eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
906 دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می شود نـگاهی بر دل من ڪنی؟ زنــــگار گناه وجـودم را احـاطه ڪرده به نگاهت محتـاجم دستم را بگـــیر...
دست ادب بر روی سینه می گذاریم 🌼 🌼🍃السَّلامُ عليكَ يا وَجهَ اللَّهِ الَّذي لا يَهْلِكُ وَ لا يَبْلَى إِلَى يَومِ الدِّين 🌼🍃سلام بر تو اى وجه خدا كه تا روز قیامت نه نابودى دارد و نه كهنه مى شود. أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
....!! 🌷....می‌گفت: مواظب باشید، هر چه دم دستتان رسید؛ نخورید. خصوصاً تیر و ترکش، این‌ها بیت المال است. حساب و کتاب دارد. فردا باید جوابگو باشید. مال ملت بیچاره عراق است. از گلوی خودشان بریده اند، سر و ته خرجشان را زده اند؛ شندر غاز تهیه کرده اند و داده اند برای مهمات.... 🌷....آن وقت شما راه به راه آنها را می‌خورید و شهید و مجروح می‌شوید؛ این درست است؟ نشنیده اید که فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب! دنیا ارزش ندارد. یک خورده جلوی شکمتان را نگه دارید.... 😂😂😂 ✨🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 ١٤١٧ ! 🌷"سیدعلی دوامی" درست برعکس من، از آن دسته آدم هایی بود که زیاد زخمی می‌شد. در شوخی‌هایمان به او می‌گفتیم: تو همیشه اول و وسط و آخر عملیات زخمی می‌شوی. انگار بدن اش آهن ربا داشت. زیاد زخمی می‌شد، ولی آسیب هایی که می‌دید کاری نبود. بچه خوش سیمایی بود. سید عزیزی بود. سارَوی بود و واقعاً بدون ریا کار می‌کرد. 🌷حالا من به شوخی که کمی هم چاشنی جدیت را به خود داشت، می‌گفتم: سیدعلی را از من جدا کنید. چرا سیدعلی را با من می‌فرستید برای شناسایی؟ و سید هم اذیتم می‌کرد و می‌گفت: جانِ داداش نمی‌شود. من جز تو با هیچ‌کس دیگری نمی‌روم. می‌گفتم: آقا این تنش آهن ربا دارد. خودش به درَک، من را هم نفله می‌کند. سیدعلی می‌گفت: نا سَرِ تِه، مِن دومِه گلوله اصلاً تِه وَر نِنه. تِه دَری مِ خیال جَمعِ. ( نه سرِ تو، من می‌دانم گلوله اصلاً طرف تو نمی‌آد. تو هستی، خیال ام راحت است.) 🌷....آن شب با هم رفته بودیم تو منطقه فاو برای شناسایی، آن‌قدر جلو رفتیم که رسیدیم زیر پای نگهبان عراقی. آرام همان‌جا ایستادیم. ناگهان متوجه شدم چیزی می‌خورد به سرم. دیدم سیدعلی است که دارد به طرفم گِل پرت می‌کند. حالا نگهبان هم بالای سرمان است و هر لحظه ممکن است متوجه حضور ما شود و کارمان را یکسره کند! 🌷....با اشاره فهماندم که چه می‌خواهد؟ دیدم دارد می‌خندد. فهمیدم دارد با من شوخی می‌کند. یک چیزی شبیه بازی کودکانه. با خودم گفتم: این چه مسخره بازیهاییست که تو قلب دشمن سیدعلی دارد از خودش درمی‌آورد، از یک طرف از کار سیدعلی متعجب شده بودم و از طرفی این‌که چرا نگهبان عراقی متوجه ما نمی‌شود، خیلی جالب بود و بدجوری هم ترسیده بودم. 🌷منطقه را شناسایی کردیم و برگشتیم. بین راه وقتی رسیدیم به منطقه‌ی امن، به سیدعلی به خاطر شوخی اش توی آن موقعیت اعتراض کردم. او هم جواب داد: تا مِن تِه هِمراه درمِ، تِه خیال جَمع بواِ. نگهبان کور بونِه. اِمارِه نَوینِ. مگه تِه وَر هم گلوله اِمو که تِه اَنده تَرسِنی؟ (تا من همراه تو هستم خیالت جمع باشد. نگهبان کور می‌شود، ما را نمی‌بیند. مگر گلوله به طرف تو هم می‌آید که انقدر می‌ترسی؟) 🌷....گفتم: مرد حسابی تو مثل اینکه راست راستی باورت شد؟! گفت: نا سِرَ تِه! مِ حِواس جَمع بیِه (نه سَرِ تو! من حواسم جمع بود.) با خودم گفتم: این علی ای که من می‌بینم، آخر نمی‌گذارد من سالم از این‌جا در بروم....!! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سیدعلی دوامی در اطلاعات و عملیات لشکر ٢۵ کربلا راوى: رزمنده دلاور یدالله غفوری
🌹 امام علی(ع): 🔴 هر کس تجملات پوچ دنیا خیره اش کند، دنیا چشم او را کور می کند. 📙 نهج البلاغه، حکمت ۳۶۷
خدایم، ایمانم را قوی کن، که تو را در تنهایی خود گم نکنم..♥️✨
🌹🕊 چند خانم رفتند جلو سؤالاتشان رو بپرسند . در تمام مدت سرش رو بالا نیاورد ... نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود . خانم ها ڪه رفتند ، رفتم جلو گفتم : تو اونقدر سرت پایینہ نگاه هم نمیڪنی بہ طرف ڪه داره حرف میزنہ باهات ، اینا فڪر نڪنن تو خشڪ و متعصبی و اثر حرفات ڪم شہ؟! گفت : من نگاه نمیڪنم تا خدا منو نگاه ڪنه! . ✨🦋