eitaa logo
استاد فیاض بخش
17.3هزار دنبال‌کننده
422 عکس
241 ویدیو
66 فایل
🔹پاسخ به سوالات: @JelvehnoorAdmin 🔹ادمین موسسه و امور کلاس‌ها: @JelvehAdmin 🔸بخش فروش: @JelvehAdmin ▫️سایت موسسه جلوه نور علوی: www.jelveh.org ▫️تلگرام: https://t.me/Jelvehnooralavi ▫️بله: https://ble.ir/Jelvehnooralavi
مشاهده در ایتا
دانلود
📍اطلاعیه برگزاری جلسات شرح حدیث معراج توسط استاد فیاض‌بخش ▫️خداوند را شاکریم که پس از وقفه‌ای دوساله، توفیق ازسرگیری جلسات علمی- تربیتی شرح حدیث معراج را پیدا می‌کنیم. ▫️جلسات از چهارشنبه این هفته (۶ بهمن) آغاز خواهد شد و یک هفته در میان خواهد بود. ▫️زمان: از ساعت ۶:۳۰ تا ۸:۳۰ عصر ▫️آدرس: میدان بهارستان، خیابان شهید مصطفی خمینی، نرسیده به چهارراه سرچشمه، انتهای کوچه شهید صیرفی‌پور، مجتمع فرهنگی سرچشمه ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
استاد فیاض بخش
📌 محل برگزاری جلسه شرح حدیث معراج روی نقشه مجتمع فرهنگی سرچشمه (شهدای انقلاب اسلامی)
12.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید| نگو لعنت بر شیطان؛ بگو لعنت بر خودم...! استاد فیاض‌بخش 🔹 امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «النّاسُ أبناءُ الدنيا، و الوَلَدُ مطبوعٌ عَلى حُبِّ اُمِّهِ» مردم فرزندان دنیا هستند و به تعبیر مولا، دنیا مادر آنهاست. بنابراین ایشان ذاتاً دنیا را دوست دارد. از اینجا معلوم می‌شود که ریشه رذایل، فسادها و رفتن مردم به سوی افعال ضداخلاقی، حیوانیت انسان است. از آنجا که انسان دنیاگراست، دست به فساد می‌زند تا دنیای بیشتری داشته باشد، همین دنیاگرایی است که باعث می‌شود هروقت احساس بی‌نیازی می‌کند طغیان کند و به حقوق دیگران تجاوز نماید. 🔹 این دنیاگرایی از چه سرچشمه می‌گیرد؟ از نفس اماره انسان. پس از اینجا معلوم می‌شود که ریشه رذایل اخلاقی انسان شیطان نیست، بلکه نفس اماره خود اوست. ☑️ کانال جلوه نور علوی 🆔‌‌‌‌‌‌@jelvehnooralavi
استاد فیاض بخش
📹 ببینید| نگو لعنت بر شیطان؛ بگو لعنت بر خودم...! استاد فیاض‌بخش 🔹 امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «النّ
🔹 امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «النّاسُ أبناءُ الدنيا، و الوَلَدُ مطبوعٌ عَلى حُبِّ اُمِّهِ» مردم فرزندان دنیا هستند و با مادر دنیا انس دارند. بنابراین ایشان ذاتاً دنیا را دوست دارند. 🔹 از اینجا معلوم می‌شود که ریشه رذایل، فسادها و رفتن مردم به سوی افعال ضداخلاقی، حیوانیت انسان است. از آنجا که انسان دنیاگراست، دست به فساد می‌زند تا دنیای بیشتری داشته باشد، همین دنیاگرایی است که باعث می‌شود هروقت احساس بی‌نیازی می‌کند طغیان کند و به حقوق دیگران تجاوز نماید. 🔹 این دنیاگرایی از چه سرچشمه می‌گیرد؟ از نفس اماره انسان. پس از اینجا معلوم می‌شود که ریشه رذایل اخلاقی انسان شیطان نیست، بلکه نفس اماره خود اوست. 🔹 شیطان مثل میکروب می‌ماند که هرجا بستر خوبی برای رشد و نمو پیدا ‌کند، بلافاصله می‌آید و آنجا می‌نشیند؛ به محض اینکه کسی را می‌بیند که نفس اماره قوی و فربهی دارد، به سراغش می‌رود و اغواگری می‌کند. 🔹 بنابراین سررشته مشکلات از نفس اماره است؛ شیطان فقط وعده می‌دهد و دعوت می‌کند: «وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ‏» (ابراهیم، 22)؛ شیطان می‌گوید که من فقط شما را دعوت کردم، اجبارتان که نکردم! 🔹 حال اگر نظام تربیتی باشد که ما بتوانیم با دستورات آن نفس اماره خویش را کاملا تحت کنترل دربیاوریم، دیگر نیازی نیست که برای رام کردنش پیوسته مجبور باشیم تهدید عذاب جهنم و وعده نعیم بهشت را ارائه کنیم. 🔹 بلکه این نفس خود به خود به سراغ عصیان الهی نمی‌رود و اگر کار بد نکند یعنی کار خوب می‌کند. 🔹 اگر ما بتوانیم نفس اماره را کنترل کنیم، با یک تیر دو هدف زده‌ایم: اول: رذایل اخلاقی‌مان را کنترل کرده‌ایم. دوم: بستر اغوای شیطان را پاک کرده‌ایم و او با اینکه می‌خواهد ما را اغوا کند اما دیگر نمی‌تواند. 🔹 شیطان امید و آرزویش بود که امیرالموًمنین را منحرف کند و یا رسول اکرم(ص) را نیز اغوا کند، ولی وقتی دیگر نفس اماره‌ای در میان نباشد، چه ماده فسادی در درون ایشان پیدا کند تا بتواند آنجا را فاسد کند؟! 🔹 این آیه شریفه شاهد خوبی است برای مطلب ما: بعد از اینکه شیطان شروع می‌کند به تهدید کردن: «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» و همین‌طور در مقابل خداوند برای انسان نقشه می‌کشد که من اجازه نمی‌دهم حتی یک نفر از بنده‌هایت در مسیر صراط مستقیم باشند، خودش ابراز عجز می‌کند که من بر بندگان مخلَصت دسترسی ندارم: «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ» (ص، 83)؛ چرا؟ چون بنده مخلص نفس اماره ندارد و بستری برای اینکه شیطان بتواند نفوذ کند ندارد. لذا خود پروردگار هم می‌گوید هر کاری می‌خواهی بکن و با همه توانت حمله کن، اما بدان آن دسته از بندگانی که گرفتار نفس اماره هستند به دنبال تو راه می‌افتند. 🔹 عزیزان من! ما فرافکنی نکنیم، نگوییم بر شیطان لعنت، بگوییم بر خودم لعنت! ☑️ کانال جلوه نور علوی 🆔‌‌‌‌‌‌@jelvehnooralavi
📚 محصولات انتشارات فیض‌فرزان را از نمایشگاه مجازی کتاب تهران با شرایط ویژه خریداری نمایید: https://b2n.ir/Ketab.ir 👈 ۲۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان 🔹 آثار حاضر در نمایشگاه: ▫️مجموعه ۵ جلدی ادب حضور ▫️ولایت و امامت (ج۴ و ۵ و ۶) ▫️درآمدی بر مکتب علامه(ره) ▫️کهکشان نیستی 📆 سوم تا دهم بهمن ماه 📽 فیلم آموزشی نحوه ثبت نام و دریافت یارانه خرید کتاب برای طلاب و دانشجویان: https://www.aparat.com/v/J5qtE ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
📍همزمان با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، کلیه محصولات موسسه جلوه نور علوی با شرایط ویژه عرضه می‌گردد. https://www.zibagift.com/eshop/list/1044/ 👈 ۲۰درصد تخفیف و ارسال رایگان ▫️شهید (رهیافتی به راز و رمز مقام شهادت) ▫️ در محضر ارباب معرفت ▫️آداب المریدین ▫️دوره ۵جلدی ادب حضور ▫️درآمدی بر مکتب علامه ▫️دوره ۶ جلدی ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ▫️تفسیر واژگان قرآن کریم 📆 سوم تا دهم بهمن ماه ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
🌷شهادت؛ پیشنهادی برای زندگی به بهانه انتشار کتاب شهید، اثر استاد محمدتقی فیاض‌بخش روزنامه فرهیختگان، ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ ✍ حمیدرضا میررکنی بنادکی بخش اول از سه قسمت ۱- ما ایرانیان دقایق و ساعات زیادی را در یاد و ذکر شهیدان سپری کرده‌ایم. از ذکر مظلومیت‌شان گریسته‌ایم، با حکایات‌شان امیدوار شده‌ایم، از کلمات‌شان عبرت گرفته‌ایم، با قهرمانی‌هایشان غروری محکم و استوار پیدا کرده‌ایم و از خیال ملاقات‌شان آرزوها ساخته‌ایم. ما با آنان عجینیم و این عجین بودن، گرچه خیر و برکت است، در عین حال بسیار خطیر و فریباست. این خصلتِ ذاتیِ مناسبتِ آدمی با هر حقیقتی است؛ حتی بزرگ‌ترین حقایق، آن هنگام که نزدیک و قریب پنداشته می‌شوند، جوهره و اساس خود را برای آدمی از دست می‌دهند؛ گویی حقیقت برای حقیقت ماندن همواره باید همچون چیزی در آن دوردست به دید آید والا برای همیشه مغفول یا پیش‌پا افتاده قلمداد خواهد شد. شهادت هم همچون حقیقتی اعلی از این قاعده مستثنی نیست. این روزها عده‌ای وصف «شهید مجازی» را درباره صفحات مجازی‌شان به کار می‌برند، بعضی دیگر هم برای شهدا بر سر مزارشان «جشن تولد» می‌گیرند. گاه و بی‌گاه زمزمه‌هایی از مراودات فانتزی با شهیدان هم تحت عنوان «رفاقت با شهدا» به گوش می‌رسد. تمامی این موارد، هم گویای انس نزدیک ما با شهیدان است و هم در عین حال گویای فاصله و غفلت ماست از حقیقت شهادت. جوان شیفته شهادت از آن رو که همواره در انس با شهید حظی از آن مقام شعف‌انگیز می‌برد، در چشیدن شیرینی آن انس خود را در حیات طیبه‌ای می‌یابد که به هیچ عنوان میلی به ترک آن پیدا نمی‌کند. کسی که از این شیرینیِ انس راهی برای توجه به حقیقتِ شهادت باز می‌کند، در اصل از توجه به شهید محضری می‌سازد برای ایستادن در مقام شهادت و شهید و آن کس که به «شیرینیِ» توجه به شهید اکتفا می‌کند، عمر را صرف تدارک فانتزی‌های شهدایی می‌کند؛ او در اصل شخصِ شهید را بدل به حجابی غلیظ در برابر حقیقت گرم و گیرای شهادت می‌کند؛ یعنی شهید را به ضدحقیقتش بدل می‌سازد. نام و لفظ شهید را به زبان می‌آوریم، اما از حقیقت مقام او چیزی به دست نمی‌دهیم. تجربه مشارکت در شهادت‌های بزرگ را داشته‌ایم، اما همچنان درباره حقیقت آن دچار سوءتفاهمیم؛ حتی از حقیقت آن پرسشی هم نمی‌کنیم. گویی شهادت واضح‌ترین چیز است؛ جنگی در می‌گیرد، کسانی به میدان می‌روند و کسانی از میدان بازنمی‌گردند و شهید می‌شوند. از یکی از شهدای دوران دفاع مقدس نقل است که فرموده بود: «شهادت راز هستی است و تا چشم‌ها کم‌سو است، همواره راز خواهد ماند.» [۱] آنچه ما آن را به سادگی روایت می‌کنیم، حتی نزد اهلش راز است. شهادت حق است و «لکلّ حق حقیقه.»[۲] پس شهادت را هم حقیقتی است. آن حقیقت گرچه در میدان قتال بارزترین جلوات خود را اظهار می‌کند، اما فی‌نفسه تخته‌بند میدان قتال نیست؛ چه اگر بود دعوت به شهادت می‌باید ملازم با دعوت به جنگ می‌شد. حال آنکه دعوت به شهادت، دعوت به حقیقتی است ورای آن میدان، دعوت به چیزی است که خود به میدان نیرو می‌دهد و نه آنکه از میدان نیرو بگیرد. آن حقیقت چیست و راه توجه به آن چگونه است؟ ۲- شهادت را در لغت به دیدن و «مشاهده‌کردن» معنا کرده‌اند. آن کسی شهید است که «می بیند.» وقتی پای دیدن به میان می‌آید لابد چیزی «دیدنی» در کار است. دعوت به شهادت، در اصل دعوت به «دیدن» چیزی است. واضح است که دیدن فرع بر «حیات» است والا مرده را که دیدنی در کار نیست. دیدن، کار زندگان است و شهادت، نحوی دیدن؛ پس شهادت اولا و بالذات نحوی زیستن می‌باید باشد (ولو جلوه‌ای از آن در نحوه مردن ظاهر شود). ادامه در پست بعد 👇 ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
🌷شهادت؛ پیشنهادی برای زندگی به بهانه انتشار کتاب شهید، اثر استاد محمدتقی فیاض‌بخش روزنامه فرهیختگان، ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ ✍ حمیدرضا میررکنی بنادکی بخش دوم از سه قسمت در مقدمه صحیفه سجادیه از جناب یحیی بن زید(ره) نقلی آمده است بسیار آموزنده. چنان که می‌دانیم جریان حضرت زید بن علی(ره) و فرزندان ایشان بسیار اهل جهاد و سیف بودند. متوکل بن هارون نقل می‌کند که در دیدار با جناب یحیی(ره) سخن از امام صادق(ع) به میان آمد. یحیی که ارادتی وافر به امام(ع) داشت در توضیح تفاوت موضع خود با امام(ع) چنین اظهار داشت: «إِنَّ عَمِّی مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ ابْنَه جَعْفَراً- عَلَیهمَا السَّلَامُ- دَعَوَا النَّاسَ إِلَى الْحَیاةِ وَ نَحْنُ دَعَوْنَاهمْ إِلَى الْمَوْت»[۳]؛ عموی من محمد بن علی و فرزندش جعفر، مردم را به زندگانی می‌خوانند و ما مردم را به مرگ فرامی‌خوانیم. جناب یحیی این سخن را برای بیان فضیلت خود بر عمو و پسرعموی خود(ع) بیان کرده است؛ اما در همین بیان -گویا ناخواسته- حقیقت مهمی را فاش کرده است. درنظر یحیی(ره) دعوت به جهاد و شهادت‌گویی دعوتی است به مرگ و کار اهل‌بیت(ع) چنین دعوتی نیست. ایشان داعیان زندگی‌اند و نه داعیان مرگ، دعوت ایشان دعوت به زنده بودن و زنده کردن است؛ «یا اَیُّها الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لله وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم». بنابراین دعوت امامان به زندگی به خلاف چیزی که یحیی(ره) تصور می‌کرد دعوت به این زندگی عرفی نبود. به همین قیاس هم درک شیعی اصیل از مقوله شهادت، مرادف و مصادف با «مرگ» عرفی نبوده و نیست. آنانی که اهل آن زندگانی اصیلند، همانانی‌اند که به معنای اصیلش شهیدند؛ از این رو است که ایشان ولو در میدان قتال ظاهری به تیغ شمشیر کشته نشده باشند، باز هم شهیدند؛ «الْمَیتُ مِنْ شِیعَتِنَا صِدِّیقٌ‏ شَهید»[۴]. کسی لبیک‌گوی دعوت اولیاست که مترصد آن «نحوه دیدن» خاص و مقیم در آن «زیستنِ» خاص باشد. شرط آن دیدن، حضور در آن زیستن است. آنچه گاهی در صورت «مردن در میدان جنگ» آشکار می‌شود، نه اصل شهادت، بلکه جلوه‌ای از آن حقیقت است، ورنه چه بسیار شهیدانی که حامل حقیقت شهادت بودند و عرفا شهید نشدند. مرحوم امام خمینی(ره) «سلسله‌جنبان شهادت محبوب دل همه شهیدان» بود و هست، یکی از این شهدای حقیقی است. جمله شهیدعارف ما حاج قاسم سلیمانی (رضوان‌الله تعالی علیه) تنها در این منطق فهمیدنی است: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است.» ۳- گفتارهایی که حول مفهوم شهادت فعالند، به میزانی به حقیقت موضوع خود نزدیکند که این «دیدن» را مدنظر داشته باشند. دعوت به شهادت دعوت به اصل آن «دیدن» است. آنکه هزاران سخن از شهید و شهدا می‌گوید، اما به اصل توحید همچون حقیقه‌الحقایق و همچون چیزی که مشهود و مقصود شهید است دعوتی ندارد و راهی بدان باز نمی‌کند، در اصل مشغول مصرف‌کردن لفظ شهادت است. آن گفتارهایی که شهادت را تنها در میدان جنگ می‌جویند، نسبت به حقیقت شهادت غافلند و هرچه از شهادت دم بزنند، در اصل مشغول ترویج غفلت خویشند. سنجه ما برای سنجش این گفتارها و نیز سنجه ما برای تشخیص طریق شهادت، چیزی نیست مگر توجه دائم به حقیقت شهادت و تعمیق مدام این توجه. ادامه در پست بعد 👇 ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
🌷شهادت؛ پیشنهادی برای زندگی به بهانه انتشار کتاب شهید، اثر استاد محمدتقی فیاض‌بخش روزنامه فرهیختگان، ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ ✍ حمیدرضا میررکنی بنادکی بخش سوم از سه قسمت کتاب «شهید» به قلم استاد محمدتقی فیاض‌بخش مترصد است راهی به این حقیقت باز کند و شهید و اهل‌شهادت را از قِبَل فهمِ آن حقیقت قدسی بازشناسد و نه بالعکس. از این رو است که در مقدمه آن تاکید شده است که پرداخت کتاب به معنا و اساس شهادت، پرداختی است نه از ظاهر به باطن، بلکه سیری است از «باطن به ظاهر» شهادت و از «درون به بیرون» (ص۱۷). یعنی کتاب مذکور شهادت را در همان مقام عالیِ آن طرح کرده و جلوات عینی‌ترِ آن را رفته‌رفته متذکر شده و مرئی ساخته است. پیش از این آثاری نظیر مقاله شهید اثر استاد مطهری و نیز سخنرانی شهید از مرحوم شریعتی سازندگان درک عمومی ما از مفهوم و معنای شهادت بوده‌اند. شهیدآوینی(ره) در روایت‌هایش از دفاع مقدس - خصوصا در مستندهای روایت فتح- آن درک عرفی را بسیار تعمیق کرد و می‌توان گفت حقیقت باطنی شهادت را یک‌بار به تمامه احیا کرد. با این حال تاکنون هیچ تلاش تفصیلی و عملی منسجمی برای صورت‌بندی حقیقت شهادت و شروط سیر در آن صورت نگرفته است. حتی در گفتارهای گذشته حول مفهوم شهادت هم – ولو نه به تصریح – شهادت همچون پیشنهادی برای مردن، طرح شده بوده است، حال آنکه در کتاب شهید، شهادت نه پیشنهادی برای مردن که پیشنهادی برای زیستن و زنده شدن است. طرح شروط و اصول سیر به مراتب شهادت، از همین درک سربرآورده و در کتاب بخش مستوفایی را به خود اختصاص داده است. چنانکه از توضیحات ماقبل روشن شد، شرط شهادت قصدکردن و نیل به سوی حقیقت شهادت است و حقیقت شهادت همان حیات اساسی و آن زندگی اصیل است. کتاب شهید، کتاب دعوت است، دعوت به آن زندگانی اصیل، دعوتی به بلندای خود حقیقت شهادت. پی‌نوشت‌ها: ۱- این جمله منسوب است به شهید قاسم غریب (رضوان‌الله تعالی علیه). ۲- الغیبه(للنعمانی)، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، تهران: نشر صــدوق، چاپ اول، ص۱۴۱. ۳- الصحیفه السجادیه، علی بن الحسین(ع)، قم: دفتر نشر الهادی، ۱۳۷۶، ص۱۰ ۴- الخصال. شیخ صدوق. تصحیح: علی‌اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین، چاپ اول، ج۲، ص۶۳۶. 🌐 لینک متن کامل این مطلب 👈 لینک آشنایی بیشتر با کتاب شهید و خرید آن ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
شهادت؛ پیشنهادی برای زندگی.pdf
حجم: 214.8K
📖 مطالعه فرمایید | متن کامل یادداشت 🌷شهادت؛ پیشنهادی برای زندگی به بهانه انتشار کتاب شهید، اثر استاد محمدتقی فیاض‌بخش روزنامه فرهیختگان، ۲۱ دیماه ۱۴۰۰ ✍ حمیدرضا میررکنی بنادکی 🌐 لینک آشنایی بیشتر با کتاب شهید و خرید آن ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
📍نمایشگاه مجازی کتاب تا ساعت ۲۴ دوشنبه یازدهم بهمن تمدید شد. 📚 کتاب «در محضر ارباب معرفت» تالیف استاد آیت‌الله رخشاد را با شرایط ویژه از نمایشگاه خریداری کنید. 🌐 لینک خرید: https://b2n.ir/ArbabMarefat 🔸مشخصات کتاب: ▫️۶۸۲ صفحه ▫️قطع وزیری ▫️جلد سخت ▫️قیمت پشت جلد: ۱۵۰ هزار تومان ▪️ ۲۰ درصد تخفیف ویژه نمایشگاه و ارسال رایگان 🔸 پس از انتشار دو کتاب «در محضر بهجت(ره)» و «در محضر علامه طباطبایی(ره)» که مورد استقبال گسترده علاقه‌مندان به مباحث اخلاقی و سلوکی قرار گرفت، اثر جدید استاد رخشاد، حاصل سال‌ها انس و هم‌نشینی ایشان با مرحوم آیت‌الله سعادت‌پرور(ره) است؛ که البته در لابلای آن از بیانات و احوالات مرحوم علامه طباطبایی(ره) نیز فراوان سخن به میان آمده. 🔸کتاب شامل ۲۵۰ جلسه است که طی هریک به شرح آیات، روایات معصومین(ع) و اشعار سلوکی با بیانی لطیف پرداخته شده و با ذوق مؤلف محترم مزین به اشعار عرفای بزرگ نیز گشته است. 🔸این جلسات در ۸ فصل تنظیم شده: ▫️در آستانه سلوک ▫️شرایط و لوازم سلوک ▫️نفحات سلوک ▫️پایان سلوک ▫️ندای ملکوت ▫️صاحبان ملکوت ▫️ترنم ملکوت ▫️سالکان ملکوت ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi