بعضی وقتا خانومم میگفت وسایل نداریم برا خونه بخر میگفتم من شمارو تا بازار میبرم زحمت خریدش با خودت اخه خیلی چشم پاک بودم و اصلا به نامحرم نگاه نمیکردم حتی سهوا🌹

اخر اسفند ۹۴ و اوایل فروردین۹۵ در جبهه جنوب منطقه هفت تپه خادم الشهدا بودم و همونجا امضا اعزام دومم و شهادتم رو گرفتم بعد از ۵ روز از برگشتم از جنوب دوباره اعزام شدم 🌹

اعزام دومم درتاریخ ۱۴ فروردین بود . در ۱۶ اردیبهشت توی عملیات منطقه خان طومان بودم . منو ۱۲ تا از دوستام ۱۴ ساعت تلاش مداوم برای حفظ منطقه داشتیم ولی اتیش دشمن خیلی سنگین بود 🌹

قرار نبود عملیات باشه و اتش بس اعلام شده بود ولی از اونجاییکه این تکفیریها بی دین تر از این حرفا بودن نقض اتش بس کردن و حمله کردن 🌹

من و هر ۱۲ تا از دوستام در ۱۶ اردیبهشت تو خان طومان حلب شهید شدیم .😇 هممون از لشکر عرشی ۲۵ کربلا بودیم . ولی من و ۹ تا از دوستام پیکرمون افتاد دست داعشی های ملعون 🌹

و چون پیکرمون دست اونا افتاد .دیگه نتونستم به خاک خودم برگردم و با خانواده ام وداع مجدد داشته باشم .ولی ناراحت نیستم 😊میدونین چرا ؟حالا بهتون میگم 🌹

اخه شنیده بودم کسایی که پیکرشون گمنامه و بر نمیگرده حضرت زهرا(س)براشون مادری میکنه الان کنار حضرت زهرا (س) هستم و این خوشحالی زیادی داره 😉

اینارو گفتم تا خانواده ام زیاد بی تابی نکنن الان حضرت زهرا داره برام مادری میکنه مادرم همسرم پدرم ناراحتم نباشید اتفاقا خوشحال باشید که مادر به این خوبی مراقبمه 🌹❤️😍

یه چند تا دیگه توصیه داشتم تو وصیت نامم اونارم بگم و برم پیش دوستام همواره شهدا رو یاد کنید رهرو اونها باشید . تابع محض ولایت فقیه باشید 🌹

تو ای دوره زمونه امام خامنه ای ناخدای کشتی صراط مستقیمه مبادا از راهش خارج بشید .🌹 امنیت الان کشور رو مدیون خون شهیدا هستید مبادا زیر دین بمونین 🌹

از خانواده ام خواستم پسر عزیز تر از جانمو بر اساس عقاید و اموزه های دینی تربیت کنه . بهشون سپردم که حضرت زینب (س) رو برا خودشون الگو قرار بدن 😍 🌹

ازشون خواستم صبر زیادی بکنن که خداوند صابران را دوست دارد .❤️ من به دو شهید منتسب بودم و امیدوارم شفاعتشون نصیبم بشه🌹