عزای پدر:
پدر بی تو در این دنیا * شدم بی مونس و تنها
برفتی جانب عقبا * پدر جانم پدر جانم
دلم از غصه بشکسته * ز هجرت خسته ام خسته
شدم چون مرغ پر بسته * پدر جانم پدر جانم
مرا بودی چو آئینه * دلی پر مهر و بی کینه
فروق دیده و سینه * پدر جانم پدر جانم
نباشد زین دعا بهتر * پدر در ورطه محشر
علی گردد ترا یاور * پدر جانم پدر جانم
به نیلی بازوی زهرا * به روی و پهلوی زهرا
خدا اجرهت دهد بابا * پدر جانم پدر جانم
به اشک دیده زینب * که بودش در عزای اَب
علی یارت شود امشب * پدر جانم پدر جانم
تو عاشق بر حسین بودی * ز غم در شور و شین بودی
ترا او نور عین بودی * پدر جانم پدر جانم
#پدر
#ختم_خوانی
گلی از بوستان زندگی رفت
بهار جاودان زندگی رفت
ببار ای دیده اشک ماتم امروز
که آن سرو روان زندگی رفت
چه مردی با صفا و پاک طینت
ز پیکر جسم و جان زندگی رفت
بنال ای دل ز هجرانش دمادم
که آن صبر و توان زندگی رفت
دل یاران ز داغش داغدار است
که آن پرتو فشان زندگی رفت
ز داغش هر دلی در آه و افغان
فروغ دیدگان زندگی رفت
غلام درگه شاه شهیدان
برفت و بر حسین گردیده مهمان
پدر
نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت
برکت نان و نمک از همت والای اوست
این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت
خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار
کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت
کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست
ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت
چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست
دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت
با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست
گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت
صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان
در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت
احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود
گفته پیغمبر است و مستمر باید نوشت
سایه پدر
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
در دیده مرا نور بصر بود پدر بود
در سینه اگر بود مرا سوزی و دردی
آنکس که سراپای شرر بود پدر بود
در ظلمت و تاریکی جهلم به جوانی
آنکس که مرا شمس وقمر بود پدر بود
پروانه پر سوخته شمع حسینم
آنکس که ز من سوخته تر بود پدر بود
عمری به خدا عاشق زهرا و علی بود
آنکس که مرا زینت و فر بود پدر بود
دیدم به عزا خانه سالار شهیدان
آنکس که بر او دیده تر بود پدر بود
رفت از کف من گوهر نایاب وجودش
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
مجالس مداحی مادر:
برو قدر مادر دان که دائم
کشد رنج پسر، بیچاره مادر
برو بیش از پدر خواهش، که خواهد
تو را بیش از پدر، بیچاره مادر
ز جان محبوبتر دارش، که دارد
ز جان محبوبتر، بیچاره مادر
نگهداری کند نه ماه و نه روز
تو را چون جان به بر، بیچاره مادر
از این پهلو، به آن پهلو، نغلطد
شب از بیم خطر، بیچاره مادر
به وقت زادن تو، مرگ خود را
بگیرد در نظر، بیچاره مادر
بشوید کهنه و آراید او را
چو کمتر کارگر، بیچاره مادر
تموز و دی، ترا ساعت به ساعت
نماید خشک و تر، بیچاره مادر
اگر یک عطسه آید از دماغت
پرد هوشش ز سر، بیچاره مادر
اگر یک سرفه بیجا نمایی
خورد خون جگر، بیچاره مادر
برای این که شب راحت بخوابی
نخوابد تا سحر، بیچاره مادر
دو سال از گریه روز و شب تو
نداند خواب و خور، بیچاره مادر
چون دندان آوری رنجور گردی
کشد رنج دگر، بیچاره مادر
سپس چون پا گرفتی، تا نیفتی
خورد غم بیشتر، بیچاره مادر
تو تا یک مختصر جانی بگیری
کَنَد جان مختصر، بیچاره مادر
به مکتب چون روی، تا باز گردی
بود چشمش به در، بیچاره مادر
اگر یک ربع ساعت، دیر آیی
شود از خود به در، بیچاره مادر
نبیند هیچکس، زحمت به دنیا
ز مادر بیشتر، بیچاره مادر
تمام حاصلش از زحمت این است
که دارد یک پسر، بیچاره مادر
از: ایرج میرزا
نقل از کتاب: مناسبتهای مذهبی (میرزا باقر حسینی زفرهای)
شعربراي فراق پدر
مرا آرامش دل از پدر بود مرا از نام او نامي به سر بود
مرا در کوره راه زندگاني چراغ و راهنما در هر گذر بود
مرااقبال ودولت ازوجودش هميشه ياورم ازهر نظر بود
تماشايش مرا آرامش جان نگاهش خوشتر ازلطف سحربود
به چشمانش تسلاي دل ريش کلام دل نشينش چون شکربود
کنارش بهتر از فصل بهاران حضورش موجب فتح و ظفر بود
هميشه مهرمادررابدل داشت برايش همسري والا گهر بود
به مادرگر بهشتي زير پا است عطاي اين فضيلت از پدر بود
نه تنها سايه مهرش مرا پشت که از جان حافظ ما از خطر بود
پدر تا عمر دارد حامي توست به کمتر رنج تو از خود بدر بود
نبيني خادمي بيمزد چون او که کارش بهتر از صد کارگر بود
هر آن فرزند بيند سفرهاش را نصيبش طبع والا و هنر بود
پسر را گر پدر داماد سازد زفافش چون اميران در ظفر بود
هرآن فرزندقدرش رانکو داشت هميشه روزيش در پاي در بود
برو تا ميتواني خدمتش کن دعايش پيش يزدان کارگر بود
به دورانش کم ازشاهي نداري خوشاروزي که باتو همسفر بود
رسيد از مهر او يوسف به شاهي رضايش بهتر از درو گهر بود
هر آنکس مهراوراکم چشيده هميشه حسرتش اندر نظر بود
هزاران حيف عمر آدمي را برايش مهلتي کوته بسر بود
گريزي نيست آدم را ز مردن که در تقدير آدم اين سفر بود
حوادث آدمي را در کمين است اجل هم در کمين هر بشر بود
هزاران سوز بياندازه دارد اگر مرگ پدر اندر خبر بود
پدر چون رخت بندد نابهنگام وداعش کودکان را تلختر بود
کسي کو جز پدر ياري ندارد پدرچون مرددردش بيشتربود
براي حسرت يک ديدن او دوچشمان تَرش دائم به دربود
نه چشم آرام گيردني دل وجان فراقش بردل سنگ هم اثربود
اگر با سيل اشکم زنده ميگشت مرا خود اين توان در چشم تر بود
چگونه از فراغش کس ننالد که در عمرش برايت بال و پر بود
وليکن رفته باز نايد اي دوست اگر حتي پدر پيغمبر بود
به روزي گفت اندرزي به فرزند چومهردلبري اورابه سربود
«نگردد شوي بد، باباي نيکو اگر ميلت به دختر يا پسر بود
خوش آن همسرکه داردخلق نيکو وگرنه ازدواجش با ضرر بود
پدر جان است، پدر جانان جان است اگرچه کمتر از يک کارگر بود
بيا تا هست قدرش را بدانيم که پيک مرگ کارش بيخبر بود
دل آيت ز مرگ هر پدر سوخت که مرگ هرپدرداغ بشربود
…………
#پدر
پدر ای رونق کاشانه ی من.
که بودی چلچراغ خانه ی من.
برفتی از کفم ای داد وبیداد.
صفا دیگر ندارد خانه ی من.
پدر جان،یاد مظلومیت تو.
کشیدی دست خود از شانه ی من.
چوبودم شمع جان تو پدر جان .
تمام عمر شدی پروانه ی من.
به قربان خم پیشانی تو .
چرا رفتی تو ای هم سایه ی من.
نبودم لحظه ی آخر کنارت.
جهان زان پس شده غمخانه ی من.
ندانستم کنم لطف تو جبران.
حلالم کن حلال، فرزانه ی من.
دوصد حیف که نبینم روی ماهت.
کجا رفتی بگو ریحانه ی من.
(غلامی) خواستی از بهر پیری.
سپردی اش به که جانانه ی من.
کند روح تو شاد، محبوب دادار.
توبودی بهترین سرمایه ی من.
……………………………………………………………….
شعر فارسي در سوگ پدر
اي سفر کرده به معراج، به يادت هستيم
اي گل پرپر ما، چشم به راهت هستيم
تو سفر کردي و آسوده شدي از دوران
ما، ماتم زده هر لحظه به يادت هستيم
مصرع آخر به اين صورت هم آمده:
ليک با غم زده هر لحظه به يادت هستيم
همه ماتم زده هر لحظه به يادت هستيم
مصرع دوم به اين صورت هم آمده:
اي پدر ما همگي چشم به راهت هستيم
……………
#پدر
به عالم محرم و یار م پدر بود صفا بخش دل زارم پدر بود
کشید از بهر من رنـج فراوان
به هر سختی مددکارم پدر بود
به سن کــودکـی و نــاتوانی همیشه یار وغمخوارم پدربود
اگر از شیر مادر جان گرفتم طـبیبانه پـر ستارم پـدر بـود
به من آموخت درس زندگی را زجان و دل خریدارم پدر بود
به راهم هستی خود را فنا کرد زپای جـان گرفتارم پدر بـود
اگـر قـدش خمید و گشت رنجـور شریک رنـج در کـارم پدر بـود
زجان گوید خداداد این سخن را رفـیـقم یـارو دلـدارم پـدر بـود
سراینده :سید اصغر خداداد اردیبهشت
#پدر
رفتی از محفل ما ای پدرم
خون شد از غم دل ما ای پدرم
پدرم رفتی و ما یتیم شدیم
بعد تو بی کس و دل دو نیم شدیم
من به قربون تو و مهر و وفات
من به قربون تو و عشق و صفات
رفتی ای پدر به دیدار خدا
شده از دوری تو خون دل ما
خونمون بی تو دیگه نور نداره
از در و دیوار اون غم می باره
چهل روزه جمال ماهت ندیدم
حرف های خوب و شیرینت نشنیدم
همدم و مونس و نازنین ما
یار ما ، یاور ما ، امین ما
بابا جان من به فدای سخنت
شده در زیر لَحَد از چه تنت
به سر قبر تو من گل می زارم
تا بدونی که چه قد دوست دارم
ز خدا روح تو شاد ای پدرم
رحمت حق به تو باد ای پدرم
محمدمبشری
#پدر
ای پدر جانم پدر،ای پدر جانم پدر(۲)
………………………………………
دیده ها می گرید و شمع شب تارم شده
در عزایت ای پدر،خاک عزا بر سر شده
روی دوش مردمی گشتی روان تو سوی قبر
جسم بابایم ببین با خاک گور هم دم شده
……………………………….
خون به دل کرده فراقت بر من و ما ای پدر
در غمت اندوه و ماتم هم نوای ما شده
تا که بودی سایۂ سر بر سرم بودی پدر
بعد تو این قامتم خم از نبود تو شده
…………………………………….
عاشق سالار دین بودی حسین ابن علی
عمر تو نذر غم کرب و بلای او شده
تو به یاد فاطمه گریان و نالان می شدی
عمرتو عشق علی، با نوکریش طی شده
………………………………
می روی بابا برو این راه باید طی شود
بر تمام خلق عالم موت و قبر قالب شده
عالم قبر و قیامت وعدۂ خلاق عالم بوده و
هر کسی سوی خدا راهی به احوالی شده
……………………………….
شد خزان عمر تو شد تکیه گاه ما فنا
کن دعا بهر عزیزانت که گریانت شده
ساقی و مدح پدر نام دل آرایت به لب
بوسه بر دست پدر خود آرزوی ما شده
…………………………………..
ای پدر جانم پدر،ای پدر جانم پدر(۲)
……………
#پدر
نیابی ای جوان بـــــهتر زبابا
ندیدم در جهان بــــــهتر زبابا.
برو تحقیق میکن دور عالــم.
ندارد عالمی بهــــــــــتر زبابا.
تمام عمر مـــنم مــمنون بابا.
چگونه میشوم بــــهتر ز بابا.
همه عمر همّ و غمش بوده ام من.
نجویم غمخوری بهـــتر زبابا.
همه گیتی برو زیـر و زبر کن.
کجا پیدا کنی بهــــــــتر زبابا.
از او خواهی اگر بهتر ببینی.
فقط خــــــــالق بودبهتر زبابا.
همین خالق بگفته در کتابش.
پس از اونیست کس بهتر زبابا.
خدا کرده سفارش ای عزیزان.
بگیرید احــــــــترام بهتر زبابا.
به قرانش خدا گفته (غلاما).
دعایت میکنم بـــــهتر زبابا.
#پدر
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪر
ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
بعدتو پرواز هرگز لحظه ی خوبی نبود
شانه های خسته ات را دیر فهمیدم پدر
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ
ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ
ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ
ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!
ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ….
تقدیم به پدرهای اسمانی مهربون
……………………………………….
# پدر
(به سبک باز ای اله ناز )
باز نگاهم به در است.
به ره پدر است.
گریه بی اثر است، ای پدر جان پدر .
آه رفت زکف پدرم.
نور چشم ترم .
همره ویاورم ،ای پدر جان پدر.
من دوستت دارم ای پدر جانم.
به پای محبتت جان میسپارم.
ای پدر جان پدر .
من از تو خواهم پدر.
که دعایـــــــــت دگر.
بدرقه یِ رَهــــــــــَم بنمایی پدر
……………………………………………
#بابا
کیست بابا یارو پشتیبان مــــن.
کیست بابا عِــــــزَّت دوران مـــن.
کیست بابا روشنی بـــــخش دلم.
کیست بابا ســـــایه بان منزلم.
کیست بابا روح وریحان من است.
کیست بابا قـــوت جان من است.
کیست بابا شمع بـــــــزم انجمن.
کیست بابا روشــــنی راه مـــــــن.
کیست بابا پشت مــن نیروی من.
کیست بابا قـــــــدرت بازوی مــن.
کیست بابا عــــبد ربُّ الــــعالمین.
کیست بابا حامـــی مـــن در زمین.
کیست بابا دلــــبر ودلـــــــدار من.
کیست بابا گــــاه سختی یار من.
ای (غلام)کَس میرسد هم پای او.
در شجاعت نامـــــده همتای او.
*
موعظه های قبل اذان😊
از بابای دوستم پرسیدم: شما چجوری پولدار شدید؟
باباش گفت: اول یه جعبه گوجه خریدم، بردم فروختم و ۵ هزار تومن سود کردم
بعد بابابزرگم مرد
۳ میلیارد بهم ارث رسید!!😂😂😂✌
.
.
.
به نام خداوند دوستدار انفاق و گذشت
سلام
🌺-امیرالمؤمنین #حضرت_علی علیه السلام:
یا بُنَيَّ .... فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَ لَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ
فرزند دلبندم سخت بكوش، ولى گنجور ديگران مباش (ذخیره کننده مال برای دیگران نباش)
(نهج البلاغه📜،بخشی ازنامه31)
✍🏻 بیچاره آنهایی که برای زندگیشان تلاشی نمیکنند و سربار مردم هستند! و بیچاره تر آنهایی هستند که فقط مال اندوزی میکنند اما انفاق نمیکنند.
چرا که این افراد همه ی تلاششان صرف "نگهداری اموال برای وارثان" است لذت مال برای وارثان و در قیامت، حسابش بر عهده آنهاست.
_حتی اگر وارثان نیکوکار باشند و از آن اموال در راه خدا استفاده کنند باز مایه حسرت آنهاست چون زحمت و حسابش بر گردن آنها بوده و ثواب را شخص دیگری برده است.
از اموال خود در دنیا لذت ببرید و با انفاق برای آخرت ذخیره نمایید.
#وصــــــــــــال
#منبرکوتاه
#فرهنگیان
مناسب تشییع جنازه و تدفین همسر
همسفرم نرو، تاج سرم نرو
شکسته بی تو باز، بال و پرم نرو
ای هم زبون نرو، هم آشیون نرو
خمیده از غمت ، شد کمرم نرو،
همسفرم نرو.....
مگه بنا نبود، باشی کنار من
رفتی به زیر خاک ، دارو ندار من
مگه بنا نبود، نشی ازم جدا
ببین چی اومده، به روزگار من
خدا حافظ خداحافظ خداحافظ عزیزم
غم بی کسی رو ،از تو چشام بخون
رحمی بکن به این ، غریب نیمه جون
حالا که پیکرت ،رو شونه ی منه،
با التماس میگم، کنار من بمون
همسفرم نرو....
دنیا ازم گرفت ،دارو ندارمو
رو خاک قبر تو، سر میگذارمو،
دنیای بی وفا، دنیای درد وغم
تو بردی از کفم، صبر و قرارمو
خدا حافظ خداحافظ خداحافظ خداحافظ
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
🛠تولیدی وسایل گرمایشی وسرمایشی
💁♂نیروآقا💁♂
💸حقوق از 13/500الی ۱۵میلیون 💸
✅شرایط سنی:از۱۹الی ۲۸سال
⏰ساعت کاری: 8 صبح الی 1۶:00⏰اضافه کاری با حقوق 💵
🎁 پاداش کاری 🎁
🛌خوابگاه 🛌
🍱وعدههای غذایی مناسب 🍱
📈بیمه تامین اجتماعی 📈📱۰۹۳۳۵۰۰۷۷۳۶امیری
لطفا تماس بگیرین
شهرک صنعتی عباس اباد
#دشتی_ختم_دختر_جوان
✍#شاعر_و_مداح_خ_علیمحمدی
گُلی خوش رنگ و بو داشتُم به خونه
اجل مهلت نداد زَنَد جوونه
گُلُم را چید اجل از مو جدا کِرد
که دستش را زِ دست مو رها کِرد
گُلُم پرپر شد و خوابیده در گِل
شرر زد داغِ او بر خِرمنِ دل
نشست تیرِ غمش بر قلبِ زارُم
زِ داغِش همچو ابرِ نو بهارُم
تو که وقتت نبود ای نو جوونُم
رَوی در خاک و مو تنها بمونُم
در و دیوار میگریَد به حالُم
عجب تیری زمونه زد به بالُم
بخواب آروم گُلِ آلاله ی من
بسوزد عالمی از ناله ی من
زِ داغِ دخترم میسوزم ای وای
به راهش دیده من میدوزم ای وای
قَدِ من خم شد وُ تو قد کشیدی
ولی خیری از این دنیا ندیدی
خدایا دخترُم گردید جوون مرگ
چوگُل از دست دوران گشت صد برگ
تو(هستی)دانی اندوهِ درونُم
بخوان(پرویزی)بهرِ نو جوونُم
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
سوگ پدر»
رفتی واتش زدی بر جسم وجانم ای پدر
گشت تاریک از فراقت اشیانم ای پدر
چون به یاد ارم محبتهای دیرین تورا
می رود ازکف برون تاب وتوانم ای پدر
تو ملک بودی گمانم من ترا نشناختم
حال دانستم حقیقت بود،گمانم ای پدر
کی ز خاطر میبرم ان مهربانیهای تو
بهر تو ریزم سرشک از دیدگانم ای پدر
چون نصیحتهای شیرین ترا ارم به یاد
اتش غم میزند شعله به جانم ای پدر
زان نکویی ها که میکردی بمن ای نازنین
مغفرت جویم ز حی مهربانم ای پدر
عزای پدر:
پدر بی تو در این دنیا * شدم بی مونس و تنها
برفتی جانب عقبا * پدر جانم پدر جانم
دلم از غصه بشکسته * ز هجرت خسته ام خسته
شدم چون مرغ پر بسته * پدر جانم پدر جانم
مرا بودی چو آئینه * دلی پر مهر و بی کینه
فروق دیده و سینه * پدر جانم پدر جانم
نباشد زین دعا بهتر * پدر در ورطه محشر
علی گردد ترا یاور * پدر جانم پدر جانم
به نیلی بازوی زهرا * به روی و پهلوی زهرا
خدا اجرهت دهد بابا * پدر جانم پدر جانم
به اشک دیده زینب * که بودش در عزای اَب
علی یارت شود امشب * پدر جانم پدر جانم
تو عاشق بر حسین بودی * ز غم در شور و شین بودی
ترا او نور عین بودی * پدر جانم پدر جانم
پدر
نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت
برکت نان و نمک از همت والای اوست
این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت
خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار
کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت
کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست
ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت
چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست
دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت
با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست
گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت
صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان
در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت
احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود
گفته پیغمبر است و مستمر باید نوشت
سایه پدر
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
در دیده مرا نور بصر بود پدر بود
در سینه اگر بود مرا سوزی و دردی
آنکس که سراپای شرر بود پدر بود
در ظلمت و تاریکی جهلم به جوانی
آنکس که مرا شمس وقمر بود پدر بود
پروانه پر سوخته شمع حسینم
آنکس که ز من سوخته تر بود پدر بود
عمری به خدا عاشق زهرا و علی بود
آنکس که مرا زینت و فر بود پدر بود
دیدم به عزا خانه سالار شهیدان
آنکس که بر او دیده تر بود پدر بود
رفت از کف من گوهر نایاب وجودش
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
هجران پدر:
ای پدر دیده بسویت نگران است هنوز
غم نادیدن تو بار گران است هنوز
دل ز هجران تو در بحر الم غوطه ور است
دیده از دوری رویت نگران است هنوز
دیگران از غم مرگ تو کنند اه وفغان
هم صدا ناله من با دگران است هنوز
جان بی صبر و قرارم به هوایت شب وروز
هم چو مرغان هوا در طیران است هنوز
خود برفتی ز جهان کی برود اثارت
نگران در غم تو پیر وجوان است هنوز
ای پدر خاک لحد منزل وماوای تو شد
اشک جاری ز دو چشم پسران است هنوز
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو.
فراق مادر
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️
اهنگ منم باید برم
یانور خدا اورک بیله چتین مصیبته
نقدری صبر ایدیم آنا فراق غربته
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
مزارون اوسته من آنا جهانی داغلا رام
یادیما دوشموسن آنا اورکدن اغلا رام
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
اولوم فدا سنه دور آنا بیله یاتما سن
گلوب بالالارین بیزی گوزوندن آتماسن
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
مقصده چاتموسان نیه بالاوی آتموسان
گوزون یوموب آنا نیه ائیلری آتموسان
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
قان اولدی گوزیاشیم آناایشیم فغان اولوب
سس ویر سسیمه سن آنااورگیم قان اولوب
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
دردیمی یوخ بیلن آناسیز قالمیشام آنا
اشکیمی یوخ سیلن آناسیز قالمیشام آنا
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
اجل گلوب بوگون آنا بالادن ایلدی
بیور گوروم آنا. تازه منزلون نجدی
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
فراقه آغلارام آنا یاسیوی ساخلارام
چتیندی آیریلیق آنا قراوی باغلارام
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
محبت عالمی هیچ کس آنایه چاتمیوب
دنیاده هیچ آنا والله بالاسین آتمیب
آنام آنام آنام آنام آنام آنام آنام
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی ✍️
بااجازه استادمحترم حاج آقاعلوی
مادحین محترم همانطوریکه استادمحترم حاج آقاعلوی زحمت کشیدن دروصف فراق مادر اشعار سروده اند خیلی جالبه ومداحان محترم میتوانند این اشعار رادرفراق پدر وپسر ودختر نیز بسرایند مثال درفراق پدر بجای آنام ( میگویند آتام یا بابام بابام) ودرفراق دختر بجای آنام بگویند (قزیم قزیم) ودرفراق پسر به جای آنام بگویند (اوغول اوغول اوغول ویا بگوید بالام بالام بالام )
نوحه در فراق پدر و مادر
درسبک
خدا حافظ ای انام باجی
آغلاما یانا یانه
خدا حافظ مهربان بابا.. آغلارام فراقونده۲
سنی تاپشیردیم خداونده یاتگلان مزارونده۲
آغلارام یانا یانه..
گوزیاشیم دونر قانه
سنون داغون قلبیمی داغلور
درد و محنتون چوخدی ۲
اوشاقلارون گور نئجه آغلور
درد و محنتون چوخدی ۲
یوزه گوز یاشلارینی باغلور
درد و محنتون چوخدی ۲
بالا لارون گوز یاشی آخوب
قالدی گُل عزارونده
یاتگلان مزارونده
آغلارام یانا یانه ..
گوزیاشیم دونر قانه
همیشه لوک ایلدون سفر
مهربان بابام لای لای ۲
ائدوب داغون هامّیا اثر
مهربان بابام لای لای
تمام ائلر اولدی دیده تر
مهربان بابام لای لای
یورولموشدون روزگاریدن
قال بقا دیارونده
یاتگلان مزارونده
آغلارام یانا یانه...
گوزیاشیم دونر قانه
بالا لارون قالدیلار آغلار
سن مرادیوه چاتدون ۲
قالوب اولدوزلارون آواره
آی کیمی اوزون باتدون۲
نجه دویدون اهل بیتوندن
قبریده گلوب یاتدون ۲
بو دنیانون درد و محنتی
واردی قلب زارونده
یاتگلان مزارونده
آغلارام یانا یانه..
گوزیاشیم دونر قانه
حسینون عشقونده آی بابا
سینه داغلیاردون سن
در و دیواره قرا چکوب
قاره باغلیاردون سن
جوادون نوحه دئین وقته
دیلدن آغلیاردون سن
حسین آقا گر قبول ائتسه
قال اونون جوارونده
یاتگلان مزارونده
آغلارام یانا یانه.
.گوز یاشیم دونر قانه
اوخشاما جوان ترکی
سالار اورکده او هر زمان جوان ئولومی
ایدر آتا آنا قدین کمان جوان ئولومی
باخاندا عکسینه هر کس الین چالار الینه
ائدر اورکلری بیر لخته قان جوان ئولومی
همیشه درده اولار مبتلا جوانی ئولن
دییر گوزیمده آزالمیش ضیا جوانی ئولن
آناسی اولسا سیزیلدار اورکلری یارالار
ویرار باشینا دییر وای بالا جوانی ئولن
گرک جوانی ئولن اکبره توسل ائده
آناسی لیله وئردی تکان جوان ئولومی
جوانین ئولمگی ئورک یارالار
انسانین طاقتین الیندن آلار
آتانین قامتی بوکلن یرده
گورن گورر ننه نه حاله قالار
دییر اوغول آرزو گولین درمدیم
طوی کارتووی اللره گوندرمدیم
ئولنه جک نیسگیل منی یاندیرار
الیوی گلین الینه وئرمدیم
بخت اولدوزم آخاندا
یاندیراندا یاخاندا
قوجاقلارام دیزیمی
جوانلارا باخاندا
بایرام اولاندا گول بیتر چمنده
آنالار اوغول پایی گلنده
اوغلی ئولن ننه حزین آغلار
ئوز اوغلونون تای توشون گورنده
چیخماغ داغی چتیندی
یولماق باغی چتیندی
هامی بیلر دنیادا
بالا داغی چتیندی
😭😭😭😭
خانم بهروزی
#اشعار_ختم_جوان
#جوان_ناکام
ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود
یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود
ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل
یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود
ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی
ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود
ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال
یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود
ناکام آن کسی که ز نور محمدی
نابرده بهره، خاک شود، از میان رود
ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی
نزد قسیم نار و قسیم جنان رود
ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه
مطرود گردد و ز پی این و آن رود
ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن
در حال جهل و غفلتش از تن روان رود
ناکام، آن کسی است که عشق حسین را
پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود
ناکام آن کسی است که همچون معاویه
قرآن به کف به جنگ امام زمان رود
دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست
ناکام، آن که رد شده از امتحان رود
#مرحوم_حسان