به نام، یاد و توکل بر او
سلام
خاطره ای خواندم از شهید عارف
مصطفی چمران
به نقل از خانم قاده همسر لبنانی شهید.
برایم جالب بود. حیفم آمد شما نخوانید. بفرمایید :
من و مصطفی از زمان شروع جنگ به اهواز آمدیم.
مصطفی بعلت درگیری زیاد در فرماندهی جنگ روزها وهفته ها در خط بود و به اهواز نمی آمد.
روز قبل از شهادت به اهواز آمد.
وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است.
بیدار که شد گفت : امروز فقط برای دیدن شما آمده ام
«من فردا قبل از ظهر شهید میشوم. ولی من میخواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمیشوم … من فردا از اینجا میروم و میخواهم با رضایت کامل شما باشد».
گفتم مگر شهادت دست خود انسان است؟
گفت این موضوع به من الهام شده و از خدا نیز چنین خواسته ام.
من رضایت نمی دادم و بسیار بی تابی میکردم ولی با صبحت هایش دست آخر رضایتم را گرفت.
و سپس نامهای به من داد که وصیتش بود. گفت: «تا فردا قبل از شهادتم باز نکنید».
سفارش به من کرد: « اینکه ایران بمانم».
گفتم: «ایران بمانم چه کار؟ اینجا کسی را ندارم».
گفت: «نه تعرب بعد از هجرت نمیشود. ما این جا حکومت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید نمیتوانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور ، کشور خودتان باشد».
گفتم: «پس این همه ایرانی که در خارج هستند چه میکنند؟»
گفت: «آنها اشتباه میکنند. شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید هیچ وقت!»
نگاهش کردم. گفتم: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمیبینم؟»
مصطفی گفت: «نه».
در صورتش دقیق شدم و بعد چشمهایم را بستم و گفتم: «پس باید یاد بگیرم و تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم».
یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر بر نمیگردد.
دویدم و کلت کوچکم را برداشتم آمدم پایین.
نیتم این بود مصطفی را بزنم،
بزنم به پایش تا نرود.
ولی دیگر
مصطفی در اتاق نبود
فردا صبح در ستاد جنگ در اهواز بودم.
حدود ساعت ۱۱صبح
زنگ تلفن به صدا در آمد.
خانم مسئول در ستاد جنگ خانمها، گوشی را برداشت.
دلهره عجیبی داشتم
صدای فریاد و ناله را از پشت خط تلفن می شنیدم.
ناگهان حال آن خانم دگرگون شد گوشی از دستش افتاد اشک😢😢 در چشمانش فوران زد
و مرتب میگفت نه نه نه.
خدایا خدایا یتیم شدیم!
و ... دیگر نیازی نبود از او سوالی کنم که چه اتفاقی افتاده😭🍎.
https://eitaa.com/Bayynat
#ما_برای_غدیر_سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
هدایت شده از جلال و بی بی خانم
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و یک لقمه روضه🍎
شب و روز جمعه ، شب و روز زیارتی
آقای مظلوم و غریب ما حضرت
سیدالشهدا علیه السلام است.
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭💔.
صلی الله علیک یا اباعبدالله
السلام علیک و رحمت الله و برکاته.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
14.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست مرا بگیر بابای مهربان. ۵۹ثانیه.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و کامیون حمل زباله
سوار تاکسی شدم.
ما در خط عبوری صحیح رانندگی میکردیم که ناگهان یک ماشین درست جلوی ما از جای پارک بیرون پرید.
راننده تاکسی محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتر از ماشین دیگر متوقف شد!
راننده ماشینِ دیگر، سرش را از ماشین بیرون آورد و شروع کرد سر ما فریاد زدن و ناسزا گفتن.
🔸راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. او واقعاً دوستانه برخورد کرد.
از او پرسیدم: "چرا شما آن رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشینتان را از بین ببرد و ما را به بیمارستان بفرستد!"
🔹راننده محترم و صبور تاکسی درسی به من داد : "قانون کامیون حمل زباله."
🔸و توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیونهای حمل زباله هستند. آنها سرشار از ناکامی، خشم و ناامیدی (زباله) اطرافشان میشوند. وقتی زباله در اعماق وجودشان تلنبار میشود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند.
و گاهی اوقات روی شما خالی میکنند.
🔹شما باید به خودتان نگیرید.
فقط لبخند بزنید،
دست تکان بدهید،
برایشان آرزوی خیر بکنید،
و بروید.
مثل آهن ربا نباشید.
زبالههای آنها را به خود نگیرید.
و الا به افراد دیگری پخش می کنید.
🔰و حرف آخرش این بود:
افراد موفق اجازه نمیدهند که کامیونهای زباله روزشان را خراب کنند.
افرادی که با شما خوب رفتار میکنند را
دوست داشته باشید
و برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند،
دعا کنید. دعای خیر💖.
https://sapp.ir/tabaaei
#ما_برای_غدیر_سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و برکه ای مقدس ۶
▫️امام رضا علیه السلام:
ِ إِنَّ يَوْمَ الْغَدِيرِ بَيْنَ الْأَضْحَى وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ كَالْقَمَرِ بَيْنَ الْكَوَاكِب
🔸روز غدیر در مقایسه با عید قربان و فطر و جمعه، مثل ماه در بین ستارگان میدرخشد!
📚 اقبال الاعمال ج۲، ص۲۶۰.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈 ۵ روز تا عیدبزرگ غدیرخم
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ما_برای_غدیر _سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و بستنی شکلاتی
گارسون برای گرفتن سفارش به سراغش رفت.
+ پسرک مودب و فقیر پرسید:
بستنی شکلاتی چند؟
خدمتکار گفت 50 سنت.
+ پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند؟
خدمتکار با توجه به خستگی و شلوغی کافی شاپ با بی حوصلگی گفت : 35 سنت.
+ پسرک فقیر گفت : برام بستنی معمولی، لطفا.
خدمتکار یک بستنی معمولی آورد.
+ پسرک بعد از خوردن بستنی، پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت.
گارسون آمد برای تمیز کردن میز.
+ پسرک زیر ظرف خالی بستنی، 15سنت انعام گذاشته بود.
💘 او میتوانست بستنی شکلاتی بخرد.
+ 😘 بعضی، بزرگی در ذات شان است.
@dayimosbat
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و خانه ای در بهشت
🔹سه چیز اگر در ما باشد
خداوند خانه ای در بهشت برایمان بنا میکند :
۱. یتیمی را پناه دهیم؛
۲. به ناتوانی رحم كنیم؛
۳. با پدر و مادرمان مهربان باشیم :
این ها را 👆 حضرت امام محمد بن علی الباقر صلوات الله و سلامه علیه فرمود.
#ما_برای_غدیر_سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه تاریخی کسب اولین مدال تیراندازی ایران در تاریخ المپیک و اولین مدال ایران در المپیک 2020 ✅ سجده شکر جواد فروغی بعد از قهرمانی. ۵۱ ثانیه.
🔹جواد فروغی یک پرستار و جزء کادر درمان بیمارستان بقیّة الله سپاه است. تیرانداز المپیکی ایران پیش از این گفته بود: «تیراندازی را در طبقه منفی ۲ بیمارستان به صورت کاملا اتفاقی شروع کردم. برای اولین بار سال ۸۹ بود که تپانچه بادی را به من نشان دادند تا تیراندازی کنم، در همان تجربه اول حدود امتیاز ۸۵ زدم و کسی که مسئول بود از من خواست تا پیگیر باشم. تشویق او باعث شد تا سراغ تیراندازی بروم و با مربیگری آقای خدابندهلو کارم را شروع کردم.»
🔹حالا در دوران سخت کرونایی یک پرستار از ایران اسلامی توانست یک اتفاق تاریخی را در المپیک 2020 توکیو رقم بزند و صاحب مدال طلای المپیک شود.
#ما_برای_غدیر_سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و تا آخر عمر🤣
ولادت با سعادت
نوه امام رضا
پسر امام جواد
پدر امام عسکری
پدر بزرگ امام زمان
حضرت امام هادی
علیهم السلام
مبارک😂.
الهی
تا آخر عمرتون
زنده باشین.💞😜.
#ما_برای_غدیر_سنگ_تمام_میگذاریم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
لقمه های راز . لقمه حلال دوم. ۳دقیقه.m4a
زمان:
حجم:
2.98M
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و لقمه های راز
لقمه حلال دوم
قرار شد ان شاءالله از این به بعد کلیپ صوتی لقمه های راز را که حدود ۱۰۰ لقمه حلال هست بصورت ۳ دقیقه تا ۵ دقیقه خدمتتان تقدیم کنم.
۵ جلد از این لقمه ها به چاپ چهارم رسیده و ان شاءالله ۵ جلد بعدی هم با عنایت خدای متعال و دعای شما خوبان به چاپ خواهد رسید.ان شاءالله.
با تشکر از بچه های خوب مرکز امامت💖 تهران.
عنوان لقمه حلال دوم :
۲. نقاشی خدا. ۳ دقیقه .
🌹 کریمی مهرجردی
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او
سلام و شاگرد تنبلِ درس خوان
👌"امیرمحمد نادری قشقایی"
اﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎسی ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮبیتی
ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ.
✅ ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ.
ﺳﺎﻝ ١٣٤٠. "ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ" ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان.
🔸ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی.
ﻣﺎ درسمان ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ.
"معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ."
ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
🔸 ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪﻡ. ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ "ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ."
🔸 "خانمﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی حوﺻﻠﻪ ﺍﯼ" ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ!
هرﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ نادری ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩ.
🔸 ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ.
"ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ".
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ! ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﺷﺎﮔﺮﺩ تنبلﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ.
🔸 ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ "ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ" ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ.
ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ.
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ.
"ﻣﯿﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎﻡ ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!"
🔸 ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ؛ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ مشق رو ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
آﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ "ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ،" ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ چیه!
🔸 ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ "ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ" ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ.
🔸 ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ "ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ،" ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ.
"ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ."
🔸 ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ.
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟!
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
🔸"ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ." ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ "ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ" ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ. ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ.
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ.
👌 "ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ."
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ "ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ"" ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ"
ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ، ﻧﻔﺮ "ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ" ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ.
🌺 "ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ."
🍏🍎ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ.
اللهم صل علی محمد و آل محمد👇 و عجل فرجهم.
http://eitaa.com/joinchat/3596353543C6a32d10ca9
#جلال_و_بی_بی_خانم
@Jalal_va_bibikhanom