arbaein-jazebe-4.mp3
8.05M
📚کتاب صوتی #اربعین_جاذبه_مغناطیس_حسینی
#بخش_چهارم
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
🇮🇷༺مــردی چـنـیـن میـانـهی مـیــــدانـم آرزوســت...༻🇮🇷
🔸مجموعه پوستری
🇮🇷 مــردی چــنــیــن 🇮🇷
🔸بمناسبت هفته دولت
#نشر_با_شما
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
🏴 با خبر شدیم دختر مکرمه آیت الله دژکام نماینده محترم ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز، فوت نمودند؛ انشالله قرین رحمت الهی گردند، مردم رسی ضمن تسلیت این اتفاق، از خداوند متعال آرزوی صبر برای ایشان و خانواده محترمشان را دارد.
▪️▪️▪️▪️
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زوار امام حسین (ع) ... وقتی این کلیپ رو دیدید ، جدی بهش عمل کنید ...
اصلا دوست دارم حتما دنبال پیدا کردن این کیسه باشید
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
#پیام_مخاطب
سربازان ظهور شیراز در مسیر پیاده روی
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
39.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اکنون ساعت ۲۰:۴۳
حال و هوای مشایه ، نجف الی کربلا
۱۴۰۲/۰۶/۰۷
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
43.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم اکنون ، حال و هوای حرم سید و سالار شهیدان امام حسین (ع)
۱۴۰۲/۰۶/۰۸ ساعت ۱۱:۵۵
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
#خاطره
منو عبدالعزیز در سفر اربعین
(ایران و العراق ، لا یمکن الفراق)
خب ب پایان سفر رسیدیم و باید برگردیم ...
اما چ پایان قشنگی ...
گفتم شما رو هم با این حال و هوای زیبا شریک کنم...
دیشب ۱۴۰۲/۰۶/۰۸ ساعت ۳:۵۰ دقیقه بامداد تقریبا آخرین عمود های پیاده روی بودم...
توفیق همراهیِ تعدادی خانواده رو داشتم و با من همسفر بودن ، کوچک و بزرگ ، مرد و زن ، بچه و ...
تصمیم گرفتیم ماشینی بگیریم و بریم موکبی که هماهنگ کرده بودیم برا استراحت ...
همین کار رو هم انجام دادیم فقط به جای ماشین ی موتور گیرمون اومد که با راننده برا
هر نفر به سختی ۱۵۰۰ دینار عراقی گذروندیم و کوتاه نیا مد و ما که ۱۱ نفر همراه داشتیم ناچارا پذیرفتیم و همه رو چپوندیم داخلِ هم و حرکت کردیم ...🥴
خودم هم روی رکاب ایستادم ....
کلا هم صحنه ی زیبایی رقم خورد و هم وحشتناک 🥵
ی باره به خودم آمدم دیدم آن موتور با سرعت بالا داره وسط اتوبان حرکت میکنه ، پشت سرم رو نگاه کردم و سرعت نزدیک شدن کامیون و ماشین رو بود که میدیدم ...
راسیاتش ی لحظه کپ کردم 🤒
بخودم مسلط شدم و از راننده خواستم موتور رو ب کناری هدایت کنه ...
خواستم همه رو پیاده کنم ، راننده که نمیگذاشت ی طرف ، بقیه هم پیاده نمیشدن ، انگار خیلی بهشون خوش گذشته بود ...
فقط من از نگرانی داشتم میمردم ..
راننده موتور گفت : میخوای به جای موکب ببرمت منزل عبد العزیز ؟!
مکان رایگان ، غذا رایگان ، هر موقع خواستی برید حرم ی تماس میگیرید و میگید، عبدالعزیز حرم ، و اون نیز خادمی میکنه و موقع برگشت نیز میگی عبدالعزیز منزل ، بازم خادمی میکنه و ....حمام و پوشاک و ... نیز جدا...
خیلی وسوسه میکرد لا مصب ...
ولی نپذیرفتم....
ما ۲ تا تیم بودیم که اونا زودتر رسیده بودن و منتظر ما بودند ...
گفتم نه ، جماعتی منتظر ما هستند و باید حتما بریم همون موکب که آدرس دادم ..
پذیرفت و ادامه مسیر دادیم ...
ما که بلد نبودیم ...
تا به خودمان آمدیم ، دیدیم ما رو برده ی جای دیگه ، گفتم اینجا کجاست پدر آمرزیده...
گفت منزل عبدالعزیز ...
گفتم گور پدر عبدالعزیز 🙈 هی عبدالعزیز عبدالعزیز گذاشتی ... جماعتی منتظر ما هستند !!!
خلاصه گفت شما بیاید ی طعامی بخورید بعدش میبرمتون همون موکب...
با مشورت جمع پذیرفتیم...
دیگه صبح بود ، نمازی خواندیم و صبحانه ای ردیف کرد ، و میل کردیم و گفتیم بریم ...
گفت کجا بریم ، این اتاق برا خانم ها و آن یکی برا آقایان...
میخواستم ....که یهو دیدم ی ایرانی دیگه از اتاقی خارج شد ...
در اصل ی اتاق دیگه هم داشت که چند ایرانی دیگه اونجا بودند ...
با ما هم کلام شد و گفت سر شما هم کلاه رفته ...
گفتم کلاه چی ...
میگفت این یارو خودش عبد العزیز هست ، هر ایرانی که میبینه به بهانه ی مسافرکشی میاره خونه و مفصل پذیرایی میکنه راه در رو نداره و ...
بالاخره متوجه شدم باید کنار بیایم ...
خیلی هم خسته بودیم و چشمانمان دیگه یاری نمیکرد...
خانم ها و آقایان جدا شدند و ساعاتی رو استراحت کردیم ...
بعد از ساعاتی استراحت ، عبد العزیز آمد که ما رو ببره حرم ...
با همون موتور ، ولی اینبار ۲ موتور آماده کرده بود ...
وقتی باهاش هم کلام شدم دیدم از بچه های حشد الشعبی بود که اینجور برا ایرانیا جون میداد و شعارش این بود ...
ایران و العراق ، لا یمکن الفراق
راستی کسی که این همه چونه میزد برا هزینه موتور که ۱۵۰۰ دینار بود ، یک دینار هم نگرفت از ما ، فقط فیلم بازی میکرد 😊
دمت گرم عبدالعزیز 🌹
رضا فتحی زاد ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
تصویر در پیام بعدی
جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
🟡 کد #آهنگ_پیشواز ایرانسل
#سرود #مع_الحسین
🔺ویژه اربعین
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ
ایستگاه مهر و محبت
امشب و فردا شب
ابتدای پیاده راه سلامت از سمت بلوار شاهد
─━━━⊱🌺🌸️⊰━━━━─
قرارگاه جهاد فرهنگی شیراز
@JahadefarhangiSHZ