ببــــار ای بارون ببار رو آتیش دل بیقرار میسوزم از غمه هجر یار ازمادرمن خبر بیار ای بارون بگو به مادرم دلم تنگشه بیاد همدم غمهام بشه بیاد ببینه دلم چشه -ای بارون بیا ای مادر خوبم بیا روزم شده مثل شب سیاه بیا دورت بگردم مادر بیا – ای مادر لا لا لالا گل پرپرم بخواب راحت ای مهربون مادرم کجا رفتی خاک غم شد برسرم ای مادر الهی که کسی در این زمونه غریب و بیکس و تنها نمونه شده این قلب من ازغصه پاره که داغت مادرم درمون نداره میسوزم از داغ مادرم خاک غمش شده برسرم خفته در خاک غم دلبرم بود آخه تنها یار ویاورم وقتی میشم بیقرار میام میشینم سر مزار گریه میکنم من زار زار روزم شده چون شبهای تار شده قلبم پریشان تو مادر دلم سر در گریبان تو مادر بخواب آرام ای دار وندارم الهی من بقربان تو مادر ببین که میسوزم از غمت در دلم بنشسته ماتمت یاد خندیدن هردمت باورم نمیشه رفتنت شمیم عطر گلهایی تو مادر امید جان و دلهایی تو مادر بخواب آسوده و آرام دیگر بدان مهمان زهرایی تو مادر خـــون شد دل آسمان مادرم رفته از جهان رفته ازپیشم جان جان ای امان ای امان ای امان رسیده جون برلبم میسوزه سینه پر تبم آسمون سینه تیره شبم گریون غم مادرم بگو مادر جان شنيده بودم داغ مادر سخته،اماباور نميكردم اينقدر جانسوز باشه تو که رفتی مادر از خونه غمت توی دلم مهمونه بعد داغت خدا میدونه خونمون شده ویرونه

‍ #نذر_غربت_امام_حسن_علیه‌_السلام این حسن(ع) کیست که نامش سندِ غربت شد بوسه بر تربتِ او در دلِ ما حسرت شد این حسن(ع) کیست که تشییعِ عجیبی دارد تیرها بود که بر پیکرِ او دعوت شد این حسن(ع) کیست که از روزِ ازل مظلوم است غمِ عالم همه در طالعِ او قسمت شد خاندانش همه مصداقِ غریبند و ولی غربتِ حضرتشان بر همه کس حجت شد او که هرگز عوضِ خدمتِ خود مزد نخواست اجرش از مردمِ گمراه فقط محنت شد چه بگویم که چگونه به وطن تنها بود همه ی غربتش از تربتِ او پیدا بود او غریبِ وطن و کشته به دستِ جعده جرمش این است فقط نورِ دلِ زهرا بود دشمن و دوست همه بر درِ این خانه گدا چون کریمِ و کرمش بیشتر از دریا بود کرمِ بی حدِ او شهره ی آفاق شده است پست تر از همه چیز از نظرش دنیا بود وَ چه شبها که طعام از شکمِ خود می زد این عجب نیست چرا، چون پسرِ مولا بود وَ سرانجام بگو مزدِ محبت هایش ظلم از سوی عدو، مزدِ ذوِی القربی بود آه خاکی شدنِ چادرِ مادر را دید بعدِ کوچه به لبش نغمه ی واویلا بود عشق را زنده نگه داشت که پرپر نشود لیک در چشمِ عدو عشق چه بی معنا بود به فدای دو جوانش که صفِ کرب و بلا رقصشان در برِ شمشیر چقدر زیبا بود یا حسن با تو همه زندگی ام غرقِ صفاست هستیِ هستی همه از نظرِ لطفِ شماست! #هستی_محرابی

#امام_زمان_عج #مناجات #غزل دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید سال نو و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا (ع) آقا خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن تو با لباس شهادت لباس ما آقا #ناصر_شهریاری👇👇👇

حال دلمان خراب است آقا یا صاحب الزمان 😭😭😭😭😭😭😭 ظهور کن جمعه های فراق را به شادی مبدل کن پسر فاطمه س اجرای دکلمه🎤 مداح پیرزاده🙏

#مصائب_شام تازه رسیده از سَفَرِ کربلا سرت بینِ تَنِ تو فاصله افتاده تا سرت با پهلوی شکسته و با صورت کبود کُنجِ تنور کوفه کشانده مرا سرت پیشانی ات شکسته و موهات کم شده خاکستر تنور چه کرده است با سرت؟ رگ های گردنت چقدر نامرتب است ای جان من چگونه مگر شد جدا سرت؟ این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسین افتاده است زیر سُمِ اسب ها سرت... باید کمی گلاب بیارم بشویمت خاکی شده است از ستم بی حیا سرت چشمان تو همیشه به دنبال زینب است تا اربعین اگر برود هر کجا سرت علی اکبر لطیفیان 👇👇👇

یاحسین ع بمیرم برای سرت 😭😭 تنور خولی🌑 مداح پیرزاده🎤

#سر_مزار_ مادر #دشتی ✹✿✹ دو چشمی ای فلک پر آب دارم دلی پر غصه و بیتاب دارم چرا چون مرغ شب از دل ننالم که اینجا مادری در خواب دارم 😭😭😭 ✹✿✹ بود اینجا مزار مادر من فروغ دیده ی پر اختر من چو نی می نالم و می گریم هر دم که شد در خاک پنهان مادر من ✹✿✹ بیامدم به کنار مزارت ای مادر که ساعتی بنشینم کنارت ای مادر دلم ز هجر تو خون گشت و از بصر جاری ز اشک دیده کنم تر مزارت ای مادر 😭😭😭

آموزش اواز دشتی این چهار سبک یادتون باشه روضه در آواز دشتی سه پنج روزه که بوی گل سرکوه بلند فریاد کردم گلی گم کرده ام 👇👇👇

🥀🥀🥀🥀🥀 #دشتی #ترحیم_خوانی #در_فراق_پدر فلک از دست تو دارم شکایت. فلک از دست تو دارم شکایت ندونم با که گویم این حکایت زدی تیری به قلبم با خدنگی که از دردش بنالم تا قیامت چه دردی و غمی شد همنوازم که هم باید بسوزم هم بسازم خوش آن که گل بودی و بلبل تو گفتی صبر کن کردم تحمل الهی بشکنه بازوی تقدیر گل از بلبل جدا شد بلبل از گل خدایا فصل گل فصل خزان شد سیه در پیش چشمانم جهان شد مسلمانان غم دل با که گویم که بابای گلم در گل نهان شد کسی در زندگی بابا نمیشه عزیزی مثل او پیدا نمیشه صفای خانه و کاشانه بابا گل یکدانه ی گلخانه بابا 🥀🥀🥀🥀🥀

🔘دشتی جانسوز بختیاری🔘 #دشتی_جانسوز_برادر☑️ #شاعر_خانم_علیمحمدی📝 #اجرا_استاد_پیام_پرویزی👤 #مداحِ_بختیاری👌👍 بزن نی زن دلِ‌ مو پُر زِدرده بزن تا آ اصلان زِ رَه گُذرده بیو آ اصلان وُرگرد به حونه بیو که بِچیلت گِرِن بهونه بیو بنیَر به حونه غم به کاره بیو زِ داغِ تو شَوِه مو تاره دلوم سُهد وُ دلوم سُهده زِ داغِت کُجه گَردُم مو وا گِرُم سراغِت دلوم وابی زِ داغِت گِنده گِنده تو رهدی مو چِطَو مَندُمه زنده مپرس حالُم که مو حالی ندارُم مو وا ایی روزگار چِطَو بنارُم چِطَو دِلِت اُوی بندی تیانه یه ساله ور کردُم رَختِ سیانه مو نیخوم زنده ایی بعدِ برارُم که بیچاره زِ دستِ روزگارُم مو خواستُمِت کِلِ خُم سی همیشه اجل سنگ بید وُ تو هم جورِ شیشه خدا ‌ جونُم اُویده به سَرِ لَو همه شَوگار زِ داغِس نیکنُم خَو

روضه دفتری سالگرد پدر جوان #روضه_سالگرد_پدر_جوان☑️ #اجرا_استاد_پیام_پرویزی👤 #تایپ_خانم_علیمحمدی✍ شده یکسال بابارفته از دست زِ داغش پشت من از غصه بشکست شده یکسال بنالم از غم او دگر آشفته حالم از غم او شده یکسال از این غم هی بنالم بابایم رفته و افسرده حالم شده یکسال که از داغش غمینم به کنجی از غمش دائم نشینم در اینجا کربلا آمد به یادم حسین سرجدا آمد به یادم ◾️مراسم امروز به یاد و بمناسبت یکمین سالگرد درگذشت پدر و برادر عزیزمون شادروان آ اصلان کریمیان برپا شده که در سن جوانی اجل بهش مهلت نداد تا بچه هاشو سر و سامون بده، خانواده محترم کریمیان خدا صبرتون بده داغ پدر جوان دیدن داغ برادر جوان دیدین داغ همسر جوان دیدین به واللهِ خیلی سَخته بزار حرف دل بچه هاشو بگم یکسال بابا جون صدای نازنینت رو نشنیدیم ،یکساله خنده های زیباتو ندیدیم آی مردم بخدا چه روزهای خوشی کنار بابا و مامان داشتیم، اما الان یکساله توی دلمون مونده که یکبار دیگه صورت نازنین بابا رو ببوسیم آی مردم بخدا دیگه خونه مون بدون بابا صفایی نداره، نمیدونم اون لحظه ی آخر که بابام جون داد چه سفارشی کرد اما شاید یکی از حرفاش این بوده جان شما و جان عزیزانم مخصوصا بچه هام😭😭😭خانواده ی داغداره کریمیان یادتونه اون لحظه ای که داشتند سنگهای لحد رو میزاشتن گفتین بزارید یه بار دیگه صورت نازنین شو ببینم و ببوسم میدونم هنوز باورتون نشده که دیگه بابا ندارید هنوز باورتون نشده که دیگه برادرتون رفته ،چهل روز گذشت اما چه سخت و جانسوز گذشت، بزار یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا شما بدن نازنین پدر و برادتون قابل شناسایی بود اما دلها بسوزه برای اون بدنی که بنی اسد وقتی اومدن نمی شناختن ، نه سر در بدن داشت، نه لباسی بر تن داشت ، بدن قطعه قطعه بود آنچه نقل شده است، امام سجاد بدنِ بی سر بابا رو میان قبر گذاشت خم شد لبها رو به رگهای بریده گذاشت همه بگید یا حسییییین😭😭😭 هر کجای این مکان مقدس ایستاده ای دست ادب به سینه بزن و بگو : السلامُ عَلی الحسین و عَلی علی بن الحسین وعَلی اولاد الحسین وعَلی اصحاب الحسین(ع) •┈┈••✾•✾•✾••┈┈•