📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و سوم
🔰 تاسیس انجمنهای فراماسونری در ایران
این انجمن ها از لحاظ میزان و چگونگی فعالیت شان، سه دوره مشخص را پشت سر گذاشتند:
♦️دوره اول: از آغاز نفوذ فراماسونری بین نخبگان سیاسی-علمی ایران در دوره قاجار تا روی کار آمدن رضاشاه.
اینگونه معروف است که فعالیت رسمی فراماسونری در ایران با نظامی منسجم، از زمان تشکیل «لژ بیداری ایرانیان» در سال ۱۹۰۷ میلادی با اجازه رسمی لژ بزرگ شرق و شورای عالی فراماسونری فرانسه و با اجازه رسمی محمدعلی شاه قاجار، در تهران آغاز شد.
رئیس این لژ دکتر مرل فرانسوی بود که به اتفاق ویزیور از نخستین اساتید این لژ به شمار می آمدند. نخستین ایرانی که به عضویت آن درآمد، ادیب الممالک فراهانی بود که شعری در زمینه ی «آئین فراماسون و فراموش خانه» مرکب از ۵۹۳ بیت سرود که بیانگر اصل های عمده ی فراماسونری است و اندیشه های آن را در چارچوب ایرانی-اسلامی عرضه می دارد. وی در این ابیات، خدا و پیامبران را فراماسون و کعبه را لژ و اهل بیت پیامبر را اهل لژ خوانده است!
🔹ورود فراماسونری در ایران، ارمغانی چون تساهل در امرمذهب را به همراه داشت و این امر باعث عکس العمل عالمان بزرگ و روحانیان شد و با آن مقابله کردند. میرزا محمدخان در این باره می گوید: «علمای عظام تهران متفقا به مقام منع و تکفیر برآمدند و با هیات اجتماع مدرسه، فراموش خانه را خراب کرده و آتش زده و با خاک یکسان نمودند و اساس آن را برچیدند. همه ی شاگردان هم فرار کرده و خود ملکم نیز فرار نموده و به شاهزاده عبدالعظیم رفته و متحصن گردید.» البته این ماجرا که در فراموش خانه ی ملکم بود؛ اتفاق افتاد.
🔸این پایان کار نبود، بلکه پیشرفت های محیر العقول غربی ها، از دید تحصیل کردگان ایران(البته غربزده هایشان) پوشیده نماند. از این رو آرمان تجدد خواهی و پیشرفت، آن ها را به مرحله شیفتگی و گاه سرسپردگی به تمدن و هر آنچه غربی است، کشانید و سرانجام موفق شدند مجوز رسمی فراموش خانه را از محمدعلی شاه دریافت کنند و به طور رسمی به فعالیت های فراماسونی مشغول شوند و این آغاز دوره ی اول به صورت آشکار و رسمی بوده است.
مداخلات این لژ در امور مربوط به نهضت مشروطه به اوج خود رسید. به طوری که یکی از اعضای آن به نام شیخ ابراهیم زنجانی رئیس دادگاه فاتحان تهران گردید. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
🔴 تفرقه با پولهای انگلیسی
🔹شیعهی لندن نشین دوباره با پولهای انگلیسی دست به دامنِ تفرقه شده و فیلم سینمایی هالیوودی صهیونیستی «بانوی بهشت» را ساخته است.
🔸چند روزی بیش از پخش تیزر فیلم _the lady of heaven_ (بانوی بهشت) در یوتیوب نمیگذرد که بازدید آن تا به این لحظه به یکمیلیون سیصد هزار نفر رسیده است.
🔹فیلمی که نویسندهاش یاسر الحبیبی است که ملکهی انگلیس را جزو سادات میداند و میگوید نسب ملکه انگلیس به حضرت زهرا (س) برمیگردد.این فیلم با بودجهای قریب به 15 میلیون دلار (معادل 375 میلیارد تومان) بهوسیله یک تیم هالیوودی ساخته شده است.
🔸با توجه به سابقه یاسر الحبیب در تفرقه افکنی بین شیعه و سنی و برگزاری مراسمهای خاص وحدت شکن در لندن، به راحتی میتوان حدس زد این انسان خبیث دوباره چه آشی برای تفرقه افکنی بین مسلمانان پخته است. مقابله با این توطئهی تشیع لندنی، هوشیاری مراجع شیعه و اقدام هماهنگ برای تحریم فیلم را میطلبد.
♦️اما نکته مهم این است که وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بعد از 40 سال حتی یک اثر سینمایی دربارهی حضرت زهرا سلام الله علیها نمیسازد، طبیعی است که دشمن این کاستی و خلاء را شناخته و با سیاستِ خودش آن را پر میکند؛ این جاست که دیگر، او روایتگر است. او زمین بازی را تعیین میکند. این جاست که یاسر الحبیب لندن نشین و هالیوودیها هستند که روایتگر فاطمیه میشوند.
#بانوی_بهشت
#یاسر_الحبیب
#تشیع_لندنی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت چهل و ششم
🔰 ادامه بحث لیبرالیسم...
پیروزی لیبرالیسم بر اقتدار کلیسا وام دار سده هجدهم است. لیبرالیسم در این قرن با کمک خودباوری از قیمومیت تحمیلی باورهای دینی آزاد شده بود و بر این اندیشه پای می فشرد که دین، امری خصوصی میان فرد، خداوندگار و کلیساست و انسان می تواند رفتار اجتماعی خود را تابع اعتقاد دینی اش سازد؛ اما این رویکرد تنها به خود او مربوط می شود. پیامد این تفکر، خلع ید کلیسا از دخالت در سازماندهی روابط اجتماعی در زندگی این جهانی و ساختن و اصلاح جامعه و پرداختن به کار تبلیغی خود است که همان( رستگاری فردی) می باشد.
♦️لیبرالیسم به عنوان یک فلسفه سیاسی با تکیه بر آزادیهای فردی، از قدرت استبداد کاسته و به عنوان یک مکتب فکری از آزادی اندیشه و مذهب حمایت کرده و به عنوان یک دیدگاه اقتصادی، مالکیت را محترم شمرده، حقّ تصرّف هر کسی را در دارایی خود به رسمیت شناخته، با دخالت دولت در صنعت، بازرگانی و روابط اقتصادی مخالفت میورزد و از آنجایی که این مکتب، تسامح و پلورالیسم را هم به عنوان عناصر تقویت کننده خود به همراه داشت، در مذاق آسیب دیدگان از خشونتهای مذهبی، طبقه رو به رشد بازرگانان و سرمایهداران هم بس شیرین افتاده بود و روزبهروز بر استحکام پایههایش میافزود.
با این دستمایههای ارجمند بود که روشنفکران، زمینه و شرایط لازم را برای دگرگونی ماهوی و نهادی حاکمیت فراهم آوردند.
🔹در ایدئولوژی لیبرالیسم، آدمیان بهصورت اتمهایی مستقل و منزوی و جدا از هم تصوّر میشوند که صرفاً نوعی روابط کالایی (بده و بستان مبتنی بر سود و زیان) بین آنها حاکم است.
شاید لیبرالیسم، اصلیترین صورت ایدئولوژیک اعراض بشر از دین بوده است.
ماکیاولی، یکی از نخستین تئوریسینهای لیبرالیسم، آزادی را در نسبت با قدرتطلبی معنا میکرد.وی در کتاب گفتارها مینویسد:
«فهم این نکته مشکل نیست که عشق و علاقهای که مردم در آغاز نسبت به آزادی پیدا کردند چگونه و از کجا پیدا شد. آنان به چشم خود دیدند تا موقعی که از آزادی بهرهمند نیستند، چیزی بر وسعت شهرها و یا میزان ثروتشان افزوده نمیشود ... از اینرو میل به امپریالیسم و ایجاد امپراتوری از نتایج طبیعی وجود فضیلت در یک قوم و جزو ثمرات عادی آزادی است...».
🔸لیبرالیسم به دلیل تأکیدی که بر آزادی نفس امّاره و اباحیت و ترویج روحیه سوداگری دارد، طبعاً در پیوندی تنگاتنگ با سرمایهداری و سودجویی و سرمایه سالاری قرار میگیرد.
«بدین ترتیب، در طول سه قرن از رنسانس تا انقلاب فرانسه، با کلیسا زدایی (دینزدایی) و این جهانیکردن امور و نظریههای فردگرایی و لیبرالیسم، زمینههای اقتصاد تجاری سرمایهداری فراهم میآید». ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
20.mp3
7.37M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت بیستم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و چهارم
🔰 ادامه بحث...
محمود عرفان از اعضای لژ مهر مهر در مجله یغما با افتخار از نقش فعال فراماسونرها در انقلاب مشروطیت چنین یاد می کند: «تاریخ فراماسونرها در ایران با تاریخ مشروطیت بی ارتباط نیست و مشروطیت ایران یکی از وقایع بزرگ تاریخ ماست، نه تنها فراماسونرها در مشروطیت دخالت داشتند، بلکه انجمن های فرعی و وابسته آنها که ظاهرشان شباهتی با سازمانهای ماسونی نداشت نیز علنا در مشروطیت دخالت داشتند که از همه مهم تر انجمن اخوت را می توان نام برد».
♦️پس از پیروزی مشروطه خواهان بر محمد علی شاه قاجار، اداره امور کشور به دست کسانی افتاد که اکثرا از اعضای لژ بیداری بودند و در واقع تصمیم گیری درباره امور کشور در لژ بیداری صورت می گرفت.
ظل السلطان حاکم جبار اصفهان پس از پیروزی مشروطه خواهان موقعیت خود را از دست داده بود. می دانست که مرکز تصمیم گیری کشور جایی جز لژ بیداری نیست بنابراین از آن لژ تقاضا کرد که وی را در حکومت اصفهان ابقا نماید.
🔹لژ بیداری ایرانیان با کمک اردشیر جی، احمد شاه را از کار برکنار و زمینه را برای روی کار آمدن پهلوی آماده کرد. اردشیر جی مشاور مخصوص سفارت انگلیس در تهران بود. از اعضای مهم این لژ می توان از محمد علی فروغی ذکاء الملک و سید حسن تقی زاده نام برد. گرچه رضاشاه به فروغی لقب «خرس جهود» داده بود، ولی او درباره تاجگذاری رضا شاه گفته بود: «وقتی که اعلیحضرت تاج را به سر گذاردند من دیدم نوری از جمال مبارک تلألو کرد».
🔸دوره دوم: از شروع سلطنت رضاشاه تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
لژ بیداری در دوره رضا شاه به فعالیت خود ادامه داد و اعضای آن در تحکیم مبانی ضد دینی حکومت پهلوی و مسلک میهن پرستی افراطی آن، نقش اساسی بازی کردند.
اما در سال ۱۳۱۹ و در پی کشته شدن «ارباب کیخسر و شاهرخ» دبیر لژ، این لژ به فعالیت رسمی خود خاتمه داد.
♦️ویژگی اصلی این دوره، عدم مرکزیت و فقدان کانون اصلی ماسونی برای تنظیم و ترتیب امور و جهت دهی فعالیت ها بوده است. با پیروزی نهضت مشروطه و گشایش مجلس، فراماسون های ایرانی در صحنه های گوناگون حکومتی حضور فعال یافتند و با کنار رفتن روحانیان از صحنه سیاسی و حکومتی، پای روشنفکران ماسونی هرچه بیشتر باز شد. با روی کار آمدن رضاشاه و روحیه استبدادی وی، فعالیت های لژها از رونق افتاد و ایرانیان حق عضویت در لژها را نیافتند. طبق اسناد سازمان جهانی، فراماسونی به انگلستان مستند است؛ از طرفی هم تردیدی در وابستگی رضاشاه به انگلیس نیست.
🔹اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا رضاشاه برای تاسیس لژ یا ادامه ی کار به ایرانیان اجازه نمی داد؟ جواب قاطعی که اسناد بر آن گواهی دهند، وجود ندارد؛ اما شاید بتوان گفت: از آن جا که اقدامات تجدد مآبانه ی رضاشاه در راه ترویج فرهنگ غرب و مدرنیزه کردن ایران در جهت عملکرد سازمان فراماسونری بوده است، انگلستان چندان نیازی به راه انداختن این سازمان احساس نمی کرد.
ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت چهل و هفتم
🔰 مبانی فلسفی لیبرالیسم
لیبرالیسم به لحاظ فلسفی، محصول آرای ماکیاولی، تامس هابز، جان لاک، منتسکیو و ولتر است و به لحاظ فلسفی و معرفتشناختی، میتوان عناصر زیر را ارکان ایدئولوژی لیبرالیستی دانست:
۱) اعتقاد به فردگرایی هستیشناختی و اخلاقی؛
۲) اعتقاد به تجربهگرایی روششناختی؛
۳) اعتقاد به جدایی بایدها از هستها؛
۴) اعتقاد به منفعتگرایی اخلاقی؛
۵) اعتقاد به نسبیتانگاری اخلاقی، ارزشی و معرفتشناختی.
از منظر این ایدئولوژی، انسانها به صورت اتمهایی مستقل و خودبنیاد که از خدا، آسمان و از دیگر مردمان، مستقل و بینیازند، فرض میگردند و روابط آدمیان با یکدیگر، نوعی روابط کالایی و شیئی است که این فردگرایی هستی شناختی، مبانی فلسفی لازم برای فردگرایی اخلاقی و سیاسی را بهوجود میآورد.
این فردگرایی فلسفی، دقیقاً ملازم با روششناسی آمپریستی (تجربی) است؛ زیرا در باور لیبرالها، «عقل تجربی» که محدود به حدود و ظرفیتهای متدلوژی تجربی است، تنها منبع فهم و شناخت فرض میشود. از نتایج و لوازم فردگرایی فلسفی و متدلوژیک، نسبی انگاری ارزشی اخلاقی است.
♦️در طیّ تاریخ فلسفه جدید غرب نیز شاهد هستیم که پوزیتویسم همیشه با لیبرالیسم سیاسی تلازم و همراهی داشته است و همین فردگرایی اتمیستی جوهر نظریه (حقوق طبیعی)، (قرارداد اجتماعی) و (اعلامیه حقوق بشر) غربی را تشکیل میدهد و بهخوبی در مدل «انسان اقتصادی» و منطبق بر درک سوداگرانه و کالایی نظام سرمایهداری از حیات اجتماعی انسانهاست. مفهوم انسان اقتصادی و رقابت آزاد ... بهویژه با ماهیت سرمایهداری قرون ۱۸ و ۱۹ مطابقت داشت و معرّف انسان واقعی جامعه بورژوایی بود.
🔹لیبرالها مفهوم عقل بشری را نه در طول وحی آسمانی که در مقابل آن قرار داده و به اصالت اوّلی نسبت به دومی معتقد هستند و میگویند که «پارلمان» محل جلوهگری «عقل بشری» و «نهاد قانونگذاری بشری و نفی قانون الهی» است. از این رو شدیداً بر وجود پارلمان بهعنوان «نهاد وضع قانون توسط بشر» و «سازمان مرکزی دولت لیبرال» تأکید میکردند و این همان چیزی است که داعیهداران وطنی لیبرالیسم در کشور ما تحت عنوان «اصالت جمهوریت» در برابر «اسلامیت» مطرح کرده بودند. در این نظریه لیبرالی، حق، حقیقت و فرامین الهی مورد بیاعتنایی و انکار واقع شده و اراده نفسانی جمعی بشر، مبنا، اصل و تعیینکننده مشروعیت حکومت و امور دیگر محسوب میگردد. لیبرالیسم در حوزه تفکّر سیاسی به اندیشه جدایی دین از سیاست بهعنوان یک رکن ثابت و بنیادین معتقد است. اساساً سیاست و اداره زندگی اجتماعی در قلمرو تفکّر لیبرالی، جوهری سکولاریستی دارد.
🔸لیبرالیسم، خود یک برنامه لائیک، سرمایه سالارانه و اومانیستی برای تحقّق نظام سیاسی، اجتماعی و اداره زندگی دنیوی دارد؛ برنامهای که به لحاظ محتوا و مبادی و غایت در نقطه مقابل تفکّر سیاسی، اجتماعی، مذهبی است. از اینرو مخالفت لیبرالیسم با هر نوع تئوری و حکومت دینی و تلاش آن در جهت اثبات و تحقّق سکولاریسم و مسخ و تنزل اندیشه دینی به سطح مجموعهای از تعالیم اخلاقی که صرفاً شأن شخصی و فردی داشته باشد، کاملاً روشن است.ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
21.mp3
7.33M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت بیست و یکم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و پنجم
🔰دوره سوم: از دوره پهلوی دوم تا پیروزی انقلاب اسلامی
براساس تصمیم گیری انگلیس و با ورود متفقین به ایران در شهریور ۱۳۲۰ ، رضاشاه برکنار شد و پهلوی دوم به سلطنت رسید و این بار هم فروغی در تحکیم دوباره رژیم پهلوی نقش خود را ایفا کرد. قابل ذکر است که لژ روشنایی که اعضای آن در کادر های سیاسی و جاسوسی انگلیس و تعدادی ایرانی بودند، در جریان هجوم متفقین به ایران به نحوی هماهنگ با آنها در جنوب کشور همکاری می کردند. این لژ در شب حمله به ایران ضیافتی ترتیب داد و افسران ایرانی را به شام دعوت کرد. لژ دیگری به نام پیشاهنگ آبادان نیز ماموریت یافت که افسران ایرانی را در مهمانی سرگرم کند.
♦️پس از سقوط رضاخان ، لژ بیداری فعالیت خود را مجددا از سرگرفت؛ اما بعد از مدتی سازمان های ماسونی، فعالیت خود را در این دوره به جای لژ بیداری با تشکیل لژ پهلوی (لژ همایون) که وابسته به لژ بزرگ شرق فرانسه بود، از سرگرفتند.
موسس این لژ محمد خلیل جواهری بود که در بیروت به عضویت سازمان فراماسونری در آمده بود. او می گوید: در تمام مدت پنج سال فعالیت لژ، دکتر هومن (استاد فلسفه دانشگاه تهران) دست راست و سید محمدعلی امام شوشتری دست چپ من می نشستند و مهندس اصغر مافی دبیر لژ بود.
🔹به دنبال قدرتمند شدن گرایش های ملی گرایی و نهضت ملی شدن صنعت نفت و به خطر افتادن منافع نظام سرمایه داری غرب (به ویژه انگلستان و آمریکا) تکاپوهای فراماسونری در ایران بیشتر شد. این فعالیتها، با موافقت سلطنت محمدرضا شاهی همراه بود؛ زیرا وی خود، به رواج و تبلیغ فرهنگ غربی تمایل و دیدگاهی غرب باور داشت. او بر اخذ الگوی غربی تاکید می کرد و از این جهت در مقایسه با رضاشاه، غربگرا تر بود؛
به همین جهت، فعالیت دوره سوم با اجازه ی شخص محمدرضا شدت یافت.
🔸فعالیت انجمن های ماسونی در دهه ی سی و چهل شمسی را می توان دوران اوج تکاپوی آنها دانست. در کتاب فراماسون آمده است:
انجمن ها و محافل ماسونی فعال در عهد پهلوی دوم که خلف ماسون های تجدد خواه و اصلاح طلب عصر مشروطیت بودند، از همان شاخصه اصلی، یعنی نظام سرمایه داری غرب پیروی می کردند.
در این دوره لژهایی دیگر مانند: لژ مولوی، لژ تهران، لژ کوروش، لژ مهر، لژ ستاره سحر، باشگاه حافظ، انجمن طرفداران زکریای رازی، انجمن طرفداران خواجه نصیرطوسی وغیره مشغول فعالیت بودند. به طور کلی اعضای این لژها همگی از مقامات کشوری و لشگری و دانشگاهی بودند و سرنوشت کشور را در دست داشتند.
♦️شوربختانه باید گفت که تمام صدر اعظم های زمان قاجار به غیر از امیرکبیر و قائم مقام فراهانی و همچنین اکثر نخست وزیران دوران پهلوی اول و پهلوی دوم از سیدضیاء طباطبایی تا بختیار عضو سازمان فراماسونری بودند.
انجمن های ماسونی در سال های پایانی عمر رژیم پهلوی، بیش از هفتاد لژ با حدود چهار هزار عضو در ایران داشتند و در مقام یکی از عوامل اجتماعی، در پی ترویج جدایی دین از سیاست(یکی از آموزه ای فراماسونری) بودند.ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت چهل و هشتم
🔰شاخصهای اخلاقی لیبرالیسم
لیبرالیسم به نسبیّت ارزشهای اخلاقی معتقد است؛ زیرا منشأ و منبع صدور تعالیم اخلاقی را نه منبع قادر مطلق غیبی؛ بلکه وجود متغیّر و جزئی انسانی میداند. در باور لیبرالی ارزش به نوعی به اراده انسان متّصل است. تصور از «خوب» غیر قابل تعریف و تهی است و انتخاب انسان میتواند آن را پر کند. در نظر این ایدئولوژی، هیچ قانون کلّی اخلاقیای وجود ندارد که بتواند به شما نشان دهد که چه باید بکنید.
♦️لیبرالیسم، علایق و انگیزههای سودجویانه آدمی را بهعنوان معیار تشخیص (خوب از بد) مطرح میکند. از این روست که نظام اخلاقی لیبرالی را یوتیلیتاریانیستی (پیروی از اصالت منفعت) نامیدهاند. در این ایدئولوژی، منشأ تکلیف اخلاقی در نفع شخصی خلاصه میگردد.
درجامعه لیبرالی هر کس جز به خود نمیاندیشد و خود را بهعنوان شخصیت به اثبات میرساند.
فلاسفه لیبرال قرون هجده و نوزده، آرای اخلاقی این ایدئولوژی را در قالب مکتب اخلاقی (نفعگرایی) تدوین و تئوریزه کردند.
از فلاسفه معروف منفعتگرا میتوان از:
«فرانسوا ماری ولتر»، «جرمی بنتام»،
«جیمز میل» و «جان استوارت میل» نام برد.
مبادی اخلاقی لیبرالیسم را میتوان در آرای «رنه دکارت» (۱۶۵۰ م) و به ویژه «باروخ اسپینوزا» (۱۶۸۸ م) نیز بهخوبی مشاهده کرد.
به نظر اسپینوزا، نیک همان چیزی است که متضمّن نفع ما است.
🔹این تئوریسینها معتقدند که هدف اصلی اخلاق، تأمین منفعت مادی و ارضای علایق جسمی و نفسانی به هر قیمتی و تحت هر شرایطی است.
از نظر آنها قوانین اخلاقی باید خود را با امیال و خواستهای نفسانی بشر تطبیق دهند و از آنجایی که این امیال و خواستهها در افراد و اشخاص، متفاوت و متغیّر است، از این رو نتیجهای جز نسبیتانگاری و شخصی و اعتباری فرضکردن قاعدههای اخلاقی وجود ندارد.
در چارچوب اندیشه لیبرالی عمل و رفتار فرد بهطور طبیعی ملهم از احساسات، امیال و تمنّیاتی است که در بنیاد خودخواهانهاند.
🔸در صدر رنسانس، ماکیاولی هسته اصلی آرای اخلاقی لیبرالی را در قالب نفی وجود معیار و میزان اخلاقی ثابت و تبدیل مسائل اخلاقی به اختلاف سلیقهها نمود. پس از وی این باور بهصورت تفصیلی و مبسوط در فاصله قرون هفدهم تا نوزدهم مطرح گردید.
یکی از محملهای تئوریک حرمتشکنیهای لیبرالی در حوزه اخلاقیات، همین دعوت نسبیتانگاری است.
از لوازم نظریه اخلاقی لیبرالی، بیهدف و بیمعنابودن عالم و تهیبودن آن از نظر غایت است. از همین روست که لیبرالها معتقدند که هدف و معنای زندگی مثل هر معیار ارزشی دیگر، امری است که آدمی بهگونهای خودبنیادانه به زندگی خویش میبخشد و هیچ نسبتی با عالم و جهتگیریهای کلّی آن ندارد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
22.mp3
7.37M
🔰#کتاب_صوتی🔰
🎙عنوان : اندلس یا تاریخ حکومت مسلمین در اروپا
✍اثر : مرحوم محمد آیتی
📼 قسمت بیست و دوم
#کتاب_صوتی
#اندلس_یا_تاریخ_حکومت_مسلمین_در_اروپا
🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
📚 فراماسونری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت بیست و ششم
🔰باشگاه های روتاری در ایران
در اواخر سال ۱۳۳۲ شمسی یکی از روتارین های آمریکایی به نام دکتر کراتس به ایران آمد تا برای تشکیل کلوپ های روتاری در ایران وارد عمل شود. او سرانجام توانست به واسطه هادی امیرابراهیمی که یکی از سرمایه داران بود، با دکتر جهانشاه صالح استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و وزیر بهداری و سناتور مصطفی تجدد مالک و مدیر عامل بانک بازرگانی ایران و سناتور عباس مسعودی مالک و مدیر موسسه اطلاعات تماس حاصل کرده و نخستین کلوپ روتاری را در ایران تشکیل دهد. بعد از دکتر کراتس یکی از اعضای «انجمن دوستداران آمریکایی خاورمیانه» به نام چارلز کولاک از بیروت وارد تهران شد و با دعوت از بعضی از سرمایه داران مانند ثابت پاسال، لطف الله حی، قاسم لاجوردی و استادان دانشگاه مانند جهانشاه صالح و دکتر نجم آبادی استاد دیگر دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و دیگران کلوپ روتاری تهران را در سال ۱۳۳۵ افتتاح کرد.
♦️این کلوپ کار خود را در پارک هتل تهران آغاز کرد. اولین رئیس این کلوپ دکتر جهانشاه صالح بود. با پایان گرفتن انتخابات نخستین هیات مدیره ی کلوپ روتاری تهران، رضا رزم آرا دبیر کلوپ روتاری تهران، اساسنامه ی روتاری بین المللی را به زبان فارسی ترجمه کرد.
چگونگی انتخاب مسئولین باشگاه های روتاری
انتخاب روسا و گردانندگان باشگاه به صورت رای گیری مستقیم ار اعضاء انجام گرفته و اعضای مسئول به مدت یک سال انتخاب می شدند.
شیوه انتخاب در عضوگیری (از هر شغل و صنف یک نفر) با دقت زیادی انجام می گرفت.
🔹در اساسنامه روتاری درباره شرایط لازم برای عضویت فعال در کلوپ روتاری آمده است:
«فرد باید بالغ، و به حسن اخلاق معروف و در حرفه و کار خود موفق و صاحب شهرت باشد.
او باید به عنوان صاحب، شریک، رئیس صنف یا مدیر یک واحد تجاری یا پیشه ای که شایسته و شناخته شده و یا به عنوان یکی از اعضای هیات عامل موسسه ای که شایسته و شناخته شده یا به عنوان نماینده محلی یا نمایندگی شعبه بازرگانی یا حرفه ای که شایسته و شناخته شده و یا دارای مقام مسئول در چنین نمایندگی هایی باشد.
در انتخاب روسا و هیات مدیره و دیگر گردانندگان روتاری که هر سال روتاری(سال روتاری از یازدهم تیرماه هرسال تا دهم تیرماه سال بعد می باشد) با عضوگیری مستقیم انجام می گیرد، اعضای موسس و شخصیت های با نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و سرمایه داران عمده، شانس موفقیت بیشتری به سایر رقبا دارند.
🔸تشکیلات باشگاه روتاری
چارچوب اصلی و استخوان بندی باشگاه های روتاری از چهار کمیته و چند کمیسیون، زیر نظر هریک از کمیته های چهارگانه تشکیل شده است. روسای کمیته ها توسط رئیس باشگاه و روسای کمیسیون ها توسط رئیس کمیته ها انتخاب می شوند. ادامه دارد...
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
🆔 @Jarianshenasi