『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💫 فضیلت شب و روز دحوالارض (۲۵ ذی القعده) ✅ امشب و فردا ، شب و روز دحوالارض میباشد.
🌷 آداب و اعمال توصیه شده در شب و روز دحوالارض
❶روزه گرفتن
روز دحوالارض از چهار روزی اسٺ ڪہ در تمام سال به فضیلٺ روزه گرفتن، ممتاز اسٺ و در روایتے آمده اسٺ ڪہ روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر ڪفاره هفتاد سال است و هر ڪہ این روز را روزه بدارد و شبش را بہ عبادت بہ سر آورد برای او عبادت صد سال نوشتہ مےشود.
❷شب زنده داری:
احیا و شب زنده داری این شب، برابر با عبادت صد سال است.
❸ذڪر فراوان خدا
❹غسل:
انجام غسل مستحبے بہ نیت روز دحوالارض.
❺خواندن دو رڪعٺ نماز، نزدیڪ ظھر بہ این ڪیفیٺ:
در هر رڪعٺ بعد از حمد "پنج مرتبہ سوره الشّمس" بخوانید
و بعد از سلام نماز بگویید:
«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم»
سپس این دعا را بخوانید:
یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
معنےدعا:
ای درگذرنده لغزشھا، از لغزشم درگذر! ای اجابت ڪننده دعاها! دعایم را مستجاب ڪن! ای شنوای آوازها! صدایم را بشنو و به من رحم ڪن و از بدیھایم و آنچه نزد من است درگذر! ای صاحب جلالٺ و بزرگواری.
❻ خواندن دعایی ڪه با این عبارت شروع میشود:
اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه (به مفاتیح الجنان، بخش اعمال مربوط به دحوالارض مراجعه ڪنید)
❼ زیارت امام رضا (ع):
زیارت امام رضا(علیهالسلام) یکی از بهترین و با فضیلتترین عمل مستحبی این روز است.
می شود نـگاهی بر دل من ڪنی؟
زنــــگار گناه
وجـودم را احـاطه ڪرده
به نگاهت محتـاجم
دستم را بگـــیر...
#دلتنگتیم_سردار_دلها
دست ادب بر روی سینه می گذاریم
🌼#سلام_امام_زمانم
🌼🍃السَّلامُ عليكَ يا وَجهَ اللَّهِ الَّذي لا يَهْلِكُ وَ لا يَبْلَى إِلَى يَومِ الدِّين
🌼🍃سلام بر تو اى وجه خدا كه تا روز قیامت نه نابودى دارد و نه كهنه مى شود.
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
دست ادب بر روی سینه می گذاریم 🌼#سلام_امام_زمانم 🌼🍃السَّلامُ عليكَ يا وَجهَ اللَّهِ الَّذي ل
‹🌸›
#یابنالحسن🌿!
❬هَرڪٖہرَفتاَزدیٖده،
مٖےگویَنداَز دِلمےرَوَد
دِلبَـرمآ اَزنَـظَر دوراَستو اَزدِلدورنـیٖست...¡シ♥️❭
#السلامعلیڪیابقیةالله..✨
#حرامخورهاى_جبهه....!!
🌷....میگفت: مواظب باشید، هر چه دم دستتان رسید؛ نخورید. خصوصاً تیر و ترکش، اینها بیت المال است. حساب و کتاب دارد. فردا باید جوابگو باشید. مال ملت بیچاره عراق است. از گلوی خودشان بریده اند، سر و ته خرجشان را زده اند؛ شندر غاز تهیه کرده اند و داده اند برای مهمات....
🌷....آن وقت شما راه به راه آنها را میخورید و شهید و مجروح میشوید؛ این درست است؟ نشنیده اید که فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب! دنیا ارزش ندارد. یک خورده جلوی شکمتان را نگه دارید....
😂😂😂
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✨🦋
🌷 #هر_روز_با_شهدا_١٤١٧
#وقتی_سیدعلی_نقش_وجعلنا_را_در_شناسایی_بازی_میکند!
🌷"سیدعلی دوامی" درست برعکس من، از آن دسته آدم هایی بود که زیاد زخمی میشد. در شوخیهایمان به او میگفتیم: تو همیشه اول و وسط و آخر عملیات زخمی میشوی. انگار بدن اش آهن ربا داشت. زیاد زخمی میشد، ولی آسیب هایی که میدید کاری نبود. بچه خوش سیمایی بود. سید عزیزی بود. سارَوی بود و واقعاً بدون ریا کار میکرد.
🌷حالا من به شوخی که کمی هم چاشنی جدیت را به خود داشت، میگفتم: سیدعلی را از من جدا کنید. چرا سیدعلی را با من میفرستید برای شناسایی؟ و سید هم اذیتم میکرد و میگفت: جانِ داداش نمیشود. من جز تو با هیچکس دیگری نمیروم. میگفتم: آقا این تنش آهن ربا دارد. خودش به درَک، من را هم نفله میکند. سیدعلی میگفت: نا سَرِ تِه، مِن دومِه گلوله اصلاً تِه وَر نِنه. تِه دَری مِ خیال جَمعِ. ( نه سرِ تو، من میدانم گلوله اصلاً طرف تو نمیآد. تو هستی، خیال ام راحت است.)
🌷....آن شب با هم رفته بودیم تو منطقه فاو برای شناسایی، آنقدر جلو رفتیم که رسیدیم زیر پای نگهبان عراقی. آرام همانجا ایستادیم. ناگهان متوجه شدم چیزی میخورد به سرم. دیدم سیدعلی است که دارد به طرفم گِل پرت میکند. حالا نگهبان هم بالای سرمان است و هر لحظه ممکن است متوجه حضور ما شود و کارمان را یکسره کند!
🌷....با اشاره فهماندم که چه میخواهد؟ دیدم دارد میخندد. فهمیدم دارد با من شوخی میکند. یک چیزی شبیه بازی کودکانه. با خودم گفتم: این چه مسخره بازیهاییست که تو قلب دشمن سیدعلی دارد از خودش درمیآورد، از یک طرف از کار سیدعلی متعجب شده بودم و از طرفی اینکه چرا نگهبان عراقی متوجه ما نمیشود، خیلی جالب بود و بدجوری هم ترسیده بودم.
🌷منطقه را شناسایی کردیم و برگشتیم. بین راه وقتی رسیدیم به منطقهی امن، به سیدعلی به خاطر شوخی اش توی آن موقعیت اعتراض کردم. او هم جواب داد: تا مِن تِه هِمراه درمِ، تِه خیال جَمع بواِ. نگهبان کور بونِه. اِمارِه نَوینِ. مگه تِه وَر هم گلوله اِمو که تِه اَنده تَرسِنی؟ (تا من همراه تو هستم خیالت جمع باشد. نگهبان کور میشود، ما را نمیبیند. مگر گلوله به طرف تو هم میآید که انقدر میترسی؟)
🌷....گفتم: مرد حسابی تو مثل اینکه راست راستی باورت شد؟! گفت: نا سِرَ تِه! مِ حِواس جَمع بیِه (نه سَرِ تو! من حواسم جمع بود.) با خودم گفتم: این علی ای که من میبینم، آخر نمیگذارد من سالم از اینجا در بروم....!!
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سیدعلی دوامی در اطلاعات و عملیات لشکر ٢۵ کربلا
راوى: رزمنده دلاور یدالله غفوری
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
14.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاجتدارا این نماز رو👆 فردا بخونن