eitaa logo
دانلود
@Farsna(10).mp3
6.86M
🎙چشام پر از اشکه دلم مسافر شد...با نوای محمود کریمی. چشام پر از اشکه دلم مسافر شد عالم عزاداره امام باقر شد شب عزا و شب فراقه فصل خزون و خشکی باغه دله پریشون میره سراغه یه قبر خاکی که بی چراغه یه عمر از این چشم روضه چکیده ازش چقدر ماه روضه شنیده روضه هجده سر بریده سر عموشو رو نیزه دیده حاجت روا شد این شهید جا مونده رسیده این مردی که روضه میخونه ای بی کفن آقا دور از وطن آقا کوفه نیا مولا ای زاده زهرا کویر کوفه تشنه دریاس سفیر دریا تو کوفه تنهاس با گریه میگه یا ایها الناس اون که تو راه عزیز زهراس مسلم اسیر این مردای نامرده همش میگه ای کاش حسین برگرده درد غریبی دوا نداره تنها و یک دست صدا نداره کوفه حسین جان وفا نداره کوفی بی رحم حیا نداره از غصه غیرت جونم اومد بر لب همراه تو هستن رقیه و زینب ای بی کفن آقا دور از وطن آقا کوفه نیا مولا ای زاده زهرا. @asharmadahiii👌
شهادت امام باقر علیه السلام را خدمت تک تک شما عزیزان تسلیت عرض میکنم . @asharmadahiii
مداحی آنلاین - تو باقرالعلوم هستی - حسین طاهری.mp3
9.23M
تو باقر العلوم هستی و تموم عالم به فرمانت به زیر دین شما شیعه الهی جانم به قربانت از علم و حلم و صبر تو آقا نفس کشیده دین پیغمبر تو وارث صلابت حیدر آقای من آقای من به نور دانش تو روشن شد صراط شیعه به زیبایی تو وارث به حق زهرایی آقای من آقای من شفاعت محشر آقا فقط به یک نگاه شما تموم خواهش نوکرا زیارت کرب و بلا غریب ای آقای من **** تو از همون کودکی آقا کشیدی بار غم و تنها میون اشک و گریه میدیدی که روی نیزه ها میرفت سر ها آتیش گرفته بود حرم اما تو بین خیمه بودی سرگردون دویدی پا برهنه تو میدون آقای من آقای من الهی من بمیرم آقا که دیدی که قاتل رسید گودال حسین تشنه رفته بود از حال آقای من آقای من برا غمای کربلا تو روضه داره هر شبی تا لحظه های آخرم به یاد عمه زینبی غریب ای آقای من **** میون کوچه یهودی ها چقدر خجالت کشیدی تو به زیر تازیونه ها آقا فقط جسارت شنیدی تو تموم کربلا برات روضست ولی برات نمیشه شام هیچ جا خرابه و غصه و زن ها آقای من آقای من نداره این درد تو درمون جلوی چشم تو زدن سیلی که صورت رقیه شد نیلی آقای من آقای من کنار جسم مضطرت امام صادق آشناست شهادتین امشبت سلام به شاه کربلاست غریب ای آقای من **** تو بودی هر جا نبود هیچ کس گرفتی دست منو آقا نذاشتی تنها بمونم من میون سیل غم و دردا تویی تو تنها امید من تو این شبای پر گرفتاری برای من همیشه تو یاری حسین من حسین من دوباره آروم با یادت قرار قلب مضطرم هستی خوده تو این عهد و بام بستی حسین من حسین فقط رو لبهام این نواست به قلب من حسین نا خداست دوا و درمونم فقط زیارت کرب و بلاست. @asharmadahiii
جريان زنده شدن جوان شامى به وسيله امام باقر عليه السلام در كتاب «الثاقب في المناقب» گويد : من در مشهد امام رضا عليه الصلاة والسلام در خانه استادم ابا جعفر محمّد بن حسين شوهانى(1) بودم ، او از كتابش - كه نام راوى را فراموش ‏كرده ‏ام - چنين مى ‏خواند : جوانى از اهل شام در جلسه امام باقر صلوات اللَّه عليه زياد حاضر مى‏شد، روزى در محفل حضرتش گفت: سوگند به خدا! من به جهت محبّت ‏به شما در جلسه شما حاضر نمى‏ شوم ، بلكه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست كه در اين محفل حاضر مى‏ شوم. امام عليه السلام تبسّمى نمود و چيزى نفرمود. چند روزى گذشت و خبرى از جوان نشد، حضرت جوياى حال ‏آن جوان شد . شخصى گفت: او بيمار است . در اين حين شخصى وارد شد و گفت: اى فرزند رسول خدا ! جوان‏ شامى كه در مجلس شما زياد حاضر مى‏ شد از دنيا رفت. او وصيّت كرده ‏كه شما بر جنازه او نماز بخوانيد . امام باقر عليه السلام فرمود : وقتى او را غسل داديد، بگذاريد روى سرير باشد و كفن نكنيد تا من بيايم. آنگاه حضرتش برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و دعا نمود ، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طول داد ، بعد برخاست ‏و رداى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم را بر تن كرد و نعلين بر پا نمود و به سوى او رفت . وارد خانه شد ، آنگاه وارد اتاقى شد كه او را غسل مى‏دادند . او را غسل داده روى سرير گذاشته بودند ، حضرت با نامش او را صدا زد وفرمود : اى فلانى! ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبّيك گفت و سر بلند كرد و نشست، حضرت شربت ‏سويقى خواست، و به او خورانيد . آنگاه پرسيد: چه شده به تو؟ گفت: ترديدى ندارم كه قبض روح شدم، وقتى روح از بدنم خارج‏ شد صداى دلنشينى را شنيدم كه تا حال نيكوتر از آن نشنيده‏ ام كه گفتند: ردّوا إليه روحه ، فإنّ محمّد بن عليّ قد سألناه . روح او را باز گردانيد، زيرا محمّد بن على او را از ما خواسته است.(2) 1) در مصدر چنين آمده است : ابا جعفر محمّد بن حسن شوهانى . 2) الثاقب في المناقب : 369 ح 2 . @asharmadahiii
ز بام کوفه می کنم تو را نظاره یا حسین! تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین! سرو به خون نشسته ام، زائر دست بسته ام سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین! لحظه به لحظه دم به دم، مرگ دوباره دیده ام بس که رسیده بر تنم، زخم دوباره یا حسین! میان خندة عدو بهر تو گریه می کنم بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین! تیر به چلة کمان، کمان به دست حرمله میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین! پرده کنار رفته و می نگرم به دخترت نه معجرش بود به سر، نه گوشواره یا حسین! هدیة حاجیان بود به مسلخ ولا یکی مرا بود در این منا دو ماه پاره یا حسین! به آسمان دیده ام، نظاره کن که دم به دم در آفتاب ریختم بر تو ستاره یا حسین! نگه به مکه دوختم چو شمع بر تو سوختم درون سینه ام شده نفس شراره یا حسین! کرم کن و به یک نظر به نظم "میثمت" نگر که کرده سوز او اثر به سنگ خاره یا حسین! @asharmadahiii
عشق تو را به قیمت جان می خرم حسین بالای دار نام تو را می برم حسین با دست بسته و لب پاره به روی دار کوفه میا شده سخن آخرم حسین گفتم سر تو باد سلامت به کوچه ها هرچه زدند سنگ جفا بر سرم حسین از آن همه سپاه دل شب کسی نشد یک تن به غیر پیر زنی یاورم حسین خواهی اگر به کوفه بیایی بیا ولی همراه خود میار تو اهل حرم حسین ترسم که حتک حرمت زینب شود میا اینجا که بوده خواهر تو محترم حسین دادند آب گرچه به لبهای خشک من در فکر تشنگی علی اصغرم حسین راس بریده ام به سر نیزه ها زدند شکر خدا ندید دگر دخترم حسین در فکر سم اسب و تن بی سر تو ام در کوچه ها کشند اگر پیکرم حسین. @asharmadahiii
عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا دوباره محرم رسید،دوباره التماس های من شروع شد عاشق گرفته باز قنوت دعا بیا ای تیر آخرین ِ کمان خدا بیا از همین امشب التماس هات رو شروع کن، خدا رو چی دیدی، شاید تو همین دهه آقات رو دیدی. ما در سکوت غربت خود داد می زنیم بی تو شکست بغض گلو بی صدا بیا هر لحظه با نیامدنت گریه می کنیم فصل شروع بارش چشمان ما بیا مولای من یه سال منتظرم محرم بشه ،بزرگان ما گفتند:اگه می خواهید زود به خیمه ی امام زمان برسید، یه راهش گریه ی بر اباعبدالله است.آخه دلم خوشه بالاخره بین این گریه کن ها شاید شما هم قدم بذارید.میگم مگه میشه آقام توی این روضه ها، گریه ها نیاد؟ یا صاحب الزمان به خدا شعله ی فراق آتش کشیده بر جگر ِ روزها بیا چشم انتظار توست حسینیه های اشک ای روضه خوان مقتل کرب و بلا بیا حسین.... بیاییم امشب با این آقا وارد روضه بشیم، با این آقا خودمون رو به خیمه برسونیم. سلام من به این آقایی که سلام دادن به ابی عبدالله رو به من و تو یاد داد.سلام دادن رو یاد داد بالای دارالاماره، اول حرفی که زد به ابی عبدالله سلام داد.عظمت داشت این آقا، جانم فدات، این روزها تو کوفه غریب شدی، یادت نره اول روضه خون مسلم پیغمبره، چرا؟. گفتند:آقا علاقه ی شما به عقیل زیاده، چرا؟ پیغمبر فرمود:به دو دلیل، دلیل اول اینکه،ابوطالب، عقیل رو دوست داره، منم به واسطه ی او دوستش دارم، اما دلیل دوم:فرزندی از این عقیل به دنیا میآد، یه روزی پسر من حسین رو یاری میکنه، شهید تو رکاب و راه حسین میشه.پیغمبر روضه ی مسلم رو خوند، ابی عبدالله هم برا مسلم گریه کرد، این عظمت ِ مسلم ِ. حالا این آقا تو کوچه های کوفه سرگردانه. ان شاءالله هیچ مردی تو دیار غربت،غریب نشه.خیلی مسلم عذاب میکشید تو کوفه، بیا مسلم رو یاری کن، تو هم با مسلم هم نوا شو، فکر کن داری تو کوچه های کوفه قدم میزنی، هی دست هاشو به هم فشار می داد،هی در و دیوار رو نگاه می کرد: حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد کوفی ِ بی مُروّت، شرم و حیا ندارد *** جار و جنجالی عذاب آور به گوشم می رسد نعره ی مستانه ی لشکر به گوشم می رسد چی میگه مسلم؟ هر دقیقه کوفه از این رو به آن رو می شود تا صدای سکّه های زر به گوشم می رسد این جماعت کینه دارند از عمو جانم علی ناسزاها از سر منبر به گوشم می رسد از دو ماه پیش که مهمان ِ کوفی ها شدم ضربه های پُتک آهنگر به گوشم می رسد نمی دانم، چرا اینجا مسلم درگیر شده،چرا مسلم اینجا به هم ریخته،مگه تو بازار آهنگرها چه خبره؟آقا شلوغ ترین بازار، بازار آهنگرهاست. می دونی چرا؟ چه کار دارند می کنند؟ یک عمود آهنی را هم سفارش داده اند نقشه پاشیدن یک سر به گوشم می رسد مسلم یه سر رفت توی بازار، دید همه دارند شمشیرهاشون رو تیز می کنند،یکی عمود می سازه، دید حرمله داره تیر سه شعبه آماده میکنه. ببین مسلم داره کجا رو می بینه قبل مقتل رفتنت انگشترت را دربیار صحبت انگشت و انگشتر به گوشم می رسد. همچین که از این پله های دارالاماره مسلم بالا می رفت، دید مسلم داره گریه میکنه، نانجیب زخم زبان زد. چیه مسلم ترسیدی؟ داری گریه میکنی؟ مگه تو سردار نبودی؟چرا داری گریه می کنی؟ برگشت مسلم یه نگاه بهش کرد:نانجیب من برا خودم گریه نمی کنم. من اگر چه نیستم در عصر عاشورا ولی ناله جانسوز یک مادر به گوشم می رسد حسین..... @asharmadahiii
مداحی آنلاین - مسلم توام - وحید نادری.mp3
3.93M
مسلم توأم، اسیر شهر بی وفا مسلم توأم، نگام به سمت نینوا مسلم توأم، کوفه میا کوفه میا مسلم توأم مسلم توأم میسوزه قلب مضطرم برای زینب و حرم دارالاماره مقتلم به فکر خیمه ی توأم حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من * سر زده هلال، دوباره ماه ماتمه سر زده هلال، قامتش از روضه خمه سر زده هلال، محرمه محرمه سرزده هلال سرزده هلال دوباره ماه غم رسید دوباره اشکای لهوف ماه علی و فاطمه به روی نیزه در خسوف حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من * ابریه چشا، وزیده عطر و بوی سیب ابریه چشا، رسیده ناله ای غریب ابریه چشا، با روضه ی ابن شبیب ابریه چشا ابریه چشا إن کنت باکیا لشیء هماره فابک للحسین میخونه تو صحن رضا نقاره فابک للحسین حسین من حسین من ضیاء هر دو عین من. @asharmadahiii👌
مداحی آنلاین - نوکرا پرچم میزنن، از تو فقط دم میزنن - سید رضا نریمانی.mp3
6.19M
🔳 (ع) نوکرا پرچم میزنن، از تو فقط دم میزنن این شبا قید همه رو، برا محرم میزنن مادرا از غم می‌میرن، دخترا هم یاد میگیرن باز پسرا با پدرا، به مجلس روضه میرن   باز دل نوکرا خونه مشکی پوشیده هر خونه مادر مظلومی داره روضه ی گودال می خونه   روضه بخون روضه بخون روضه بخون از قمرت؛ از پاره های جگرت مسلم و اینجور می‌زدن؛ وای به حال پسرت   " غریب مادر ، غریب مادر "   بخون که مسلم همونه، که زار و بی یار می مونه روضه‌ی مسلم روضه‌ی، غربت اربابمونه کوفیا عهدو میشکونن، رو حرفشون نمی مونن مسلم و تنها و غریب، تو کوچه ها می گردونن   توی کمین نشستن و دندونشو شکستن و این کوفیا خوب بلدن دستای مظلوم بستنو   روضه بخون روضه بخون روضه بخون از کربلا؛ بگو حسین کوفه نیا کوفه نیا که این مسیر؛ می رسه به شام بلا   " غریب مادر ، غریب مادر "   موندم از این رسم جنون، پیکر مسلم پرِ خون بالای دروازه ی شهر، سرش برا تو نگرون دلنگرون سرته، فکر تو و دخترته غیرت کوفی رو دیده، دلواپس خواهرته   میگه به این باد خزون سلام به آقام برسون بگو که زینب رو نیار روضه رو از چشام بخون   روضه بخون روضه بخون روضه بخون از لب آب؛ روضه ی آب واسه رباب روضه بخون که جون بدیم؛ از غم مجلس شراب   " غریب مادر غریب مادر " @asharmadahiii
ویژه نامه شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام حضرت مسلم برادرزاده امام علی (ع)، صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. امام حسین ع او را به کوفه فرستاد. چندین هزار نفر با او بیعت نمودند، اما عبیدالله بن زیاد با وعده و تهدید آنان را متفرق کرد.مسلم تنها ماند و دستگیر شد وغریبانه به شهادت رسید. شناسنامه حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام جناب مسلم بن عقیل بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. چون مردم کوفه اطاعت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام داشتند. حسین بن علی او را روانه کوفه ساخت که به نام آن حضرت از اهالی کوفه بیعت بگیرد . اما یزید، عبیدالله بن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و عبیدالله مردم را از بیعت حسین علیه السلام منع و آنان را متفرق کرد و مسلم را به شهادت رساند. مسلم بن عقیل کیست ؟ مسلم بن عقیل زندگی نامه حضرت مسلم بن عقیل نسب و خاندان پدرِ مسلم، عقیل فرزند ابوطالب از نسب‌شناسان قریش و فصحای عرب بود. مادرش بنابر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بودو بنابر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام علیه (و بنابر روایتی حلیه) که عقیل او را از شام خریده بود. چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر داشت. برخی از منابع او را شجاع‌ترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کرده‌اند. (ویکی شیعه) پیامبر اکرم (ص)، علاقه فراوانی به عقیل داشت و همواره به او احترام می گذاشت. گاه که نزد پیامبر اکرم (ص) می آمد رسول خدا (ص) ضمن احترام به او می فرمود: «آفرین بر تو باد ای ابایزید! چگونه ای؟» پاسخ می گفت: «پروردگار تو را به خیر و سلامتی دارد ای اباالقاسم! خوب هستم». روزی امیرالمؤمنین (ع) از پیامبر اکرم (ص) پرسید: «ای رسول خدا (ص)! آیا عقیل را دوست می داری؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «آری به خدا! او را به دو جهت دوست می دارم یکی به خاطر خودش و دیگری به خاطر دوستی ابوطالب با او». سپس در آینده روشن فرزند برومند او مسلم (ع) نگریست و فرمود: «و اما فرزندش در راه محبت و دوستی فرزند تو کشته می شود و اشک دیده مؤمنان بر او فرو می ریزد و فرشتگان مقرب درگاه خدا بر او درود می فرستند» سپس اشک در چشمان مبارکش حلقه زد؛ آنقدر که بر سینه اش فرو چکید. آنگاه دست به سوی آسمان بلند کرد و عرض نمود: «از آنچه پس از من بر سر خاندانم می آید به خدا شکایت می آورم». امام سجاد(ع) نیز علاقه فراوانی به خاندان عقیل داشت. روزی از ایشان پرسیدند: «چرا در بین پسر عموهآیتان بیشتر علاقه به فرزندان عقیل دارید تا فرزندان جعفر؟» فرمود: «هرگاه فداکاری آنان را در راه حسین بن علی (ع) به یاد می آورم دلم می سوزد و به حا لشان رشک می برم» عقیل بن ابی طالب در میزان تاریخ صحیح انگیزه سفر عقیل به شام خاندان عقیل- خاندان عقیل در دو آزمایش بزرگ همسر و فرزندان مسلم با رقیه دختر امام علی(ع) ازدواج کرد و از این رو، داماد امام علی(ع) بوده است. در برخی منابع، زنی از طایفه بنی عامر بن صعصعه نیز همسر وی ذکر شده است. در واقعه کربلا، در چند مورد به فرزندان مسلم اشاره شده است. از جمله اینکه زمانی که خبر شهادت مسلم را در مسیر بین مکه و کوفه به امام حسین(ع) دادند، علی اکبر(ع) پیشنهاد داد که برگردند و بی وفایی کوفیان را یادآوری کرد. فرزندان مسلم با این نظر مخالفت کرده و امام را به ادامه راه تشویق کردند. همچنین، نام تعدادی از فرزندان وی در زمره شهدای کربلا یاد شده است.از آن میان شهادت عبدالله بن مسلم و محمد بن مسلم در کربلا در منابع کهن ثبت شده است. منابع تاریخی درباره نام و تعداد فرزندان مسلم اختلاف نظر دارند. در گزارش های ضعیف تر که در منابع متاخر ثبت شده، نام تعداد دیگری از فرزندان مسلم بن عقیل، از جمله عون، مسلم، عبیدالله، جعفر و احمد نیز در شمار شهدای کربلا آمده است. در برخی منابع نیز از دو طفل مسلم (محمد و ابراهیم) یاد شده که پس از شهادت امام حسین(ع) اسیر و به دستور عبیدالله بن زیاد در کوفه زندانی شده و پس از گریختن از زندان به شهادت رسیده اند؛ اما برخی منابع آنان را فرزندان کسانی دیگر دانسته اند. در برخی منابع نام های دیگری برای تعدادی از فرزندان مسلم ذکر شده است؛ مانند ابراهیم، عبدالعزیز، علی، مسلم و دختری به نام حمیده یا ام حمیده. گفته شده است عبدالله بن مسلم، و بر اساس برخی دیگر از روایات، عبدالله و علی، از رقیه دختر امام علی(ع) بوده اند. (ویکی شیعه) بانوان عاشورایی - رقیه بنت علی (ع) فرزندان مسلم بن عقیل عبد اللّه بن م
سلم علیه السّلام یتیمان مسلم حمیده دختر مسلم بن عقیل مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا از جمله درخششهای مسلم بن عقیل علیه السلام در دوران خلافت امیر المؤمنین علیه السلام ، حضور او در جنگ صفین در سال 37 هجری است. در این جنگ، امام میمنه سپاه خود را به امام حسن علیه السلام ، امام حسین علیه السلام ، عبد الله جعفر و مسلم بن عقیل علیه السلام سپرد و در میسره نیز محمد بن حنفیه، محمد بن ابی بکر، هاشم بن عتبة (هاشم مرقال) را گمارد و قلب سپاه را نیز با عبد الله بن عباس، عباس بن ربیعة، مالک اشتر، رفاعة بن شداد بجلی، سعید بن قیس و عدی بن حاتم آراست. همچنین عمار یاسر، عمرو بن حمق، عامر بن واثله کنانی و قبیصة بن جابر اسدی را در کمین جای داد. از شرکت او در این جنگ و نیز قرار گرفتن او در ردیف امام حسن علیه السلام ، امام حسین علیه السلام و عبدالله بن جعفر به خوبی معلوم می شود که سن شریف او تقریبا برابر با آن بزرگواران بوده که نام او در شمار سرداران سپاه امیر المؤمنین علیه السلام ذکر شده و در سال 37 هجری او جنگجویی تمام عیار و در حد افراد نام برده در میمنه و میسره و قلب لشکر بوده است و شایستگی این را داشته که امیر المؤمنین علیه السلام او را به این منصب بر گزیده است. در کتابهای رجالی مختلف نام مسلم بن عقیل علیه السلام در شمار برترین یاران و اصحاب امام مجتبی علیه السلام ذکر شده است که منابع تاریخی نیز بر آن صحه می گذارند. ابن شهر آشوب می نگارد: «از جمله اصحاب خاص و یاران حسن بن علی علیه السلام ، عبد الله بن جعفر، مسلم بن عقیل علیه السلام ، حبابة والبیة، حذیفة بن اسید، جارود بن ابو بشیر، جارود بن منذر، ابو مخنف، لوط بن یحیی و سفیان بن ابی لیلی بودند. قاصد آفتاب/ نگاهی به زندگانی حضرت مسلم (ع) پیش از واقعه عاشورا مسلم بن عقیل پیش از واقعه عاشورا نامه های کوفیان به امام حسین علیه السلام وقتی مردم کوفه از مرگ معاویه آگاه شدند و دانستند که امام حسین (ع) با یزید بیعت نکرده است، بی درنگ درباره یزید به جستجو پرداختند.آنگاه بر در خانه سلیمان بن صرد خزاعی گرد آمدند. همین که اجتماع آنان کامل شد، سلیمان برخاست و به ایراد سخن پرداخت. وی در پایان گفتار خود گفت: شما اطلاع یافته اید که معاویه به هلاکت رسیده و به سوی پروردگار رفته است تا به سزای اعمال خود برسد. فرزندش یزید به جای او به حکومت رسیده است.حسین بن علی ضمن مخالفت با او و بدان جهت که از چنگال طاغوتیان آل ابو سفیان اموی در امان باشد رهسپار مکه شده است. شما که از شیعیان او و قبلا نیز از پیروان پدرش بوده اید، امروز نیازمند یاری شماست. چنانچه می دانید و آماده هستید وی را یاری دهید و با دشمنانش به مبارزه پردازید، آن حضرت بنویسید و آمادگی خود را جهت دعوت به کوفه اعلام دارید. اما چنانچه از پراکندگی و سستی در یاری او بیم دارید، وی را فریب ندهید. همه یک صدا گفتند: ما با دشمن او خواهیم جنگید و در راه او جانفشانی و خود را فدای او خواهیم کرد. بدین ترتیب اهالی کوفه نامه ای برای حسین بن علی (ع) نوشتند و به وسیله عده ای همراه با ابو عبد الله جدلی ارسال داشتند. زمانی که دوازده هزار نامه با بیش از بیست و دو هزار امضا از طرف کوفیان به دست امام حسین علیه ‏السلام رسید، آن حضرت تصمیم گرفت به نامه ‏های ایشان پاسخ دهد. از این رو، نماینده ‏ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش روحیه مردم به کوفه فرستاد. به این منظور، نامه ‏ای برای ایشان نوشت و مسلم بن عقیل، عموزاده و شوهرخواهر خویش را به عنوان سفیر و نماینده به کوفه فرستاد. دعوت اهالی کوفه از امام حسین علیه السلام نامه امام حسین(ع) در پاسخ به نامه های مردم کوفه امام حسین و چرایی انتخاب کوفه مردم شناسی کوفه روزشمار حرکت حضرت مسلم به کوفه تا شهادت 15 رمضان 60: رسیدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن‏ عقیل به کوفه برای بررسی اوضاع 5 شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه،استقبال مردم از وی و شروع آنان به بیعت 11 ذی قعده 60: نامه نوشتن مسلم بن عقیل از کوفه به امام حسین و فراخوانی به ‏آمدن به کوفه 8 ذی حجه 60: دستگیری هانی،سپس شهادت او، خروج مسلم بن عقیل در کوفه با چهار هزار نفر،سپس پراکندگی‏ آنان از دور مسلم و تنها ماندن او و مخفی شدن در خانه طوعه. تبدیل کردن امام حسین‏«ع‏» حج را به عمره در مکه، ایراد خطبه برای مردم و خروج از مکه همراه با 82 نفر از افرادخانواده و یاران به طرف کوفه. 9 ذی حجه 60: درگیری مسلم با کوفیان،سپس دستگیری او و شهادت مسلم بر بام‏ دار الاماره کوفه روز شمار قیام کربلا روز شمار رویدادهای محرم مسلم در کوفه چون مسلم بن عقیل، وارد کوفه شد، به خانه «مختار بن ابی عبیده ثقفی» که از سرشناسان شیعه و داماد نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، وارد شد. شیعیان که از ورود مسلم به کوفه آگاه شدند با شادمانی به حضورش می رفتند و با وی بیعت می کردند
نه با شمشیر مسلم‏ بن عقیل مجروح شده بود. مامور شد که مسلم را به بام «دارالاماره‏» ببرد و گردنش را بزند و پیکرش را بر زمین اندازد. مسلم را به بالای دارالاماره می ‏بردند، در حالی که نام خدا بر زبانش بود، تکبیر می ‏گفت، خدا را تسبیح می ‏کرد و بر پیامبر خدا و فرشتگان الهی درود می ‏فرستاد و می ‏گفت: خدایا! تو خود میان ما و این فریبکاران نیرنگ‏ باز که دست از یاری ما کشیدند، حکم کن! جمعیتی فراوان، بیرون کاخ، در انتظار فرجام این برنامه بودند. مسلم را رو به بازار کفاشان نشاندند. با ضربت‏ شمشیر، سر از بدنش جدا کردند، و... پیکر خونین این شهید آزاده و شجاع را از آن بالا به پایین انداختند و مردم نیز هلهله و سروصدای زیادی به پا کردند. مرگ سرخ شهادت حضرت مسلم علیه السلام سفیر شهادت پس از شهادت امام حسین علیه السلام پس از رسیدن خبر شهادت مسلم مصیبت مسلم (س) فضیلتها و کرامتهای مسلم بن عقیل یکی از عواملی که می تواند ما را با تربیت عرفانی آشنا سازد و مبانی، معانی، مؤلفه ها، عناصر، ویژگی ها و شاخصه های تربیت عرفانی را در اختیارمان بگذارد تا منطق عرفان قرآنی- اهل بیتی (ع) را شناخته و با آن منطق، عرفان های انحرافی اعم از صوفیانه و سکولار را نقد و تحلیل نماییم، شناخت ما از ابعاد وجودی و شخصیت یاران امام حسین (ع) و تربیت یافتگان مکتب حسینی است. یکی از این یاران و شاگردان مکتب حسین (ع) مسلم بن عقیل است. مسلم پسرعموی امام حسین (ع) است و پیش زمینه های تربیتی عالی داشته است. . در یکی از نخستین روزها که مردم زیادی برای بیعت دور مسلم حلقه زده بودند. «عابس بن شبیب شاکری همدانی» که در تعهد به تشیع و شجاعت و سخنوری معروفیتی داشت. برخاست و آغاز سخن نمود و گفت: «سپاس پروردگار متعال که حمد و ثنا شایسته او است. اما بعد: من از مردم به تو چیزی نخواهم گفت و نمی دانم چه در دل دارند و چگونه نظر تو را به خویش جلب کرده اند. اما به خدا سوگند که من تو را از آنچه خودم در دل دارم آگاه می کنم و از ضمیر پنهان خودم سخن می گویم. به خدا قسم! هرگاه مرا بخوانید اجابت می کنم. و در کنار شما با دشمن می جنگم. در راه دفاع از شما آن قدر شمشیر می زنم تا خدای را ملاقات نمایم، و در این کار تنها از پروردگار پاداش می خواهم». سپس حبیب بن مظاهر برخاست و رو به عابس کرد و گفت: «خداوند به تو پاداش نیک که همان رحمت واسعه او است، عنایت کند. تو آنچه در دل داشتی، زیبا و سنجیده بیان داشتی. سپس رو به «مسلم بن عقیل علیه السلام» کرد و گفت: اما من نیز به خدا سوگند که بر همان تصمیم و اندیشه عابس می باشم. (مجله مکتب اسلام، شماره 6؛ سال 82؛ صمیمی، غلامحسین) مأموریت خطیر مسلم در سفر به کوفه، تحقیق درباره این بود که آیا عموم بزرگان و خردمندان شهر، آماده پشتیبانی از امام حسین علیه ‏السلام و عمل به نامه ‏هایی که نوشته‏ اند هستند یا نه؟ ..خبر ورود مسلم در شهر طنین ‏انداز گردید و شیعیان نزد او رفت و آمد و با امام علیه ‏السلام بیعت می ‏کردند. جمعیت زیادی از مبارزان کوفه با مسلم بن عقیل بیعت کردند و او را به تداوم این قیام الهی امیدوار نمودند؛ تا این که تعدادشان به هجده هزار نفر رسید. در این هنگام مسلم نامه ای برای امام حسین(ع) نوشت و آمادگی مردم کوفه را گزارش داد و آن حضرت را دعوت نمود. مسلم ، در کوفه مسلم بن عقیل (سفیر انقلاب کربلا) مسلم سفیر بابصیرت امام حسین(ع) ورود ابن زیاد به کوفه حاکم کوفه، نعمان بن بشیر نسبت به سایر استانداران یزید، طمع در قتل و غارت مردم نداشت. وی که از آمدن مسلم بن عقیل به کوفه خبردار شد، در مسجد اعظم کوفه مردم را از سرپیچی و آشوب گری بر حذر داشت، اما یزید با مشورت غلام پدرش سرجون او را از کار برکنار کرد و عبیدالله بن زیاد را به جای وی فرستاد. ابن زیاد به همراه پانصد نفر از مردم بصره، در لباس مبدّل و با سر و صورت پوشیده وارد کوفه شد. مردم که شنیده بودند امام علیه ‏السلام به سوی آنان حرکت کرده، با دیدن عبیداللّه‏ گمان کردند آن حضرت وارد کوفه شده است. لذا در اطراف مرکبش جمع شده، با احساسات گرم و فراوان به او خیر مقدم گفتند. پسر زیاد هم پاسخی نمی ‏داد و همچنان به سوی دارالاماره پیش می ‏رفت تا به آنجا رسید. نعمان بن بشیر(حاکم کوفه) که گمان می ‏کرد او امام حسین علیه ‏السلام است، دستور داد درهای قصر را ببندند و خود از بالای قصر صدا زد: از اینجا دور شو. من حکومت را به تو نمی ‏دهم و قصد جنگ نیز با تو ندارم. ابن زیاد جواب داد: در را باز کن. در این لحظه مردی که پشت سر او بود صدایش را شنید و به مردم گفت: او حسین علیه‏ السلام نیست، پسر مرجانه است. نعمان در را گشود و عبیداللّه‏ به راحتی وارد دارالاماره کوفه شد و مردم نیز پراکنده گشتند. ابن زیاد در کوفه دوران اختفا عوامل شکست قیام مسلم بن عقیل علیه السلام در کوفه (1) در خانه هانی بن عروه مسلم می ‏دانست دیر یا زود عبیداللّه‏