#روشنگری
🔰 با نقشه های بیل گیتس صهیونیست برای کنترل جهان آشنا شوید
🅾 بیل گیتس و همسرش، تراشه ضدبارداری تولید کردند.
با نصب تراشه کامپیوتری ساخت شرکت MicroCHIPS در بدن زنان، به زودی قادر خواهند بود به صورت از راه دور باروری را در افراد مورد نظر کنترل کنند.
🔹دستگاههای ضد بارداری چیز جدیدی نیست اما فناوری که توسط پدر بیوتروریسم جهان بیل گیتس و همسرش ملیندا با کمک آزمایشگاههای دانشگاه ام آی تی دنبال می شود با فناوری های موجود متفاوت است.
🔸نسل کنونی دستگاههای آزاد کننده پروژسترون نیاز به تعویض هر سه سال یکبار دارد و برای بچه دار شدن حتما باید این دستگاه را از بدن بیرون آورد و جدا ساخت.
🔹اما آنچه بنیاد کیتس و کمپانی شیطانی MicroCHIPS در ماساچوست امریکا به دنبال آن است، نسل بعدی دستگاههایی است که بتوان با قابلیت استفاده و کنترل از راه دور عملیات باروری افراد مورد نظر را کنترل کرد.
🔸تراشه نسل بعدی بدین صورت است که از طریق وایرلس می توان مدیریت باروری را انجام داد و هر 16 سال یکبار (در مقایسه با سه سال یکبار برای دستگاههای موجود) هم آن را تعویض کرد.
🔹دستگاه MicroCHIPS روی بیمارانی که پوکی استخوان دارند با نصب برنامه ارسال دارو به صورت هوشمند از طریق تراشه آزمایش شده است.
🔸 بنیاد گیتس قصد دارد این فناوری را در کشورهای مسلمان به اجرا گذاشته و تصفیه قومیتی و نژادی به اسم تنظیم خانواده را تحقق عینی بخشد.
🔹تراشه یک ونیم سانتیمتری MicroCHIPS مخازن لوونورژسترول (هورمون های جنسی زنانه) برای پیشگیری از بارداری را در خود نگه می دارد که می تواند به صورت وایرلس و از راه دور فعال و غیر فعال شود.
🔸تراشه مذکور با کنترل ریموت آن توسط کاربرانی با کنترل از راه دور می باشد. این تراشه کامپیوتری، تست های مذکور را با موفقیت پشت سر گذاشته و تاییدیه سازمان غذا و داروی امریکا را اخذ کرده است.
🔹بیل گیتس برای نابودی حداقل دو میلیارد نفر از جمعیت جهان ماموریت دارد که با پوشش بنیاد خیریه، واکسیناسیون، تنظیم خانواده و فعالیت های بیولوژیکی نقشه های شیطانی فراماسونرهای جهان را اجرایی میکند.
🚨پیشنهاد خطرناک بیل گیتس🚨
سال ها هست که در جهان مدرن اسب ها را با نصب چیپ الکترونیکی در زیر پوست شناسایی و کنترل میکنند.
🔸 بیل گیتس پدر بیوتروریسم جهان اعلام کرده آماده هستند تا در بدن انسان ها چیپ الکترونیکی نصب کنند و به این وسیله بیماران کرونایی شناسایی و کنترل شوند،با این طرح ملت های جهان به شکل رباط های بی اختیار،در مسائل مختلف شناسایی و کنترل میشوند.
♦️نقشه یهود، کنترل جهان است و در کرونا هراسی از فرصت ترس مردم سوء استفاده ی حداکثری صورت میپذیرد تا ملت ها برده ی تام اربابان مستکبر جهان باشند.
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سی و چهارم
🔰اومانیسم (انسانمداری)
انسانگرایی (هومانیسم، اومانیسم یا اُمانیسم)، (Humanism)، از ریشه لاتینی هومو، جهانبینی فلسفی و اخلاقی است که بر ارزش و عاملیت انسانها به صورت فردی یا جمعی تأکید دارد.
اومانیسم به معنای انسان یا مذهب انسانی گرفته شده است و به معنای اخص به نهضتی اطلاق می شود که از قرن چهاردهم میلادی با طغیان علیه سلوک و سلطه اولیای کلیسا برداشتهای نوینی از انسان را مطرح کرد.
♦️منظور از «اومانیسم» آن موج فکری بود که برای احیای آثار ادبی کلاسیک یونان و روم باستان در دوران «رنسانس» در ایتالیا رواج داشت و اینگونه متفکران به اومانیستها معروف شدند.
اومانیسم، موج گرایش به متون ادبی قُدما یا «انسانیات»، در مقابل متون دینی مسیحی (الهیات) بود.
🔸معادل اصطلاح اومانیسم در فارسی واژههای انسانگرایی، انسانمداری، مکتب اصالت انسان و انسان دوستی است. اومانیسم، در معنای رایج آن، نگرش یا فلسفهای است که رشد و شکوفایی انسان را اصل میداند. به بیان دیگر، اومانیسم، شیوه فکری و حالتی روحی است که شخصیت انسان و شکوفایی کامل وی را بر همه چیز مقدّم میشمارد و در واقع، این معنای از اومانیسم است که از مبانی و زیرساخت های دنیای جدید به شمار میآید و در بسیاری از فلسفهها، افکار و مکاتب پس از رنسانس تا به امروز وجود داشته، هرچند که ظهور و بروز آن در برخی از مکاتب فلسفی و سیاسی، نظیر پراگماتیسم، اگزیستانسیالیسم، مارکسیسم و لیبرالیسم بیشتر بوده است.
🔹این شیوه اندیشه که «انسان» را محور میداند از رنسانس به این سو، منشأ تحولات فراوانی در زندگی مردم جهان غرب شد، به طوری که «انسان گرایی» را باید از مهمترین شالودههای تفکّر جدید غرب و اندیشه «مدرنیسم» به شمار آورد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت دوازدهم
🔰 ادامه بحث...
از اواخر قرن هجدهم با نفوذ صهیونیست ها در لژهای فراماسونری یک پیوند عمیق و علقه استراتژیک و ایدئولژیک میان صهیونیسم و فراماسونری به وجود آمد.
صهیونیست ها در واقع یک تشکل سیاسی بودند که اگرچه از دل یهود پدید آمده بودند، اما در واقع اعتقادی به آرمان های دینی یهود نداشته و فقط به آرمان های سیاسی یهود که همان تشکیل حکومت جهانی و ایجاد یک پایگاه نیرومند برای تسلط بر جهان بود را قبول داشته و به عنوان یک اصل دنبال می کردند.
♦️صهیونیست ها به آنچه که ریشه در ماوراء الطبیعه داشت کاملا بی اعتقاد بودند. از طرفی آنها تنها محدود به جامعه یهود نبوده و به تعبیر دیگری همه یهودیان، صهیونیست نبوده و همه صهیونیست ها نیز یهودی نمی باشند. بلکه در میان مذاهب دیگر از جمله در میان مسیحیان و مسلمانان نیز صهیونیست داریم. کسانی که کاملا سیاست ها، اهداف و افکار صهیونیست را دنبال نموده و تنها شناسنامه مسیحی و مسلمان دارند.
🔸به دلیل آسیب هایی که فراماسون ها از برخوردهای کلیسا دیده بودند و از دین، خدا و معنویت گریزان شده بودند، صهیونیست ها به راحتی توانستند در تشکیلات ماسونی نفوذ کرده و با ایسم های فراوان و متنوعی که با کارکردهای جامعه شناسی، علوم سیاسی، علوم اقتصادی و حقوقی که با هدف دین زدایی خلق کرده بودند، توانستند پایگاه قدرتمندی در تشکیلات فراماسونری ایجاد نمایند.
🔹از همان زمان، فراماسونری بازوی قدرتمند صهیونیسم در عرصه بین الملل گردید و در تحولات سیاسی و اجتماعی بسیاری از کشورها تاثیر و نقش تعیین کننده داشتند. به عنوان مثال می توان به نقش کلیدی آنها در سقوط دولت تزاری در روسیه و انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ شوروی و یا به راه انداختن دوجنگ جهانی بزرگ و خانمانسوز که طی آن میلیون ها نفر کشته شدند، اشاره داشت.
که در مباحث آینده در این خصوص توضیحات بیشتری خواهیم داد. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
🔴 متن کامل نامه تاریخی«۱/۶» #امام_خمینی خطاب به آقای منتظری
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 جناب آقای منتظری
با دلی پر خون وقلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً برنظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
♦️شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.
به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم. مثلا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
🔹در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.
از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم.
🔸شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
♦️۱ - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
🔹۲ - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
🔸۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
♦️۴- نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
🔹والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم.
🔸والله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم.والله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
♦️سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
🔹من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند.
🔸از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. والسلام.
یکشنبه ۶ / ۱ / ۶۸
روحالله الموسوی الخمینی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سی و پنجم
🔰 ادامه بحث اومانیسم
پیشینه اومانیسم، از لحاظ تاریخی به فرهنگ یونان باستان باز میگردد. در یونان باستان، خدایان صفات و سجایای انسانی و حتّی صورت انسانی داشتند و موضوع شعر از حماسههای هومری تا واپسین دوره فرهنگ یونانی، انسان و سرنوشت انسان بود. همچنین اندام انسانی مهمترین مسأله هنر مجسمه-سازی و نقاشی به حساب میآمد و توجّه به انسان در آن دوره به نهایت خود رسید!
♦️در فلسفه یونان و روم قدیم انسان از عالی ترین ارزش حیاتی برخوردار بود، فضیلت و سعادت انسان به عنوان بالاترین هدف حیات تلقی می شد. دو نکته حائز اهمیت در فلسفه کلاسیک قبل از میلاد وجود داشت.
اول آنکه غایت اندیشی و آخرت گرایی، ویژگی و هدف انسان کلاسیک نبود. دوم آنکه عدالت و فضیلت معنایی خاص و مطابق با شان و منزلت افراد داشت.
🔸در قرون وسطا موضوع تعریف انسان و هدف خلقت او به گونه ای دیگر تفسیر شد. انسان اشرف مخلوقات و به عنوان بالاترین هدف خلقت تلقی شد که هدف از خلقت او سعادت اخروی معرفی شد. متکلمان مسیحی بر همین اساس انسان را نیازمند هدایتگری شریعت آخرت محور می دانستند و او هرچه دقیق تر وظایف و تکالیف مشخص شده را رعایت می کرد، بیشتر به سعادت اخروی می رسید. اکثر افراد گناهکارانی بودند که مرتبا مرتکب اشتباه و گناه می شدند و بر همین اساس نیازمند عفو و بخشش کلیسا برای کسب رضایت خداوند و سعادت بودند.
🔹با زوال استقلال یونان، فرهنگ یونانی به صورت رنگباخته به روم منتقل شد،
امّا با ظهور و گسترش مسیحیت در روم و دیگر نقاط اروپا وضع به طور کلی دگرگون شد. در این دوران، انسان-شناسی مسیحی بر انسان شناسی برگرفته از فرهنگ یونانی غالب آمد.
ولی در قرن چهاردهم به یکباره در ایتالیا گرایش آشکار به فرهنگ باستان که نخست، ناآگاهانه و اندکی بعد، آگاهانه بود، به طور انفجارآمیز پدیدار شد و پس از آن به سراسر مغرب زمین گسترش یافت. این جنبش به «رنسانس» (نوزایی) موسوم شد و اومانیسم تولّدی دوباره یافت.
ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سیزدهم
🔰ویژگی های ایدئولوژی فراماسونری
♦️لیبرالیسم:
ترجمه لغوی رایج لیبرالیسم «آزادی خواهی» است که البته بیشتر ازادی فردی انسانها را مدنظر دارد ولی در عرف فراماسونری، لیبرالیسم به معنای میانه روی و محافظه کاری است. و علت اتخاذ این رویه از جانب فراماسونرها این بود که آنها می خواستند همه جبهه ها را با خود همراه داشته باشند و ضمنا کمتر آسیب ببینند و سرانجام در پایان هر طوفان عمومی دوباره بر جای بمانند.
🔸رفرمیسم:
رفرمیسم یا اعتقاد به اصلاحات گام به گام؛ در عرف فراماسونری به عنوان تنها روش معقول و واقع بینانه و متخصصانه وعلمی قلمداد می شود و همیشه در برابر رادیکالیسم قرار می گیرد.
🔹تساهل و تسامح:
از مشخصه های مهم تفکر فراماسونری تساهل و تسامح است. طبق این نظر انسان باید در اعتقاداتش، آسان گیر و اهل مسامحه باشد و از تعصب دوری گزیند.
🔸کوسموپولی تیسم:
کوسموپولی تیسم یعنی جهان وطنی. از نظر فراماسونرها همه دولت های جهان باید زیر پرچم آبی رنگ فراماسونرها جمع شوند و سرانجام یک حکومت جهانی واحد به وجود آورند.
🔹دئسیم:
دئیسم یا لامذهبی، ظاهرا اعتقاد به خداوند منهای باور داشتن به پیغمبران و کتب آسمانی است.
🔸تحلیل سه پایه ای:
یکی دیگر از مشخصات خط فراماسونری تحلیل سه پایه ای است. آنها برای عدد سه اهمیت بسیار قائلند و سعی می کنند که حتما در بررسی هر مساله ای آن را به سه جنبه تقسیم کنند. مثلا می گویند انسان از سه جنبه برخوردار است: توانایی، زیبایی و فرزانگی و یا شعارشان چنین است:
🔹آزادی، برابری و برادری
برابری: در عرف فراماسونری همه انسانها در انتخاب شغل، مسکن، مذهب، لباس و تابعیت آزادند و مجموعه این امتیازات را حقوق طبیعی افراد می دانند.
برادری: اصل دیگر فراماسونری برادری است. از نطر آنها همه انسانها صرفنظر از همه ویژگی های اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برادرند.
پشتیبانی از اعلامیه حقوق بشر:
تمام فراماسونرها و اعضای سازمان های وابسته به آنها مانند پیشاهنگی جهان، باشگاه جهانی لاینز و کلوپ روتاری موظف هستند که از اعلامیه جهانی حقوق بشر پشتیبانی کنند.
🔸ژودائیسم(یهودی گری):
همه فراماسونرها وظیفه دارند که برای حضرت موسی(ع) و حضرت داود(ع) احترام قائل شوند.
🔹صهیونیسم:
صهیونیسم ایدئولوژی حاکم بر تمام لژهای فراماسونری جهان است، لذا صهیونیسم بین المللی با فراماسونری بین المللی یکی گردیده و از آن به منزله بازرسی سیاسی و فرهنگی استفاده می شود.
🔸نهان روشی:
شیوه دیگری که فراماسونرها از یهود گرفته اند، نهان روشی است. یعنی برای پیشبرد مقاصد یهود هیچگاه موضع صریح نمی گیرند و آشکارا عمل نمی کنند. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
🔰 #زبیر_تکرار_میشود؟
بیش از دو دهه پیش پای آقای امجد به عنوان استاد اخلاق به یکی از نهادها باز شد. پس از مدتی با توصیه و درخواست ایشان، آقازاده نامبارکشون در بخش فرهنگی مشغول فعالیت شد. جوان طلبه ای فاقد عقبه علمی لایق و پشتوانه فکری عمیق.
♦️کم کم این آقازاده را توهم ایدئولوگ و استراتژیست بودن برداشت(توهمی که در روزگار ما برای خیلی ها پیش آمده و نتایج آن، تطهیر عناصر فاسد سیاسی نظیر ابراهیم یزدی، انکار حجاب اجباری، شکستن قبح عبور از ارزشها و... بوده)
🔹آقازاده امجد کم کم در جلسات تفسیر دوشنبه های پدرش که در دفتر او در خیابان سمیه تهران برگزار می شد در حضور پدر سخنرانی که چه عرض کنم، سخن پراکنی می کرد و در کمال تعجب و علیرغم درخواست دلسوزانه دوستان، مورد حمایت و تایید مطلق پدر واقع می شد.
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه روضه هفتگی آقای امجدِ که مورد علاقه و ارادت جوانان انقلابی بود، تبدیل شد به پاتوق اراذل و اوباش سیاسی یا به تعبیر آیت الله جوادی آملی، دیوث سیاسی که در آینده ای نزدیک به سران فتنه ۸۸ تبدیل شدند.
🔸در سال قبل از فتنه ۸۸ که رفت و آمدهای محمد هاشمی، سید محمدخاتمی، تاجزاده ، عبدالله نوری و ... به منزل و روضه آقای امجد زیاد شده بود، بنده به مدت یکسال روزهای یکشنبه از اذان صبح تا پاسی از شب کاملا ملازم آقای امجد بودم .
آقای امجد به من می گفت: بنده و آیت الله ممدوحی و آیت الله معصومی ذرات سرگردان بودیم که آیت الله خوشوقت دستمان را گرفت و پیش روی مرحوم علامه طباطبایی گذاشت و طلبه مان کرد.
♦️در همان دوره حساس ملازمت، یک روز آقای امجد به بنده گفتند: برویم خدمت آیت الله خوشوقت. رفتیم مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام در خیابان شریعتی ... آیت الله خوشوقت به آقای امجد فرمودند: آقای امجد این روضه تان را مراقبت کنید تا هر کس و ناکسی به آن وارد نشود! آقای امجد گفت: آقا نمیتونم که دم در روضه بایستم و به این بگم بیا و به اون بگم نیا
آقای خوشوقت فرمودند: پس این روضه را تعطیل کن! آقای امجد گفت: من نمیتونم روضه امام حسین را تعطیل کنم! آیت الله خوشوقت فرمودند: پس چوبش را خواهی خورد...
🔹و من شاهد بودم که آقای امجد عارف انقلابی و... چگونه در حلقه فتنه گرانی که فرزندش برای او گردآورده بود فرورفت و تمام تلاش دلسوزان بی نتیجه ماند.
در آخر او در فتنه ۸۸ چند ویدئو حاوی بیانیه های مکتوب_ دیکته شده_ علیه نظام خواند. فرزند متخلفش احضار شد و سپس به مالزی رفت. پدر هم دنبال او به مالزی رفت همان سال من برای سخنرانی ماه مبارک رمضان به مالزی رفتم و محفل سبزیها را در آپارتمان آقای امجد دیدم...
🔸به هرحال دو چیز مایه سقوط آقای امجد شد:
۱. آقازاده ناخلف: مولا علی علیه السلام در حکمت ۴۵۳ نهج البلاغه درباره عامل سقوط زبیر_که یار و پسرعمه امیرالمومنین علیه السلام بود_ می فرماید: زبیر دائما مردی از ما اهل بیت بود تا اینکه فرزند شومش عبدالله بزرگ شد.
۲. همنشینی با فاسدان از اصحاب زر و تزویر
♦️علامه امینی در جلد ۸ الغدیر نقل می کند که سیاست عثمان در دوران خلافتش آلوده کردن زبیر و امثال او به بذل و بخشش از بیت المال و مال حرام بود تا جایی که پنجاه و نه میلیون و هشتصد هزار درهم به زبیر بخشید در حالی که به ابوسفیان فقط دویست هزار و به هر یک از دامادهای خود، یکصدهزار درهم بخشید.
🔹آقای امجد_که علیرغم تمام جفاهایش به نظام اسلامی_ هرگز حتی برای ساعتی حتی احضار نشد _پس از بازگشت از مالزی مورد لطف محمد هاشمی رفسنجانی قرارگرفت و دو باب منزل ویلایی در محله کوثر شهرک مهدیه قم دریافت کرد و....
🔸اکنون اگر خبر تولید و پخش ویدئوی اخیر در فرانسه، صحت داشته باشد،احتمال می دهم که ایشان تقاضای پناهندگی کرده و در تور سازمان منافقین افتاده و ناچار شده مطالبی علیه نظام بگوید تا برای خود و پسرش پناهندگی بگیرد.
خدا کند که این احتمال منتفی باشد.
#فتنه
#امجد
#مهدوی_ارفع
🆔 @Jarianshenasi
🔴 نایاک
🔵 انجمن آمریکایی های ایرانی تبار در آمریکا با کمک وزارت امور خارجه آمریکا برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۱ تاسیس و به نایاک اسم گذاری شد. رئیسش کی بود؟
👈 آقای تریتا پارسی
🔹جز حامی های جنبش سبز ۸۸
🔸شاگرد فرانسیس فوکویاما
🔹همکار جاسوس حرفه ای سیامک نمازی
🔸مسبب اصلی تحریم های همه جانبه آمریکا علیه ایران
♦️ حالا این آقا کاندید مشاور امنیت ملی دولت بایدن در امور خاورمیانه است
❎ حتما بعد از رفتن ترامپ اتفاقای خوبی برای ایران می افته
✍🏼 حجت الاسلام سید محمد عجمی
🆔 @Jarianshenasi
10.mp3
7.39M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت دهم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سی و ششم
🔰 اومانیسم در دوره رنسانس
نهضت روشنگری ماهیت و تعریف انسان را مجددا باز تعریف نمود تا انسان باستان را که حضرت مسیح برای نجات او به زمین آمده بود، کشف کنند و ارزش هایش را مجددا احیا نمایند. انسان جدید اگرچه جزئی از جامعه و نظم طبیعی بود ولی هدف او در همین دنیا محدود می شد. غایت اندیشی و آخرت گرایی او کنار گذاشته و تکالیف از پیش تعیین شده برای او بی اعتبار شد. محرک های انسان، آخرت، سعادت و رضایت خداوند نبود بلکه خواست ها و امیال او بودند که به عنوان کمال مطلوب به جای اصول مذهبی و الهیات استوار شد.
پیش فرض های الهی این تعریف، خلاصه کردن زندگی انسان در دنیا، زمینی کردن دین و تحقق بهشت موعود در جهان کنونی بود. در لایه دوم انسان جدید، معنویات، ارزش ها و اعتقادات او شخصی، فردی و آزاد تلقی می شد که به طبع و سلیقه خودش بستگی داشت.
♦️در مسلک اومانیسم، انسان جای خداوند مینشیند. اومانیسم محور اصلی را بر ارزش های انسانی قرار می دهد و به بشری کردن امور سخت پایبند است و احکام انسانی را به جای احکام الهی قرار می دهد. و با نفی عبودیت و انکار غیب، به تشکیل اجتماعی می اندیشد که خدای آن انسان است.
روشنفکران بهتدریج در این راستا کوشیدند که انسان از حالت تبعیّت، فرمانبرداری، عبودیت و به طور کلّی از هرگونه حدّ و قیدی که از بیرون به او تحمیل میشود، درآمده، موجودی مستقل، آزاد و محور همه حقوقها و برنامهها فرض شود. اینک انسان، این قربانی معبدها و دربارها، با یک انقلاب بهدست روشن اندیشان، بر تخت اصالت نشسته، کعبه آمال و اندیشهها میگردد.
🔸انسان عصر جدید، یک انسان تجربی و مادّی بود با نیازهای محسوس و عینی و مشکلات گوناگون زندگی.
بر این اساس، هدفِ قانون و حاکمیت هم چیزی جز تأمین منافع و رفع نیازها و حلّ مشکلات زندگی دنیوی او نیست. بهشت انسان این عصر هم در دنیای دیگر و آسمانها نبوده؛ بلکه در همین دنیا در دسترس زندگی دنیوی اوست. دانش، اخلاق، قانون و دولت، متعهّد و مسئولند که در تدارک همین بهشت نقد بکوشند و بس.
اومانیسم، همان تفرعن و فرعونیت نفس است. آنگونه که حتی فرعون نیز از آن پرهیز داشت؛ زیرا فرعون آنگاه که از حاکمیت نفس خود بر قوم خویش سخن میگفت، آن را در نقاب ربوبیت و الوهیت که از صفات آسمانی و الهی است، مخفی و مستور میداشت، درحالیکه انسان غربی پس از گمان بر مرگِ خدایان که نیچه به صراحت از آن خبر میداد، نفسانیت خود را بیپرده ستایش میکند.
🔹اومانیسم با گریز ازدیانت، به دنیایی روی آورد که به همه ی اصول و باورهای پیشین شک کرد و پس از آن با قرار دادن عقل به منزله ی «مبانی هستی» و اعلام اینکه حقیقت انسان خود اوست، آغازگر عصر روشنفکری شد. در اومانیسم انسان تعیین کننده ی ارزش ها، خوب ها، بدها، بایدها و نبایدهاست. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت چهاردهم
🔰سازمانهای وابسته به فراماسونری
♦️کلوپ روتاری:
نخستین باشگاه روتاری در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط یک حقوق دان به نام پل هریس در شیکاگو به وجود آمد. پل هریس به همراه سه تن از بازرگانان شیکاگو به نام های سیلوسترایل، پیرام شوری و گوستاو لوپر، اولین جلسه رسمی روتاری را در روز ۲۳ فوریه سال ۱۹۰۵ میلادی تشکیل دادند و موجودیت تشکیلاتی به نام «کلوپ روتاری» را اعلام داشتند.
🔸روتاری بنا به تعریف موسسان آن به مفهوم چرخ های دوار یک کارخانه به هم پیوسته است که با چزخش هر دنده چرخ دنده دیگر نیز به حرکت در می آید و در نتیجه کل سیستم متحرک می شود. با این تعبیر کلوپ روتاری بین المللی به دنبال ایجاد یک نظام به هم پیوسته و متشکل جهانی است که با اراده و حرکت دندانه های کلوپ مادر تمام این سیستم جهانی در جهت منافع غرب به حرکت درآید.
اعضای کلوپ روتاری در هر جامعه، از فعالان و نیروهای موثر و کیفی آن جامعه انتخاب می شوند و ماموریت اصلی آنها ایجاد حلقه ی اتصال با قدرت های غربی از طریق نظام بین المللی با کمک رجال سیاسی و کلان سرمایه داران می باشد.
🔹شرایط عضویت در کلوپ روتاری
جان مینو یکی از استادان برجسته علوم سیاسی در کتاب خود در مورد تعداد اعضای روتاری متذکر می شود:
«ما نباید سازمان های روتاری را که در سال ۱۹۰۵ تشکیل شده اند و در پی تاسیس یک حکومت جهانی هستند، فراموش کنیم. تعداد اعضای این گروه بیش از ۴۵۰ هزار نفر است که در متجاوز از صد کشور پراکنده هستند.»
چگونگی عضویت و ورود به باشگاه های روتاری مانند عضویت در لژهای فراماسونری، مستلزم انتخاب فرد از سوی تشکیلات می باشد و برای هیچکس مقدور نیست که به میل و رغبت خود به عضویت این تشکیلات درآید و یا برای عضو شدن در کلوپ های روتاری تقاضانامه ارسال دارد. بر اساس اساسنامه «روتاری بین الملل» تمام کلوپ ها موظفند اعضای خود را از میان ثروتمندان، افسران عالی رتبه، مقامات دانشگاهی و مقامات اداری انتخاب کنند، بنابراین کارمندان ساده ی دولت و کارگران از عضویت در کلوپ و حتی در جلسات سخنرانی آن محرومند. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت سی و هفتم
🔰 ادامه بحث...
اومانیسم یک نظام فکری منسجم است که دعاوی وجودشناختی، معرفت شناختی، تربیتی، زیبایی شناختی، اخلاقی و سیاسی خاصِ خود را مطرح میکند.
متفکران و نویسندگان بعدی رنسانس نیز واژه "humanista" را به کار برده و از آن معنایی موسعتر را اراده می کردند.
به تدریج، متفکران شاخص این دوران به کمک ذهن برای کشف و دریافت حقایق، ارج بسیاری نهادند؛ میکلآنژ، اِراسموس، لئوناردو، میکل سروانتس و بسیاری دیگر طالب جست و جو از «حقیقت نامقیّد» بودند و بر توان فردی انسانها برای دریافت حقایق تأکید فراوان داشتند.
♦️متفکران و روشنفکرانِ عصر روشنگری (قرنهای ۱۷ و ۱۸) تفکّر اومانیستی را ادامه و گسترش دادند. اومانیسم که تا این زمان جنبه ای ادبی داشت، به تدریج در این عصر معنایی به خود گرفت که با معنای امروزین آن بسیار نزدیک است. اومانیسم در این زمان به اصحاب ادب، علم و فلسفه اشاره داشت که فکر می کردند دغدغه اصلی انسان نه کشف خواست خدا، بلکه شکل دادن به زندگی و جامعه براساسِ عقل است. مسیحیتْ دینی فشارآور و محدودیت زا بود،
پس آنان که در جستجوی بنیانی استوار بودند، مسیحیت را از میان حذف کرده به روم و یونان باستان علاقه ای مفرط نشان دادند.
🔸نهضت بازگشت به یونان و رم باستان جزو شاخصه های اومانیستها شد. آثار کلاسیک احیا شد و مورد مطالعه قرار گرفت، به ویژه برای سقراط که همّش مطالعه انسان بود، حرمتی فراوان قائل شدند. یونانیان و رومیانِ باستان مشرک بودند و طبیعت را میان خدایان تقسیم کردند، برای هریک حوزه ای درنظر می گرفتند.
از نظر اومانیستها این نوع معتقدات کهن جذابیتی نداشت، بلکه یونانیان و رومیان از آن رو برای اومانیستها جذاب بودند که «اجازه نمی دادند خدایان در عرصه فکر و اندیشه بشر دخالت کرده و مانع بالیدن یک سیستم اخلاقی شوند.» این دو عرصه را یونانیان برای خود محفوظ نگاه داشته بودند. این بود که تفکّر و اندیشه برای آنان حدّی نمی شناخت، از این رو، در حوزه های ریاضیات، فیزیک، معماری، سیاست و اخلاق دستآوردهای بزرگی داشتند. این بود که اومانیسم بر آزادی اندیشه و فکر، تأکید می کرد، تا جایی که برخی اومانیسم را معادل پژوهش آزاد می دانند.
🔹در قرن نوزدهم مطالعه آثار یونان و لاتین سکولاریزه شد. ماتیو آرنولد (۱۸۲۲ـ۱۸۸۸) ارزشهای اومانیستیِ حاصل از ادبیات کهن را به جای مسیحیت نشاند؛ لودویک فویرباخ (۱۷۰۴ـ۱۷۸۲) نیز واژه اومانیسم را برای سکولاریزه کردن مسیحیت به کار بست و به دنبال انتقادات وی کارل مارکس (۱۸۱۸ـ۱۸۸۳) آنچه را او اومانیسم مسیحی خوانده می شد، از ریشه درآورد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi