فدات بشم سرباز کوچیک حسین😭 خدا لعنت کنه کسانی رو که آغوش امن پدر رو برات ناامن کردن😭 سلام و درود جزریهای مهربون قبول باشه عزاداریهاتون☘ https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c

بفرمایید243 از دورهمی ⬇️⬇️⬇️رزیتا پر رو🙄😠

‹🌻✨› -فَإِنَّهُ‌يَعْلَمُ‌السِّرَّوَأَخْفَى- +همانا‌خدابرنهان‌ومخفی‌ترین‌امورکاملا آگاه‌است...(: #حواست‌باشه‌رفیق✋🏼🙂 •@JazreTanhaee•

⭕️همراه با لهوف⭕️ فریاد یاری طلبی حسین(ع) راوی گفت: هنگامی که امام حسین دید که همه یاران و خاندانش به شهادت رسیدند، و بر روی زمین افتادند، خود مهیای جنگ و جانبازی در راه خدا گردید. در این حال فریاد برآورد:« آیا کسی نیست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستی در میان شما نیست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسی نیست که به امید پاداش الهی به داد ما برسد؟ آیا یاری کننده‌ای نیست که به امید آنچه که نزد خدا می‌باشد ما را یاری کند؟» ندای یاری طلبی حسین به گوش زنان حرم رسید‌. فریاد شیون و گریه از آن‌ها برخاست. امام حسین دوباره به خیمه آمدند و به حضرت زینب فرمودند:«خواهرم! کودک کوچک و شیرخوار مرا بده تا او را برای آخرین بار دیده و با او وداع کنم.» حضرت کودک را در دستان مبارک خویش گرفته بودند. هنگامی که خم شدند تا او را ببوسند ناگهان «حرمله بن کاهل اسدی» تیری به سوی او پرتاب کرد. آن تیر گلوی کودک را درید و گوش تا گوش او را برید و کودک ذبح شد‌. امام حسین به حضرت زینب فرمودند:«فرزندم را بگیر» سپس هر دو دست خود را زیر گلوی او گرفته و هنگامی که کف دستانش مملو از خون می‌گشت آن خون را به سوی آسمان می‌پاشید و می‌فرمود:«این مصیبت‌ها بر من سهل و آسان است، زیرا خداوند شاهد آن است» امام باقر(ع) فرمودند:« قطره‌ای از آن خون به زمین نیفتاد.» لهوف: سید بن طاووس 🏴@JazreTanhaee🏴

جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید😭 سلام جزریهای مهربون عزاداریهاتون قبول🏴🏴 روزبخیر https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c

بفرمایید245 ایمان😍⬇️

⭕️همراه با لهوف⭕️ نگاه نا امید حسین بر حضرت علی اکبر یاران حسین یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و فقط اهل بیت حضرت باقی مانده بودند. در این حال علی بن الحسین که از زیباترین و نیکو سیرت ترین مردم بود از خیمه خارج شد و از پدرش اجازه میدان طلبید. امام حسین اجازه میدان داد. بعد در حالی که با نگاهی او را بدرقه می کرد چشمان خود را به زیر افکنده و شروع به گریستن نمود سپس فرمود:« بار خدایا! تو شاهد باش که جوانی به جنگ این مردم رفت که از لحاظ اندام و اخلاق و گفتار شبیه ترین مردم به پیامبر تو بود و ما هم مشتاق زیارت پیامبر تو می‌شدیم به این جوان نگاه می کردیم.» سپس امام با صدای رسا فریاد برآورد که:« پسر سعد خدا رَحِم تو را قطع کند همانگونه که تو رحمم را قطع کردی.» حضرت علی اکبر به لشکر ابن سعد نزدیک شده و جنگ سختی کرد و عده زیادی را کشت. سپس نزد پدر آمده و گفت:«پدرجان از شدت عطش چیزی نمانده که کشته شوم و سنگینی سلاح جنگ مرا به سختی انداخته، آیا می توانی جرعه‌ای آب برای من تهیه کنی؟» امام حسین به شدت گریه کرد و فرمود:« پسرم به میدان جنگ باز گرد و اندکی دیگر جنگ نما. زیرا چه نزدیک است که ساعتی دیگر پیامبر را ملاقات کنی و از دست او جامی از آب نوشیده و سیراب شوی به گونه‌ای که دیگر هرگز تشنه نگردی.» لهوف: سید بن طاووس 🏴@JazreTanhaee🏴

#پادکست 🔊 فلسفه قیام امام حسین ⌛️ زمان : 2:20 ⭕️ کاری از رسانه #نشریه_عهد 📢 لطفا رسانه ما باشید _ 🖇کانال نشریه عهد 🔰 __ https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64

⭕️همراه با لهوف⭕️ شهادت حضرت علی اکبر حضرت علی اکبر به میدان بازگشت و جنگ چشمگیر کرد. تا آنکه «منقذ بن مره عبدی» ملعون تیری را به سوی آن جناب پرتاب کرد که در اثر آن تیر حضرت علی اکبر از پای درآمده و فریاد زد:« پدر جان! سلام من بر تو باد! اینک این جد من پیامبر است که به تو سلام می‌رساند و میگوید: حسین جان برای آمدن نزد ما عجله کن و به شتاب!» سپس فریاد از دل بر آورد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. امام حسین پس از شنیدن فریاد علی اکبر به میدان آمد. بر بالین حضرت علی اکبر نشست. صورت خود را بر صورت او نهاد و فرمود:« پسرم خدا بکشد کسانی که تو را کشتند. این‌ها نسبت به خدا و هتک حرمت رسول او چه گستاخ مردمی هستند. پس از تو خاک بر سر دنیا!» راوی گفت: در این حال بود که حضرت زینب دختر امیرالمومنین علی(ع) از خیام خارج شد در حالی که فریاد می زد:« ای عزیزم! ای دلبندم! ای پسر برادرم» این سخنان را پیوسته می گفت تا آن‌که خود را بر روی کشته حضرت علی اکبر انداخت. امام حسین جلو آمد. او را از روی جنازه حضرت علی اکبر بلند کرده و به سوی خیام زنان برد. لهوف: سید بن طاووس 🏴@JazreTanhaee🏴