📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۶
🔰 میرزا فتحعلی آخوند زاده
وی در سال ۱۲۲۷ ق/ ۱۸۱۲ م در آذربایجان (شهر شکی) به دنیا آمد و در سال ۱۲۹۵ ق/ ۱۸۷۸ م، در تفلیس درگذشت. وی در آغاز نوجوانی نزد پدرش میرزا محمّدتقی و آخوند ملاعلی اصغری به یادگیری قرآن، فقه، عربی و منطق پرداخت. در همان دوران، با فردی غربزده به نام «میرزا شفیع» آشنا شد و بهشدّت تحت تأثیر آرای مدرنیستی او قرار گرفته و از روحانیت نفرت پیدا کرد.
♦️وی از ایرانیان قفقاز است، بعد از جدا شدن قفقاز و تسلّط روس، عدهای به همکاری با دولت روسیه تن دادند و از این میان، تعداد کمی به کار در ارتش نیروی مهاجم مشغول شدند و میرزا فتحعلی آخوندزاده از این دسته اندک است.
او مدّتی مترجم کتبی دفترخانه کشوری فرمانفرمای قفقاز بود و پس از آن، مقام کشوریِ او به منصب نظامی تبدیل شد و در سال ۱۳۶۲ هـ.ق به تفلیس رفت و از درجه استواری در ارتش شروع کرد و تا درجه سرهنگی ارتقا یافت.
🔹وی از طرف دولت روس در مذاکرات دیپلماسی و در پذیراییها و حتی در محاکمات شرکت میکرد، او همچنین با یک هیئت روسی در مراسم تاجگذاری ناصرالدّینشاه جهت ابلاغ تبریک دولت متبوع اعزام شد.
آخوندزاده، ۴۳ سال در خدمت دستگاه حکومتی روسیه تزاری بود. تئوریسینهای چپ از او بهعنوان متفکّر بزرگ قفقاز و دیگران او را پرچمدار مشروطهخواهی و «پدر ملّیگرایی» و طرّاح نظریه «پروتستانیسم اسلامی» دانستهاند.
🔸میرزا فتحعلی در سفری که میرزا ملکمخان از راه تفلیس به ایران بازمیگشت، با وی آشنا شد. این آشنایی تداوم یافت و به همکاری بین ایندو در دنبالکردن تفکّرات بهاصطلاح روشنفکری مبدّل گردید. وی چنان شیفته میرزا ملکم گردید که به او لقب «روحالقدس» داد و در نامههای خود، او را با این لقب میخواند.
آثار و فعالیتهای فکری و اجتماعی آخوندزاده بیشتر در جهت شکستن تعهّد مذهبی و تخریب سنن دینی مردم نواحی قفقاز و قطع امید آنها از نظام سیاسی ایران و توجیه حاکمیت روس بر آنهاست. او ضمن آنکه شدیداً از اباحیت و آزادی ـ بهمعنای غربی آن ـ دفاع میکند، در نمایشنامههای خود، شدیدترین حملات را متوجه دیانت مردم میگرداند و اومانیسم را تبلیغ میکند.ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(13)
🔥 خروج از خط امام
⛔️ پیوند محکم #حسن_لاهوتی با سازمان مجاهدین خلق سبب شد تا اولین نماینده امام خمینی در سپاه که روزی از نزدیکترین افراد به امام بود، سرنوشتی شوم داشته باشد.
⛔️ لاهوتی از جمله افرادی بود که به همراه #مهندس_بازرگان و دیگر نمایندگان نزدیک به نهضت آزادی و ملی- مذهبیها، در هنگام رأیگیری برای طرح عدم کفایت سیاسی #بنی_صدر به نشانه اعتراض، صحن علنی مجلس را ترک کرد.
⛔️ با تندترشدن فضای سیاسی در بهار ۱۳۶۰ و #عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، حسن لاهوتی مانند یک هوادار تمام عیار به حمایت از جریان ضد خط امام پرداخت.
⛔️ #وحید_لاهوتی که به اذعان بسیاری از مبارزین، از طرفداران سرسخت مسعود رجوی و سازمان شده بود در چهارم آبان ۱۳۶۰ به دستور رئیس وقت دادستانی انقلاب اسلامی شهید #سید_اسد_الله_لاجوردی بازداشت شد.
⛔️ او در جلسات بازجویی به این ارتباطات اعتراف میکند. در اعترافات وحید لاهوتی به رابطه پدرش با #منافقین نیز اشاراتی شده که دادستان وقت، دستور بازرسی از منزل حسن لاهوتی و بازداشت وی را صادر میکند.
⛔️ وحید لاهوتی در بخش دیگری از اعترافات خود عنوان کرده بود که با یکی از عوامل سازمان در ساختمان القانیان(پلاسکو) در خیابان اسلامبول تهران قرار ملاقاتی داشته است. مأمورین دادستانی نیز جهت پیگیری و بازداشت فرد مذکور، وحید لاهوتی را به قرار ملاقات برده اما وی در همانجا اقدام به خودکشی میکند.
ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
#حوزه_غیر_انقلابی
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۷
🔰 ادامه میرزا فتحعلی آخوند زاده...
او هرگونه درگیری با روسیه را نفی کرده و همگان را به صراحت به اطاعت از دولت روس فرامیخواند.
در پایان نمایشنامه «خرس دزدافکن»، خطاب به جماعت، پیام نمایشنامه را با این عبارت بازگو مینماید که:
«ای جماعت الحال برای شما عبرت باشد، دیگر وقتی است منتقل بشوید بر اینکه شما مردمان وحشی نیستید ... هیچ میدانید که دولت روس چه خوبیها به شما کرده و شما را از چه نوع بلاها محافظت میکند؟!! .... بر شما لازم است که بزرگ خود را بشناسید، حقّ ولینعمتی او را بجای بیاورید و همیشه به امر و نهی او مطیع بشوید، رسوم بندگی و آداب انسانیت را یاد بگیرید.»
♦️این عبارت نشان میدهد که مقابله او با عبودیت و بندگی الهی و حتی استبداد قاجار برای تبلیغ عبودیت و بندگی دولت روس است. مخاطبین آخوندزاده تنها مردم قفقاز نیستند، او جامعه ایران را نیز مخاطب قرار میدهد و بهعنوان یک وطنپرست برای مشکلات آنها نیز ارائه طریق میکند.
آخوندزاده با تنظیم مکتوبات کمالالدّوله که متضمّن انتقاد شدید از اسلام و توهین به مقدّسات مسلمانان بود، اوج تأثیرپذیری خود از فرهنگ غربی را به نمایش گذاشت.
🔹وی در این مسیر، به تغییر خطّ اسلام اعتقاد مییابد و خطّ اسلام را عامل عقبافتادگی مسلمین از تمدّن غربی قلمداد میکند. او در توصیه های خود به مشیرالدوله ( میرزا حسین خان ) در سنه ۱۸۷۴ م می نویسد :
خون تازه عبارت از ایجاد الفباء جدید و تعلیم علوم فرنگستان است .
وی در نامه ی خود به شاهزاده فرهاد میرزای قاجار (عموی ناصرالدین شاه) در اکتبر ۱۸۷۵ م مدعی می شود :
در ممالک اسلامیه قبل از تغییر خط قدیم هیچ گونه تنظیمات جدیده و قوانین پولیتیکه نتیجه نخواهد بخشید و ترقی ملت اسلام صورت پذیر نخواهد شد .
از نظر او مشکل اصلی چیزی جز اسلام نیست که نتیجه پیروزی اعراب است و راه حلّ رهایی از اسلام، نه به نام دیانت؛ بلکه به طریق حکمت و فلسفهای است که سَرِ سازگاری با دین نداشته (حکمت و فلسفه غرب) و همه پیوندها و نسبتهای خود را با دین و معرفت دینی گسسته است.
🔸او در حسرت عظمت ایران قبل از اسلام مینویسد:
«ایکاش (به ایران) نیامدمی و کاش اهل این ولایت را که با من هممذهبند، ندیدمی و از احوال ایشان مطّلع نگشتمی، جگرم کباب شد، ای ایران کو آن شوکت و سعادت تو که در عهد کیومرث و جمشید و گشتاسب و انوشیروان و خسروپرویز میبود.»
و در جای دیگر درباره تاریخ اسلامی ایران مینویسد:
«الآن چیزی که مایه تسلّای ما میتواند شد، این است که تکلیف خودمان را بفهمیم و بدانیم که ما ۱۲۸۰ سال در خطا بودهایم ... بعد از این ... به طرف بازماندگان، یادگاران و نیاکان خودمان عطف نظر کنیم.» ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(14)
✡️ پایان لاهوتی و معمای خودکشی او...
⛔️ پس از دستور دادستانی مبنی بر بازرسی از منزل شیخ حسن لاهوتی، ارتباطش با منافقین برملاشد.
⛔️ در میان اسناد و لوازم کشف شده، نامه #مسعود_رجوی از پاریس، مقدار زیادی سلاح از جمله #تیربار، انواع کلت و ...به چشم میخورد.
⛔️ همین امر موجب احضار لاهوتی به دادستانی و بازداشت او شد.
⛔️ وقتی که در دادستانی خبر خودکشی فرزندش وحید را به #حسن_لاهوتی می دهند، او عصبانی شده و در دست خطی جمهوری اسلامی را زیر سؤال می برد.
⛔️ لاهوتی در این دست خط، فرزند منافقش را در زمره شهیدان دانست! او سپس به جمهوری اسلامی به شدت حمله کرده و کشته شدن فرزندش را نه از سوی تاج به سرهای سلطنتی! بلکه از جانب #عمامه_به_سر_های_فریبکار قلمداد کرد.
⛔️ لاهوتی همچنین با تکیه بر مثلت زر و زور و تزویر، ادعا میکند که اکنون نیز حاکمیت وقت، اضلاع زر و زور را زیر #عبای_تزویر جمع کرده و کارهایی میکند که ستمگران تاریخ امثال آن کارها را کمتر کرده اند!
⛔️ لاهوتی سپس در زندان اوین خود را به بیماری زده و در اثر غفلت مأموران زندان با استفاده از سمّ موش یا #سیانور، خودکشی کرده و به فرزند منافقش ملحق شد.
⛔️ اگر چه سال ها بعد سعید و حمید لاهوتی و همسرانشان، فاطمه و فائزه هاشمی رفسنجانی، همنوا با منافقین، در مصاحبه ای نظام را متهم به قتل لاهوتی می کنند اما اسناد و شواهد موجود و نظر پزشک زندان و همچنین عدم صدور پیام از سوی امام و سید احمد خمینی و بقیه مسؤلان نظام، دال بر خودکشی لاهوتی و سقوط او است.
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۸
🔰 ادامه میرزا فتحعلی آخوند زاده...
آخوندزاده با رویکرد به عقلانیت و فلسفهای که منکر غیب و متافیزیک است، دین را تنها مشکل ایران نمیداند؛ بلکه خرابی همه دنیا را به آن مستند میگرداند.
او در جای دیگر به صراحت به انکار وحی و رسالت میپردازد و با اهانت به ساحت مقدّس پیامبر اکرم (ص) میگوید: «او به کفایت آنچه را از خود میگفت به خداوند اسناد میداد.» او در این قسمت از عباراتی استفاده میکند که قلم از تکرار آن شرم دارد.
او در کتابی که به تصریح خود برای هَدم اساس دین نگاشته است، مینویسد:
«و فیالحقیقه، از حقوقالله مطلقاً منفعتی عاید نیست بجز ضرر...؛ مثلاً در هر شبانهروز، پنجوقت نماز، تو را از کسب وکار بازمیدارد، روزه به جان تو ضرر کند، حج به هلاکت تو باعث شود ... آیا از اجماع حج در مدت ۱۲۸۰ سال، منفعتی به اسلام عاید شده باشد، چیست؟ امّا به اثبات خسارات کثیره هر کس جواب دادن را قادر است؛ مثلاً چقدر پول از صاحبان استطاعت در خارج وطن صرف میشود ... چقدر جان به معرض هلاکت میرسد ... و اهل عربستان هم به جهت امیدواری به صدقه در کسب معیشت و طلب ترقی بیاهتمام شده، به کمال بیغیرتی معتاد میگردد و در زمره طوایف گمنام، گذران میکنند».
♦️آخوند زاده در تصنیف کتاب ( کمال الدوله ) وقاحت را به نهایت می رساند و به ساحت ادیان الهی به ویژه اسلام و اعتقادات شیعه اهانت می نماید و از ترس واکنش های مسلمانان ، می خواهد تا این مکتوبات به نام او چاپ نشود، هدف نهایی خود را مشخص می کند :
بعد از چندی به خیال این که سد راه الفباء جدید و سد راه سویلزاسیون در ملت اسلام ، دین اسلام و فناتیزم آن است، برای هرم اساس این دین و رفع فناتیزم و برای بیدار کردن طوایف آسیا از خواب غفلت و نادانی و برای اثبات وجود پروتستانتیزم در اسلام به تصنیف کمال الدوله شروع کردم. این کمال الدوله تصنیفی است که نظیرش بدین وضوح و بدین دلایل تا امروز در حق دین اسلام به قلم نیامده است.
🔹آخوندزاده با آنکه منکر اصل وحی و ادیان الهی است، در برخی موارد همراه با نقد احکام الهی، درخواست بازسازی آنها را میکند، یکی از معتقدان به مبانی الحادی او بدینسان این تناقض را رفع میکند:
«او متفکّری واقعبین است و با روح تاریخ آشناست، نه درپی تغییر کیش مردم میگردد و نه آن را ممکن میشمارد، نه میخواهد توده مردم چون خودش ملحد و زندیق گردند و نه آن را مصلحت میداند. هدف دینیش لیبرالیسم دینی و پروتستانیسم اسلامی است».
مراد از پروتستانیزم اسلامی، حذف ابعاد آسمانی و الهی دین و نفی شریعت و منشأ الهی حق و قراردادن اعتبارات و قراردادهای بشری در مرکز حق است؛
🔸آخوند زاده که مدعی بود پروتستانتیزم اسلامی، راه دوام دین اسلام است در تعریف خود از این اصطلاح می گوید :
«پروتستانیزم عبارت از مذهبی است که حقوقالله و تکالیف عبادالله جمیعاً در آن ساقط بوده، فقط حقالنّاس باقی بماند» .
حقوق الناس هم در حوزه ی قانون قرار می گیرد ، پس دین یعنی هیچ !!
او در ادامه ی فکر رفع تکلیف ، بدانجا می رسد که یکسره وحی و معجزات را در کنار رمل و خرافات قرار داده ، آن ها را نفی می کند !!
فیلسوف عبارت از آنچنان شخصی است که در علوم عقلیه کامل باشد و سبب حکمت جمیع اشیاء را بر وفق قانون طبیعت مشخص نماید و هرگز به خوارق عادت و معجزات و وحی و کرامات و رمل و جفر و ..... باور نکند و به وجود ملائکه و اجنه و شیاطین .... مطلقا معتقد نباشد .... به اصطلاح (اهالی فرنگستان) در دنیا کامل تر از (فیلسوف) وجود نمی باشد! ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#معمای_خوئینی_ها (1)
⛔️ آخوندی با گرایشات مارکسیستی⛔️
💢 سید محمد موسوی #خوئینیها متولد 31 فروردین 1320 در قزوین از شخصیتهایی است که مانند برخی دیگر، در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب به مخالفت با نظام شاهنشاهی پرداخت!
💢او در دهه پنجاه در مسجد «#جوستان» در تهران به تفسیر قرآن مشغول شد. کلاسهای خوئینیها با دستگیری او توسط #ساواک پایان یافت.
💢خویینی ها پس از پیروزی انقلاب، عهده دار مسئولیتهای مهمی از قبیل: عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، عضو مجلس خبرگان، نماینده تام الاختیار امام در #بررسی_صلاحیت داوطلبان اولین دوره ریاست جمهوری، دادستان کل کشور و ... بوده است.
💢مهمترین فعالیت موسوی خوئینیها پیش از پیروزی انقلاب، مربوط به جلسات تفسیر وی در مسجد «جوستان» تهران بود. او نزاع و درگیری و مبارزه را به عنوان اصل حاکم و جاری در آیات قرآن میدانست و سعی میکرد تمام آیات قرآن را بر همین اصل تفسیر کند.
💢#شهید_مطهری و #شهید_بهشتی به شیوه و محتوایی که خوئینیها در جلسات تفسیر خود ارائه میداد اعتراض داشتند اما خوئینی ها به این اعتراضات توجهی نمیکرد.
💢جالب است که خوئینیها توسط ساواک به اتهاماتی از جمله همکاری و کمک به سازمان #مجاهدین_خلق دستگیر شده بود اما نکته حائز اهمیت این است سالهایی که او به این اتهام دستگیر میشود، سالهای بعد از تغییر ایدئولوژیک سازمان و اعلام رسمی #ایدئولوژی_مارکسیستی است!
یعنی او پس از اعلام رسمی تغییر ایدئولوژیک نیز با سازمان مجاهدین همکاری داشته.
💥 ادامه دارد...
✍️#سید_امیر_حسینی
#آنتی_سکولار
#حوزه_غیرانقلابی
https://eitaa.com/antisecular_ir
💠در زندگىِ پیچیدهی اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد. جوانها باید فکرکنند،بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانی، متعهدان موجود در جامعهی ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهی و حوزوی، باید به مسئلهی بصیرت اهمیت بدهند؛
🔸بصیرت در هدف،
🔹بصیرت در وسیله،
🔸 بصیرت در شناخت دشمن،
🔹بصیرت در شناخت موانع راه،
🔸بصیرت در شناخت راههای جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع؛
این بصیرتها لازم است.(۱۳۸۸/۷/۱۵)
--------
🆔 @jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۰۹
🔰 ادامه میرزا فتحعلی آخوند زاده...
او درباره لیبرالیزم میگوید: «لیبرال، عبارت از آن کسی است که در خیالات خود به کلّی آزاد بوده، ابداً به تحدیدات دینیه مقیّد نشده و به اموری که خارج از گنجایش عقل و بیرون از دایره قانون طبیعت باشد، هرگز اعتبار نکند ...».
به نظر او ویژگی دیگری که دین بازسازی شده باید داشته باشد، جدایی آن از سیاست است؛ زیرا به نظر او دخالت دین در امور سیاسی که با غیر مشروع خواندن حاکمیتهای غیر دینی همراه است، از دلایل اصلی دوری ما از فرهنگ غرب است.
♦️وی عنوان میکند:
«سبب مغایرت فیمابین ملّت و سلطنت، علماست. آیا به چه سبب علما در امزجه و طبایع مردم آنقدر تصرّف دارند که مردم بلا بحث و ایراد به حرف ایشان گوش میدهند و از سلطنت باطناً تنفّر میورزند؟ به سبب آنکه علما، مرجع ناسند... به سبب آنکه حوائج مردم از علما رفع میشود و سلطنت امر عارضی است. در حقیقت، عمّال سلطنت نسبت به علما به منزله چاکرانند که باید احکام ایشان را مجری بدارند. نهایت منافع ملّت و آبادی مملکت و وطن، مقتضی آن است که در میان ملّت و سلطنت، اتّحاد و الفت پیدا شود و سلطنت استقلال باطنی و ظاهری پیدا کند و خودش تنها مرجع ملّت گردد و علما را در امور اداره شریک خود نسازند ... علمای دین خود را تابع دولت نمیسازند؛ بلکه نایب امام غایب و صاحبالزّمان (عج) میدانند ... حتی روحانیون را به شاهان تفوّق است و آن را کلب آستان امام خطاب مینماید. سلاطین هم ـ طوعاً یا کرهاً ـ به این امر رضا دادهاند و هر یک، اندیشه نکرده و نفهمیدهاند که کسی که نسبت به امام، درجه کلبیت داشته باشد، نسبت به نایب امام درجه آقایی که نمیتواند داشت. در واقع، نایب امام هم چگونه خود را تابع و محکوم کلب امام بداند».
🔹تفسیری که آخوندزاده از حق، عدالت و همچنین آزادی میدهد، تفسیری تماماً دنیوی و زمینی است و هیچ چهره الهی و آسمانی و یا حتی عقلانی و ایدئولوژیکی نمیتواند داشته باشد. او به تبعیّت از «جان استوارت میل»، هیچگونه تعریف و تبیینی را از آزادی که عهدهدار جهت و یا کمال خاص برای انسان باشد، نمیپذیرد و معتقد است که ضوابط اخلاقی دینی، آزادی روحی ما را سلب میکند، همانگونه که حاکمیتهای استبدادی، آزادی جسمانی را سلب کرده است.
توصیهای که در نهایت، آخوندزاده به ملّت ایران میکند، رهایی از آزادگی دینی و عبودیت الهی ... و رویآوردن به آزادی بهمعنای لیبرالیستی و غربی آن و استفاده از علم تجربی است. صرف نظر از اینکه این رویکرد در قالب دینی و به نام پروتستانیزم اسلامی و یا با پوششی سیاسی و به دست پادشاه باشد.
به گفته برخی محقّقان، آخوندزاده هواخواه تشکیل فراماسونری در ایران بوده و این کار را از لوازم آزادی و آزادیخواهی میدانسته است.
🔸خلاصه اینکه آخوندزاده گرچه با آموزش قرآن و فقه آغاز کرد و اعتقاد به اسلام داشت، ولی به مرور زمان، گرفتار تفکّر التقاطی و آمیختن آموزههای اسلام با اندیشههای غرب و در نهایت، اسیر الحاد و مخالفت با اسلام گردید.
اعتقادات آخوندزاده را میتوان در کتابها و نمایشنامهها و داستانهایش به ترتیب ذیل بیان کرد :
۱. اعتقاد به پروتستانتیزم بهمعنای نفی حقوق الهی و تکالیف عبادالله و جایگزینی حقوقالنّاس؛
۲. انکار معجزات و وحی و کرامت الهی و حقایقی مانند ملائکه، جن و شیطان و در یک کلام، آزادی از اعتقادات دینی؛
۳. اصالتدادن به دنیای مدرنیته و اندیشه لیبرالیسم؛
۴. لزوم تغییر خط و الفبای ممالک اسلامی، جهت تغییر فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی ـ اسلامی و توصیه به ایجاد الفبای جدید و تعلیم علوم فرنگستان؛
۵. شمردن دین بهعنوان مهمترین عامل عقبماندگی و مانع علم و معرفت؛
۶. مخالفت با مراسم تعزیه و عزاداری امام حسین (ع) و بیفایدهدانستن آن؛
۷. مخالفت با روحانیت و تفکّرات حوزههای علمیه.
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#یادداشت
#معمای_خوئینی_ها (2)
⛔️تفسیر تفنگی⛔️
💢مهمترین فعالیت #خوئینی_ها پیش از انقلاب مربوط به جلسات تفسیرش در مسجد جوزستانِ تهران است.
💢#حداد_عادل درباره گرایشهای فکری موسویخوئینیها میگوید: «موسویخوئینیها در مسجد جوزستان، برای خودش جریانی شده بود و سخنرانیهایی با این گرایش (مارکسیسم) میکرد.»
💢نکته دیگر اینکه اکبر گودرزی، همان کسی که دستور #ترور شهید مطهری را داد نیز در این جلسات دیده شده! حتی نقل است که: «موسویخوئینیها در یکی از منبرهایش، درحالیکه گودرزی و یکی دیگر از اعضای اصلی #گروه_فرقان بهشدت مجذوب و محو سخنان او شده بودند، آیه (و یصدون عن سبیل الله) را بر استاد مطهری تطبیق میکرد و مدعی میشد که وی با رژیم همکاری میکند.»
💢حجتالاسلام #شجونی تصریح میکند: «آقای مطهری معتقد بود که او (موسویخوئینیها) مارکسیست شده است، تا آنجا که شهید مطهری در یکی از جلسات خصوصی، به روحانیون انقلابی حاضر خطاب میکند: خبر دارید (موسویخوئینیها) مارکسیست شده؟!»
💢#ناطق_نوری درباره خوئینیها میگوید: «من بعدها در دادگاه فرقان، از یکی از اینها سوال کردم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟ او گفت ما اول تفسیر پرتوی از قرآن را خواندیم. بعد دیدیم یک کسی روشنفکرتر از او تفسیر میگوید و رفتیم به مسجد «جوزستان» در خیابان نیاوران قدیم! بعد دیدیم یکی انقلابی از همه اینها آمده و روشنفکرتر از همه اینهاست و او اکبر گودرزی است.»
ادامه دارد...
✍🏻 #سید_امیر_حسینی
#آنتی_سکولار
#حوزه_غیر_انقلابی
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۰
🔰 میرزا ملکمخان ناظمالدّوله
(آیینه تمامنمای لیبرالیسم و پدر منوّرالفکری در ایران)
میرزا ملکمخان پسر میرزا یعقوب ، در سال ۱۲۴۹ ق/ ۱۸۳۳ م، از پدری ارمنی تازه مسلمان شده درجلفای اصفهان به دنیا آمد. میرزا یعقوب، پدر میرزا ملکمخان جزو هواداران میرزا آقاخان نوری، صدر اعظم وقت و رقیب میرزا تقیخان امیرکبیر بود و با این نفوذ توانست پسرش را در ده سالگی به پاریس بفرستد تا در علوم طبیعی و سپس سیاسی در مدارس ارمنی و پلیتکنیک به تحصیل بپردازد. میرزا یعقوب بنا به وصیتش در قبرستان ارامنه در استانبول ترکیه دفن شد.
او همچنین از کسانی بود که برای انگلیسیها جاسوسی میکرد. «خان ملک ساسانی» در جلد اوّل سیاستگران دوره قاجار درباره انجام مأموریتهای سیاسی توسط میرزا یعقوب برای انگلیسیها سخن گفته است، او همچنین درباره جاسوسی میرزا یعقوب برای انگلیسیها مینویسد:
«میرزا یعقوب در سفارت روس، سمت مترجمی داشت و در تمام عمر برای انگلیسیها جاسوسی میکرد و به موجب اسناد و نوشتجات موجود، دو فقره جاسوسی از او در دست میباشد».
♦️اما فرزند او میرزا ملکم پس از بازگشت به ایران مترجم ناصرالدّین شاه شد. بعد از مدّتی جهت حلّ اختلافات ایران و انگلیس به آنجا فرستاده شد و در این زمان رسماً عضو تشکیلات فراماسونری میگردد.
وی پس از قتل امیرکبیر و در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری بهعنوان یکی از مهرههای سیاست استعماری انگلیس به ایران بازگشت و به سمت مترجم استادان اتریشی و فرانسوی در دارالفنون مشغول به کار گردید و با کمک پدرش، با اجازه ناصرالدّین شاه، اقدام به تأسیس لژ فراماسونری به نام «فراموشخانه» میکند. او در خانه جلال الدین میرزا پسر فتحعلی شاه واقع در محله ی مسجد حوض تهران این انجمن سری را دایر کرد.
🔹ناصرالدّین شاه، در آغاز تصور میکرد که فراموشخانه محلّی است که در آن ملکمخان، با شعبدهبازی ـ که با برخی از ترکیبات شیمیایی و کارهای فیزیکی انجام میشد، اوقات فراغت درباریان را پر میکند، ولی پس از مدّتی متوجّه تغییر رفتار و مخفیکاریهای افراد فراموشخانه شد و چون عدهای را برای تجسّس درون لژ فرستاد، آنها نیز به عضویت لژ درآمدند.
محمود کتیرایی، حوالی سالهای ۱۲۷۷ و ۱۲۷۸ را زمان برپایی نخستین مجمع فراماسونری در ایران توسّط میرزا ملکم میداند.
حسّاسیت فراموشخانه، همراه با مخالفت کسانی که نسبت به آموزشهای آن احساس خطر میکردند، در نهایت، به بستهشدن فراموشخانه انجامید که پس از آن ملکمخان، لژ «مجمع آدمیت» را بهصورت مخفی تشکیل داد.
🔸پس از تعطیلی فراموشخانه به جهت ایجاد مشکلات سیاسی، میرزا ملکم به دستور ناصرالدین شاه ، تحت الحفظ به خانقین تبعید و پس از مدتی آزاد شد وی از آنجا به بغداد رفت و در بغداد مدتی با (بابیان) رابطه و آمیزش پیدا کرد.
وی پس از آن به استانبول ترکیه رفت و برای مدتی تابعیت ایرانی را ترک کرده و به تابعیت عثمانی (ترکیه) در آمد و در روزنامههای آنجا علیه ایران و ایرانی هتّاکی می نمود. او در زمان پذیرش تابعیت عثمانی ، کلاه فینه ی قرمز بر سر می گذاشت و با ماهی ۴۰ لیره در وزارت امورخارجه عثمانی استخدام شده بود.
وی همچنین در استانبول برای ازدواج با «هانریت» دختر اراکل بیک ارمنی، در کلیسای (ایا استفانوس)، دین اسلام را ترک کرد و به کیش ارامنه پیوست! ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#معمای_خوئینی_ها (3)
صندوقچه اسرار سفارت
💢یکی از حوادث #پر_ابهام دهه اول انقلاب، حادثه تسخیر #لانه_جاسوسی است. امام در جریان حمله اول چریک های فدایی خلق به سفارت آمریکا در 25 بهمن 57، به مخالفت با آن پرداخت اما حمله دوم به سفارت در 13 آبان 58 بدون اطلاع امام صورت گرفت.
💢بعد از اینکه پیشنهاد تسخیر سفارت در انجمن اسلامی دانشجویان، اجماع عمومی پیدا نمیکند، گروه طرفدار تسخیر سفارت تصمیم میگیرند، به تنهایی این کار را انجام دهند؛ لذا نزد استاد تفسیر سابق خود، #موسوی_خوئینی_ها میروند. او نیز بدون در میان گذاشتن این موضوع با امام پیشنهاد دانشجویان را میپذیرد.
💢پس از تسخیر سفارت، امام از دانشجویان میخواهد که تمام اسناد، بی کم وکاست افشا شود؛ اما در عمل چنین کاری از دانشجویان پیرو خط امام صورت نمیگیرد. آن چه در عدم افشای اسناد قطعی است، نقش کلیدی موسوی خوئینی ها است بطوریکه اسناد تا به تائید او نمیرسید، افشا نمیشد.
💢همچنین بسیاری از اسناد محرمانه از لانه خارج شد تا اینکه برخی از آنها سالها بعد در منزل شخصی یکی از دانشجویان اصلی #پیرو_خط_امام و نزدیکترین افراد به موسویخوئینیها کشف شد.
💢یکی از مسئولانی که وظیفه جمعآوری اسناد لانه جاسوسی را بر عهده داشت، روایت میکند که «روزی موسویخوئینیها آمد پیش ما و گفت: آیا سندی از ارتباط آیت الله بهشتی با #آمریکا وجود دارد یا نه؟»
💢اهمیت این واقعه زمانی معلوم می شود که بدانیم شهید بهشتی با مشی موسویخوئینیها به شدت #مخالف بود و انحرافات او را گوشزد میکرد.
ادامه دارد...
#سید_امیر_حسینی
#آنتی_سکولار
@antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۱
🔰 ادامه میرزا ملکم خان ناظم الدوله...
میرزا ملکمخان همچنین در ترکیه با میرزا حسینخان سپهسالار ( مشیرالدّوله) وزیر مختار ایران در استانبول رابطه رفاقت پیدا کرد و میرزا حسین خان وی را به سمت مستشار سفارت برگزید و چندی بعد او را به سمت سرکنسول ایران به مصر فرستاد تا از فحاشی علیه ایران دست بردارد.
او در مصر از اسماعیل پاشا ده هزار تومان پول گرفت و به همین دلیل احضار شد. ملکم طی نامه ای تهدید کرد که اگر به سمت وزیر مختار ایران به لندن فرستاده نشود، اسرار دولتی را به عثمانی خواهد فروخت. پس از چندی میرزا حسین خان سپهسالار (مشیرالدوله) به مقام صدر اعظمی رسید. وی میرزا ملکم را به تهران فرا خواند و مشاور مخصوص خود گردانید.
♦️ملکم پس از مدتی به سمت وزیر مختاری لندن برگزیده شد تا مقدمات اولین سفر ناصرالدین شاه را به انگلیس فراهم نماید.
میرزا حسینخان سپهسالار که از شاگردان ملکم در فراموشخانه بود، با مشورت ملکم که درآن زمان در سفارت ایران در انگلیس به سر میبرد، به انعقاد قرارداد اسفبار «رویتر» پرداخت. ملکم در این قرارداد نقش یک واسطه و دلال را بازی می کرد .
مطابق مفاد این قرارداد (۱۲۵۰ هـ.ش/۱۲۹۰ هـ.ق) امتیاز بهرهبرداری انحصاری از معادن نفت، زغال سنگ، آهن، مس و سرب و همچنین مراتع، جنگلها، زمینهای حاصلخیز، گمرکات جنوب، حقّ کشیدن خطوط مخابرات، راه آهن، مترو برای تهران، تأسیس شعبههای پست و بانک و نیز معافیت مأموران انگلیسی از پرداخت گمرک و مالیات، در برابر یک وام ۲۵ ساله که با سود پنج درصد به طور اقساط پرداخت میشد، به مدّت هفتاد سال به «بارون جولیوس دو رویتر» ـ تاجر یهودی انگلیسی ـ واگذار شد. از این قرارداد، معادن طلا و فیروزه و جواهرات استثنا شد، علاوه بر آن جهت انعقاد این قرارداد، مبلغ دویست هزار لیره؛ یعنی پنجاه هزار لیره به سپهسالار، پنجاه هزار لیره به مشیرالدّوله (وزیر خارجه که برادر سپهسالار است) و بقیه به ملکمخان که سفیر ایران در لندن و بانی قرارداد بود، بهصورت رشوه پرداخت میشد.
🔹این قرارداد که بین یک فرد با یک دولت منعقد شد، تا آن زمان، در بین قراردادهایی که بین دولتها منعقد شده است، بیسابقه بود؛ به همین دلیل، مجلس انگلیس، ابتدا در صحّت آن تردید کرد. در واقع این قرارداد به معنای واگذاری کامل خاک ایران به انگلیس بود. خبر این قرارداد، علاوه بر آنکه دشمنی و حسادت دولتهای رقیب را برانگیخت، مخالفت فراگیر و گستردهای را در بین نیروهای مذهبی به رهبری «ملاعلی کنی» در تهران به همراه داشت؛ چندان که ناصرالدّین شاه تا زمان لغو این قرارداد، از حضور در محافل عمومی سر باز میزد و نیز میرزا حسینخان از تأمین جان خود در تهران به هراس افتاد.
🔸او همچنین در دوران سفارت خود در انگلیس، در سومین سفرناصرالدین شاه و در زمان صدارت میرزا علی اصغر امین السلطان(اتابک اعظم)، امتیاز «لاتاری» (چیزی شبیه بلیط بختآزمایی) را از دولت ایران خرید و چون به دلیل غیر مشروع بودن، مورد مخالفت و اعتراض علمای دینی قرار گرفت، این امتیاز لغو شد، وی قبل از آنکه خبر لغو آن بهطور رسمی در لندن پخش شود، این امتیاز را به یک انگلیسی به مبلغ چهل هزار لیره فروخت.
با پخش خبر لغو امتیاز، خریدار از ملکمخان بهعنوان کلاهبردار در دادگاه شکایت کرد و این مسئله رسوایی بزرگی برای او و سفارت ایران بهوجود آورد که در نهایت، به عزل وی از سفارت و لغو تمام القاب و سمتهای او از طرف شاه انجامید. پس از عزل، میرزا ملکم بهعنوان یک چهره انقلابی در مخالفت با استبداد ناصرالدّین شاه، به انتشار نشریه «قانون» پرداخت و درآن به شدت به صدراعظم و دربار حمله می نمود، چاپ این نشریه از دیدگاه او به رمز عقبافتادگی ایران اشاره داشت پس از کشته شدن ناصرالدین شاه ، برای سفارت ایران در رم انتخاب شده و بدین ترتیب به انتشار روزنامه قانون و حمله به دربار و صدراعظم پایان داد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#معمای_خوئینی_ها (4)
🔥 ارتباط شوم بنی صدر و خوئینی ها
💢 یکی از ابهامات مرتبط با تسخیر لانه جاسوسی، در ماجرای تأیید صلاحیت #بنی_صدر خودنمایی میکند.
💢 اسناد مربوط به بنیصدر از اولین اسنادی بود که کشف شد؛ زیرا این اسناد در گاو صندوق سفارت بود و یا بنا به نقلی بر اثر سهلانگاری کارمندان سفارت، روی میز باقی مانده بود و کاملاً سالم به دست دانشجویان افتاد.
💢اندکی بعد از این ماجرا، موسویخوئینیها بهعنوان نماینده امام در بررسی صلاحیت کاندیداها معرفی شد.
💢 او از میان 106 نامزدی که وزارت کشور لیست آنها را برای بررسی صلاحیت به امام داده بود، صلاحیت حدود 100 نفر را رد کرد. بنیصدر نیز که برای اولین دوره ریاست جمهوری ثبتنام کرده بود، بیهیچ واکنشی از سوی #خوئینی_ها تأیید صلاحیت شد!
💢 در خاطرات دانشجویان حاضر در لانه جاسوسی به ارتباط بنی صدر با غربی ها اشاره شده و آمده: خوئینیها اجازه نداد تا این مدارک را در اختیار #امام_خمینی قرار دهیم!
💢 در دوره اول انتخابات، رقابت بین بنیصدر و کاندیدای حزب جمهوری اسلامی با مدیریت #شهید_بهشتی بود. در آن شرایط عده زیادی از اطرافیان بنیصدر بودند که از شدت حسادت و کینه نسبت به شهید بهشتی، سراغ او رفته بودند.
💢 درواقع انتشار اسناد خیانت بنیصدر، به نفع جریان مقابل یعنی شهید بهشتی بود که خوئینیها رابطه خوبی با آنها نداشت.
💢 سؤال اینجاست که چرا بنیصدر به استناد همان مدارکی که وجود داشت، توسط خوئینی ها #رد_صلاحیت نشد؟ چه رابطه ای بین این دو خائن وجود داشت؟
✍🏻#سید_امیر_حسینی
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۲
🔰 ادامه میرزا ملکم خان ناظم الدوله...
کمی بعد از به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه، وی در سال ۱۹۰۸ م درحالیکه ده سال بود که سفارت ایران را در ایتالیا نمایندگی میکرد، در سوئیس از دنیا رفت و بنا به وصیتش، جسدش سوزانده شد.
ملکم از مجموع ۷۵ سال عمر خود ، غیر از ده سال خرد سالی، فقط یازده سال را در ایران سپری کرد و باقی عمر خویش را در خارج از ایران به سر برد.
♦️بازهم درباره میرزا ملکمخان
میرزا ملکمخان اوّلین ایرانیای بود که در ایران به تأسیس لژ پرداخت و اندیشههای ماسونی را در سطحی گسترده تبلیغ کرد؛ بهگونهای که او را پدر منوّرالفکری در ایران لقب دادهاند.
درباره سیر زندگی سیاسی میرزا ملکمخان به اختصار سخن گفتیم، اکنون درباره آراء، افکار و خصوصیات اخلاقی او سخن خواهیم گفت.
میرزا ملکمخان خود را اینگونه معرفی میکند:
«من ارمنیزاده مسیحی هستم، ولی در میان مسلمین پرورش یافتهام و وجهه نظرم اسلامی است. جوان بودم که به فساد مملکتم پیبردم و انحطاط مادی آن را شناختم، پس شعله اصلاحطلبی در من فروزان گشت.
🔹در اروپا که بودم، سیاستهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی مغرب را مطالعه کردم، با اصول مذاهب گوناگون دنیای نصرانی و همچنین با تشکیلات جمعیتهای سرّی فراماسونری آشنا گردیدم، طرحی ریختم که عقل سیاست مغرب را با خرد دیانت شرق به هم آمیزم، چنین دانستم که تغییر ایران بهصورت اروپا کوششی بیفایده است. از اینرو فکر ترقّی مادّی را در لفّافه دین عرضه داشتم تا هموطنانم آن معانی را نیک دریابند. دوستان و مردم معتبری را دعوت کردم، در محفل خصوصی از لزوم پیرایشگری اسلام سخن راندم و به شرافت معنوی و جوهر ذاتی آدمی توسّل جستم».
🔸میرزا ملکمخان درباره آشنایی خود با انجمنهای ماسونی و اهداف ریاکارانهاش مینویسد:
«به اروپا رفتم، در آنجا با مبادی و اصول دین و اجتماع و سیاست ... از راه تحصیل آشنا شدم و کیفیت و ترتیب و تنظیم انجمنهای مخفی و سرّی و تشکیل محافل فراماسونی را آموختم، سپس در میان فلسفه سیاسی اروپا و حکمت دینی آسیا سازش دادم و دریافتم که سعی و تلاش برای انتظام امور ایران به شیوه ممالک اروپایی کاری بیهوده خواهد بود و از این جهت، نقشه عملی خویش را در لفافه دین (که با روحیات مردم ایران، سازگارتر بود) پوشیدم».
♦️محمود کتیرایی به نقل از خان ملک ساسانی و قزوینی درباره اخلاقیات و صفات شخصیتی ملکمخان چنین مینگارد:
«ملکم، آدمی بوده است شارلاتان، بیایمان، بیوطن، طمّاع، جاهطلب، پولپرست، بیعار و ننگ، حقّهباز و هوچی، بامبولزن، متقلّب، طرّار و کلاهبردار».
یکی از مورّخان منوّرالفکران معاصر، درباره پولپرستی ملکم مینویسد:
«در زمینه پولپرستی ملکم، دو لکّه سیاه بزرگ در زندگی او وجود دارد: امتیاز رویتر و امتیاز لاتاری و در این دو مسئله، دوست و دشمن همرأیند ...».
ملکم، جدا از پولپرستی، بسیار شهرتطلب، خودخواه و مقامپرست نیز بوده است. ادامه دارد
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#معمای_خوئینی_ها (5)
⛔️ پشت نقاب نفاق
مخالفت موسوی خوئینی ها با رهبری آیت الله خامنه ای
♨️ موسوی خوئینیها شخصی است که همواره در مواقع حساس به مخالفت با رهبری معظم انقلاب برخاسته است.
⚡️ او در جلسه تعیین رهبری در سال 68، هنگام قیام اعضاء برای رأی گیری در مورد رهبری آیت الله خامنهای، با کشیدن عبای آیت الله #باریک_بین (امام جمعه قزوین) سعی در انصراف او از رأی مثبت به رهبری ایشان داشت.
♨️ #صفار_هرندی در مرداد 1389 در این رابطه میگوید:
«همه افرد حاضر در آن جلسه خاطراتي دارند که مايل به بيان آن نيستند اما يکي از آنها بيان ميکند: موقع دادن رأي، وقتي خواستم قيام کنم، ديدم عبايم کشيده ميشود. ابتدا فکر کردم به صندلي گير کرده اما برگشتم ديدم پشت سری من عبايم را گرفته و ميگويد بلند نشو، کسی که به رای خود قانع نشده و ميخواهد ديگران را همراه خود کند، همان کسي است که در سال گذشته (88) در جريان #اغتشاشات ميگويد خيابانها را شلوغ کنيد تا از اين رهبری #باج گرفته و بر سر حکومت چانه زنی کنيم»
♨️ «آیت الله سید جعفر شبیری زنجانی» نیز جریانی از این جلسه نقل می کند که جالب توجه است:
«آقای آل اسحاق برای من نقل کردند که روزی که آقا (آیت الله خامنه ای) انتخاب شدند، آقای خوئینی ها که از جلسه بیرون آمدند، گفتند: «بهترین شخص بود که انتخاب شد و مناسب تر از ایشان کسی را نداریم، فقط نگران این هستیم که مملکت به #آمریکا گرایش پیدا کند!»
🔥این رفتار نفاق آمیز از مرد خاکستری اصلاحات نشان میدهد که او همواره به دنبال #فتنه انگیزی بوده است.
ادامه دارد...
#سید_امیر_حسینی
#آنتی_سکولار
@antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۳
🔰 ادامه میرزا ملکم خان ناظم الدوله...
میرزا ملکمخان در زمره اصیلترین ایدئولوگهای منوّرالفکری و اصلیترین چهره لیبرالیسم عهد مشروطه است. آرای ملکم، تقلید نعل به نعل از آرای «آگوست کنت»، جامعهشناس پوزیتویست فرانسوی قرن ۱۹ و «جان استوارت میل»، سیاستمدار و اقتصاددان انگلیسی اواخر قرن ۱۹ است.
♦️یکی از مورّخان منوّرالفکر در اینباره میگوید:
ملکم در مجموع از سه مکتب تغذیه می نمود:
۱. اندیویدوآلیسم فرانسوی و خودگرایی وابسته به آن (آثار روسو ، ولتر ، منتسکیو و دالامبر)
۲. فلسفه تحققی «اگوست کنت»
3. لیبرالیسم انگلیس ، بهخصوص لیبرالیسم اقتصادی «جان استوارت میل»
و جای پای هر سه مکتب در آثار او هویداست. آثاری مثل «مجلس تنظیمات»، «پولیتیک ایران چیست»، «ندای عدالت»، «مذهب دیوانیان»، «مداخل و مخارج»، «دفتر قانون»، «اصول ترقّی» و چند رساله دیگر ریشه در این سه مکتب داشت.
🔹وی اصالت انسان را به جای اصالت خدا نشاند و دین را از دریچه علم غربی و عقل وابسته، نیازمند «پالایش» دید. غربباوری او بهگونهای بود که بیچون وچرا، غرب را تبلیغ و فرهنگ ملّت ایران را تحقیر میکرد. وی بر این باور بود که همانگونه که تلگراف را میتوان از فرنگ آورد و بدون زحمت در تهران نصب کرد، میتوان اصول نظم ایشان را اخذ کرد و بدون معطّلی در ایران برقرار ساخت.
وی این دیدگاه را بدون توجّه به تفاوت اساسی میان مسائل تکنولوژیکی و مسائل فرهنگی ـ اجتماعی مطرح میساخت. ملکم مدنیّت غربی را مختوم تاریخ و از شرایط تکامل و سعادت جامعه میدانست و نسبت به آن تسلیم محض بود.
🔸دینگریزی و علمزدگی، یکی دیگر از باورهای ملکم است. وی بر این اعتقاد بود که مقصود اصلی دین، اخلاق است و اعتقادات و عبادات، فرع بر اخلاقند. عبادات و اعتقاد به مبدأ و معاد، محرّک پیدایش اخلاق حسنه و نافی سیّئات است.
حال اگر وسیلهای پیدا شود که بدون فرض این موجود ماوراءالطبیعی، صاحب اخلاق حسنه بشویم، آنوقت اعتقادات و عبادات که عامل حسن اخلاق است، ساقط خواهد گردید.
البته میرزا ملکمخان با احتیاط در این مقام قدم مینهاد و گاهی همچون پدرش، میرزا یعقوب، طرح اصلاحات در اسلام را مطرح میکرد، ولی با صراحت بیشتری علیه روحانیت و علمای اسلام مخالفت میورزید. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#معمای_خوئینی_ها (6)
⛔️ دست های پشت پرده فتنه ⛔️
🔰محمد موسوی خوئینی ها در سال 1370، روزنامه «سلام» را تاسیس کرد. این روزنامه پس از مدتی به محفل مطبوعاتی جمعی از نیروهای فکری استحاله شده و زاوریه دار با انقلاب تبدیل شد.
1️⃣ مباحث مروبط به #مشروعیت_نظام ، تز #کاهش_اختیارات_ولایت_فقیه و نظریه ساده انگارانه ای که میگفت آمریکا دیگر دشمن نظام نیست برای اولین بار در این روزنامه مطرح شد.
2️⃣ در وقایع سال 78، روزنامه سلام با توجه به افشاشدن #قتل_های_زنجیره_ای و منتسب شدن کل قتل ها به سعید امامی، دست به انتشار یک سند #جعلی از وزارت اطلاعات زد: «سعید امامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.» این تیترِ دروغ منجر به تعطیلی روزنامه سلام شد.
3️⃣گروگان گرفتن یکی از افراد نیروی انتظامی در جریان اعتراض دانشجویان به تعطیلی روزنامه سلام، باعث تحریک و ورود پلیس به داخل #کوی_دانشگاه شد. تیتر دروغ روزنامه سلام، سرآغازی برای کلید خوردن #فتنه کوی دانشگاه بود. روزنامه ای که مدیرمسئولش شخصی جز موسوی خوئینی ها نبود.
4️⃣ بعد از جعل سند وزارت اطلاعات توسط روزنامه سلام، دادگاه ویژه روحانیت این روزنامه را محکوم دانست و موسوی خوئینی ها به دلیل #افترا و انتشار اطلاعات نادرست #مجرم شناخته شد و به سه سال زندان و شلاق محکوم گردید. ولی حکم وی به تعلیق درآمد و به جای آن، وی به پرداخت جریمه نقدی 23 میلیون ریالی تن داد.
💥 اگر زندگی خوئینی ها به صورت دقیق مورد توجه قرار گیرد، معلوم خواهدشد که هرجا سخن از #فتنه است، پای موسوی خوئینی ها در میان است!
✍🏻#سید_امیر_حسینی
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۴
🔰 ادامه میرزا ملکم خان...
ملکم خان علی رغم داشتن سابقه های مذهبی سنتی و تظاهرات اسلام خواهانه ، اصولا نمی توانست به ادیان ، به چشم یک آیین و ایدئولوژی که راهنمای عمل باشد ، نگاه کند . ملکم اعتقاد داشت که غرب از جهات مادی و فنی پیشرفت بسیار داشته و تفوق خرد کننده ای بر شرق و از جمله ایران دارد . او در این جا دست به یک تعمیم می زند و آن پذیرش برتری غرب در زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، مقررات و روابط زندگانی نسبت به شرق است .
ملکم معتقد است که نه تنها رفتار های اجتماعی ملل شرق بلکه تعالیم و اعتقادات آن ها هم در این داوری از موقعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عبارتی دیگر ، او دست آوردهای بشری انسان در مغرب زمین را از جهات فنی و روابط اجتماعی ، بر نمونه های (عینی وحی) خاصه در چهره ی دین و مذهب در شرق ، برتر می داند .
♦️ملکم با وجود این اعتقاد و باور ، حاضر گردید امتیازاتی به علماء و روحانیون داده و اسلام را همانند (اصول نظم فرهنگ) معرفی نماید تا بتواند آن باور را در جامعه نشر دهد.
نکته ی شایان توجه این که ملکم به طور فرضی و از زبان (فضول) می گوید که مردم ایران مایل نیستند دین خود را از دست داده و به سلک فرنگیان و کفار در آیند و مجتهدین اجازه ی این کار را نمی دهند .
ملکم به دنبال این ایراد ، از زبان وزیر به پاسخگویی پرداخته و ناگزیر می شود که روحانیون و مجتهدین را بهترین درک کنندگان (نظم یوروپ) معرفی نماید وعدم مغایرت میان (اصول نظم فرنگ) با ( شریعت اسلام ) را اعلام دارد.
🔹در زمینه ی مشروطه نیز همین ترفند کثیف از سوی ملکم خان و سایر همپالکی های او اجرا گردید :
ملکم خان از پشتیبانان یکدنده ی آوردن ارزش های غربی به ایران و از هوا خواهان سرمایه گذاری کشورهای استعمارگر اروپا در این کشور بود. وی راه حل دشواری های ایران را بیش از هر چیز، در آوردن رژیمی می دانست که بر پایه ی قانون استقرار داشته باشد. ملکم خان مانند دوستش آخوند زاده، آگاه بود که تئوری مشروطه غربی با مبانی اسلام از جنبه های گوناگون، به ویژه مرتبه ای که مذمت در یک نظام مشروطه غربی می تواند داشته باشد، تفاوت دارد؛ ولی ... این مطلب را هرگز به شیوه ی آشکاری بیان نکرد و در نتیجه ناچار شده است مطالب ضد و نقیض بگوید.
🔸ملکم گرچه به دلیل پایان عمرش نتوانست نقش مستقیمی در مشروطیت داشته باشد، ولی در زمینهسازی فکری و آمادهسازی فضای فرهنگی و سیاسی این جریان تاثیر جدی داشت.
برخورد ملکم با مساله ی مشروطیت مانند برخورد مستشارالدوله بود. هر دو می خواستند اسلام را با مشروطه گری گونه ی غربی در ظاهر آشتی دهند .
این حرکت ملکم خان را محققین به عنوان یک (رنسانس اسلامی) یا (پروتستانتیزم) دانسته اند که او برای نفوذ در جامعه و پیشبرد افکار غرب گرایانه اش ، به آن توسل جسته است.
از نظر وی اسلام تنها یک مذهب نبوده بلکه سیستم کامل یک سازمان اجتماعی می باشد که همگام کردن آن با تمدن، از ریشه کن کردن آن آسان تر است. طرح وی شامل یک رنسانس اسلامی شبیه به رنسانس مسیحیت بود که اصلاحات لوتر را باخود به همراه آورده بود.
وی به منظور اجرای نقشه ی خود ، خویشتن را به صورت مدافع دینی که از قرآن ناشی می شود در آورد! ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه(15)
🔹 شیخ علی تهرانی، مبارز دیروز.! (1)
🔴 از روحانیون سقوط کرده از قطار انقلاب، شیخ علی مرادخانی ارنگه معروف به «شیخ علی تهرانی» است.
🔴 او پس از اتمام تحصیلات حوزوی به تبلیغ و وعظ مشغول شد و در سال ۱۳۴۰ از طرف امام خمینی (ره) جهت ارشاد و تبلیغ مردم لرستان عازم خرمآباد شد.
🔴 #علی_تهرانی با سیدهبدری حسینی خامنهای، دختر مرحوم حاج سیدجواد خامنهای و خواهر ناتنی آیتالله سیدعلی خامنهای ازدواج کرد.
🔴 وی از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد شمرده میشد و یکی از مریدان سرسخت #علی_شریعتی به حساب میآمد.
🔴 در دهه ۴۰ و ۵۰ علی تهرانی به همراه شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد، سیدعلی خامنهای، واعظ طبسی، محمدرضا محامی و برخی مبارزان دیگر، مبارزات ضد طاغوتی مشهد را رهبری میکرد.
🔴 در پی تبعید امام خمینی به عراق، علی تهرانی چند مرتبه مخفیانه و به صورت قاچاقی به عراق رفت و با امام دیدار کرد و پس از بازگشت به مبارزات خود ادامه داد.
🔴 در روز ۵ آبان ماه سال ۱۳۵۷ که تظاهرات بسیار بزرگی در مشهد برگزار شد، نماز جماعت به امامت شیخ علی تهرانی اقامه شد.
🔴 بار دیگر در روز ۸ آبان تظاهرات بزرگی ترتیب داده شد و تظاهر کنندگان در محوطه باشگاه دانشگاه فردوسی اجتماع کردند. در این اجتماع سیدعلی خامنهای و شیخ علی تهرانی سخنرانی کردند.
🔴 همچنین در اجتماع بزرگی که در ۱۶ آبان ۵۷ در استادیوم سعدآباد مشهد برگزار شد، تهرانی سخنرانی کرد و در آن مردم را به همبستگی و اتحاد بیشتر برای رسیدن به هدف آزادی و حکومت اسلامی دعوت کرد.
ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
@antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۵
🔰 ادامه میرزا ملکم خان...
ملکم خان برای رسیدن به مقصود خود ، چندکار عمده را انجام داد :
۱- ایجاد محفل شبه فراماسونی به نام فراموشخانه در ایران که بعد ها به صورت مجمع و جامع آدمیت به کار خود ادامه داد. از طریق این محافل، افراد را با اصول فرهنگ و تربیت غربی (اومانیسم) آشنا و کنار گذاردن مرز بندی های فکری و اعتقادی را تحت عنوان (جهان وطنی) و پذیرش هر اعتقادی در کنار هم، عملا ترویج می کرد .
۲- گشودن پای شرکت ها و کارکنان خارجی به ایران که قطعا با ترویج و نشر مبانی فکری غربی و لایه های سطحی تقلید از رفتار های اجتماعی و فرهنگی آنان همراه می شد.
۳- اقدام به تغییر نگاه دولتمردان به ساختار اداری کشور و تقلید از غرب، که با رساله ی (کتابچه ی غیبی) یا (دفتر تنظیمات) شروع کرد. این دفتر خطاب به مشیرالدوله (میرزا جعفر خان) که ریاست دارالشورای دولتی را به عهده داشت نوشته شده است. در این کتابچه هم ملکم خان اصول کشورداری را مانند اصول تلگراف دانسته و اولیای امور را از هرنوع ابداع در تنظیم روابط اجتماعی بر حذر داشته و راه را در اخذ کامل (اصول نظم) از فرنگ دانسته است !
۴- حمایت و دفاع از فرقه شبه اسلامی وساخته دست استعمارگران، به طوری که وی از سوی بابی ها، بارها مورد تایید قرار گرفت.
♦️آخوندزاده، ملکم را (روح القدس) می خواند. میرزا آقاخان اشاره می کند که: در میان بعضی از حظرات بابی ها این صحبت به میان آمده است که یکی از علائم ظهور امام زمان نزول عیسی مسیح از آسمان ها و تبلیغ او برای یک دین واقعی می باشد. آنها اعتقاد کامل دارند که ملکم خان همان عیسی مسیح است که به ارواح مرده جان می دهد ! وشیخ الرییس (ابوالحسن میرزا) از شاهزادگان قاجار که ارتباط با عناصر منحرف از دین بابی ها را داشته است، او را (حضرت اشرف آدم ) می نامد !
و همه این تعابیر و ارتباط از آن جهت است که بین اندیشه و عمل ملکم خان با کارکرد بابی ها و بهایی ها، همسویی و هماهنگی وجود دارد و آن از میان برداشتن اسلام نبوی و علوی از جامعه ایرانی است .
🔹ملکم بر تغییر خطّ اسلام اصرار داشت و فراموشخانه و مجمع آدمیت را در ایران بنیان گذاشت. فکر لیبرال و تساهل و تسامح دینی، از اصول تعالیم آدمیت بود. ملکم نیز در فراموشخانه آیین انسانگرایی «اگوست کنت»، جامعهشناس فرانسوی را مطرح میساخت. کتابچه غیبی ملکمخان در انجمنهای تشکیلشده به مثابه قرآن تلقّی میشد.
وی عقاید باب را با عقاید عیسی یکسان معرفی میکرد. فرقه بابیت ازلی نیز او را بهعنوان رجعت عیسی میدانستند.
ملکم گرچه به دلیل پایان عمرش نقش مستقیمی در مشروطیت نداشت، ولی در زمینهسازی فکری و آمادهسازی فضای فرهنگی و سیاسی مؤثّر بوده است.
🔸ملکم در روزنامه خود (قانون) به تبعیّت از نظام حقوقی و سیاسی لیبرالیستی و جایگزینی قانون وضعشده توسط بشر به جای شریعت و قوانین آسمانی دعوت میکند. در «کتابچه غیبی» به ترویج نوعی نظام پارلمانتاریستی اروپایی میپردازد و بهعنوان مثال، از دولت اتریش نام میبرد.
در رساله «شیخ و وزیر» اخذ تمدّن غربی را حیاتیترین وسیله برای تغییر اوضاع ایران میداند و با حرارت تمام، دعوت به اخذ تمام عیار تمدّن غربی میکند. او مینویسد:
«حرف من این است که قدرت دُوَل فرنگ، حاصل تدابیر مخصوص آنهاست. اگر باید صاحب آن قسم قدرت بشویم، پس بهناچار باید اصول تدابیر آنها را جمیعاً قبول نماییم».
ملکمخان به تقلید از «اگوست کنت» که در اواخر عمر خود به تأسیس «دین انسانیت» (آیین پرستش انسان) پرداخته و خود، پیامبر آن گردیده بود، به تأسیس آیین شبه دین باطلی بر مبنای اومانیسم میپردازد.
میرزا محمّدعلیخان علاءالسّلطنه در نامهای به امینالسّلطان در تاریخ ۲۲ جمادیالاوّل ۱۳۰۹ مینویسد:
«ملکم به انتشار قرآن تازهای که مطابق «اساس تمدّن اروپا» و شریعت اسلام و عبارت از هفت آیه است، پرداخته است».
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه
🔴 مهمان ویژه صدام (2)
💢 شیخ علی تهرانی به محض ورود به عراق، تقاضای #پناهندگی_سیاسی کرد که مورد پذیرش رژیم بعثی عراق واقع شد. پس از استقرار، وی به عنوان سخنگوی رژیم عراق تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و مسئولان نظام را شروع کرد.
💢 یک سال بعد از فرار علی تهرانی، همسرش نیز محل سکونت خود را به مقصد ترکیه ترک کرد و از آنجا به عراق رفت.
💢 در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ ، #بدری_خامنهای، همسر علی تهرانی در یک کنفرانس مطبوعاتی در بغداد حضور یافت و گفت : «به همراه سه دختر و دو پسرش برای پیوستن به پدرشان از میان جبهه ایران عراق فرار کرده و به عراق آمده است و فاقد پاسپورت هستند».
💢 #علی_تهرانی در عراق، مهمان ویژه صدام حسین بود و در باغی بزرگ در بغداد به سر میبرد؛ در آنجا برای سالهای طولانی در رادیو فارسی زبان بغداد مشغول به تبلیغات ضد جمهوری اسلامی بود.
💢 رژیم صدام از سخنان شیخ علی تهرانی علیه امام خمینی (ره) و جمهوری اسلامی، برای شکنجه روحی اسرای ایرانی در بند استفاده میکرد.
💢 از دیگر اقدامات علی تهرانی در عراق، حضور در برخی مساجد شهرهای مختلف عراق و سخنرانی علیه جمهوری اسلامی بود.
💢 همچنین علی تهرانی بدنبال حضور در مجلس درس آقای #خویی بود که با مخالفت آقای خویی مواجه شد. اگرچه پس از مدتی توانست در درس ایشان حاضر شود اما هر جا که مینشست، تا شعاع چند قدمی، شاگردان آقای خویی از او فاصله میگرفتند».
ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۶
🔰 میرزا یوسفخان مستشارالدّوله
میرزا یوسف خان، پسرحاجی میرزا کاظم مهاد مهینی، تاجر تبریزی است. مستشارالدّوله یکی دیگر از شخصیتهای سیاسی، اجتماعی روشنفکری در دوران قاجار است که در سال ۱۲۴۰ ق در تبریز به دنیا آمد و در سن ۷۳ سالگی در سال ۱۳۱۳ ق در گذشت. نخستین آشنایی میرزا یوسفخان با مبانی سیاسی و فکری غرب به زمانی برمیگردد که در سمت منشی کنسولگری انگلیس در تبریز خدمت میکرد. وی بعد از چندی استعفا داده و به خدمت وزارت امورخارجه درآمد. در سال ۱۲۷۰ هجری قمری(۱۸۵۳ م) به فرمان ناصرالدین شاه به سمت کارپردازی (قنسولی) حاجی ترخان روسیه مامور شد و هشت سال در آنجا به سربرد.
♦️در سال ۱۲۷۹ هجری قمری به سمت شارژدافر (کاردار) ایران در پترزبورگ تعیین شد و در سال ۱۲۸۰ هجری قمری ژنرال کنسول ایران در تفلیس گردید و چهار سال در این شهر اقامت داشت. تفلیس در این هنگام محل اقامت اغلب روشنفکران ایرانی و غرب زدگان روسی بود.
در این مدت بود که میرزا یوسف خان با میرزا فتحعلی آخوند زاده آشنا و دوست گردید و تحت تاثیر افکار او قرار گرفت. مأموریت وی در تفلیس که در آن زمان، مرکزی برای تجمع آزادی خواهان غربگرا بود، تأثیر پذیری وی از اندیشه غرب را افزایش داد و شاکله شخصیت او را بر مدار آموزههای غربی محکمتر نمود.
🔹در اواخر سال ۱۲۸۳ هجری قمری به کارداری سفارت ایران در پاریس منصوب و از طریق استانبول ترکیه عازم فرانسه شد. درمدّت اقامت وی درپاریس، چهار مرتبه به لندن رفت. در این ماموریت است که اولا با میرزا ملکم خان دوستی و مجالست پیدا کرد و با او سر و سری برقرار نمود و ثانیا به عضویت در لژ فراماسونری «کلمانت امیتیه» درآمد و افکار و اندیشههای لیبرالیستی او راسختر شد.
وی در سال ۱۲۸۶ رساله ای بنام «کتابچه بنفش» درباره تاسیس راه آهن سرتاسری در ایران نوشت و به شاه داد. میرزا یوسف خان در سال ۱۲۸۷ هجری قمری در هنگامی که در پاریس کاردار سفارت بود، افکار سیاسی خود را در رساله «یک کلمه» نوشت.
🔸میرزا یوسف در سال ۱۲۸۷ هجری قمری به تهران بازگشت. در سال ۱۲۹۰ هجری قمری کارگزار خراسان گردید. پس از یک سال به تهران احضار شد و در سال ۱۲۹۹ هجری قمری وقتی میرزا یحیی خان مشیرالدوله قزوینی به وزارت عدلیه رسید او را به معاونت مستشاری خود منصوب و لقب مستشارالدوله را به نام وی صادر کرد.
با انتشار انتقاداتی علیه دستگاه دولت در روزنامه اختر چاپ اسلامبول و همچنین ارتباطی که میرزا یوسف با فراموشخانه ملکم داشت، مورد اتهام قرار گرفت و از خدمت دولت عزل شد و به امر ناصرالدین شاه به زندان افتاد و پس از پنج ماه به شفاعت بعضی از دوستان از حبس خارج شده و خانه نشین شد، بعد از چندی به عنوان کارگزار آذربایجان راهی آن دیارگشت. وی در سال ۱۳۰۹ هجری قمری مجددا دستگیر و به قزوین تبعید شد. و بالاخره در سال ۱۳۱۳ در سن ۷۳ سالگی درگذشت و بنا به وصیتش، در محوطه شرقی قبرستان معروف به قبر آقا در جنوب تهران دفن گردید. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه
❇️ پایان کار شیخ علی تهرانی (3)
♨️ شیخ علی تهرانی در نهایت پس از یک دهه تبلیغ علیه جمهوری اسلامی، برای بازگشت به کشور ابراز تمایل کرد. او در سال ۱۳۷۴ خود را در یکی از پاسگاههای مرزی تسلیم نمود و بلافاصله به تهران منتقل شد.
♨️ دادگاه ویژه روحانیت وی را به اتهام همکاری با دشمن در زمان جنگ، صدور فتوا علیه نیروهای انقلابی و تحریک ارتش عراق به کشتار مردم ایران محاکمه و وی را #محارب اعلام کرد.
♨️ اما با توجه به اینکه او شخصا خود را تسلیم نیروهای نظامی ایران کرده بود، با تخفیف، او را به بیست سال حبس خارج از محل سکونتش محکوم کرد. شیخ علی تهرانی از کارهای گذشته خود اظهار ندامت کرد و خود را مستوجب اشد مجازات دانست.
♨️ او در دادگاه با تاکید بر صحت مواضعش اعتراف کرد: «والله العلی العظیم موحدتر از آقای #خمینی (ره) در جهان هنوز نیامده است».
♨️ #حسن_یوسفی_اشکوری که در زندان هم بند شیخ علی تهرانی بود در مورد او میگوید:
💢 «…ایشان گلهای از این محکومیت نداشت چرا که ایشان میگفت: من در دادگاه به استناد آیاتی (از جمله آیات ۶۰ و ۶۱ سوره احزاب) گفتم من سه بار محکوم به اعدامم و دفاع هم نکردم و با پذیرفتن اتهام و قبول سه بار اعدام دادگاه پایان یافت».
♨️ سرانجام پس از گذشت بیش از 10 سال زندان، #علی_تهرانی در سال 1384 مشمول عفو و آزاد شد. او در حال حاضر، در تهران در کنار همسر و فرزندانش زندگی میکند.
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
#ماه_رجب
https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۱۱۷
🔰شخصیت و افکار میرزا یوسف خان
(مستشار الدوله)
شخصیت سیاسی و اجتماعی میرزا یوسف خان و افکار او تحت تاثیر مستقیم دو مولفه شکل گرفت. اولین عامل فریفتگی وی به پیشرفت ها و ظواهر کشورهای غربی است و عامل دوم، حشر و نشر و دوستی با روشنفکران غرب زده و دین ستیز می باشد که به بررسی هریک از این دو عامل و تاثیرش در افکار میرزا یوسف خان می پردازیم.
♦️ردیابی شخصیت میرزا یوسف خان در لیبرالیسم غربی
در ردیابی فرهنگ سیاسی او باید گفت که نخستین آشنایی او با علم سیاست مغرب زمین در زمانی بود که به سمت منشی کنسولگری انگلیس در تبریز خدمت می کرد و در همان جا بود که با کتاب های لیبرالیستهای انگلیسی آشنا شد.
ماموریت میرزا یوسف خان در تفلیس، که در آن زمان مرکزی برای تجمع آزادیخواهان غرب گرا بود، تاثیر پذیری وی را از اندیشه غربی شدت بخشید و شاکله شخصیت او را بر مدار آموزه های غربی محکم تر نمود.
🔹مقام سیاسی مستشارالدوله به عنوان ژنرال کنسول در تفلیس(۱۲۸۰-۱۲۸۳) که مرکز نهضت ترجمه فرهنگ جدید غرب و محل تجمع و ظهور صور مختلف اندیشه های نیهلیستی انقلاب مسیحی و آنارشیستی روسیه محسوب می شد، به همراه سیر و سفر در مسکو و سن پترزبوگ فرصت بیشتری به او داد تا آموزش های تجربی لیبرالیسم انگلیسی مطرح در کنسولگری را با مظاهر تمدن جدید در روسیه بیامیزد و مبانی نظری خود را تکوین بخشد.
«بعدها، چندین سال اقامت در پترزبوگ و تفلیس یعنی مراکز آزادی خواهان روس، تحول بزرگی در افکارش به وجود آورد. در روسیه با افکار سوسیالیستهای فرانسه مثل «شارل نویسی» و «پرودون» و «سن سیمون» آشنا شد».
🔸بیشترین تغذیه ی سیاسی او از مکتب اصالت فرد فرانسوی و خردگرایی وابسته به آن بود. ملاقات های مکرر او با ملکم خان و مطالعه کتب متفکران انقلابی فرانسه مثل روسو و ولتر و منتسکیو و کتاب های دیگر و قوانین اساسی«مجلس موسسان» و کنوانسیون انقلابی فرانسه و اعلامیه حقوق بشر در ساخت اندیشه او تاثیر بسزایی گذارد و ثمره ی آنها کتاب «یک کلمه» اوست.
بنابراین، کتاب «یک کلمه» که لب اندیشه و شخصیت فکری و سیاسی مستشارالدوله محسوب می شود، محصول فریفتگی وی از فرهنگ و ترقیات غربی است. دلدادگی میرزا یوسف خان به ترقیات و انتظامات و آزادی غرب و در یک کلمه« لیبرالیسم غربی» در جملات وی کاملا نمایان است. شالوده فکری که در روسیه و تفلیس در او شکل گرفته بود، در فرانسه و مسافرت هایش به انگلیس، قوام یافت و از او یک شخصیت به تمام معنا فرنگی و باب فرهنگ غرب ساخت. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
#پرونده_ویژه
#بازگشت_از_نیمه_راه
♨️ سید رضا صدر و آغاز ماجرا(1)
⛔️ از علمای پیاده شده از قطار انقلاب، آیت الله #سید_رضا_صدر بود. وی برادر بزرگتر #امام_موسی_صدر و فرزند آیت الله العظمی سیدصدرالدین صدر از مراجع ثلاث قم بود.
⛔️ سیدرضا صدر در درس فلسفه و عرفان شاگرد حضرت امام خمینی«ره» و در فقه و اصول شاگرد آیات عظام سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت کوهکمری و سید محمد محقق بود.
⛔️ وی در تیرماه ۱۳۴۶ شمسی راهی تهران شد و پس از حدود ده سال اقامت در این شهر، در اوایل سال ۱۳۵۷ مجدداً به قم بازگشت و پس از آن تا آخر عمر در این شهر به تدریس و تبلیغ مشغول بود.
⛔️ از جمله شاگردان او را می توان به آیات و حجج اسلام: حسین شب زنده دار، امام موسی صدر، سید #مصطفی_خمینی، علی اکبر #مسعودی_خمینی، علی دوانی، سید باقر خسروشاهی، محمدجواد#علوی_بروجردی و... اشاره کرد.
⛔️ تکاپوها و دغدغه های سیاسی سیدرضا صدر و همچنین روحیه ضد قدرت و ضد ظلم او نسبت به رژیم شاهنشاهی از او چهرهای مبارز ترسیم کرد.
⛔️ مبارزی که ساواک از او با تعابیری چون «روحانی افراطی»، «روحانی مخالف سلطنت و شاه» یاد میکند و لاجرم برای مقابله با فعالیتهایش دستور تبعیدش را صادر میکند، هرچند که این دستور پس از صدور، به اجرا در نیامد.
⛔️ اگرچه سیدرضا صدر قبل از انقلاب این گونه به مخالفت با رژیم پهلوی می پرداخت اما در ادامه راه و پس از پیروزی انقلاب، تبدیل به یکی از مخالفین جمهوری اسلامی شد.
ادامه دارد...
#حسین_کاظمی
#آنتی_سکولار
#حوزه_غیر_انقلابی
#ماه_رجب
https://eitaa.com/antisecular_ir