با مادر رفته بودیم مزار شهدا
همین که کنار پسرش نشست
عکس و گذاشت رو سنگ قبر و
گفت : پدر و پسر رفتین و
من و تنها گذاشتین.خسته شدم.
منم ببرین بهشت پیش خودتون.
مادر #شهید رضاعلی بابایی
🌱
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
اینجایهچیزیگرفتارمکرده.mp3
857.9K
باید از دنیا دل کند
تا شهید شد!💔
#دیالوگ
#سلام_مولاجانم
✨ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد
ای روشنی کلبۀ احزان برگرد...
✨یعقوب امیدش همه پیراهن توست
ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد...
#اللهمعجللولیکالفرج
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا(بقره۱۶۵)
که تمامِ قدرت از آن خداست.
اگه یه چیز خوبی رو بهت میده خودشم
محافظشه، از حسادتهای بقیه نترس.
تو یه نفرو داری که صاحب تمومه قدرتهای این دنیاست.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
میگفت شب عملیات والفجر هشت بود،
تو رود اروند زیر آتیشِ سنگین فهمیدم هرکسی میخواد به #امام_زمان ‹عج› برسه باید خودشو به آب و آتیش بزنه؛ اون شب هم آب بود هم آتیش ...
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
نیت کنیم که تا شب ثواب تمام کارهایی که میکنیم رو هدیه کنیم به یک #شهید...
بیاد شهید والامقام بهروز مرادی♥️
⊰•♥️🔗🌹•⊱
.
وصیتنامه_شهید:
خواهران خوبترازجانم،من نمیدانم وقتی که حسین درصحرای کربلا بود چه عذابی میکشیدولی میدانم حس اوبه زینب"س"چه بود.
عزیزان من حالادست هایی بلندشده وزینب هاغریب و تنها مانده اندوحسینی درمیان نیست.امیدوارم کسانی باشیم که راه اورا ادامه دهیم واز زینب های زمانه وحرم اودفاع کنیم..
شهیدبابڪنوࢪے
♥️
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشتابید بسوی نماز
اذان شهید مدافع حرم
#شهید_علیاصغرالیاسی
#سالروزشهادت🥀🥀
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
#کـراماتیکخوابــــــ:
🌱تقريباً اوايل سال 72 بود كه در خواب ديدم در محور «پيچ انگيز» و شيار «جبليه» در روي تپه ي ماهورها، شهيدي افتاده كه به صورت اسكلت كامل بود و استخوان هايش سفيد و براق! شهيد لباسي به تن داشت كه به كلي پوسيده بود. وقتي شهيد را بلند كردم، اول دنبال پلاك شهيد گشتم و پلاك را پيدا كردم، بسيار خوانا بود، سپس جيب شهيد را باز كردم و يك كارت نارنجي رنگ خاك گرفته از جيب شهيد درآوردم. روي كارت را دست كشيدم تا اسم روي كارت مشخص شد، بنام «سيد محمدحسين جانبازي» فرزند «سهراب» از استان «فارس» كه يك باره از خواب بيدار شدم.
خواب را زياد جدي نگرفتم ولي در دفترچه ام شماره پلاك و نام شهيد را كه هنوز به ياد داشتم، يادداشت نمودم. حدود دو هفته بعد به «تفحص» رفتيم، در محور شمال «فكه» با برادران اكيپ مشغول گشتن شديم. من ديگر نااميد شده بودم، يك روز دمدم هاي غروب بود كه داشتم از خط برمي گشتم. رفتم روي يك تپه نشستم و به پايين نگاه كردم. چشمم به يك شيار نفررو افتاد. در همين حين چند نفر از بچه ها كه درون شيار بودند، فرياد زدند: «شهيد! شهيد!» و چون مدت ها بود كه شهيد پيدا نكرده بوديم همگي نااميد بوديم. جلو رفتم، بچه ها، شهيد را از كف شيار بيرون آورده بودند، بالاي سر شهيد رفتم. ديدم شهيد كامل و لباسش هم پوسيده است.
احساس كردم، شهيد برايم آشناست. وقتي جيب شهيد را گشتم، كارت او را درآوردم و با كمال حيرت ديدم روي كارت نوشته شده: «محمدحسين جانبازي»! وقتي شماره پلاك را با شماره پلاكي كه در خواب ديده بودم مطابقت دادم، متوجه شدم همان شماره پلاكي است كه در خواب ديده بودم، فقط تنها چيزي كه برايم عجيب بود نام «سيد» بود! من در خواب ديده بودم كه روي كارت نوشته: «سيد محمدحسين جانبازي» ولي در زمان پيدا شدن شهيد فقط نام «محمدحسين جانبازي» فرزند «سهراب» اعزامي از استان «فارس» ذكر شده بود. اين جا بود كه احساس كردم لقب «سيدي» را بعد از شهادت از مادرش زهرا (س) عاريت گرفته است! و جز اين نبود!
| راوي : نظرزاده
| #شادیروحشهداصلوات🌱 |
| #اللهمصلعلیمحمدوالمحمد وعجلفرجهم🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱☘🌱☘
🔺صحبت های شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده
ببینیم، بشنویم و عمل کنیم.
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
♥️🌿🕊
خیلی علاقهداشت شهیدبشه
عکسهای شهدای مفقودالاثر رو تو آلبومش
داشت ، تو چمـدون گـذاشته بـود و نشون
بسیجیها میداد
میگفت : دوستام همه رفتند شهیـد شدند،
منزندهبمونم؟! مگهمنبهتر از اونها هستم
🍃#شهید علیرضانامجو
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
ـ ــ♥️شهدا عبد و غلام کَرَم زهرایند
ما غلام شهداییم،مدد یازهراۜ
#آرشیو
بچه ها سعی کنید عاشق باشید...
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
▪️ شهیدی از کازرون که میهمان امام رضا«ع» شد/ راز مزار خاکی شهید فخار
🔹️ برادر شهید عبدالصمد« محمود » فخار می گوید: «برادرم وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع بدون سنگ قبر باشد؛ بههمین دلیل بعد از شهادت هر بار که بنیاد شهید اقدام به ساخت سنگ قبر میکرد، سنگ قبر دونیمه میشد و از وسط میشکست و تکرار این موضوع به این دلیل بود که شهید دوست نداشت سنگ و شناسه قبر داشته باشد.»
◇ شهید فخار همیشه علاقه خاصی به #امام_رضا(ع) داشت و در اتفاقی عجیب و کمنظیر، جنازه وی بهصورت اشتباهی، همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود.
◇ بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشتهای که در لباسش جامانده بود، نوشته شده بود که صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم و از این طریق پیکر شهید به کازرون انتقال داده شد و در واقع اشتباهی در کار نبوده، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار، پیکر او را به حرم امام رضا(ع) رسانده بود.
◇ مادر شهید با بیان اینکه فرزندم دوست نداشت از او توصیفی صورت پذیرد، می گوید: « عبدالصمد عقیده داشت کار بدون ریا و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد، برگرفته از همین روحیه بوده است.»
◇ تولد: پنجم رمضان ۱۳۴۰ کازرون
◇ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۴ شلمچه
◇ محل مزارمطهر : کازرون گلستان شهدا(امام زاده سید محمد نوربخش)
#شهید_عبدالصمد_فخار
#مزار_خاکیشهید
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو هم دلت برا
من تنگ میشه...؟
#امام_حسین #ربیع_الاول
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص🌊🥽
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
خیلی مراقب باشید.mp3
3.44M
خیلی مراقب باشید...!
#حاجحسینیڪتا
دلتنگ شلمچه ایم . . . !
دلتنگ نوازش های دستان شماییم . . . !
دلتنگ کبوتر های مهاجری هستیم که پای نی زار خشکیده دلمان می آمدند . . . :)))
#به_سوے_یاࢪ