eitaa logo
کانون شعر و ادب
197 دنبال‌کننده
215 عکس
48 ویدیو
1 فایل
🍃کانون شعر و ادب دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی 🍃 ༺ دل آزرده ما را به نسیمی بنواز یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان ༻ 📌 برای ارتباط با ما به شناسۀ زیر مراجعه کنید: @kaanon1402
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊جشن ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها 📆 دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲ ⏰ ساعت ۱۹ برادران/خواهران 💠 هیئت آل ‌یاسین 📍 نمازخانه واحد مرکزی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی 🔸در برکت هیئت سهیم باشیم🔸 شماره کارت جهت واریز کمک های نقدی: 6037998276130134 بنام محمد مهدی صندوق سازان 🌐@heyat_aleyasin
با سلام خدمت همراهان کانون شعر و ادب ، فردا جلسه ما طبق روال هرهفته ساعت ۱۱/۳۰در کلاس ۲۰۱برگزار خواهد شد 🌹🌹🌹🌹
19.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 میلاد حضرت زهرا(س) 💐از لحظه‌ای که چشم وا کردم 💐در چشم‌هایم زل زد و خندید 🎙صابر خراسانی ࿐჻ᭂ✍჻ᭂ࿐ @Kanon_sher_adb ࿐჻ᭂ✍჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوای تازه ای از عرش، سرشار از وزیدن بود و چشم هل اتی از نور اعطیناک روشن بود نگو جای زنی در خانه لولاک خالی بود که جای آینه در پهنه ی ادراک خالی بود عروس خانه نهج البلاغه ،مادر حکمت بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت همان که مادری کرده است طفل آفرینش را همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را همان نوری که می بخشید بر شب های دنیا نور همان صبحی که می تابید تا همسایه های دور همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد همان انسیة الحورا که بر انسان شرافت داد علیمه، عالمه ،راضیه، مرضیه، پُر از زهرا نگین سبز پیغمبر به روی گنبد خضرا شکوه لیلة القدر است و ام الانبیا زهرا چه گویم از مقاماتش و ما ادراک ما زهرا به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش شهادت دسته گلهاییست در گلدان ایوانش همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده که این مستوره‌ی معصومه ناموس خدا بوده تواضع شاخه ای پر بار در باغ نمازش بود خلوص و سادگی اسباب پررنگ جهازش بود زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد این‌گونه که زهرا خانه داری را شرافت داد این‌گونه دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش علی مظلوم اما ظالم از او واهمه دارد علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد علی را کاشف‌الهم کاشف الغم ؛عشق زهرا بود علی را با هزاران زخم،مرهم؛عشق زهرا بود خلاصه! حُسن های عالم و آدم فقط یکجاست و آن هم خانه نور است و نورش حضرت زهراست چراغ آسمان ها چادر شب زنده دارش بود خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود اگر "ام الولا" یک لحظه احساس خطر می گرد دوباره چادر شب زنده دارش را به سر می کرد خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود خطر جاماندن اندیشه ها از صبح صادق بود اگر گهواره جنبان حسینش می شود سلمان نگاه فاطمه پس بوده از آغاز با ایران اگر که آب و آیینه‌ست، پس روشنگری دارد اگر ام‌الجهاد است این! جهادی حیدری دارد نیافتاد از قنوتش یک نفس الجار ثم الدار که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه های ثار قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود یکی از میوه های مستجابش حاج قاسم بود ✍حاج رحمان نوازنی ࿐჻ᭂ✍჻ᭂ࿐ @Kanon_sher_adb ࿐჻ᭂ✍჻ᭂ࿐
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️ کانون شعر و ادب به مناسبت ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی و دهه بصیرت برگزار می کند : 🍃مسابقه ادبی «ذوالفقار بصیرت»🍃 🥇🥈🥉همراه با تقدیر از آثار برتر و اعطای گواهی فرهنگی 🔰ویژه کلیه دانشجویان، اساتید و کارکنان دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی در تهران و شعب محور های محتوایی: ✍️ابعاد شخصیتی فرهنگی و اجتماعی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ✍️فضایل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ✍️حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و سبک زندگی فاطمی ✍️ابعاد شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ✍ حاج قاسم و امت اسلامی ✍️از سردار شهید قاسم سلیمانی تا فتح قدس ✍تأثیرات فردی و اجتماعی سردارشهید قاسم سلیمانی بر «منِ» جوان ✍رسالتِ «من» در قبال سردار شهید قاسم سلیمانی ✍️سردار شهید قاسم سلیمانی و همگرایی اسلامی ✍️سیره تقریبی سردار شهید قاسم سلیمانی شرکت کنندگان می توانند آثار خود را در قالب های : 🔻شعر : -سپید و نو _غزل _قطعه _مثنوی 🔻نثر ادبی 🔻خاطره نویسی 🔻داستان کوتاه 🔻 دلنوشته 🔻پادکست 🔻ویدئو کست 🔷در قالب فایل مجزای هر رشته همراه با مشخصات دانشجویی و شماره تماس تا پایان دی ماه به آیدی زیر ارسال نمایند : 🆔@K_sheer_adab 🌿 در پایان از برگزیدگان این مسابقه در بهمن ماه پیش رو در مراسمی تجلیل خواهد شد !🌿 🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 جناب آقای سعید نسیمی، شاعر و ذاکر اهل‌بیت علیهم‌السلام رقم زد و در نوسروده‌ای که آن را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده، عنوان «رویش سلیمانی‌ها» را انتخاب کرده است. سروده او را بخوانید: قلم از خشم لرزید و غزل از بغض گریان شد دوباره دست صهیون از میان خون نمایان شد منافق بزدلانه بر وطن از پشت خنجر زد دوباره بیشه خونرنگ شیران لاله‌باران شد ز کل یوم عاشورا دوباره آیه ای سر زد نشان کل ارض کربلا این بار کرمان شد علمدار رشید عشق برخیز و تماشا کن ز جانبازی مهمانان گلگون تو طوفان شد چنان زخمی زدی بر پیکر دجال این دوران که حتی از مزار و زائرانت هم هراسان شد گدای فاطمه بودی که این‌سان عید میلادش ز خون زائران تربت تو عید قربان شد شهادت افتخار ماست که در سالگرد تو بهار رویش ده‌ها سلیمانی به ایران شد 🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
«مکتب عشق» دارند از او دشمنان وحشت از عکسهایش،از نشانش نیز از جمع یاران و محبانش از مکتبش از آرمانش نیز از‌ یاد او بر خویش می لرزند از ذکر نام او هراسانند از هر که می گوید سخن از او از حرف حرفِ گفتمانش نیز در وحشت از این شور بی پایان دارند سر بر سنگ‌می کوبند دارند بیم از دوست دارانش از عاشقان و زائرانش نیز دارند بیم از این شهیدی که بعد از شهادت شد موثرتر کوبنده تر شد بر ستمکاران شدبیشتر حتی توانش نیز دارند وحشت از شهیدالقدس از جوشش پی در پی عشقش هر روز می بینند طوفانی از حمله های بی امانش نیز دشمن پیِ کودک کشی افتاد یا کُشت جمعِ بیگناهان را پیداست غیر از دستِ پنهانش هرگوشه ای دستِ عیانش نیز فهمیده در این جبهه هر اصغر یک روز آخر می شود اکبر رزمش به جایِ خود،ستم سوز است فریادِ تکبیر و اذانش نیز دانسته مکتب،مکتبِ عشق است استاد درس آن سلیمانی ست قطعاً بلای جان استکبار گردند روزی کودکانش نیز ✍احمد رفیعی وردنجانی 🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 خبر، پشت خبر، غم روی غم ریخت به ذهنم باز شعر محتشم ریخت صدای سیلی آمد..، زن، زمین خورد...! به خود پیچید کوچه...، زن، به هم ریخت! زنی دیدم، دلِ گم گشته ای داشت... گلی در زیر پا دیدم... دلم ریخت... در این غم، از غیوری، دم گرفتم: "صبوری طرفه خاکی بر سرم" ریخت صبوری تا کجا؟ تا کی؟ چگونه...!؟ مگر این خصم، خون خلق، کم ریخت؟ زمین لرزید... آه...! آوار، هاوار...! به روی خاک ها خرمای بم ریخت زبانم لال شد از داغ کرمان... دوباره بغض بر دستِ قلم ریخت: ببین که تیغ کج باز، ای علمدار! چه سرهایی به پای این علم ریخت به پا خیز، ای عموی اهل ایران! حرامی بعد تو دور حرم ریخت ✍🏻سروده : احمد بابایی https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃
🥀🥀🥀 برای ریحانه🥀🥀🥀 رسید جان به لب از داغ ناگهانی تو نداشت تاب زمین، جانِ آسمانی تو کنون که نیست علمدار، در دل آتش به عهدۀ که می‌افتد نگاهبانی تو؟ دو ساله بودی و یادآور سه ساله شدی فدای صورتِ یکدست ارغوانی تو نفس کشیدم و یادت نفس برید از من چو آه بود و چه کوتاه، زندگانی تو به غیر آهنِ داغ ای شکوفۀ این باغ! نبود هیچ‌کسی گرمِ همزبانی تو لباسِ صورتی و گوشوارۀ قلبی چه قلب‌ها که شکستند از نشانی تو ✍🏻مسعود یوسف‌پور 🍃https://eitaa.com/Kanon_sher_adb🍃