودش در آن بهاصطلاح هیمنهی ظاهری دادگاه هضم بشود -معمولاً اینجور بود؛ ما هم چند بار دادگاه رفتیم، دیدیم- ایشان اصلاً و مطلقا اعتنائی نداشت. وقت تنفّس هم ما رفتیم جلو، ایشان با ما گرم، گیرا -حالا بنده آنوقت یک طلبهای مثلاً بودم، یک طلبهی جوانی؛ و شنیده بودند من چون اندکی قبلش زندان قزلقلعه بودم و ایشان و مهندس بازرگان شنیده بودند- وقتی بنده را معرّفی کردند، گرم گرفتند، محبّت کردند؛ به آن مقامات، بیاعتنا؛ به ما که یک طلبهای بودیم، اینجور گرم و گیرا و با محبّت بودند! ۹۵/۵/۲۵
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini