eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
‌﷽؛ " عدّه‌اے خیال نکنند این است ، خون گریه کردن برای او کم است . منتها ما درک و فهم نداریم ".
h.abbas_01.mp3
2.62M
﷽؛ (علیه السلام) 🌧 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ 🌧 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
﷽؛ " حضرت رقیه با آن دستان کوچک سر را برداشت و بر سینه گرفت . مرتب می گفت : پدر ! چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرده است ؟ چه کسی رگ هایت را بریده است ؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد ؟ پدر ! چه کسی به فریاد یتیمان برسد ؟ چه کسی از این غصه دارها پرستاری کند ؟ از کتاب مروری بر مقتل سید الشهدا (ع) صفحه 118 استاد حسین انصاریان
﷽؛ ✅ طهارت و نجاست الکل 📝 سؤال : آیا هایی که در و برای یا مورد استفاده قرار می گیرند نجس هستند ؟ 📖 جواب : اگر الكل موجود در آن ، باشد كه در اصل مايع بوده است ، بنابر احتياط واجب است و نمى توان با بدن یا لباسى كه به آن آغشته شده است ، نماز خواند و در صورت شك محكوم به طهارت است . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
🥀شهادت جون در کربلا🥀 🌧 غلام سیاه ابوذر غفارى که در کربلا به شهادت رسید . جون بن حوى پس از شهادت مولایش ابوذر ، به مدینه برگشت و در خدمت اهل بیت درآمد . ابتدا خدمت امیر المومنین «علیه السلام » بود . سپس در خدمت امام حسن و امام حسین «علیهماالسلام » و بالاخره در خدمت امام سجاد «علیه السلام » بود . در سفر کربلا ، از مدینه همراه امام تا مکه و از آنجا به کربلا آمد . چون به اسلحه سازى و اسلحه شناسى آشنا بود ، به نقل ابن اثیر و طبرى ، شب عاشورا هم در کربلا به کار اصلاح سلاحها اشتغال داشت . با آنکه سن او زیاد بود ، ولى روز عاشورا از سید الشهدا «علیه السلام » اذن میدان طلبید . امام او را رخصت داد تا برود و آزادش کرد . ولى او با اصرار ، مى خواست در روزهاى شادى و غم و راحت و رنج ، از خاندان پیامبر جدا نشود .  به امام حسین «ع » عرض کرد : گر چه نسبم پست و بویم ناخوش و چهره ام سیاه است ، ولى مى خواهم به بهشت روم و شرافت یابم و روسفید شوم . از شما جدا نمى شوم تا خون سیاهم با خونهاى شما آمیخته شود . پس از نبرد ، وقتى بر زمین افتاد ، امام خود را به بالین او رساند و چنین دعا کرد : خدایا ! رویش را سفید و بویش را معطر کن و او را با نیکان محشور گردان . «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع الابرار و عرف بینه و بین محمدو آل محمد» به دعاى امام ، بویش معطر گشت . امام باقر «ع »از امام سجاد «ع »روایت مى کند که : پس از عاشورا که مردم براى دفن کشته ها به میدان مى آمدند (و بنى اسد براى دفن شهدا آمدند) ، پس از ده روز ، بدن جون را در حالى یافتند که بوى مشک از آن به مشام مى رسید . براے جون نقل شده است . ( کیف ترى الکفار ضرب الاسود بالسیف ضربا عن بنى محمد اذب عنهم باللسان و الید ارجو به الجنه یوم المورد که نشان دهنده عمق بینش او در شناخت ولاى آل البیت و جبهه کفر امویان و دفاع همه جانبه او از خاندان رسالت است ).
#حضرت_استاد_انصاریان " در کلام امام صادق (علیه السلام) ، قمربنی هاشم تمام عمرش را شانه‌ به‌ شانهٔ ابی‌عبدالله بود و روز عاشورا ، زیباترین دفاع را از اسلام و از امام زمانش کرد ".
﷽؛ " در امر به معروف و نهی از منکر سخن ما باید نرم و روی موج محبت قرار بگیرد ؛ اگر کسی به آن گوش دهد ثواب می‌برد و شما هم در ثواب آن شریک هستید ولی اگر کسی گوش نداد ، فقط شما ثواب می‌برید ".
⁉️ مدت بیماری امام سجاد(ع) در واقعه عاشورا چقدر طول کشید؟ 🔸بیشتر روایات و نقل های معتبر، بیماری حضرت زین العابدین(ع) را تنها در همان شب و روز عاشورا عنوان می کنند که ممکن است اثر آن تا چند روز بعد از آن نیز باقی بود. 1⃣ امام سجاد(ع): «هنگامی که پدرم نزدیک مغرب در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای این که آنها را مرخص کند. من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می گوید بشنوم و من در آن هنگام مریض بودم. 2⃣ امام سجاد(ع): «من در آن شبی که پدرم در صبحش به شهادت رسید نشسته بودم و عمه ام حضرت زینب(س) نزد من مشغول پرستاری من بود»، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جُوَین»(یا جون یا حویّ] غلام ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می کرد و پدرم اشعاری را می خواند. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آن که من آن را فهمیدم و آنچه را می خواست، دانستم. پس گریه راه گلویم را بند آورد. اشک هایم را پاک کردم و سکوت کردم. 3⃣ شیخ مفید(م 413ق): «حمید بن مسلم گوید: ... به على بن الحسین(ع) که دارای بیماری سختى بود و روى فرشى افتاده بود، رسیدیم، گروهى از پیادگان همراه شمر سر رسیدند پس به شمر گفتند: آیا این بیمار را نمی کشى؟ من گفتم: سبحان الله آیا افراد کم سن و سال را هم می کشند؟ او نوجوانی است که همین بیمارى او را بس است؟ پس پیوسته آن جا بودم تا آنان را از او دور کردم. 4⃣ محمد بن سعد(م 230ق) در «الطبقات الکبری»: «آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بی اساس است؛ ولی او آن روز بیمار بود و به همین جهت کشته نشد. 5⃣ در «بلاغات النساء» چنین آمده است: حِذام یا حُذَیم اسدى گفت: سال 61 [هجرى ]، سال شهادت حسین(ع)، به کوفه وارد شدم. زنان کوفه را در آن زمان دیدم که بر سر و صورت خود می زنند و گریبان می درند و دیدم که زین العابدین(ع) با صدایى آهسته و پیکرى نحیف از بیمارى می گوید: «اى کوفیان! شما بر ما می گِریید؟! پس چه کسى جز شما ما را کُشت؟ 6⃣ امام صادق(ع)، از پدرانش چنین گزارش فرمود: «هنگامى که زنان را از کربلا به کوفه وارد کردند، زین العابدین(ع) بدنش نحیف شده و از بیمارى، رنجور بود... آنچه ما درباره مدت بیماری امام سجاد(ع) در منابع روایی یافتیم، همان است که ذکر شد. ✍ پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد شیخ حسین انصاریان
⁉️ مگر نمی گویند بدن مبارک امام حسین (علیه السلام) بعد از شهادت قابل تشخیص نبود ، پس چگونه امام سجاد (علیه السلام) آن بدن مطهر را شناخت و دفن کرد ؟ 🔸تکه تکه شدن بدن امام حسین (علیه السلام) به معنای متلاشی شدن آن بدن بطوری که قابل شناسائی نباشد نبوده است مضافاً به اینکه بدن امام معصوم غیر از بدنهای عادی و معمولی است و نوری که از آن بدن ساطع است هر بیننده ای را به خودش آشنا می کند . 🔹علاوه بر همه اینها کسی که بدن حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) را دفن کرد خود امام سجاد (علیه السلام) بود که هم فرزند بزرگ امام حسین (علیه السلام) بود و هر فرزندی بدن پدرش را بهتر از هر کسی می شناسد و هم امام معصوم بود و به قدرت امامت و شناخت حقیقی اشیاء می تواند بدن امام دیگر را تشخیص دهد . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
﷽؛ « فَوَقَفَ يَسْتَرِيحُ سَاعَةً » ؛ در چنین هنگامه‌ای که از کنار بدن علیه‌السلام آمده ، از کنار نعش علیه‌السلام آمده ، خستگی قابل بیان نیست ، سنگ آمد به جبین خورد ، دامن پیراهن را بالا زد تا خون را پاک کند ، دیگر چه شد ؟ آن گفتنی نیست ... در این نکته دقت کنید : دست‌ها را زیر خون قلبش گرفت ، چرا گرفت ؟ وجه این دست گرفتن چه بود ؟ اگر این خون به زمین می‌ریخت ، نه زمینی می‌ماند و نه اهل زمینی ! این است معنای و » حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
🏴 هنگامى كه #علی_بن_حسين عليهماالسلام از دنيا رفت ، صد خانه از مدينه را يافتند كه شبها براى آنها احتياجاتشان را مى‌برده است .¹ ⚫️ خاصه و عامه روايت كرده‌اند كه بر پشت حضرت آثار سياهى بود ؛ به خاطر اينكه كيسه‌هاى آرد را شبانه بر پشت حمل مى‌نمود و پنهانى به فقرای مدينه مى‌رساند .² #پےنوشت ۱. ارشاد، ج۲، ص۱۴۹؛ كشف الغمه، ج۲، ص۷۷. ۲. مناقب آل ابى طالب، ج۴، ص۱۵۴؛ كشف الغمه، ج۲، ص۷۷؛ البدايه و النهايه، ج۹، ص۱۳۳.
📝 اسرای کربلا چه روزی از کربلا به سمت شام حرکت کردند ؟ 📖 طبق نقل کتابهای تاریخی و مقاتل ، کاروان اسراء کربلا در روز یازدهم محرم از کربلا حرکت کرده و در روز دوازدهم به کوفه وارد شدند و در روز نوزدهم محرم از کوفه به سوی شام حرکت کردند و در روز اول صفر به شام وارد شدند پایگاه عرفان
🌷 وقایع شام عاشورا و آتش زدن خیمه ها  📝 از جمله مصائب سختی که به اهل بیت : وارد شد ، آتش زدن خیمه ها به وسیله ی دشمن بود. این مصیبت سنگین را مقتل ابومخنف ، ارشاد مفید ، بحارالأنوار ، معالی السبطین ، مُثیر الأحزان ابن نُما و ناسخ التواریخ نقل کردند . [1] 📝 وقتی اهل بیت : با دیدن منظره ی اسب و یقین به شهادت امام علیه السلام  پیدا کردند صدا به گریه و ناله بلند کردند ، عمر سعد با عصبانیت فریاد زد : « وَیلَکُم أکُبّوا عَلَیهِم فی الخیام وَ ضرِّموها ناراً وَ أحرِقوها مَن فیها » وای بر شما ، خیمه ها را به سر این گریه کنندگان فرو بریزید ، آتش در آن ها بیندازید و آن ها را با هرکس در اوست بسوزانید . سپس شمر فرمان داد آن چه در خیمه هاست غارت کنید . از طرفی دشمن خیمه ها را  غارت کردند ، از طرف دیگر آتش به خیمه ها زدند . 📝 حمید بن مسلم میگوید : جمعیتی با شمر به خیمه ی حضرت سجاد  علیه السلام  در حالی که به شدت مریض بود و روی فرشی افتاده بود ، حمله کردند ، من دیدم فرش را از زیر پای حضرت زین العابدین علیه السلام کشیدند . به شمر گفتند این جوان مریض را نمی کشی ؟ من گفتم : شگفتا ، چه می کنید ؟ دست برداشتند، تا عمر سعد رسید ، فریاد زد : کاری به این جوان نداشته باشید . 📝 در هر صورت اهل بیت : از میان شعله ها فرار کردند و هر کدام به طرفی رفتند . ولی دشمن دنبال آنان می آمد و با تازیانه و گره نی به آن داغدیدگان حمله می کرد ، دستبند و گوشواره و خلخالشان را به غارت می برد ، و گوششان با کشیدن گوشواره پاره میشد . در چنین حال عجیبی ارشاد مفید صفحه ی صد و هشتاد ، می گوید : اهل بیت: که دیگر همه ی مصائب به آن ها هجوم آورده بود ، در حال فرار نزدیک کشته ها آمدند ، با دیدن آن بدن ها فریاد برداشتند ، لطمه به صورت زدند ، راوی می گوید : والله من زینب را فراموش نمی کنم که در آن حال برای ابی عبدالله علیه السلام  می گریست و با صدای جان سوز و قلبی سوزان می گفت : « وا مُحمداه ، صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماء هذا حُسینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماء مُقَطَّعُ الأعضاء وَ بَناتُک سبایا » ای حبیب خدا که فرشتگان آسمان بر تو درود می فرستند ، این حسین توست که در میان بیابان افتاده ، به خونش غلتیده، اعضایش قطعه قطعه شده ، دخترانت اسیر شدند ، نسلت را کشته اند ، باد بیابان بر آنان می وزد ، « بِأبی مَن أضحی عسکَرَهُ فی یَومِ الإثنَینِ نَهبا » پدر و مادرم فدای آن که یاران و سرا پرده ی جلالش را روز دوشنبه ، در ثقیفه به غارت بردند ، و خیمه هایش را واژگون کردند . پدر و مادرم فدای آن مسافر غریبی که امید بازگشت برای او نیست . پدر و مادرم فدای بدن چاک شده ای که جای درستی در بدن او وجود ندارد و برای معالجه و درمان کارش از کار گذشته است . 📝 پدر و مادرم فدای آن که جان من تنها، فدای او باد . پدر و مادرم فدای آن که غرق محنت بود تا جان سپرد. پدر و مادرم فدای آن که با لب تشنه شهید شد و محاسن شریفش به خون سرش رنگین شد و از محاسنش خون می چکید . پدر و مادرم فدای آن که جدّش پیامبر خداست . پدر و مادرم فدای آن که نوه ی رسول هدایت است . پدر و مادرم فدای محمد مصطفی و علی مرتضی علیه السلام  و خدیجه ی کبری سلام الله علیها  و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها  سیده ی نساء . 📝 راوی میگوید : والله قسم ، دوست و دشمن به این حال گریه کردند ، سپس سکینه آمد خودش را روی بدن پدر انداخت ، گلوی بریده را به آغوش گرفت و رها نمی کرد . امّا « فَجتَمَعَ عِدَّة مِنَ الأعراب حَتي جَرّوها عَنه » عده ای از این اعراب جمع شدند و او را به زور از بدن پدر بزرگوارش جدا کردند .   🍃 [1] - وقعة الطف، الإرشاد ، ج2 ، ص112 ؛ بحارالأنوار ، 45 ، ص58-60 ؛ معالی السبطین ، ج2 ، ص88 ؛ مثیر الأحزان ، ص77-78 ؛ ناسخ التواریخ  سيدالشهدا (علیه السلام) از مدينه تا مدينه حضرت استاد حسین انصاریان 
✅ تعزیه خوانی 📝 سؤال : در برخی مناطق ، به‌خصوص روستاها ، #مراسم_شبیه‌_خوانی برگزار می ‌شود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد ، برگزاری این مراسم چه حکمی دارد ؟ 📖 جواب : اگر مراسم #شبیه‌_خوانی مستلزم مفسده و مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشد و با توجه به مقتضیات زمان باعث #وهن_مذهب نباشد ، اشکال ندارد ، ولی در عین حال بهتر است ، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر #مصائب حسینی و #مرثیه‌خوانی برپا شود .
✅ مقدار مجاز خوردن تربت 📝 پرسش : آیا خوردن روزانه تربت به نیت شفا جایز است؟ مقدار آن چقدر باید باشد؟ 📖 پاسخ : جایز است به اندازه یک عدس از آن را در نصف استکان آب حل کنند و گاهی به قصد استشفاء از آن تناول کنند نه هر روز. https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
﷽؛ 🕌 راه دادن کودک به مسجد 📝 سؤال : آیا راه دادن بچه‌های کوچک به کراهت دارد ؟ 📖 جواب : به مسجد اگر به گونه ای باشد که موجب برای باشد یا احتمال دهند مسجد را نجس کند ، مکروه است ، در غیر این دو صورت اگر باعث علاقه مندی آنان به مسجد و نماز شود ، مستحسن و نیکو است .
✅ روضه شب دوازدهم محرم ؛ مصيبت امام زين العابدين (علیه السلام) 📝 « امام علي بن الحسين عليهما السلام» ـ ملقب به «سجاد»، «زين العابدين»، و «سيد الساجدين» ـ در کربلا حدود 22 سال سن داشت . 📝 فرداي روز عاشورا «عمر بن سعد» جنازه‌هاي لشکر خويش را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد ؛ و امام حسين (علیه السلام) و اصحاب او را همچنان در بيابان باقي گذاشت و فرمان حرکت به سوی کوفه را صادر کرد . هر يک از قبايل کوفه و عرب ، براي آنکه خود را نزد «ابن زياد» عزيز کنند ، سرهاي مطهر شهداء را بين خود تقسيم کردند و آنها را بر نيزه زدند و آماده حرکت شدند . 📝 آنگاه زنان و کودکان اهل بيت (ع) را بدون حجاب مناسب بر شتران و چارپايان بدون زين نشاندند و همچون اسراي کفار به سوي کوفه بردند .  📝 چون ابن سعد با اسيران نزديک کوفه رسيد مردم شهر براي تماشا جمع شده بودند . زني از اهل کوفه که از بلندي بر اسيران مشرف بود پرسيد : «شما اسيران کدام طايفه‌ايد» گفتند : «اسيران آل محمد»! آن زن فرود آمد ؛ چادر و مقنعه و جامه‌هايي آورد تا خود را بپوشانند .  📝 اينک ، حال امام سجاد (ع) را تصور کنيد ؛ از يک سو بيماري بر آن حضرت مستولي است ، تب و ضعف بر آن حضرت فشار مي‌آورد؛ از سوي ديگر غم از دست دادن پدر و برادران و عموها و عموزادگان قلبش را مي‌فشارد؛ از طرف ديگر سر بريده شهداء را در جلوي چشمانش دارد ؛ و از همه سخت‌تر و دردناک‌تر اينکه ـ اين مظهر غيرت الهي ـ عمه‌ها و خواهران خود را مي‌بيند که با آن وضع در معرض ديد خائنان و دشمنان هستند …  📝 پيش از ورود اسرا به دارالحکومه ، رأس مطهر امام حسين (ع) را در مقابل ابن زياد گذاشتند . وي عصايي از چون خيزران به دست گرفته بود و با آن بر لب و دندان امام مي‌زد . 📝 اين جسارت وي ، اعتراض بسياري از حاضران را برانگيخت. «زيد بن ارقم» صحابي پيامبر (ص) و از ياران اميرالمؤمنين (ع) در جنگ صفين بود و در آن هنگام پيرمرد شده بود به عبيدالله نهيب زد : «چوب خود را بردار ! به خدا سوگند پيغمبر را ديدم که همين جاي چوب تو را مي‌بوسيد» و سپس شروع به گريستن کرد .  📝 ابن زياد گفت : «اگر نه اين بود که پيرمردي خرف و ديوانه شده‌اي گردن تو را مي‌زدم» . زيد برخاست و در حالي که بيرون مي‌رفت گفت:«اي عرب! از امروز بنده شديد . پسر فاطمه را کشتيد و پسر مرجانه را امارت داديد . به خدا قسم نيکان شما را خواهد کشت و اشرار را به کار خواهد گرفت». 📝 ديگر از کساني که حضور داشت «انس بن مالک» بود که با ديدن سر مطهر امام (ع) و جسارت عبيدالله گريست و گفت : «شبيه ترين مردم است به پيغمبر». 📝 سپس اسرا را بر ابن زياد وارد کردند . وي هنگامي که امام سجاد (ع) را ديد پرسيد :«کيستي؟» فرمود : «علي بن الحسين». 📝 آن ملعون گفت : «مگر علي بن الحسين را خدا نکشت؟» امام فرمود : «برادري داشتم علي نام داشت. مردم او را کشتند». ابن زياد گفت:«خدا کشت» امام فرمود:«الله يتوفي الانفس حين موتها» ابن زياد خشمگين شد و گفت : «در پاسخ من دليري مي‌کني؟ او را ببريد و گردن بزنيد». پس حضرت زينب گفت:«اي پسر زياد! هر چه خون از ما ريختي بس است» و امام را در آغوش گرفت و فرمود:«والله از او جدا نمي‌شوم. اگر مي‌خواهي او را بکشي مرا نيز بکش». 📝 ابن زياد کمي به آن دو نگريست و گفت : «عجبا که اين زن دوست دارد با برادرزاده‌اش کشته شود ! او را رها کنيد که با اين بيماري که دارد خواهد مرد»… امام سجاد (ع) سپس رنج سفر به شام و غم اسيري و عذاب در دربار يزيد را تحمل کرد… و تا پايان عمر شريفش، همواره در اندوه مصيبت کربلا بود… 📝 روايت کرده‌اند که مردي بطّال و دلقک در مدينه زندگي مي‌کرد که به هزل و مزاح خود مردم مدينه را مي‌خنداند . وي روزي گفت: «علي بن الحسين مرا مانده و عاجز گردانده است ؛ چرا که هر چه تلاش کردم هيچ نتوانستم وي را به خنده افکنم».  📝 امام سجاد (ع) در محرم سال 94 (يا 95) هجري ، هنگامي که 57 سال داشت، با زهر يکي از فرزندان «عبدالملک مروان» مسموم شد و در بستر احتضار افتاد . 📝 حضرت در اين ايام ، تمامي فرزندان خود را جمع کرد و فرزند بزرگوارش «محمد بن علي عليه السلام» - که او نيز در مصيبت کربلا حضور داشت و در آن زمان کودکي 4 ساله بود – را وصي خود قرار داد و وي را «باقر» ناميد و امر ساير فرزندان خود را به آن جناب واگذار کرد و به آنان موعظه و وصيت نمود .  📝 سپس امام باقر را به سينه چسباند و فرمود : « تو را وصيت مي‌کنم به آنچه وصيت کرد مرا پدرم در هنگام شهادت خود و گفت که پدرش او را وصيت کرده بود به اين وصيت در هنگام وفات خود که : زنهار ستم مکن بر کسي که ياوري بر تو غير از خداوند ندارد » . 📝 آورده‌اند که چون حضرت (علیه السلام) وفات کرد، تمامي مدينه در ماتمش عزادار گشت و مرد و زن و سياه و سفيد و صغير و کبير در مصيبتش نالان شدند و از زمين و آسمان آثار اندوه نمايان بود . 👇👇👇
👆👆👆 👈الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون👉 آنچه بايد بدان توجه فراواني داشت اينکه آن حضرت ، فقط در سفر کاروان امام حسين (علیه السلام) از مکه به کربلا ، و در روزهاي منتهي به عاشورا بيمار بود . راز اين امر هم آن زمان آشکار شد که تمامي فرزندان و اهل بيت امام (علیه السلام) ـ حتی علي اصغر شش ماهه ـ در روز عاشورا به شهادت رسيدند یا به سختی زخمی شدند . هنگامي که «شمر» با اراذلش به خيمه‌ها حمله کرد مي‌خواست آن حضرت را بکشد اما يکي از لشکريان دشمن به نام «حميد بن مسلم» ـ و نيز گفته‌اند خود «عمر بن سعد» ـ بيماري حضرت را به شمر يادآور شد و با تلاش بسيار ، مانع از شهادت ايشان گرديد . پس بيماري حضرت سجاد (علیه السلام) تنها منحصر به همان چند روز بود ؛ و زشت است براي شيعه اهل بيت (علیه السلام) که اين را نداند و از آن حضرت با القابي همچون « زين العابدين بيمار » ياد کند ! 1. شيخ عباس قمي ؛ منتهي الآمال ؛ با کوشش و تلخيص آيةالله رضا استادي ؛ قم : دفتر نشر مصطفي ، 1380 2. سيد بن طاووس ؛ اللهوف في قتلي الطفوف ؛ قم : منشورات الرضي ، 1364 3. شيخ عباس قمي ؛ نفس المهموم ؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعراني ؛ قم: انتشارات ذوي‌القربي ، 1378
#تطهیر_موکت 📝 سؤال : کیفیت #تطهیر_موکت_چسبیده به زمین چگونه است ؟ 📖 جواب : بعد از #زوال_عین_نجاست آب لوله متصل به #کر را وصل کند به جای نجس به‌گونه‌ای که همه آن محل را فرا بگیرد و بنا بر احتیاط واجب با جابجا شدن آب در حین اتصال به کر هر چند با فشار آب و یا دست کشیدن ، #پاک می‌شود .
﷽؛ 📝 چرا شمر این جانباز جنگ صفین در رکاب امام علی (ع) در نهایت قاتل امام حسین (ع) شد ؟! 📖 «شمر بن ذی‌الجوشن ضبابی کلابی» ، با کنیه «أبو السابغه» از افرادی است که دست خود را به خون امام حسین (ع) و یارانش آغشته کرد . در وصف ظاهری او گفته‌اند که نشانه‌های بیماری برص در صورتش نمایان بود . 📖 امام حسین (ع) در واقعه کربلا ، او را پسر زن بُزچران (یَا ابْنَ رَاعِیَةِ الْمِعْزَى ) خطاب کرده است . 📖 با این حال ، او به ظاهر از اشراف کوفه بود و به طور طبیعی در حوادث مرتبط با کوفیان ،‌ حضور داشت . در نهایت شمر توسط سپاهیان مختار کشته شد . ✅ حضور شمر در صفین و جانبازی او 📖 شمر از افرادی بود که در جنگ صفین در سپاه امام علی (ع) حضور داشت . او نه تنها در سپاه امام بود ، بلکه حتی در این جنگ جراحت‌هایی نیز برداشت . مجروح شدن شمر در این جنگ را بسیاری از منابع ذکر کرده‌اند : مسلم بن عبدالله ضبابی گوید : «شمر نیز با ما [در سپاه امام علی(ع)] بود . ادهم بن محرز با وی مبارزه کرد و با شمشیر صورت شمر را زد . شمر نیز ضربتى به او زد اما ضربه‌اش اثرگذار نبود . پس شمر پیش یاران خویش بازگشت و آبى نوشید، آن‌گاه نیزه‌ای گرفت و رجزخوان رفت و به ادهم حمله برد و با نیزه ، ضربه‌ای محکم به او وارد کرد و گفت : این ضربه من در مقابل آن ضربه تو با این حال نمی‌توان در مورد نیت شمر از حضور در سپاه امام علی (ع) با قطعیت صحبت کرد . صفین ، جنگی میان سپاه شام و عراق بود ، بنابراین، شاید او به جهت تعصبات قوم و قبیله‌ای در این جنگ شرکت کرده و حتی شاید به پیروزی امید داشته و حضور در این جنگ را در راستای منافع خود می‌دانست. البته این امکان را نیز نمی‌توان دور از نظر داشت که او در آن مقطع، واقعاً و قلباً هوادار امام علی (ع) بوده ، اما بعدها طوفان حوادث اثری از این دلدادگی باقی نگذاشت . ✅ شمر و واقعه کربلا 📖 به طور قطع و یقین ، شمر در واقعه کربلا و در مخالفت با امام حسین (ع) نقشی بسیار برجسته داشت . 📖 او هنگام بیعت کوفیان با مسلم بن عقیل ، رویکرد تخریبی خود را آغاز کرد و در مقطعی همراه تعدادی دیگر ، بر فراز بام آمده و خطاب به یاران مسلم بن عقیل می‌گفت : « اى مردم کوفه ! از خدا بترسید و بر فتنه‌انگیزى شتاب مکنید و اتحاد این امت را از میان مبرید . سواران شام را به این‌جا نکشانید که پیش از این مزه آن‌را چشیده‌ اید و شوکت ایشان را آزموده‌ اید . 📖 پس از حضور امام حسین (ع) در عراق و در خواست بازگشت از طرف حضرتشان و اندک ملایمتی از طرف عمر بن سعد ، این شمر بود که ابن زیاد را تحریک کرد تا خواسته امام حسین (ع) را رد کرده و امام را میان بیعت و جنگ در تنگنا قرار دهد . 📖 ابن زیاد ، شمر را همراه نامه‌ای به سمت عمر بن سعد فرستاد و دستور داد که یا از امام بیعت بگیرد و یا او را بکشد و اگر عمر بن سعد از این کار خودداری کرد ، شمر جایگزین او و فرمانده سپاه کوفه گردد . 📖 در نهایت شمر فرمانده سمت چپ سپاه کوفه شدو در بسیاری از گفتارها و جدال‌های لفظی شرکت داشته و در این بین، به امام حسین (ع) و سپاهیانش نیز اهانت‌هایی کرد . 📖 در برخی از نقل‌ها ، شمر کسی بوده که سر امام حسین (ع) را از تن جدا کرده است  و حتی برخی از منابع این قول را مشهورتر دانسته‌اند . 📖 او پس از قتل امام حسین (ع) ، فرمان کشتن امام سجاد (ع) - که در بستر بیماری قرار داشت - را نیز صادر کرد . مردى از اصحاب شمر گفت : سبحان الله ! آیا باید جوان کم سن و سالى را که جنگ هم نکرده است بکشیم ؟ در این هنگام عمر بن سعد دخالت کرده و گفت : متعرض این زنان و این بیمار نشوید . 📖 پس از واقعه کربلا ، او تعدادی از سرها را به سمت کوفه برد همچنین ابن زیاد ، او را به همراه تعدادی دیگر مسئول بردن اسرای کربلا به شام کرد و او از کسانی بود که اسراء را به شام، نزد یزید بردند . 📖 اما در این‌که چرا شمر - این جانباز جنگ صفین - به قتل امام حسین(ع) در کربلا دست زد ، نکته‌ای قابل بررسی است . کشتن امام حسین (ع) ، عملی نبود که شخصی بتواند با اندک گمراهی بدان دست‌ بزند و یک‌روزه چنین رویکردی را برگزیند . 📖 در این زمینه بد نیست که بدانیم او مدت‌ها قبل از عاشورا و در زمان حکومت معاویه از فرهنگ شیعی فاصله گرفته بود و در همین راستا او از افرادی بود که با گزارش‌های خود زمینه شهادت حجر بن عدی و یارانش را فراهم آورد . 📖 مدتی بعد او نقش اصلی را در شهادت امام حسین (ع) بر عهده داشت و البته همچنان خود را ظاهر الصلاح نشان داده و در صدد توجیه رفتار ظالمانه خود بود : ابواسحاق سبیعی می‌گوید : «شمر همراه ما نماز می‌خواند و پس از نماز ، دستانش را رو به آسمان گرفته و می‌گفت : خدایا ! تو شریف هستی و شرافت را دوست داری ، تو آگاهی که من شریف هستم ! پس مرا ببخش ! به او گفتم : چگونه خداوند تو را ببخشد در حالی‌که در قتل پسر پیامبر (ص) نقش داشته‌ای ؟! 👇👇👇
👆👆👆 گفت : وای بر تو ! چه باید می‌کردیم ؟! اینها (فرماندهان) دستوری به ما دادند و ما با آن مخالفت نورزیدیم. اگر با آنها مخالفت می‌کردیم، سرنوشتمان از شتران آبکش بدتر بود» .  بدیهی است که این بهانه‌ها مجوّز انجام چنین جنایتی نبود و بنابر حدیث نبوی «لا طاعة فی معصیة الله»  چنین اطاعتی مردود و باطل بود . 📖 این عمل شمر نشان از این دارد که عمل صالح - حتی جانبازی در رکاب امام علی (ع) – به تنهایی نباید موجب غرور افراد شود؛ چون هیچ تضمینی در رستگاری دائمی فرد وجود ندارد. ایمان و اعتقاد شمر – حتی اگر از روی فهم و یقین هم بود – در نهایت مغلوب دنیاپرستی و منفعت طلبی او شد و به همین دلیل، او خواسته‌های نفسانی را بر خواست الهی مقدم داشت و به بدترین جنایت دست زد. 📖 در قرآن نیز از این‌گونه افراد یاد شده که پس از دیدن آیات و معجزات الهی ، مجدد از شیطان پیروی کرده و در مسیر گمراهی قرار می‌گیرند : «و خبر آن کسى را براى آنان بخوان که آیات خویش را بدو ارزانى داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پى او افتاد و از گمراهان شد . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
📝 قاتل امام حسین (ع) شمر است ، یا سنان بن انس ؟  📖 در این مورد نیز مانند بسیاری از موضوعات تاریخی اختلاف نظر وجود دارد . (ره) در این باره می‌گوید : «وَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ- عَلَیْهِمَا السَّلَامُ- قُتِلَ بِکَرْبَلَاءَ، وَ قَاتِلُهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ لَعَنَهُ اللَّه‏»؛ امام حسین (ع) در کربلا به دست سنان بن انس به شهادت رسید . می‌گوید : «وَ بَدَرَ إِلَیْهِ خَوَلِیُّ بْنُ یَزِیدَ الْأَصْبَحِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ فَنَزَلَ لِیَحْتَزَّ رَأْسَهُ‏ فَأُرْعِدَ فَقَالَ لَهُ شِمْرٌ فَتَّ اللَّهُ فِی عَضُدِکَ مَا لَکَ تُرْعَدُ. وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَیْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِیِّ بْنِ یَزِیدَ فَقَالَ احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِیرِ عُمَرَ بْنِ سَعْد»؛  پس از این خولى اصبحى پیش آمده تا سر از بدن مبارکش جدا سازد ، اما لرزه بر اندامش افتاد نتوانست به این کار خطیر اقدام نماید ، شمر که او را بی‌‌چاره یافت، گفت خدا بازوى ترا از کار بیندازد ؛ چرا این قدر می‌‌لرزى ! آن‌گاه خود او پیش آمد و سر مبارکش را از بدن جدا کرد. سر بریده امام حسین (ع) را به خولى داد و گفت آن‌را به عمر بن سعد تسلیم کن . ، در این‌گونه موارد می‌توان گفت شاید یک نوع تسامح وجود داشته باشد ، به این معنا که یکی سبب باشد و یکی مباشر . مثلاً در همین رابطه در عرف هم شمر را قاتل امام حسین (ع) می‌دانند ،  هم عمر سعد را . همین‌طور ابن زیاد و یزید را . چنان‌که مشهور است ، قاتل امام حسین (ع) سنان بن انس بوده ، به عنوان کسی که آخرین ضربات کاری را بر بدن مبارک امام وارد کرد ، اما می‌توان شمر را هم قاتل نامید ، به عنوان کسی که سر مبارک امام را از بدن نیمه‌جانشان جدا نمود . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍