eitaa logo
💖یاران مهدی عجل الله 💖
247 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
85 فایل
ماییم و سینه اے کہ ماجراے عشق توست😍یامهدے❤ • • 👤|ارتباط با ادمین جهت انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال| : 👇👇 @Mehrsa9081
مشاهده در ایتا
دانلود
–همین که راهت رو نکشیدی بری، خودش برام از هزارتا دیدن ارزشش بیشتره. لبش را به دندان گزید. –این چه حرفیه؟ اگه منظورت حرفهای مردمه، ولشون کن. مردم همینن دیگه، پشت منم یه مدت حرف میزدن. با چشم‌های گرد پرسیدم: –واقعا؟ چی می‌گفتن؟ نگاهی به پسرش انداخت. –خیلی حرفها، نه که من بچم رو میزارم پیش مامانم میرم سرکار، کلی واسه خودشون خیال بافی کرده بودن. ولی بعد از یه مدت همه چی تموم شد. واسه توام یه مدت کوتاهه، بعد نظرشون عوض میشه، طلا که پاکه چه منتش به خاکه. حرفهایش خوشحالم کرد. –ممنون ستاره، از دیدنت خیلی خوشحال شدم. کلی حرف دارم برات بگم. راستی ماساژ مغزم دارید؟ احساس می‌کنم مغزم خیلی خسته شده. خندید. –فکر کردن خودش ماساژ مغزه، فکرهای خوب کن خستگیش در میره. به خانه که رسیدم مادر نبود. با خودم کلنجار می‌رفتم که اتفاقهای امروز شرکت را با او در میان بگذارم یا نه که امینه زنگ زد و گفت که میخواهند برای شام به خانمان بیایند. فوری لباسهایم را عوض کردم و شروع به پختن شام کردم. خانه را هم مرتب کردم. امینه و مادر با هم آمدند. شنیدم که مادر غر میزد سر امینه که چرا زودتر آمدنش را خبر نداده، حالا وقت کمی دارد برای شام درست کردن. وقتی وارد آشپزخانه شد و غذای آماده روی اجاق را دید لبخند زد و رو به امینه گفت: –قبلا خبر داده بودی؟ پس چرا صدات درنمیاد. امینه هم لبخند زد و گفت: –ترسیدم اُسوه رو دعوا کنید. بعد در قابلمه‌ی خورشت را برداشت و عمیق نفس کشید و ادامه داد: –می‌بینم که کد بانو شدی. چه بویی داره. پس می‌خواستی هممون رو غافلگیر کنی. مادر چشمش را در خانه چرخاند و بعد روی کانتر را هم از نظر گذراند. بعد چشم‌هایش روی صورتم جا خشک کرد. نگاهش پر از محبت بود. انگار گاهی مادرها با سکوت محبت می‌کنند. فقط باید آرام باشی و تا خوب بشنوی. بعد از شستن ظرفهای شام یک سینی چای ریختم و به سالن بردم و به همه تعارف کردم. یک فنجان چای در سینی باقی ماند که روی میز گذاشتمش. امینه آمد و کنارم نشست و گفت: –چی شده؟ نگاهش کردم. –چی، چی شده؟ –نمی‌دونم، یه جوری هستی، زیادی سربه راهی، سر به راهتر از هر وقت دیگه‌ایی. پشت چشمی برایش نازک کردم. –یه جوری حرف میزنی کسی ندونه فکر میکنه من قبلا چیکار می‌کردم. –کلا گفتم، آروم شدی، شاید میگفتم مظلوم شدی بهتر بود. –چیزی نیست، یه کم فکرم مشغوله. –قبلا که فکرت مشغول میشد میرفتی تو اتاقت بیرون نمیومدی و واسه ما قیافه می‌گرفتی. الان چی شده؟ تغییر رویه دادی؟ شانه‌ایی بالا انداختم. –نمی‌دونم، شاید. مادر فنجان چایی را که در سینی باقی مانده بود را مقابلم روی میز گذاشت و گفت: –چرا برای خودت چایی برنداشتی. امینه زمزمه کرد. –خدا شانس بده، بیا تو این خونه تو یه مشکل داشتی اونم رفتار مامان بود. دیگه چی میخوای اینم که درست شد. فکر کن، مامان واسه تو چایی آورد. مادر بی‌توجه سینی را برداشت و به آشپزخانه رفت. واقعا گاهی انسان میماند که جواب فرد مقابلش را چه بدهد. شکایت بکند می‌شود ناشکری، حرفی نزند دیگران فکر می‌کنند غرق در خوشبختی هستی. مطمئنم اگر امینه یکی از این مشکلات مرا داشت زمین و زمان را به هم می‌دوخت. البته خود من هم قبلا همینطور بودم. در آن لحظه خیلی سخت بود که بگویم. –خدا رو شکر. ولی گفتم. بعد از رفتن مهمانها ظرفها را جابه‌جا کردم. نمی‌دانستم می‌توانم به مادر اعتماد کنم و حرف دلم را به او بگویم یا نه. برای همفکری و پشتوانه به یک کمک نیاز داشتم. در دو راهی گیر کرده بودم که احتیاج به یک بزرگتر داشتم تا کمکم کن. از پدر خجالت می‌کشیدم حرف بزنم با مادر هم حرف زدن کمی سخت بود. استرس زیادی داشتم که می‌دانستم اگر به رختخواب بروم خوابم نخواهد برد. تصمیم گرفتم در همان آشپزخانه خودم را سرگرم کنم. برای همین وسایل تمام کابینتهای پایین را بیرون ریختم و شروع به تمیز کردن کردم. حسابی همه جا شلوغ شده بود. آب و کف درست کردم و شروع به سابیدن داخل کابینت کردم و بعد هم خشک کردن و دوباره چیدن وسایل و ظرفها. یک ساعتی مشغول بودم که مادر بالای سرم نمایان شد و با مهربانی گفت: –اینجا چه خبره؟ نصفه شب چه وقت این کاراس؟ –بیدارتون کردم؟ –خواب نبودم مگه فردا سرکار نمیری؟ دیر وقته‌ها –یه کم استرس دارم گفتم کار کنم خسته بشم تا خوابم بگیره کنارم نشست و گفت: –این همه کار تا صبحم تموم نمیشه. برو اونورتر من این کابینت رو جمع می‌کنم تو برو اون یکی رو جمع کن چند دقیقه‌ایی کمک کرد و بعد پرسید: –چرا استرس داری؟ چیزی شده؟ دیسی که دستم بود را داخل کابینت گذاشتم و کمی این پا و آن پا کردم و بعد با مِن و مِن گفتم: –راستش مامان، می‌خواستم باهات حرف بزنم که کمکم کنی 👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇 ⏰ ادامه رمان ، هر شب ساعت ۲۲:۰۰ ✍نویسنده : لیلا فتحی پور @Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باهم بخوانیم 💚 برای سلامتی امام زمان عج سلامتی کادر درمان صفحه 24 @Jameeyemahdavi313
‌ خورشید جایش را به ماه میدهد روز به شب آفتاب به مهتاب ولی مهــر خدا همچنان با شدت می‌تابد امیدوارم قلب هاتون پر از نور درخشان لطف و رحمت خدا باشه صبح بخیر ❤️💚 @Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۱۸ مهر ۱۴۰۰ میلادی: Sunday - 10 October 2021 قمری: الأحد، 3 ربيع أول 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️5 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️6 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج ▪️14 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️31 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✨🌷 ‌ 🌺خدا به بعضی ها صدا داده قرآن رو با صوت میخونند، دل همه رو می برند. 🌷به بعضی ها کلام نافذ داده درباره خدا حرف میزنند و آدما رو با خدا رفیق می کنند. 🌷به بعضی ها انرژی مثبت داده کنارشون که هستی مثل اینکه رفتی پیش خدا. 🌷به بعضی ها اخلاق خوب داده هر کاری می کنند یاد خدا میفتی. 🌷به بعضی ها نور داده وقتی میان راه خدا رو نشونت میدن. 🌷به بعضی ها احساس و مهربونی داده با کاراشون یاد مهربونی و بنده نوازی خدا میفتی. 🌼خدا به همه ما یه چیزی داده 🌷بگرد تو وجودت ببین به تو چی داده. همون رو بردار تو راه خدا خرج کن . هی نگو من که صدا ندارم! من که قیافه ندارم! من که انرژی مثبت ندارم و ... 🌷باور کن خیلی چیزها داری، الکی خـَلقت نکرده! بشین فکر کن و سهم خودتو از بندگی خدا تو این دنیا پیدا کن. 🌷ببین چطوری می،تونی یه نماینده و نشونه ی خدا باشی برای بقیه ...ببین چطوری میتونی جلوه ای از حضور خدا باشی، و لبخند خدا رو هدیه بدی به این دنیا و آدماش ... @Jameeyemahdavi313
▫️حسابی گرفتار شده بود.قرض پشت قرض، بدهی روی بدهی، رفت خانه امام زمانش. سفره دلش را باز کرد. امام درددل‌هایش را شنید.آرامش کرد. دلداری‌اش داد.چهارصد دینار طلا هم به او بخشید. گفت: به خدا قسم پول نمی‌خواستم! فقط می‌خواستم دعایم کنید. 🍀امام صادق علیه‌السلام فرمود: دعایت هم می‌کنم؛ اما نگذار مردم همه چیزت را بدانند. پیش چشمشان سبک می‌شوی! 📚برگرفته از الكافي(ط-الإسلامية)،ج‏4 ص21 @Jameeyemahdavi313
☀️امام رضا علیه السلام فرمودند: 🤍کسی که گره از کار مؤمنی بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کار بسته او را میگشاید. 📚الکافی، ج2، ص200 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــــرَج🌤 @Jameeyemahdavi313
❤ خداوند متعال در قرآن می فرماید: لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ 📖 سوره مبارکه نحل آیه ۲۵ 🔹[مستکبران] سرانجام روز قیامت بار گناهانشان را به طور کامل و بخشی از بار گناهان کسانی که از روی بی دانشی گمراهشان می کنند، به دوش می کشند. آگاه باشید! بد باری است که به دوش می کشند. ✍ بعضی از گناه هایی که انجام میدیم، شخصیه و گناهش فقط برای خودمونه. ولی بعضی از گناه ها جوریه که اطرافیانمون رو هم درگیر میکنه. و چون ما باعث به وجود آمدن گناه هستیم، دو تا گناه برامون نوشته میشه. یکی گناهی که مرتکب شدیم، یکی هم زمینه چینی برای گناه کردنِ دیگران.انگار وقتی خودمون داشتیم تو چاه می افتادیم، دست رفیقمونم گرفتیم تا اونم تو چاه بیفته... 👈 مراقب باشیم بارکشِ گناه دیگران نباشیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 @Jameeyemahdavi313
❢❢ شاگرد: استاد چه کار کنم که خواب امام زمان (عج) رو ببینم ؟ استاد:شب یک غذای شور بخور،آب نخور و بخواب شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت. شاگرد:استاد دیشب دائم خواب آب میدیدم. خواب میدیدم بر لب چاهی آب مینوشم. کنار نهر آبی در حال خوردن هستم ◁استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی.تشنه امام زمان (عج) بشو تا خواب امام زمان (عج) ببینی... @Jameeyemahdavi313
🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🌻بسم الله الرحمن الرحيم🌻 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌻يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌻الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني 🌻اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ 🌻السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌻يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين 🍂و ﺩﻋﺎ براي سلامتي محبوب🍂 🌻اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا🌻 🍂🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻🍂 🍂🌻اللهم امین 🌻🍂 🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا