eitaa logo
دانلود
ملائک ز نجوای تو نوحه خوان به صورت زنند از غمت حوریان اسیری تو داغ صاحب زمان (۲) مولاتی یا زینب سلام علیک *** شده اشک دیده چراغ شبت به قربان چشمان پر کوکبت تو روح نمازی که گفته حسین دعا کن مرا در نماز شبت مولاتی یا زینب سلام علیک **** فلک چه بلای عظیم آفرید خدایا چه بر روز زینب رسید رود دخت زهرا به بازار شام رود دخت حیدر به بزم یزید مولاتی یا زینب سلام علیک *** به اشکت بخندند اگر شامیان اگر تازیانه زند ساربان تو ای دختر عصمت این داغ توست که زینب کجا جمع نامحرمان مولاتی یا زینب سلام علیک. @asharmadahiii
ام المصائب زینب رفته از دنیا راحت شده ازرنج وازدردوغمها واویلا واویلا واویلا واویلا شیعه دوباره به غم مبتلا گشته روز رحلت زینب کبرا گشته واویلا واویلا واویلا واویلا دیده زینب مادر و کوچه و سیلی باضرب دست دشمن شدرخش نیلی واویلا واویلا واویلا واویلا دیده زینب مرتضی ودست بسته دیده زینب مادر را پهلو شکسته واویلا واویلا واویلا واویلا دیده زینب مولا به خانه نشسته دیده زینب فرق بابا را شکسته واویلا واویلا واویلا واویلا دیده زینب درد و محن در مدینه در لگن خون دل حسن از کینه واویلا واویلا واویلا واویلا دید کرب و بلا و عاشورای خون دست وپامیزد حسین دردریای خون واویلا واویلا واویلا واویلا دیده زینب کربلا و کوفه و شام برسرشان می زدند سنگ ازلب بام واویلا واویلا واویلا واویلا دیده او داغ سه ساله و خرابه مرگ رقیه دیده دفن شبانه واویلا واویلا واویلا واویلا. @asharmadahiii
بیا ببین ای ماه تابانم بی تو دگر زنده نمی مانم ذکر لبم حسین حسین جانم عزیز زینب یکدم نمی آید به چشمم خواب یاد لب خشک توام بی تاب ایندم آخرم ننوشم آب عزیز زینب نمی رود یک لحظه از یادم که با زمین خوردنت افتادم به درد من اضافه شد یک درد یادم نمی رود که آن نامرد با نیزه ای تو را بلندت کرد غریب مادر تو را میان دشمنان دیدم در حلقه ی نامحرمان دیدم سرت به دست این و آن دیدم غریب مادر پنجه به موی نازنین می زد خولی سرت را بر زمین می زد. @asharmadahiii
📚 کیفیت نماز جعفر طیار 📕 است، در هر ركعت حمد و سوره و بعد از آن : «سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّه وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ اكْبَر» خوانده شود، همين را در ركوع و ده مرتبه بعد از سر برداشتن از ركوع، و ده مرتبه در سجدۀ اول و ده مرتبه بعد از سر برداشتن از آن و ده مرتبه در سجدۀ دوم و ده مرتبه بعد از سر برداشتن از آن گفته شود، در رکوع و سجده می توان ذکر مخصوص ـ سبحان ربی ... ـ را نگفت، اما احتياط مستحب آن است كه علاوه بر تسبیحات، ذکر نیز گفته شود. اين نماز سوره مخصوصى ندارد، لكن افضل آن است كه در ركعت اول، سوره «إِذَا زُلْزِلَتْ» و در ركعت دوم، سوره «وَ الْعَادِيَاتِ» و در ركعت سوم، «إذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ» و در ركعت چهارم، سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ احَد» خوانده شود. @asharmadahiii
حضرت زینب سلام الله علیها زینب نقش دخترامام علی (ع) نام زینب زادروز ۵ جمادی‌الاول، ۵ق یا ۶ق زادگاه مدینه درگذشت ۱۵ رجب، ۶۲ق محل زندگی مدینه لقب(ها) عقیله بنی هاشم، عالمه غیر معلمه، کامله، فاضله پدر امام علی (ع) مادر حضرت زهرا(س) فرزند(ان) عون، محمد، علی، عباس، ام کلثوم طول عمر ۵۷ سال مدفن دمشق مختصات مدفن ۳۳٫۴۴۴۵۴۴°شمالی ۳۶٫۳۴۰۹۰۷°شرقی امامزادگان مشهور عباس بن علی، زینب کبری، فاطمه معصومه، سید محمد، احمد بن موسی، سایر امامزادگان زینب (۵ یا ۶ق- ۶۲ق) دختر امام علی(ع) و حضرت زهرا(س). بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت. او به هنگام حضور امیرالمؤمنین(ع) در کوفه به زنان تفسیر قرآن آموزش می‌داد. زینب همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا در کنار برادرش امام حسین(ع) حضور داشت. امام حسین(ع) هنگام وداع در روز عاشورا از حضرت زینب خواست او را در نماز شبش دعا کند. با پایان یافتن جنگ، زینب و دیگر بازماندگان کاروان امام(ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند. خطبه او در کوفه و نیز در شام (در مجلس یزید)، معروف است. خطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید، حاضران را تحت تأثیر قرار داد و یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین (ع) را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن کند. او را به سبب مصیبت‌های فراوانی که دیده، اُمّ المَصائب لقب داده‌اند. @asharmadahiii
خطبه تاریخی و مهم حضرت زینب(سلام اللهعلیها) در دربار یزیدچه بود؟ پاسخ در مجلس یزید، هنگامی که چشم زینب کبری(علیها السلام) به سر خونین برادرش امام حسین(علیه السلام) افتاد، با صدای محزونی که دل ها را به وحشت می انداخت فریاد زد: «یا حُسَیْناهُ! یا حَبیبَ رَسُولِ اللهِ! یَابْنَ مَکَّهَ وَ مِنی، یَابْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراءِ سَیِّدَهَ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفی»؛ (ای حسین ای محبوب رسول خدا، ای پسر مکه و منا، ای پسر فاطمه زهرا، بانوی همه زنان جهان، ای پسر دختر (محمد) مصطفی). راوی این ماجرا نقل می کند: به خداسوگند با این ندای زینب(علیها السلام)، تمام کسانی که در مجلس بودند گریستند و در آن حال یزیدساکت بود...!! یزید دستور داد چوب خیزرانش را آوردند و با آن به لب و دندان امام حسین(علیه السلام) می زد. ابو برزه اسلمی (که از صحابهرسول خدا(صلی اللهعلیه وآله) بود و در آن مجلس حضور داشت) خطاب به یزیدگفت: ای یزید! آیا با چوبدستی ات به دندان حسین فرزند فاطمه می زنی؟! من به چشم خود دیدم که پیامبر اکرم(صلی اللهعلیه وآله)، لب و دندان حسین(علیه السلام) و برادرش حسن(علیه السلام) را می بوسید و می فرمود: «اَنْتُما سَیِّدا شَبابِ اهْلِ الْجَنَّهِ، فَقَتَلَ اللهُ قاتِلَکُما وَلَعَنَهُ، وَاَعَدَّلَهُ جَهَنَّمَ وساءَتْ مَصیراً»؛ (شما دو نفر، سرور جوانان اهل بهشتید، خداوند کشنده شما را بکشد و مورد لعن قرار دهد و برای او جهنم را فراهم ساخته و بد جایگاهی است). یزید خشمگین شد و دستور داد او را از مجلس بیرون کردند. یزید که سرمست از باده غرور بود و گمان می کرد در کربلا پیروز شده، این اشعار را که سند زنده دیگری بر عدم ایماناو و آل امیه، نسبت به مبانی اسلامبود، با صدای بلند خواند: (1) «لَیْتَ اَشْیاخی بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَْسَلْ فَاَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا یایَزیدُ لاتَشَلْ لَسْتُ مِنْ خِنْدَفَ اِنْ لَمْ اَنْتَقِمْ *** مِنْ بَنی اَحْمَدَ، ما کـانَ فَعَلْ» (کاش بزرگان من که در جنگ بدر، کشته شده بودند، امروز می دیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است. در آن حال، از شادی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید! دستت درد نکند! من از فرزندان «خندف» (2) نیستم، اگر از فرزندان احمد[رسول خدا(صلی اللهعلیه وآله)] انتقام نگیرم). اینجا بود که زینب دختر علی بن ابی طالب(علیه السلام) برخاست و خطبهای غرّا خواند و فرمود: «اَلْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمینَ، وَصَلَّی اللهُ عَلی رَسُولِهِ وَآلِهِ اجْمَعینَ، صَدَقَ اللهُ کَذلِکَ یَقُولُ: ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهَ الَّذِینَ اَسَاءُوا السُّواَی اَنْ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون. (3) اَظَنَنْتَ یا یَزِیدُ حَیْثُ اَخَذْتَ عَلَیْنا اَقْطارَ الاْرْضِ وَآفاقَ السَّماءِ، فَاَصْبَحْنا نُساقُ کَما تسُاقُ الاُساری اَنَّ بِنا عَلَی اللهِ هَواناً، وَبِکَ عَلَیْهِ کَرامَهً وَاَنَّ ذلِکَ لِعِظَمِ خَطَرِکَ عِنْدَهُ، فَشَمَخْتَ بِاَنْفِکَ، وَنَظَرْتَ فِی عِطْفِکَ جَذْلانَ مَسْرُوراً حِینَ رَاَیْتَ الدُّنْیا لَکَ مُسْتَوْثِقَهٌ وَالاْمُورَ مُتَّسِقَهٌ وَحِینَ صَفا لَکَ مُلْکُنا وَسُلْطانُنا، فَمَهْلاً مَهْلاً، اَنَسِیتَ قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ لاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لاِّنْفُسِهِمْ اِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا اِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ». (4) (حمد وسپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدابر فرستاده خداو بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدارا تکذیب کردند وآن را به سخره گرفتند». ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را [از جهات گوناگون] بر ما تنگ کردی و ما را همانند اسیران به هر سو کشاندی، می پنداری ما به نزد خداخوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی می باشی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از این رو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از اینکه دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافتما در اختیار تو قرار گرفته؛ پس کمی آهسته تر! آیا سخن خداوند را فراموش کردی که فرمود: «آنها که کافر شدند [و راه طغیان پیش گرفتند] تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت می دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها عذاب خوار کننده ای [آماده شده] است». در ادامه این خطبهکوبنده فرمود: «اَ مِنَ الْعَدْلِ یَابْنَ الطُّلَقاءِ! تَخْدِیرُکَ حَرائِرَکَ وَ اِمائَکَ، وَ سَوْقُکَ بَناتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّم سَبایا، قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ اَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الاْع
ای تو هموار ساخت و تو را بر گرده مسلمین سوار کرد، خواهد دانست که چه کیفر بدی نصیب ظالمان خواهد شد و خواهد فهمید که جایگاه چه کسی بد است و لشکر چه کسی ضعیف تر و ناتوان تر است). آنگاه زینب کبری(علیها السلام) با این فراز از سخنان کوبنده اش، خطبهرا به پایان برد: «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَیَّ الدَّواهِی مُخاطَبَتَکَ، اِنِّی لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ، وَ اَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَکَ، وَ اَسْتَکْثِرُ تَوْبِیخَکَ، لکِنَّ العُیُونَ عَبْری، وَ الصُّدُورَ حَرّی، اَلا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللهِ النُّجَباءِ بِحِزْبِ الشَّیْطانِ الطُّلَقاءِ، فَهذِهِ الاْیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمائِنا، وَ الاَفْواهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنا، وَ تِلْکَ الجُثَثُ الطَّواهِرُ الزَّواکِی تَنْتابُها العَواسِلُ، وَ تُعَفِّرُها اُمَّهاتُ الْفَراعِلِ. وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنا مَغْنَماً لَتَجِدَ بِنا وَ شِیکاً مَغْرَماً حِیْنَ لا تَجِدُ الاّ ما قَدَّمَتْ یَداکَ، وَ ما رَبُّکَ بِظَلاَّم لِلْعَبِیدِ، وَ اِلَی اللهِ الْمُشْتَکی، وَ عَلَیْهِ الْمُعَوَّلُ، فَکِدْ کَیْدَکَ، وَ اسْعَ سَعْیَکَ، وَ ناصِبْ جُهْدَکَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَ لا تُمِیتُ وَحْیَنا، وَ لا تُدْرِکُ اَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْکَ عارَها، وَ هَلْ رَایُکَ اِلاّ فَنَدٌ، وَ اَیّامُکَ اِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُکَ اِلاّ بَدَدٌ؟ یَوْمَ یُنادِی الْمُنادِی: اَلا لَعْنَهُ اللهِ عَلَی الظّالِمِینَ. وَ الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، اَلَّذِی خَتَمَ لاِوَّلِنا بِالسَّعادَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ، وَ لاِخِرِنا بِالشَّهادَهِ وَ الرَّحْمَهِ. وَ نَسْاَلُ اللهَ اَنْ یُکْمِلَ لَهُمُ الثَّوابَ، وَ یُوجِبَ لَهُمُ الْمَزیدَ، وَ یُحْسِنَ عَلَیْنَا الْخِلافَهَ، اِنَّهُ رَحیمٌ وَدُودٌ، وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ». (اگر مصیبت های بزرگ روزگار، کارم را به اینجا کشانده که با تو سخن بگویم، ولی [بدان] من به یقین، ارزش تو را کوچک و ناچیز، و سرزنش تو را بزرگ می شمارم و فراوان تو را توبیخ می کنم، ولی چه کنم که دیده ها گریان و سینه ها سوزان است. جای شگفتی بسیار است که گروهی الهی و برگزیده، به دست حزب شیطان و بردگانِ آزاد شده، کشته شوند و خون های ما از این پنجه ها[ی ناپاک] بچکد و پاره های گوشت ما از دهان [ناپاک] شما بیرون بیفتد و شما گرگ های وحشی پیوسته به سراغ آن بدن های پاک و پاکیزه آئید و بچه کفتارها آن ها را به خاک بمالند؟ اگر امروز [پیروزی بر] ما را غنیمتی برای خود می دانی، به زودی آن را غرامت [و مایه زیان] خود خواهی یافت، در آن روز که جز محصول کرده خویش را نخواهی یافت. و هرگز پروردگار، به بندگانش ستم نخواهد کرد. من فقط به خداشکوه می کنم و تنها بر او اعتماد می نمایم. [ای یزید] هر چه نیرنگ داری به کار بند و نهایت تلاشت را بکن و هر کوششی که داری به کار گیر؛ امّا به خداسوگند [با همه این تلاش ها] یاد ما را [از خاطره ها] محو نخواهی کرد و [چراغ] وحی ما را خاموش نتوانی نمود و به موقعیت و جایگاه ما آسیب نخواهی رساند. هرگز لکّه ننگ این کار، از تو پاک نخواهد شد. رای و نظرت سست و زمان دولت تو اندک است و جمعیت تو به پراکندگی خواهد انجامید در آن روز که منادی ندا دهد: «لعنت خدابر ظالمان باد». حمد و ستایش ویژه خداوندی است که پروردگار جهانیان است، همانکه آغاز کار ما را به سعادت و مغفرت و پایان کار ما را به شهادت و رحمت رقم زد. از خداوند برای آن شهیدان پاداش کامل و افزودن بر پاداش ها، می طلبم و [از او می خواهم که] ما را جانشین نیک آنها قرار دهد؛ او مهربان و دوستدار است و خداوند ما را کافی است و او بهترین حامی ماست). (7) این خطبهغرّا، یکی از فصیح ترین و کوبنده ترین خطبههای تاریخ اسلاماست؛ گویی تمام آن از روح بلند علی بن ابی طالب(علیه السلام) و شجاعت بی نظیرش تراوش کرده و بر زبان دخترش زینب کبری(علیها السلام) جاری شده که با همان زبان و همان منطق پدر سخن می گوید. آنچه در اینجا می توان فهرستوار به آن اشاره کرد این است که این خطبهاز هفت بخش مختلف که هفت هدف مهم را دنبال می کند، تشکیل یافته است: ۱. نخست این بانوی شجاع اسلامبا چند جمله کوبنده، غرور یزیدرا در هم می شکند و با آیه ای از قرآن، موضعش را در پیشگاه خداروشن می سازد و می گوید: هرگز بهرهوری از حکومت و کاخ و ثروت را دلیل بر امتیاز الهی نگیر، تو از مصادیق کسانی هستی که خداوند آنها را به حال خود واگذارده، تا پشت آنها از بار گناهسنگین شود، سپس آنها را از همه چیز ساقط کرده و به دوزخ می فرستد! ۲. در بخش دوم، رفتار پیغمبر اکرم(صلی اللهعلیه وآله) را با اجداد یزیددر فتح مکه که همه را مشمول عفو قرار داد با عمل زشت یزیدکه فرزند پیغمبر خدا(صلی اللهعلیه وآله) را کشته و سرهای بریده و خاندان اسیر آنها را شهر به شهر می گردانْد، مقایسه کرده و مهر باطل بر پیشانی یزیدمی
زند. ۳. در بخش سوم، جمله های کفرآمیز یزیدرا یادآوری می کند و تاکید بر عدم ایماناو می نماید، و اینکه به زودی به سرنوشت اشیاخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل می شود. ۴. سپس تاکید بر مقام والای شهیدان مخصوصاً شهدای خاندان پیغمبر(صلی اللهعلیه وآله) در کربلا می کند و افتخار به وجود آنها را امتیاز بزرگ این خاندان می شمرد. ۵. آنگاه به حضور یزیددر محکمه عدل الهی در قیامتاشاره می کند، در آن دادگاهی که قاضی آن خداست و خصم او پیغمبر اکرم(صلی اللهعلیه وآله) و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پایان چنین دادگاهی روشن است. ۶. سپس به تحقیر فوق العاده یزیدمی پردازد تا آن حد که می فرماید: اگر روزگار به من ستم کرد و مرا به صورت زنی اسیر پای تخت تو آورد، تصور نکنی من برای تو ارزشی قائلم، من تو را در حدی نمی دانم که مخاطب سخنانم باشی و اگر با تو سخن می گویم، از باب ناچاری است. ۷. در آخرین بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمت های بیکرانش بر خاندان نبوتسپاس می گوید که با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و کرامت پایان یافت. (8)  حضرت زینب سلام الله علیها زینب نقش دخترامام علی (ع) نام زینب زادروز ۵ جمادی‌الاول، ۵ق یا ۶ق زادگاه مدینه درگذشت ۱۵ رجب، ۶۲ق محل زندگی مدینه لقب(ها) عقیله بنی هاشم، عالمه غیر معلمه، کامله، فاضله پدر امام علی (ع) مادر حضرت زهرا(س) فرزند(ان) عون، محمد، علی، عباس، ام کلثوم طول عمر ۵۷ سال مدفن دمشق مختصات مدفن ۳۳٫۴۴۴۵۴۴°شمالی ۳۶٫۳۴۰۹۰۷°شرقی امامزادگان مشهور عباس بن علی، زینب کبری، فاطمه معصومه، سید محمد، احمد بن موسی، سایر امامزادگان زینب (۵ یا ۶ق- ۶۲ق) دختر امام علی(ع) و حضرت زهرا(س). بر اساس روایات متعدد، نام‌گذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت. او به هنگام حضور امیرالمؤمنین(ع) در کوفه به زنان تفسیر قرآن آموزش می‌داد. زینب همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا در کنار برادرش امام حسین(ع) حضور داشت. امام حسین(ع) هنگام وداع در روز عاشورا از حضرت زینب خواست او را در نماز شبش دعا کند. با پایان یافتن جنگ، زینب و دیگر بازماندگان کاروان امام(ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند. خطبه او در کوفه و نیز در شام (در مجلس یزید)، معروف است. خطبه حضرت زینب (س) در مجلس یزید، حاضران را تحت تأثیر قرار داد و یزید مجبور شد جنایت و قتل امام حسین (ع) را به گردن ابن زیاد بیندازد و او را لعن کند. او را به سبب مصیبت‌های فراوانی که دیده، اُمّ المَصائب لقب داده‌اند. @asharmadahiii
داءُ مِنْ بَلد اِلی بَلد، یَسْتَشْرِفُهُنَّ اَهْلُ الْمَناهِلِ وَ الْمَناقِلِ، وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ، وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ، لَیْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجالِهِنَّ وَلِیُّ، وَ لا مِنْ حُماتِهِنَّ حَمِیٌّ، وَ کَیْفَ یُرْتَجی مُراقَبَهُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ اَکْبادَ الاْزْکِیاءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ، وَ کَیْفَ یَسْتَبْطِاُ فِی بُغْضِنا اَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ نَظَرَ اِلَیْنا بِالشَّنَفِ وَ الشَّنَآنِ وَ الاْحَنِ وَ الاْضْغانِ، ثُمَّ تَقُولُ غَیْرَ مُتَّاَثِّم وَ لا مُسْتَعْظِم: لاَهَلُّوا و اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا یا یَزیدُ لا تَشَلْ مُنْتَحِیاً عَلی ثَنایا اَبِی عَبْدِاللهِ سَیِّدِ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّهِ، تَنْکُتُها بِمِخْصَرَتِکَ، وَ کَیْفَ لا تَقُولُ ذلِکَ وَ قَدْ نَکَاْتَ الْقَرْحَهَ، وَ اسْتَاْصَلْتَ الشَّاْفَهَ بِاِراقَتِکَ دِماءَ ذُرّیَهِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَ نُجُومِ الاْرْضِ مِنْ آلِ عَبْدِالمُطَّلِبِ، وَ تَهْتِفُ بِاَشْیاخِکَ، زَعَمْتَ اَنَّکَ تُنادِیهِمْ، فَلَتَرِدَنَّ وَ شِیکاً مَوْرِدَهُمْ وَ لَتَوَدَّنَّ اَنَّکَ شَلَلْتَ وَ بَکِمْتَ، وَ لَمْ تَکُنْ قُلْتَ ما قُلْتَ وَ فَعَلْتَ ما فَعَلْتَ». (ای پسر کفّار آزاد شده! (5) آیا این از عدالتاست که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده ها بنشانی، ولی دختران رسول خدا(صلی اللهعلیه وآله) را اسیر کرده و به این سو و آن سو بکشانی و در حالی که پرده حرمت آنان را دریده و چهره های آنان را در معرض دید مردم قرار داده ای، آنها را توسط دشمنان در شهرهای مختلف بگردانی، تا مردم هر کوی و برزن به تماشای آنان بنشینند و افراد دور و نزدیک و پست و شریف به چهره هایشان چشم بدوزند، با آنکه همراه آنان مردان و حمایت گرانشان نبودند؛ [ولی چه سود از این سخنان، زیرا] چگونه می توان به حمایت و مراقبت آن کس امید داشت که [مادرش] جگر پاکان را به دهان گرفته [اشاره به داستان هند جگرخوار مادر بزرگ یزیداست] و گوشتش از خون شهیدان روییده؟! و چگونه در دشمنی ما اهل بیتشتاب نکند آن کس که به ما با غرور و با نفرت، خشمگینانه و کینه توزانه نگاه می کند و آنگاه ـ بی آنکه احساس گناهکند و ظلم و ستم خود را بزرگ بشمارد ـ [و مغرورانه] می گوید: «ای کاش اجداد من بودند و این صحنه ها را می دیدند و از شادی و سرور فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید! دست مریزاد». این جمله را در حالی می گویی که بر لب و دندان ابا عبدالله(علیه السلام) سید جوانان اهل بهشتمی زنی! آری، چرا چنین سخن نگویی، در حالی که با ریختن خون فرزندان رسول خداو ستارگان زمین از خاندان عبدالمطلب، زخم دل ما را گشودی و ریشه خاندان ما را مورد تهدید قرار دادی، تو پدرانت را صدا می زنی و خیال می کنی آنها صدایت را می شنوند؟! [عجله نکن!] به زودی به آنها ملحق خواهی شد؛ آن روز آرزو می کنی که کاش دستت شل بود و زبانت لال و این سخنان را نمی گفتی و این کارها را انجام نمی دادی). سپس افزود: «اَللّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنا، وَ انْتَقِمْ مِنْ ظالِمِنا، وَ اَحْلِلْ غَضَبَکَ بِمَنْ سَفَکَ دِماءَنا، وَ قَتَلَ حُماتَنا، فَوَاللهِ ما فَرَیْتَ اِلاّ جِلْدَکَ، وَلا حَزَزْتَ اِلاّ لَحْمَکَ، وَ لَتَرِدَنَّ عَلی رَسُولِ اللهِ بِما تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْکِ دِماءِ ذُرِّیَّتِهِ، وَ انْتَهَکْتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِی عَتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ، حَیْثُ یَجْمَعُ اللهُ شَمْلَهُمْ، وَ یَلُمُّ شَعْثَهُمْ، وَ یَاْخُذُ بِحَقِّهِمْ وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ اَمْوَاتاً بَلْ اَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. (6) وَ حَسْبُکَ بِاللهِ حاکِماً، وَ بِمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ خَصِیماً، وَ بِجَبْرَئِیلَ ظَهِیراً، وَ سَیَعْلَمُ مَنْ سَوّی لَکَ وَ مَکَّنَکَ مِنْ رِقابِ المُسْلِمِینَ، بِئْسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلاً، وَ اَیُّکُمْ شَرٌّ مَکاناً، وَ اَضْعَفُ جُنْداً». (خدایا! حقّ ما را بستان و از ستمگرانِ بر ما، انتقام بگیر و خشمت را بر آن کس که خون ما را بر زمین ریخت و حامیان ما را کشت فرو فرست. [ای یزید] به خداسوگند [با این جنایت] جز پوست خود را ندریدی و جز گوشت خود را نبریدی و در حقیقت خود را نابود کردی؛ به یقین با حمل باری که ـ از ریختن خون فرزندان رسول خداو هتک حرمت آن حضرت در ارتباط با خاندان و جگر گوشه هایش ـ بر دوش داری، بر رسول خداوارد خواهی شد؛ در آن جا خداوند آنان را گرد خواهد آورد و پریشانی آنها را بر طرف خواهد ساخت و داد آنها را بستاند [آری] «گمان مبر آنان که در راه خداکشته شده اند، مرده اند، بلکه زندگان جاویدند و نزد پروردگارشان روزی می خورند». همین بس که در دادگاهی حاضر شوی که داورش خداست و رسول خدامعارض تو و جبرئیل گواه و پشتیبان او. @asharmadahiii
[WWW.FOTROS.IR]ma98072606.mp3
15.25M
( سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود ) . @asharmadahiii
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت از طراز نغمه وا می ماند اگرزینب نبود در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه جا می ماند اگر زینب نبود. @asharmadahiii