ترکی وفارسی برای فراق جوان
ماتمونده فغان ایلرم من
دم بدم وای بالام سسلرم من
بوجهاندا من بختی قاره
سنسیز آیا بالام نیلرم من
******
خون شدآخر دل نامرادم
کی رود خاطر تو زیادم
این منو این غم بی شمارت
بعداز این کس نیاید بدادم
*****
گوزدن اشگیم اولوبدی روانه
دود آهیم چیخوب آسمانه
دور آنون گورنجه قالدی تنها
شدت غصه دن گلدی جانه
*****
جانم ازغصه بر لب رسیده
داغ مرگ تو پشتم خمیده
ازمن خونجگر رو مگردان
ای بهشتی غزال رمیده
*****
بسم الله الرحمن الرحیم
🖤😭🖤😭
گریه ای کن ای دیده براحوال زار فاطمه بر دل خونین وچشم اشک بار فاطمه
برای شما گریه کنیم یا برای فرزند شما، محسن شش ماهه،
کار بی بی به اونجا رسید، صدا زد یا فضه «الیکی فخذینی »؛ مادر که ندارد،
مادر را صدا کند؛ فضه بیا به دادم برس، مرا بلند کن
به خدا قسم بچه ام را کشتند .
شب شهادت هست ناله کنیم ... یا زهرا
فضه آمد بی بی را بلند کرد طرف حجره، نمی دانم بی بی
به حجره رسید یا نه که بچه سقط شد ...« وا محسنا »
یا ابن الحسن دو شش ماهه ازشما کشته شد یکی مدینه میان در ودیوار،
یکی هم کربلا روز عاشورا در دست حضرت سید الشهداء.
#ختم_خوانی
قرائت سوره الرحمن
پس از مداحی نوبت به قرائت سوره الرحمن می رسد که معمولا تا آیه “کُلُّ مَن عَلَیهَا فانٍ” ادامه پیدا می کند. هنگام قرائت سوره الرحمن وقتی آیه “فَبِأی آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان” خوانده می شود ، مستحب است جمله؛ “لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ”[۸]قرائت شود. به همین دلیل در برخی محافل ، مستمع پس از قرائت آیه مذکور ، این جمله را قرائت می کند. خوب است قاری نیز این جمله را با مستمعین تکرار نماید.
سخنرانی
پس از قرائت قرآن نوبت به سخنرانی پند آمیز و موعظه می رسد که توسط روحانیون محترم برگزار می گردد، در این بخش به موضوعاتی راجع به سکرات موت ، شب اول قبر و سؤال نکیرین، عالم برزخ، قیامت و… پرداخته می شودونهایتا باذکرتوسل به اهلبیت(ع) به پایان می رسد.
نکته قابل ذکر اینکه بعضی از مجالس ترحیم بدون سخنرانی برگزار می شود و تمام وقت به قرائت قرآن و مداحی می گذرد . مداحان اهلبیت(ع) حتماً به صاحبان مجلس تأکید کنند که این بخش نباید حذف گردد ؛ چراکه به واسطه حذف این بخش ، یکی از فلسفه های برگزاری مجالس ترحیم ـ که همان تذکر و تنبه بازماندگان است ـ دچار خلل می شود بلکه باید بیشترین همت صاحبان عزا صرف این بخش گردد تا میت و بازماندگان و شرکت کنندگان در مجلس بهره کافی و وافی را از مجلس ترحیم ببرند
#ترتیب مجلس ختم خوانی
#صلوات
#در عزای غریب
#مجلس ختم شخصی که غریب از دنیا رفته
#ترکی
غریب ئولنده اونا سینه داغلیان اولماز
باشینون اوسته وروب باشه اغلیان اولماز
غریب ئولنده اونون غصه دن جمالی سولار
نه دردینه یتیشن نه بیر آشناسی اولار
غریب ئولنده قالار یولدا گوزلری آغلار
دییر الهی منیم گوزلریمی کیم باغلار
غریب ئولنده گوزی دمبدم اخار آغلار
دولاندیرار گوزونی یولارا باخار آغلار
غریب یولنده دییر هاردا قالدی قارداشیم
باشیم آلیدی دیز اوسته سیلیدی گوز یاشیم
غریب ئولنده الی سینه ده قلار اغلار
یانقلی آهیله اود عالمه سالار اغلار
غریب ئولنده اونون دردینی بیلن اولماز
النین ترین یتیشوب دادینه سیلن اولماز
▪️▪️▪️▪️▪️
701.2K
#از_روزی_که_جان_بابا_بمرده
#در_فراق_پدر_دلگویه_مازنی
🥀🥀🥀🥀🥀
از روزی که جان بابا بَمرده
اَمـه چـراغ دلخشـی دَمِــرده
سه پنج روزه که مه دل مَشت درده
اَجل اَمِه دلخشی ره بَوِرده
دیگه بُـورده مـه بابای صمیمی
چیـکار هــاکنــم بــا درد یتیــمی
خنه که پِـر دَره سِک و سو دارنه
مثل بهار ماه بِک و بـو دارنه
خنـه کـه پِـر دَره بــاغ بهشته
خواسمی خِش باشیم اَجل نِهشته
بنال ای دل از این غم نـاله بـزن
که نـازنین بـابـا بُـورده خـاک بِـن
#شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکند دست مغیره
که در این آستان بی مادرم کرد
گُل من چون تو را در گِل بپوشم
زهجران تو خون دل بنوشم
در ایام جوانی قسمتم شد
که تابوت تو را گیرم بدوشم
دعائی زیر لب دارم شبانه
تو آمین گوی ای ماه یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش را به زیر تازیانه
بیا با هم ناز شب بخوانیم
دعای دل بتای و تب بخوانیم
کتاب قِصّۀ غم های خود را
نهان از دیدۀ زینب بخوانیم
به خاک افتاده جسم اطهرش بود
به روی دامن فضّه سرش بود
میان آن همه رنج و غم و درد
به فکر غصّه های شوهرش بود
همه عهد خدا بشکسته بودند
علیه ما بهم پیوسته بودند
از آن، در خانه ام از پا فتادم
که دست شوهرم را بسته بودند
شرار دل به گردونم بریزد
به دامن اشک گلگونم بریزد
پس از مرگ تو چشمم مانده در راه
که قاتل آید و خونم بریزد
پس از تو همچنان مرغ اسیرم
که هم از لانه هم از دانه سیرم
به جان باغبان ای گل دعا کن
که امشب در قفس تنها بمیرم
غمت برده زدل تاب و توانم
تو رفتی من چرا باید بمانم
گلویم آنچنان از گریه بسته
که نتوان بهر تو قرآن بخوانم
چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه مهدی بیا به محفل ما
مگر به محفل مادر پسر نمی آید
حسینم این همه بر سینه آذرم نزنید
نمک به زخم دل درد پروروم نزنید
در این مدینه همین جا سر مرا ببرید
غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید
رسد آهسته آوایت مرا بر گوش جان مهدی
کنار در، ستادی یا میان دوستان مهدی؟
به قربان صدای دلربایت گردم ای مولا
بیا بر مادر مظلومه ات قرآن بخوان مهدی
چرا بال و پر ما راشکستی
نهال بی بر ما را شکستی
الهی بشکند قنفذ دو دستت
که دست مادر ما را شکستی
نگاه نور عینت آتشم زد
تماشای حسینت آتشم زد
تنت را در کفن پیچیدم آن شب
سکوت زینبینت آتشم زد
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورده پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر در خانه همسرش را نزنید
بر سوخته باغ ما دگر سر نزنید
این خانۀ آتش زده را در نزنید
از ما گذشت، مادری را دیگر
در خانه به پیش چشم دختر نزنیدختم خوانی مادر
داغ مادر
دشتی خوانی
از زبان فرزندان
آخی،کجایی مادرم دردت به جونم
کجا رفتی کجایی مهربونم
خدایا این دعای من همینه
هیچ خونه داغه مادرونبینه
آخی،شبهای جمعه داغم تازه میشه
خونمون سردوتاریکه همیشه
ستون خونه بودی مادره من
گل گلخونه بودی مادره من
آخی،کجایی سربه روی زانویت مادربزارم
ندونستم بایدسرروی قبرتوگذارم
کجایی محرم دردم تومادر
کجادنباله تومادر بگردم
آرزوی دله تنگم همینه
چشام یه بار دیگه توروببینه
🥀🍂🥀🍂🥀
#روضـه جانسوز حضرت فاطمه زهـــراسلام الله علیها
*خدامادرم رااااکجامیبر ند*
*گمانم برای شفامیبرند*😭
*(من وخانه داری -من وغمگساری)*
*امان ازدل زینب.یوقت دیدن مادرودارن شبانه مخفیانه* 😭 *میبرند...صدازد:مادربرای منه زینب هنوز زوده خانه داری؟آخه 4ساله بود 😭*
*خدایا تمام مرامیبرند/کجامی برندت کجامی برند* 😭
*(کجامیبرندت کجامیبرند)* 😭
*یوقت امیرالمومنین نگاه کردن..فاطمه جان کجامیری...دیگه علی بعدتو کسی رو نداره 😭*
*خدایا گل من که نیلی نبود خدایا صورت فاطمه روببین چه* *کردن..چی جواب پیغمبر وبدم 😭*
*جواب پیمبرکه سیلی نبود خانم فرمودند: ای مردم مگر من 😭*
*دخترپیغمبرنیستم..گفتند: اری خانم*
*پس چه کردیدبامنه فاطمه..صورتموسیلی زدید 😭*
*علی جان زعشقت،کمانی شدم*
*دراین کوچه هاارغوانی شدم*
*امیرالمومنین منتظرماندفاطمه* *برگرده..برکشت.. اما چه 😭* *برگشتنی؟یوقت دیدن فاطمه صورتشو ازعلی پوشانده چه کردن؟* 😭
*حسنم ماجرای کوچه چه بود بابا؟چه شد؟ 😭*
*خدایاچه خاکی شده برسرم*
*که رفته زسرسایه ی مادرم* 😭
*امان از یتیمی، چه کردن...دیگه بچهای علی*😭
*مادرندارن آی مادر😭*
*صدا زد: مادر تومیری اما منه حسن باکوچه ها ومغیره چکنم؟😭*
*زغم دل دونیمم/یتیمم یتیمم/منم درمحن* 😭
*شده قوت من اشک وخون جگر*
*نداردکفن مادرم ای پدر 😭*
*از بعد شهادت حضرت زهرا..امام حسن یگوشه*😭 *مینشست ..ناله میزد..نه غذامیخورد نه ابی..فقط اشک میریخت...مگرحسن چه دیده؟ 😭*
*زینب نگاه کرد دیدازکفن خونابه روان شده.ای مادر😭*
*بمیرم برایت/بیاورعبایت/به جای کفن 😭*
*جاداره بگم یازهرا شما کفن داشتید درسته ازکفنت خون میچکید😭*
*اما مادرپسرت درکربلا کفن نداشت..بوریا* *براش آوردن آی حـــــــــسـیـن 😭*
*چسان زیرتابوت بگیردعلی*
*خدایاکمک کن نمیردعلی😭*
*بمیرم برایت/بیاورعبایت/به جای کفن😭*
*◼️مقداد اومد.سلمان اومد. ابوذر اومد..با امیرالمومنین زیرتابوت روگرفتن*😭
*آخه بچهای فاطمه زهرا کوچیکن* *سنی ندارن...زیراتابوت رو علی گرفته..هی زیرلب*😭
*صدا زد: یارسول الله امانتی تواوردن اما شرمندتم* 😭
*دیگه علی طاقت نداره...میخواد خانمشو بخاک بسپاره اما محرم نداره..یوقت دیدن دودست مثل دستای پیغمبرازدله خاک بیرون اومد..یاعلی امانتمو.فاطممو.دخترمو بده.علی جان* 😭
*هر جا نشستی چندمرتبه بگو یازهرا 😭*
🏴🍃🏴🍃🏴🍃
#زبانحال حضرت زینب س در شهادت پدربزرگوارشان مولی الموحدین علی علیهالسلام
🎼«سبک:ویرانه ده نازلی بالام جان وئردی دینجلدی...»
"" "" ""
گئت دی بو دنیادن علی شیر خدا حیدر
اولدی خانم زینب حزین قان آغلادی یکسر
آغلار گوزیله سسسلدی ای وای بابام ای وای
سندن صورا خوش گون منه اولدی حرام ای وای
یوخ آیری چاره م من گرک قان آغلیام ای وای
بابا نئجه بو محنتی من ایلیوم باور2
"" "" ""
خنجر کی دگدی باشیوه رنگیم منیم سولدی
خوش گؤنلریم چاتدی باشا قدّیم کمان اولدی
یاندیردی آهیم عالمی نالم گؤیه دولدی
بیلدیم کی من اولدوم بابا بی یارو یاور2
"" "" "" "
سندن صورا غم خیمه سین من ایلرم برپا
گیزلینده هردم آغلارام چون مادریم زهرا
بو حالیمه آغلار منیم جنّاتیده طاها
قلبیم اولار بابا منیم هجروندا خاکستر2
" "" "" "
قان آغلیور عاشقلرون بابا بو دنیاده
ماتم دوتوب افلاکیان عرش معلّاده
آغلور سنه زهرا آنام بو لحظه عقباده
گوزلور سنی دخت نبی دلبند پیغمبر2
" "" "" "
ایلور نوا قارداشلاریم عباس اورک داغلور
گوز یاشینی رخسارینه اول با وفا باغلور
کلثوم اونی آرام ائدن لحظه اوزی آغلور
سسلور یتیم لر یاعلی آغلور اودم گویلر2
" "" ""
✍شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
🏴🌿🏴🌿🏴🌿
مدح امام حسین علیه السلام
اسیر عشقم و عشق حسیندی بنیانیم
وفاو غیرته وار اعتقاد و ایمانیم
حسیندی عالم ایجادی شورشه گتورن
مگر اولار کی فدا اولمیا اونا جانیم
گوزل مسیره قویوبدور قدم ائوی آباد
که خالقی بویوروبدور اونا منیم قانیم
کفن گیوب بشره درس حق وئرن سن سن
کی خنجر آلتدا اولان ریزه ریزه قربانیم
حسیندی قامت اسلامی جاودان ائلیین
ورق ورق داغیلان بندِ بندِ قرآنیم
فدا اولوم او کتابه چیخوبدی میزاندان
که آیه آیه سپیلمیش ترابه فرمانیم
نه سوره سورهء یوسف نه آیت الکرسی
زبور و مصحفه باخ واردی آیری جریانیم
منم که مست اُلوهیت خداوندم
منم که عالم زرده یازیلدی پیمانیم
گئدون گزون هامی عالَملری اگر تاپسوز
منه برابر اولان هاردا واردی یوخ ثانیم
احد ده تکدی حسینده قسم به لوح وقلم
که عرش و فرشیده یوخ صورتینده امکانیم
ستون عرشیده صاق سمتیده باخون آدیما
سِپردی لرزه لره هست و بود و اَرکانیم
سماده یر آزیدی تنگیدور منه گیتی
اودور که یرده منه ذرّه لردی حیرانیم
جمال یاری گورن لفظ اَرنی ایشلَتمَز
کی لَن تَرانی ائشیتدی کلیم جانانیم
بو فرّ و وَجد و شکوهی اگر گورن واردور
رضای حقّه سو وئرسون که یاندی طفلانیم
بو صود امر که گورور سوز عزیز زهرادور
آناسی خیمه ده عرض ائتدی یوخدی درمانیم
گوروندی همهمه دوشدی سپاه کفاره
که یعنی سو وئرن اولماز خدای سبحانیم؟؟!!
سو وئردی حرمله اما او نوک ناوَکدن
سه شعبه اوخ واریمیش سهم طفل نالانیم
چکوبدی زوزه بیر اوخ اگلشوبدی گلبرگه
زمانه زلزله سالدی مکانه ویرانیم
یاروبدی تشنه بوغازین چکوبدی تکبیری
اَسف لَنوبدی بو تکبیره عرش یزدانیم
جراحتین یوخیدور شرح و بسطِ نقالی
فقط دئدی که قوتاردی بو طفل جِیرانیم
✍ اثر طبع:استاد محمد وهابزاده
متخلص به عیّار اردبیلی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا اباالفضل مددی
مدح و روضه
حضرت عباس علیه السلام..
سلام اولسون سنه مولا اباالفضل
جلالِ عزتی والا اباالفضل
ائدوبسن جانیوی قربان حسینه
اولان آی غیرتدی دریا اباالفضل
مقامِ منصبه دارا اباالفضل
علی خوی و ملک سیما اباالفضل
کمال معرفتده جان زهرا
گورنمز مثلیوی دنیا اباالفضل
جمالی آی کیمی زیبا اباالفضل
شجاعتده یلِ یکتا اباالفضل
قوی بازولرون قربانی مولا
تمامِ مردم دنیا اباالفضل
ویرن ای دردلره درمان اباالفضل
ائدن عاشقلره احسان اباالفضل
دئیر سینه ویرانلا جان ودلدن
اوزون قولاریوه قربان اباالفضل
ائدوبسن عالمی حیران ابالفضل
اولوبسان دینه پشتیبان اباالفضل
ویروبسن قولارون آلّلهَ خاطر
آلوبسان مدرک ایمان اباالفضل
اولوبسان عاشق یزدان اباالفضل
شجاعت ملکینه سلطان اباالفضل
سیخلماز دفتره شأن و مقامون
یازیلسا مین بیله دیوان اباالفضل
همای اوج رحمت یا اباالفضل
علی تک کوه غیرت یا اباالفضل
سنه فخر ایلیر دنیا و عقبا
رسالت هم امامت یا اباالفضل
ائدوبسن دینه نصرت یا اباالفضل
سنه عاشقدی غیرت یا اباالفضل
سنون باشون اوجالدیب حق تعالی
تاپوپسان چوخ فضیلت یا اباالفضل
حسینه خدمت ائتدون فوقالعاده
ویروبسن ا متحان کرب و بلاده
جنازون نه حالا قالمیشدم بیلمم
حسین حمل ائتمدی حتّی عباده
دوشوبسن حیف اولا عدوان ایچینده
قالوبسان یارلی میدان میدان ایچینده
نچه مین اوخ آتوبلار قوم کافر
جنازون گزلنوب پیکان ایچنده
داغیلمش پیکره قربان اباالفضل
کسلمیش اللره قربان. اباالفضل
تمام هستی و دار و نداریم
آخیلمش گوزلره قربان اباالفضل
جمال انوره قربان اباالفضل
یارالی پیکره قربان اباالفضل
خیامه باخدون آغلادون حسینی
اوحال مضطره قربان اباالفضل
سنون تک ساغره قربان اباالفضل
دیلولنده باوره قربان اباالفضل
آلوبسان نهری امّا ایچمدون سو
او عطشان لبلره قربان اباالفضل
التماس دعا
زبانحال حضرت زینب س در قتلگاه
حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی)
حسین دریای مِحنَتده عجب غرق بلا اولدون*
باجون زینبدن آیرولدون قتیل اشقیا اولدون*
حسین مظلوم حسین مظلوم
خزان اولدی گولوستانون اسوب یل تاروماراولدی
گل وغنچه بوداقلارداچمنده خشک اولوب سولدی
حریم عصمته قارداش دو گور زاغ و زغن دولدی
حسین تا سن بو میداندا ذبیحأ من قفا اولدون
گورنده شمر ملعونی اورکدن اوددوتوب یاندیم
الیملن خنجرین دوتدوم کشا کشده یارالاندیم
دئدیم ذبح ایلمه عطشان عبث سایدی الولاندیم
یتیردی وصلتی فصله حسین مندن جدا اولدون
حسین بوعشقون اوستونده منی چولدن چوله سالدون
چکولدون داره عیسی تک منیم آرامیمی آلدون
ویروبلار نیزه اوخ شمشیر ندن بوحالته قالدون
نه جرمیله باجون اولسون بیله غرق دما اولدون
بوچولده یالقوزام قارداش آتام یوخدی آنام یوخدی
یاتوبسان اَرخَن اوستونده باشون یوخدی یاران چوخدی
منی چوخ آغلادان بوسینه ده اوچ شعبه لی اوخدی
بویاندون قانیوه قارداش بو قرآنه فدا اولدون
ابوالفضلین اُولن ساعت پوزولدی حالتین قارداش
قلم اولدی ایکی قولدان کسولدی طاقتین قارداش
اوزوم گوردوم بیلون سیندی بوکولدی قامتین قارداش
بوکولموش قدّیلن سن رهسپار بو مِنا اولدون
باشون نی ده گیدر شامه گورنده قان گلر جوشه
گویول ایستر الیم چاتماز چکم من جان تک آغوشه
سنی زهرا آنام جانی حسین بیرآنی گل هوشه
منه چاره یولون گوستر دیمه غم ابتلا اولدون
دوشوب سنسیز باجون امری نقدری مشکله قارداش
قولی باغلی گیدر شامه گیدونجان کاش اُله قارداش
الور شمر وسَنان یولدا بیزه سر قافله قارداش
باجون عشقون اسیری سن غریب کربلا اولدون
حسین آسوده یات زینب یترعشقینده میثاقه
آچار همّت لواسیلن یولون دنیاده عشاقه
اولاربونهضت عالم گیرچاتار سس عرش نُه طاقه
بوعالی نهضته سنسن که قارداش رهنما اولدون
هجوم اشک چشمیلن هاراچاتسام علم ویررام
قوروب بزم عزا نقش یزیده من عدم ویررام
دییر(عدلی) بومطلبده نفس وارتا قلم ویررام
سن ای زینب شریک نهضت و صاحب لوا اولدون
استاد حاج اصغر فرشچی
🏴فراق مادر 🏴
🏴شعرازحقیر ؛ علی عبدی
الهی وئر منه گوزیاش اِئدیم فغان ننه مه
وجودی شمعی تک اولادینه یانان ننه مه
اورک داریخسا فراقینده دسته گل آلارام
هدیه اِیلییرم قبریده یاتان ننه مه
ائوویمده دیزلریمی من قوجاقیمه آلارام
یواش یواش اولونار گوزیاشیم روان ننه مه
چکوبدی چوخ گئجه اولادی اوسته بی خوابی
بجادی وئرسله گر لوح قهرمان ننه مه
منیم ایاقیمه قویدی جوانلقین نئچه ائیل
جفادی آغلاماسام بیله مهربان ننه مه
آنا اَیاقینین آلتیندا ثبت اولوبدی بهشت
حدیثی خاتم مرسل اِئدیب بیان ننه مه
کاش ایندی زنده اولیدی ئوپیدیم اَل اَیاقین
اورک تاپاردی صفا من دیَّنده جان ننه مه
اگر اولیدی توانیمده بیر گون اِیلردیم
تمام مادح دنیانی روضه خوان ننه مه
دولاندی باشیمه دنیا گئدنده قبر ائوونه
گوزوم یاغیش اورگیم اولدی باغریقان ننه مه
چکولدی قاره ائووه خویش و اَقربا گلدی
قورولدی مجلس ماتم همان زمان ننه مه
یازولدی سوز آنادان ای قلم گریزین آپار
مدینه ده گئجه هنگامه دفن اولان ننه مه
نه دردین اولسا سنون ساخلاما اورکده دینن
فشار دربیله پهلولری سینان ننه مه
قاپی دالیندا خانم ناگران دایانمیشیدی
آچیلدی ضرب لگدلن او ناگهان ننه مه
قاپی دالیندا قیزارمیشدی بیرنئچه مسمار
باتوبدی سرعتیله سینه سی یانان ننه مه
اوجالدی سس اوهیاهوده وای بالام ئولدی
کنیزه فضه یتیردی ئوزون جوان ننه مه
گوروبدی فاطمه نین یئرده پیکرین بی هوش
دیدی الهی ئوزون وئر دوباره جان ننه مه
یواش یواش اوگلوب هوشه آچدی قانلی گوزون
توکوبدی گوزیاشینی اَهل دودمان ننه مه
ائلیکی آغلادی کلثوم و زینب و حَسَنین
اوجاتدی ناله سینی گوگده قدسیان ننه مه
او قدری چکمدی ئولدی پیمبرین بالاسی
ائدیبله غسل و کفن گل کیمی سولان ننه مه
یارالی جسمی همان شب قویوبلا تابوته
بقیع مزاری همیشه اولوب مکان ننه مه