eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
15.4هزار دنبال‌کننده
530 عکس
301 ویدیو
34 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کم کردن وحشت قبر ✍ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻭ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ع) ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺷﻴﺦ ﻣﺮتضی ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻳﺰﺩﻱ ﻛﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺑﻮﺩ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﻣﺎ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻲ‌ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﻮﺩ:هر ﻛﺲ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺫﺧﻴﺮﻩ ﺍﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺫﺧﻴﺮه ﻣﻦ ﻫﻢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ (ﻉ) ﺍﺳﺖ. ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.ﺑﺎ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﻧﺠﻔﻲ ﻗﺮﺍﺭﻱ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ،ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﺧﺒﺮ ﻛﻨﺪ. ﺁﻗﺎﻱ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺮﻋﺸﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻲ‌ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺳﺪ:ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟ ﺁﻗﺎﻱ ﺣﺎﺋﺮﻱ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ:ﻭﻗﺘﻲ ﻣُﺮﺩﻡ،ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﺆﺍﻝ ﺁﻣﺪﻧﺪ.ﺧﻴﻠﻲ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ.نﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﮔﻔﺖ:ﻧﺘﺮﺱ ﻧﺘﺮﺱ.با ﺍﻳﻦ ﺻﺪﺍ ﺧﻮﻑ ﻣﻦ ﻛﻢ ﺷﺪ.ﺑﺎ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪﻥ ﺻﺎﺣﺐ ﺻﺪﺍ،ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﻠﻚ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ ﺯﺍﺋﻞ ﺷﺪ. ﺻﺎﺣﺐ ﺻﺪﺍ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﻲ ﺑﻮﺩ،ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:ترﺳﻴﺪﻱ؟ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻗﺎ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ:ﺷﻤﺎ ﻛﻴﺴﺘﻴﺪ؟ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ،ﺷﺼﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﻲ‌ﺁﻳﻢ.ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﺯﺥ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎﻟﻢ ﺷﺪ. 📚منبع:از احتضار تا عالم قبر،حجت الاسلام عالی ‌‌‎بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
روضه و زبانحال در فوت فرزند الهي هيـــچ بابايي نبيـــند كه در سوگ جوان خود نشيند منم آن باغـــبان زار و خسته كه در سوگ جوان خود نشسته يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه... درسته مرگ پير و جوان نميشناسه... درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم... اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين جـوانـي در بــهار زنــدگــاني بـه هـنـگــام شباب و كامراني خــرامــان گـام بر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه لحظه اي است؟؟؟ حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم. پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي... باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم... آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟ آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید... پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم. اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود. لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد 🍁🍁🍁 كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
‍ *◾نوحۂ مراسم ختم پدر◾* *رفته بابا از کنارم* *داغِ او بر قلبِ زارم(2)* *تکیه گاه عمرِ من رفته زِ دستم* *بعدِ او از زندگی دلخسته هستم* *ایخدا صبری بده بر این دلِ زار* *دیگر از این ماجرا در هم شکستم* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *او که بوده هر نفس اندر کنارم* *رفته بابا و کسی دیگر ندارم* *گشته ام گریان زِ داغ بابِ خوبم* *اشک غم از بهر او از دیده بارم* *رفته بابا از کنارم* *داغِ او بر قلب زارم(2)* *من شدم چون بلبلِ بی آشیانه* *رفته است مهر وصفا دیگر زِ خانه* *آرزوهایم همه بر باد رفته* *دل بگیرد دائماً از او بهانه* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *گویم هر دم ای پدر داد از جدایی* *مهربان بابای من بر گو کجایی* *بر سَرِ قبرت بیایم حالِ مَحزون* *من نشستم انتظارت کی میایی* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *من شدم از داغِ هجرانش گرفتار* *رفته از دستم خدا آن بهترین یار* *(هستی)را یاری نما یارب به اشعار* *بابای(پرویزی)را بهرش نگهدار* *رفته بابا از کنارم* *داغ او بر قلب زارم(2)* *👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝* بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوخشاما مرگ جوان فارسی من که ز بیداد فلک شکوه فراوان دارم ای گل از داغ غمت سینه سوزان دارم بعد تو تاب و توان نیست برای دل من چه کنم از غم تو دیده ی گریان دارم آی فلک تو خون به دل پیر و هم جوان کردی گل همیشه بهار مرا خزان کردی آخی قصه مرگ تو را نا گه شنیدن زود بود در عزایت جامه اندر تن دریدن زود بود آخر ای جان پسر ای میوه ی قلب پدردر در دیار نیستی منزل خریدن زود بود دو چشمی ای فلک پر آب دارم دلی پر غصه وبی تاب دارم چرا چون مرغ شب از دل ننالم که اینجا جونی در خاک دارم دلم از غصه در خون تپیده گلم در بستر خاک آرمیده نداند تلخی ایام هجران مگر آنانکه زین شربت چشیده فلک بر سینه ام داغی کشیده نبیند هر که مانندش ندیده از این دنیا جوانم رفت ناکام که او بود صاحب خلق حمیده ببار از نرگس شهلای مستم چو ابر نو بهاران تا که هستم عصای دست من افتاد و بشکست ز دنیا رشته ی اّلفت گسستم خانم بهروزی
در سوگ پدرفارسی ای خالق من تاج سرم رفته ز دستم صبرم بده نیکو پدرم رفته ز دستم بابا گهری بود که نشناخته بودم صد حیف که زیبا گهرم رفته ز دستم روزم شده بی روی پدر همچو شب تار دردا که ضیاء بَصَرم رفته زِ دستم در سخت ترین روز بُدش قوّت قلبم یک یاور نیکو سِیَرم رفته زِ دستم با همت و بود گشودم پَروبالی محزون وِیَم بال و پرم رفته ز دستم نالم چو نِیو باز به صد ناله بگویم من دیده ترم چون پدرم رفته ز دستم خانم بهروزی
در عزای پدر و مادر فلک گرید به حال من که اکنون دوماتم کرده زارو دل غمینم زداغ مادرو وز داغ بابا غبار غم نشسته بر جبینم زهجر مادرو اندوه بابا به صد آه و فغان اندوهگینم خیالش را نمیکردم من زار به سوگ مادر و بابا نشینم خانم بهروزی
اوخشاما در فراق پدر فراقون جاودان قالدی قلبیمیز فغان قالدی عزیزلروندن آیریلدون عکسون بیزه نشان قالدی 😭😭😭😭😭 عمرونده چوخ چالیشدون چراغ کیمی آلیشدون ائللروندن ال چکوب تپراقلارا قاریشدون 😭😭😭😭😭 درد ئولدورر آدامی یوخ عمرلر دوامی الدی فلک الیمدن زحمت چکن آتامی 😭😭😭😭😭😭 اورگیمده یارام وار ده گوروم نه چارام وار سنی دییب گلمیشم بابا سنسیز منیم هارام وار 😭😭😭😭 گلرم اوزوم اوسته دورارام سوزوم اوسته بیرده بیزه قوناق گلسون ساخلارام گوزوم اوسته خانم بهروزی
اوخشاما فراق پدر آتاسی اولانلار قدرینی بیلین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا اونا سجده قیلین اونا باش اگین یامان آغیریمیش آتاسیز دونیا   یارالیام یارالیام بابام الوب عزالیام بابا اوین صفاسیدی بابا اوین چراغیدی دردیمه درمان،ای بابا آدوه قربان،ای بابا * روح روانیم بابا        جسمیده جانیم بابا آچ او قرا گوزلرین          شیرین زبانیم بابا ***   غم لباسین سویمارام           آغلاماقدان دویمارام سنین داغن گورمشم گجه گوندوز آغلارام خانم بهروزی
 گوزمون نوری آتا،ترک ائلدون دنیانی ایلسون الله اوزی قبر ائووی  نورانی قورولوب مجلس ماتم سنه چوخ عزتیلن گلدی مومنلر اولوب مجلسیمیزعرفانی ذکر ائدور دیل دوداقیم قادرالرحمانی سن ئولن لحظه چراغیم ائله بیل اولدی خموش داخی گورمز بیری خندان آتا بو نالانی سن گوزل جاه وجلالیله گئدوسن قبره گون قباقینده قالوب کرب وبلا سلطانی خانم بهروزی
شعرترکی درفراق پدر گیر قراسین اولار خونجگر آتاسی ئولن دوتار عزاتوکر اشک بصر آتاسی ئولن آلار کنارینی اقوام ویارو یلداشی شرار غمده یانارسربه سر آتاسی ئولن جنازه نی آپارالار جلالیلن قبره زمان دفنده اشکین توکر آتاسی ئولن قرارورسمیدی اسلامیده امام زمان قاپی آچار گلن اشخاصه هر آتاسی ئولن گلن تسلی ویررقلب زارین اینجیتمز اورکدن اینجیدی چوخ بیر نفر آتاسی ئولن امام زین العبا جدیوی آقا دیورم قالار اوتون آراسندا مگر آتاسی ئولن حسین جنازه سی اوچ گون قالب قوری یرده گدوبدی جبریله شامه آتاسی ئولن نه قویدیلارقویاقبره نه قویدیلاردوتایاس گدنده سالدی منادن گذر آتاسی ئولن باخوب دئدی بابا باشسیز جنازوه قربان ائدرفغان سنه شام وسحر آتاسی ئولن دیارکو‌فیه من عازمم خداحافظ اسیر دشمن اولوبدور گدر آتاسی ئولن گلوب ئوزوم قویارام قبره جسم اطهریوی یاتار سینونده سوسوزصود امر آتاسی ئولن التماس دعا خانم بهروزی
4_5791961650051418219.mp3
3.08M
◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🖤 ◍⃟🖤🔘☆҉‿➹⁀☆  ҉ ◍⃟🔘🖤                     ﷽ _هفتم _اول_روضه گم کرده ام_می جوییم_او_را چهارم_ یاران_چه روزه مادرم در خاک خفته درود زندگی را زود گفته سه روزه ای خدا مادر ندارم سه روزه سایه اش بر سر ندارم سه روزه گشته پرپر لاله ی من رود بر آسمانها ناله ی من سه روزه اشک غم قوت و غذایم نمانده غیر درد و غم برایم سه روزه دیده ام باشد براهش دلم گردیده مشتاق نگاهش سه روزه رشتهٔ صبرم گسسته براهش دختر زارش نشسته سه روزه از فراغش دل کبابم نمی گوید دگر مادر جوابم بیا مادر بدر مانده نگاهم تویی در زندگی پشت و پناهم عزای مادری والاست امروز پریشان خاطر شیدا است امروز 🎧🎤 👌      دعای فرج