یاران امام راه رو براش باز کردن تا جلو بیاد.
بعضیها میگن به نشانه شرمندگی پوتین هاش رو از گردنش آویزون کرده بود . . .
با سر پایین و چشمهای خیسش اومد پیش امام حسین و گفت . . . :
آقا من همونیام که راه شما رو بستم . . .
خلاصه اعتراف کرد به اینکه این من بودم که اینجوری آب رو بروی شما اصحابت بستم شمارو اینجا کشوندم . . .
باعث رعب و وحشت اصحاب شدم . . .
شرمندم . . .
توبه ام قبوله . . ؟
اباعبدالله فرمودن . . . :
توبهات قبوله حر . . .
بیا یکم اینجا پیش ما بشین.
حر روش نشد بیاد تو خیمه و با بچههای اباعبدالله رو به رو بشه . . .
به آقا گفت:
آقاجان اگه رخصت بدین برم به میدون . . . ❤️🔥
فکر میکنی چی گفتن آقا بهش . . .
بخدا که همینطور اگه برگردی آقا با روی باز راهت میده تو خیمه کنار همه شهدای کربلایی . . .
اباعبدالله فرمودن:
هرکاری که میخوای انجام بده . . . ؛
خدا تو رو رحمت کنه که مثل اسمت آزادهای . . .💔
کاش آقا روز مرگ به ماهم بگه خدا رحمتت کنه . . .
کاش شامل شفاعت ش باشیم . . .😭
به دهر، هر خبری هست . . ،
زیر پرچم توست.
اگر کسی درِ دیگر زند ز بیخبری است
کاشک امشب ماهم توبه کنیم یه توبه مردونه مثل و حُرّ و تا پای جونمون پاش بمونیم . . .
حسین جان میشه کمکمون کنی توبه کنیم مثل حُرّ بشیم برات؟
بلند صدا بزنید یا حسین یا حسین . . .💔
حُرّ گناه کرد . .
بعد توبه کرد . . .
بعد جبران کرد . . .
اما ما
بعد از گناه اگه توبه میکنیم . . .
جبران نمیکنیم . . .
و اون عدم جبران باعث میشه باز به گناه بیفتیم
و این . . .
کاش میشد که فارغ از این حسرت دیرینه باشیم . . .
یه محرم شب پنجم کاش میشد مدینه باشیم . . .