eitaa logo
دانلود
4_5778647371692902444.m4a
6.38M
محمد (ص) _امام حسن مجتبی(ع) . سنگین شده بر دل غم هجر پیمبر / آه از وداع و ماتم ساعات آخر ای دل مگو از داغ او / از قیل و قال و  های و هو / از انما یحجر مگو آتش مزن بر جان من / از غصه زهرا نگو / از مردم حق ناشناس / از غربت مولا مگو یا رحمتا للعالمین یا رحمتا للعالمین یا رحمتا للعالمین یا رحمتا للعالمین آه ای مدینه شهر غم آه ای مدینه / شهر کریم بی حرم آه ای مدینه جز ماه و باران و نسیم / جز دسته های یا کریم / زائر ندارد این حریم می آید از سمت بقیع هر دم نسیم غربتش / جز آه حسرت هر سحر زائر ندارد تربتش جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن دیگر نصیب خواهرت جز چشم تر نیست / وقتی تو را جز صبر و جز خون جگر نیست در کوچه های غربتت / تنهای تنها مانده ای / با خیل غم ها مانده ای آه از غریبی های تو / تنهایی و زهر جفا / هنگامه ی تشییع تو / باران تیر و نیزه ها جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن @asharmadahiii
ای بهشت مدینه شهر رسول باغ سر سبز لاله های بتول تو بهشتی ولی بهارت کو ای قرار همه قرارت کو شِکوه بر درگه خدا داری ناله وامحمّدا داری *رسول خدا خیلی در بین ما غریبه...* شهر احمد، کجاست احمدِ تو از چه خاموش شد محمّد تو ای جهانِ وجود، هستت رفت خاتم الانبیا زدستت رفت گرد غم بر فلک نشست، نشست پشت شیر خدا شکست، شکست گرد غربت مدینه را به سر است از مدینه،علی غریب تر است او که بار بلای امّت برد او که پا بر نجات خلق فشرد *پیغمبر چقدر برای ما زحمت کشید...* جگرش را زطعنه چنگ زدند به جبینش زکینه سنگ زدند *یه روزیم به پیشانی پسرش سنگ زدند...* بارها امّت ستم گستر بر سرش ریختند خاکستر بر قدم هاش خار افشاندند کاذبش گفته ساحرش خواندند چون پدر با عدو تکلّم کرد با لب غرق خون تبسّم کرد بارها جان خویش داد زدست تا که گردد بشر خدای پرست وقت رفتن نخواست از امّت اجر، الاّ مودّت عترت * "قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی..." آقا خوب حقت رو ادا کردن...امشب برای پیغمبر گریه کن؛روز قیامت جلو حضرت زهرا شرمنده نشیما! بگیم دورامون رو زدیم همه جا رفتیم برای پیغمبری که اینقدر برای ما زحمت کشید هیچ کاری نکردیم. بعد عمری خون دل حقت ادا شد یا محمد آیه های کوثرت از هم جدا شد... چطور حقش رو ادا کردند؟ابن سعد در طبقات الکبری نوشته:راوی میگه ابن عباس رو دیدم گریه میکرد؛گفتم چرا گریه میکنی؟خودم بودم پیغمبر فرمود:"ایتونی بالکتف و الدوات"بیاید براتون وصیت کنم"اَکتُب لکم کتابا لا تضلوا بعدی"بعداز من گمراه نمیشید؛چی گفتن؟"انما یهجر رسول الله" ان الرجل لیهجر جز کفر محض نیست این جنگ با کتاب خدای پیمبر است "و ما ینطق عن الهوی؛ان هو الا وحی یوحی" گفتند پیغمبر داره هذیون میگه. آن کس که داد نسبت هذیان به مصطفی از کینه اش به صورت زهرا نشانه بود با آن همه سفارش پیغمبر خدا پاداش دوستی علی تازیانه است یارب مغیره مادر ما را چگونه زد؟! کز جای تازیانه ی او خون روانه بود در مجلس معاویه ی ملعون امام حسن بود،دونه دونه اینا رو مورد خطاب قرار داد؛رو کرد به مغیره بن شعبه فرمود:"اما انت یا مغیرة بن شعبه انت ضربتَ فاطمةَ"تو مگر فاطمه رو نزدی"حتی اَدمَیتَها"تا اینکه بدنش خون آلود شد...* روح پاکش زتن چو گشت رها باز گردید دست توطئه ها بود روی زمین جنازه ی او که شکستند عهد تازه ی او منکر آیه ی شریفه ی شدند بانی فتنه ی سقیفه شدند از جحیم سقیفه خصم شریر آتش افروخت در بهشت غدیر چیره شد دست ظلم بر مظلوم غصب شد حق چهاره معصوم تا به جای صمد صنم شد نصب گشت حق کتاب و عترت غصب گر چه در نظم، قدرتم دادند چه کنم حکم وحدتم دادند ورنه پیوسته می زدم فریاد که کجا فاطمه زپا افتاد روز غصب خلافت علوی گشت پامال، حرمت نبوی در سقیفه ستم به مولا رفت آتش از بیت وحی بالا رفت شعله افروختند بر در وحی آیه ای شد جدا زکوثر وحی زخم شمشیر بر سر حیدر گشت اجر رسالت دیگر حمله بر حجّت خدا کردند فرق او را زهم دو تا کردند *دو سه جمله هم بریم در خونه ی امام حسن...* بعد قتل علی امام حسن گشت همچون پدر غریب وطن ریخت یک آسمان بلا به سرش خون شد از غیر و آشنا جگرش زهر کین زد شراره بر دل او عاقبت جعده گشت قاتل او آسمان بس که خون به جامش ریخت جگرش خون شد و ز کامش ریخت روز تشییع، در برِ یاران پیکرش شد زتیر، گلباران *بدن مطهرش رو سوراخ سوراخ کردند...* بارش تیر و جسم یار کجا؟ یاس زهرا و نیش خار کجا آل هاشم اگر چه خون جگرید این خبر را به خواهرش نبرید سوز زخم درون بس است بر او دیدن طشت خون بس است بر او یوسف فاطمه،حسین عزیز اینقدر اشک از دو دیده نریز مجتبی هم به غربت تو گریست هیچ روزی بسان روز تو نیست در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر در تو زخم هزاراها شمشیر شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار ** کربلا سنگ بر جبینت خورد تیر بر حلق نازنینت خورد *امشب مادرت عزاداره دختر بدرالدجی امشب سه جا دارد...* "السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزیارتکم.السلام علی الحسین،وعلی علی بن الحسین،و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین" @asharmadahiii
صفر تمام شد و طی نشـد عزای حسن هزار حیف که شد زهرکین جزای حسن بـه غربتش چـه بگویـم، رسـول اکـرم گفت: که ماهیان همه گرینـد از بـرای حسن * ای ماهی ِ دریا برایت گریه كرده پیغمبر و زهرا برات گریه كرده * بـه حشـر بـا گـل لبخنـد می‌شـود محشور خوشا کسی که کُند گریه در عزای حسن اصلاً محاله اسم امام حسن بیآد یه اسم دیگه نیاد،چه اسمی؟ کسی که فاطمـه را کشت قاتل حسن است به روز حشر شهادت دهد خدای حسن هنـوز بـر بـدنش زخـم‌ تیرهــا پیــداست هنوز شهر مدینـه است کربلای حسن ز بـس بـه پیکـر پاکش نشست تیـر ستـم به روی شانه، بدن گشت نی‌نوای حسن *** بابا،پیغمبر با اون مقام، لولاك لما خلقت افلاك،با این عظمت،چه جوری تشییع كردن پیغمبرو؟چه جوری بدنش رو برداشتند؟تا حالا فكر كردی؟پیغمبر رو شبانه بردند خاك كردند. یكی یه دونه دخترش رو شبانه برد علی،چند نفر بردند؟این همه پیغمبر گفت:فاطمه پاره ی تن منه،هفت نفر.امیرالمؤمنین رو شبانه بردند، باز برای تشییع فاطمه هفت نفر بودند،اما علی رو چهار نفر،فقط حسنین موندند،تنها بدنی كه روز تشییع شد، ای كاش بدن امام مجتبی رو هم شبانه می بردند،حضرت زهرا سلام الله علیها،یه روز به امیرالمؤمنین گفت:علی جان، من نگرانم.نگران چی هستی خانم جان؟علی جان تابوت های مدینه،دیواره نداره،علی جان حجم بدنم پیداست،نمی خوام نامحرما حجم بدنم رو ببینند،امیرالمؤمنین تابوت ساخت،دیواره داشت خیال فاطمه راحت شد،یه جمله بگم،كاش یه دونه هم برا حسنت می ساختی،وقتی از بالای پشت بام تیراندازها تابوت رو هدف گرفتند،اگه تابوت دیواره نداشته باشه،تیر مستقیم به بدن میره،هفتاد تا تیر به این بدن،لااله الا الله،با این بدن چه كردند؟فقط همین رو بگم:وقتی ابی عبدالله تیر بیرون میكشید،كفن،پاره پاره شد،بدن پاره پاره شد.می خوام بگم:یا زهرا،بدن حسنت، جنازه ی اما حسن مجتبی،بدن بی جان،هفتاد تا تیر خورد،ما می خواهیم عالم رو زیر رو كنیم،بدنی كه جان نداشت،اما حسینت هنوز داشت نفس میكشید،حسین... من روضه ام رو میخوام از زبان امام بخونم،می خوام حقش رو ادا كنی،برت میگردونم خطبه ی زین العابدین،كلام امام ِ،یه جایی تو مجلس اون ملعون،امام سجاد وقتی خطبه خوند،اول جد اولش رو معرفی كرد،بعد جد دومش رو معرفی كرد،بعد مادرش رو معرفی كرد،تا گفت:انا بن فاطمه، اونجا یزید ملعون به مؤذن گفت:بلند شو اذان بگو،تا رسید مؤذن به اسم پیغمبر،تا گفت:اشهد ان محمد رسول الله،زین العابدین بلند شد عمامه شو زمین زد،گفت: این محمد كه میگی، جد توست یا جد من؟ اینجا همه ی مقاتل میگن:یزید از جلسه رفت،فرار كرد،نتونست بمونه.من با اینجا كار دادم،وقتی این ملعون رفت،انگار امام سجاد راحت شد،انگار سبك شد،اینجا چند تا جمله داره،پدرش رو معرفی میكنه،یكی از جملات اینه،رسید به جمله، أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا ،من پسر اون كسی ام كه تو گودال قتلگاه، هنوز زنده بود،یه نفر با نیزه،یه نفر با شمشیر،یه نفر با سنگ،پیرمردها میومدند،یكی با چوب می زد،یكی با عصا می زد،اینقدر زدنش،ای حسین......بگو حسین،نفست بگیره،كربلاتو امام حسن بده،ای حسین..... @asharmadahiii
سنگ نگین اگر بتراشم برای تو باید كه از جگر بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه ی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد من حاضرم كه پر بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یك گنبد از گوهر بتراشم برای تو باشد كه من به سوی تو آزاد رو كنم از چوب ِ سرو در بتراشم برای تو صد فرش دستباف برایت بگسترم گلهای سرخ و تر بتراشم برای تو بر مرقد تو لاله ی عباسی آورم فانوسی از قمر بتراشم برای تو از والدین ، خادم درگه بسازمت قربانی از پسر بتراشم برای تو چون محتشم كه شعر برای حسین گفت من شعر بر حجر بتراشم برای تو * كریم كاری به جز جود و كرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره همیشه غم نصیبی بی یار و بی حبیبی الهی من برات بمیرم تو خونه ات هم غریبی غربت امام حسن از مجلسش معلومه، حالا یه حسین بگو ببین چی میشه،می خوای بگم؟ غریب اونی ِ كه سر به بدن نداره آقام رو زمین ِ ولی كفن نداره * آیا شده بال و پرت آتش بگیرد هر چیز در دور و برت آتش بگیرد آیا شده بیمار باشی و نگاهت از نیش خند همسرت آتش بگیرد آیا شده یک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی حنجرت آتش بگیرد آیا شده تصویری از مادر ببینی تا عمر داری پیکرت آتش بگیرد *** همچین كه زهر رو خورد جیگرش آتیش گرفت گفت:دیگه راحت شدم،دیگه چشمم به اونی كه تو كوچه غلاف به بازوی مادرم زد نمی افته، به عبدالزهرا یكی از نوكرا و ذاكرین قدیمی در عالم رؤیا امام حسن فرمود:عبدالزهرا ازت یه گله دارم. گفت:آقا من كه نوكر شما هستم، عبدالزهرا چرا روضه ی من رو نمیخونی؟ آقا امشب تو حرم برادرتون ابی عبدالله روضه ی شما رو خوندم. بگو ببینم چه طور خوندی؟ آقاجان گفتم:شما رو زهر دادن،مثل مار گزیده به خودت می پیچیدی،تشتی رو طلب كردی، پاره های جگرت بالا اومد، خواهرت زینب به سر و صورت زد.عبدالزهرا نه اینها روضه ی من نیست، اینها حسن رو نكشته، روضه ی من و هر وقت خواستی بخونی بگو: سن و سالی نداشتم، دستم به دست مادرم بود، تو كوچه داشتیم می اومدیم،یه نامردی جلومون رو گرفت،هی اون جلو جلو اومد مادرم عقب عقب رفت، عبدالزهرا:* دستی غرور کودکی ام را شکسته است دستی که روی مادرمان را کبود کرد یه طوری به مادرم زد دیدم دیگه راه نمیتونه بره. یا زهرا.......... @asharmadahiii
می خوام روضه ی امام حسن علیه السلام بخونم،آقا،آقا،همه ی اموات،شهدا،فیض ببرند.خزاز قمی نوشته در كفایة الأثر ،از بزرگان شیعه است در قرن چهارم،از جُناده نقل كرده: دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ اومدم ملاقات آقا فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ "آقا یه روز لباس كارگری میپوشیم میاییم مدینه،یه روز میاییم حرمت رو میسازیم،اگه امام زمان(عج)لایق بدونه اول بریم قبر مادرت رو آباد كنیم" میگه وارد شدم بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ دیدم مقابل آقا طشت هست یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ لخته های خون داخل طشت میریزه"امشب امام حسن میخواد مارو نصیحت كنه،موعظه كنه،ما كه گرفتار هوای نفسیم" وَ یَخْرُجُ كَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً دیدم جیگر مباركش قطعه قطعه خارج میشه مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ لعنت الله علیه میگه از آقا سئوال كردم: یَا مَوْلَایَ‏ مَا لَكَ لَا تُعَالِجُ نَفْسَكَ آقا جان چرا معالجه نمیكنی؟فرمود: یَا عَبْدَ اللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ مرگ رو با چه میشه درمان كرد؟ میگه من صدا زدم إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ "اینقدر مادرش دوست داره برا امام حسن گریه كنی،میگن مادرش نگاه میكنه،میگن مادرش میاد میخره،سَوا میكنه،قربونت بریم یا امام حسن برات كم كریه كردیم نشناختیمت"میگه گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ آقا من رو نگاه كرد،گفت ای جُناده مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ما اهلبیت رو یا سم میدند یا میكشند،میگه طشت رو برداشتند،فهمیدم لحظه های آخره،گفتم: باید استفاده كنم عِظْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ آقا من رو موعظه كن یَا جُنادَه اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ ای جناده برای سفری كه در پیش داری آمده شو وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ قبل از اینكه مرگ برسه زاد و توشه فراهم كن،جناده زاد و توشه فراهم كن وَ اعْلَمْ أَنَّكَ تَطْلُبُ الدُّنْیَا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُكَ جناده تو در طلب دنیایی،حال آن كه مرگ در پشت سر و دنبال توست،ای جناده وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِكَ الَّذِی لَمْ یَأْتِ عَلَى یَوْمِكَ الَّذِی أَنْتَ فِیهِ ای جناده غم و غصه روزی كه نیومده بر روزی كه درش هستی هموار نكن،ای جناده،بدان اگه بیشتر از نیازت اكتساب مال كنی،خرینه دار دیگری خواهی بود،میزاری و میری،ای جناده وَ اعْلَمْ أَنَّ فِی حَلَالِهَا حِسَابٌ بدان در حلال دنیا حساب است وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ اگه حرام مرتكب بشی عقاب داره وَ فِی الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ،"گفت گفت فرصت نیست همه رو بگم،كلام نورانیه آقاست" ای جناده برا دنیات یه جوری كار كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً برا دنیات یه جوری كار كن انگار همیشه میخوای زنده باشی وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً بر آخرتت یه جوری عمل كن كه انگار همین فردا میخوای بمیری" گفت گفت،وی‍ژه گی های رفیق خوب رو هم فرمود" یه وقت جناده گفت: ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ یه وقت نفسش به شماره افتاد وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ رنگ چهره اش زرد شدحَتَّى خَشِیتُ عَلَیْهِ من به آقا ترسیدم وَ دَخَلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام امام حسین علیه السلام وارد شد فَانْكَبَّ عَلَیْهِ برادر رو در آغوش گرفت حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ به سر برادر بوسه میزد وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ جناده میگه چیزی نگذشت یه وقت صدا بلند شد إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. @asharmadahiii
جُناده خدمت آقا امام حسن رسید ، دید طشتی در مقابل حضرت است زهر به همراه خونابه جگر می ریزد جناده متأثر گردید عرض کرد آقا مرا موعظه کنید .حضرت فرمودند : مهیای سفر آخرت باش ، زاد و توشه این سفر را فراهم نما قبل از این که مرگ گریبانت را بگیرد . جناده می گوید : بعد از این سخنان ، امام حسن بیهوش گردید ، چشم من به درب خانه بود حسین وارد شد با سرعت به طرف برادر آمد سر مبارک برادر را به دامن گرفت ، اشک چشم برادر به صورت امام حسن چکید ، امام به هوش آمد فرمود : حسین جان تو برای من گریه مکن : لا یَومَ کیومِکَ یا ابا عبدالله ، لحظات آخرم تو در کنار بستر منی ، اما کربلا هنگام شهادت تو دشمن دورت حلقه زده است 1 یکی با شمشیر می زند یکی با نیزه می زند آنهایی که حربه ای ندارند دامن شان را پر از سنگ کردند بر بدن حسین – همه صدا بزنیم حسین ... 1. شمس الدین ، سید مهدی ، در عزای مظلومان ، شفق ، قم ص56 . @asharmadahiii
عالم از فیض تو می گردد گلستان یا حسن خار را فیض تو سازد لاله باران یا حسن تو کریم اهل بیتی ای کریم اهل بیت خلق عالم بر درت محتاج احسان یا حسن دشمنت کز دشمن در پیش رو دشنان داد شد خجل از وجودت ای دریای غفران یا حسن خاک گیرد حائزت یا گرد راه زائرت درد بی درمان عالم راست درمان یاحسن گرشوم بهر گدایی ساکن باب البقیع می فروشم ناز و بر ملک سلیمان یا حسن دوست دارم چون چراغ لاله سوزم در بقیع آب گردم شمع سان در آن بیابان یا حسن دوست دارم روی بگذارم به روی تربتت گرچه مانع می شود خصم تو از آن یا حسن گفت پیغمبر که هر چشمی بگرید در غمت نیست در روز جزا آن چشم گریان یا حسن مصطفی در کودکی بو سید لبهای ترا رازها در سینه ات می دید پنهان یا حسن هر کسی از دشمنان آزار بیند لیک تو دیده ای از دوستان رنج فراوان یاحسن گر چه عمری با جفای همرهانت ساختی سوختی هر روز چون چون شمع شبستان یا حسن روز و شب خون شد دلت تا همسرت شد قاتلت ریخت در کامت شرار از زهر سوزان یا حسن آنچه تو از یار دیدی دشمن از دشمن ندید ای غریب خانه ، ای مظلوم دوران یا حسن از همین جا دلها مون را روانه مدینه کنیم ، ناله بزنیم برای غریب مدینه ، درسته علی اوّل مظلوم عالم است ،اما دل علی خوش بود همدمی مثل زهرا داشته ، تا چشمش به زهرا می افتاد غم های دلش برطرف می شد ، اما بمیرم برات امام حسن ، هر وقت می آمد خانه قاتلش روبرویش بود . تا زهر اثر کرد فرمود: بروید خواهرم زینب را خبر کنید ، زینب آمد تا حال برادر دید ،دوید در خانه ابی عبدالله ، حسین جان بیا ، عباسم بیا ، همه آمدند کنار بستر امام حسن . نمی دانم اینجا به زینب خیلی سخت گذشت یا آن ساعت که آمد گودی قتلگاه شمشیر شکسته ها را کنار زد ،نیزه شکسته ها را کنار زد لبهایش را بر آن رگهای بریده گذاشت همه بگوییم یا حسین . @asharmadahiii
ختم رسل امشب بار سفر بسته از ماتمش گریان زهرای دلخسته از رحلت بابا سیه پوش است آن اسوده ی تقوا ا گریه مدهوش است امشب فلک ازدل شور و نوا دارد خیل ملک برسر دست عزا دارد شب رحلت جانگداز رسول خدا است ، شب شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ،عاشقان مدینه دلها را روانه مدینه منوره کنیم ، یا رسول الله اگر چه این عاشقان مدینه نیستند اما به یاد شما در این جا اقامه عزا گرفتند . میان بستر قلب عالم خلقت افتاده ،اطراف بستر عزیزانش نشسته اند . ( پدر چراغ خانه است ) پیغمبر گاهی از هوش می رود گاهی به هوش می آید ، علی گریه می کند ، فاطمه گریه می کند ، وقتی پیغمبر اشکهای چشم دخترش فاطمه را دید فرمود : گریه نکن دخترم اوّل کسی که به من ملحق می شود تویی بابا . امّا کربلا ،روز عاشورا وقتی میوه ی دلش حسین به میدان می رفت دید سکینه نار دانه اشک می ریزد ابی عبد الله از ذوالجناح پیاده شد صدا زد دخترم با اشکهای چشمت قلبم آتش مزن همه بگوئیم حسین ... @asharmadahiii
ماتم گرفت حال و هوای مدینه را پوشید کعبه رخت عزای مدینه را خاکم بسر که دست اجل تیشه بر گرفت وزپا فکند نخل رسای مدینه را رکن علی شکست زفقدان مصطفی در بر گرفت خاک صفای مدینه را آدم گریست تا که ملائک به رویدست بردند سوی ِ سدره همای مدینه را روزهای آخر عمر مبارک پیغمبر بود فرمود : بلال مردم خبر کن بیایند مسجد ،بلال فریاد زد مردم بیائید پیغمر می خواهد وداع کند امروز ، مردم آمدند مسجد، یک وقت دیدند زیر بغلها پیغمبرگرفتند وارد شد در حالیکه رنگ صورت حضرت پریده ،بالای منبر رفت ، شروع به صحبت کرد در بین سخنانش فرمود : مردم هر کسی حقی بر من دارد بیایید قصاص کند دیدند یک مرد عربی ( سوادة بن قیس ) از میان جمعیت بلند شد . گفت : یا رسول الله از سفر طائف می آمدی مردم به استقبال شما آمدند من هم در میان جمعیت بودم عصا بدستت بود عصا را بلند کردی به مرکب بزنید به بدن من اصابت کرد حالا می خواهم قصاص کنم . فرمود : بلال برو خانه فاطمه ، عصای مَمشوق مرا بیاور ، بلال از مسجد بیرون آمد در حالیکه فریاد می زد آی مردم پیغمبر شما ، خودش را در معرض قصاص قرار داده ، کسی تو خانه نماند . بلال آمد د رخانه زهرا ، بابایت پیغمبر عصای ممشوق می خواهد . قضیه را بلال شرح داد صدای ناله زهرا بلند شد بلال به فرزندانم حسن و حسین بگو نزد آن مرد بروند تا قصاص شوند بلال عصا را آورد خدمت پیغمبر ، مردم دارند گریه می کنند ، عصا را پیغمبر به مرد عرب داد . گفت : یا رسول الله وقتی عصا به بدن من اصابت کرد بدن من برهنه بود شما هم باید بدنتان را برهنه کنید حضرت وضع قصاص ( شکم مبارک ) را برهنه کرد . یک وقت دیدند سواده آمد گفت یا رسول الله خیلی وقتها دنبال بهانه می گشتم بدن مبارک شما را ببوسم خم شد بدن مطهر پیغمبر را بوسه داد پیغمبر در حقش دعا کرد.1 یا رسول الله ، کربلا هم زینب خم شد لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ... . شمس الدین ، مهدوی ، در عزای مظلومان ،شفق ، قم ،ص 21-22 . دشتی ، محمِّد ، فرهنگ سخنان فاطمه،ص 48 @asharmadahiii
دوسه جمله روضه ی پیغمبر رو از زبان امیرالمومنین بخونم.در نهج البلاغه سیدرضی روایت کرده: وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ "قالَهُ وَ هُوَ یَلِى غَسْلَ رَسُولِ اللَّهِ -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ- وَ تَجْهِیزَهُ" اون موقعی که مردم،سقیفه سرشون گرم بود امیرالمومنین رسول خدا رو غسل میداد؛با رسول خدا حرف میزد؛ : "بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى یا رَسُولَ اللَّهِ" پدر و مادرم به فدات؛ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ ما لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْأَنْباءِ وَ أَخْبارِ السَّماءِ"یا رسول الله با مرگ تو رشته ای پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد،با رحلت تو رشته ی پیامبری قطع شد؛فرود آمدن وحی قطع شد؛اخبار آسمانی گسسته شد؛ "وَ لَوْلا أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ" اگه نبود که من علی رو دعوت به صبر کرده بودی" وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ ‏" اگه به من نمیفرمودی علی جان بی تابی نکن؛اونقدر اشک میریختم تا اشکام تمام بشه... *امام زمان هم فرمود:یا جداه! اونقدر برات گریه میکنم اگه اشک چشمم تمام بشه"لابکین بدل الدموع دما"به جای اشک خون گریه میکنم*بعد امیرالمومنین فرمود یا رسول الله! "بِأَبِى أَنْتَ وَ أُمِّى" *ماهم این جمله رو به رسول الله بگیم.بابی انت و امی؛پدرو مادرم به فدات؛جوونیم به فدات؛چقدر برای ما زحمت کشیدی؛چقدر بین ما مسلمونا غریبی...*"اذْكُرْنا عِنْدَ رَبِّكَ "ما رو در پیشگاه پروردگارت یاد کن"وَ اجْعَلْنا مِنْ بالِكَ"ما رو فراموش نکن. *یا رسول الله یا محمدبن عبدالله صلی الله علیک و علی روحک و بدنک* @asharmadahiii
karimi-ha-31.mp3
3.24M
روزی زائرش میشه و به همه ی آرزو هاش میرسه یه روضه خون بین مقام بالا سر میخونه از کوچه میخونه از مادر مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر مگه یادم میره زخم روی صورت مادر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مدینه تو با شعری که خوند دم آخر آقات میسوزی به آیینش روی آخر گفت مثه روز تونیست هیچ روزی امام حسن خودش دلا رو برده به کربلای حسین بخشیده روضه ی خودش و به اشک روضه های حسین کریم عالم بود و گذاشت دار و ندارش و برای حسین با جیگر پاره با اون تن بی حال میخونه از مقتل میخونه از گودال ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای ای کشته ی صد پاره تن ای بی کفن وای ای بی کفن وای @asharmadahiii
karimi-ha-27.mp3
5.08M
حضرت سید الکریم حسن روزه بود و رسید خسته ز راه پای سفره نشست و با اخلاص آب نوشید و گفت بسم الله کاسه آبی که نوش جان فرمود دل او را سرای آتش کرد آنچنان سوز زهر کاری بود پای سفره فتاده و غش کرد  ساعتی بعد از آن به هوش آمد دیده وا کرد و قاتلش را دید با لبی که کبود می مانست با محبت به روی او خندید گفت با لحن مهربان که برو تا حسینم نیامده از راه گر بیاید چنین مرا بیند سر برد از تن تو ثارالله قاتلش رفت و او تک و تنها ناله می زد به خاک غم مادر آنقدر دست و پا زد و نالید تا که آمد کنار او خواهر مثل سنگ زمردین سبز دید زینب تن شریف حسن بر سر و سینه می زد و می زد بوسه بر دیده ضعیف حسن خانه پر شد دوباره از ناله بنی هاشم همه کنار حسن گوییا وقت ناله زینب آمده فاطمه کنار حسن تشت پیش حسن لبالب خون زینب آمد کنار آن سرور لخته خون می گرفت از لب او با لب چادرش چنان مادر غرق خون چشم حضرت عباس مظطرب بی قرار و سر گردان دیده بسته به چشم های حسین منتظر بود تا دهد فرمان دیده گریان چو برد عباسش تشت خون از برابر زینب ناله زد دختر علی ای وای جان فدایت برادر زینب دیده وا کرد با صدای ضعیف گفت خواهر چنین مکن شیون چه کنی آن زمان که در یک تشت بنگری یک سر بدون بدن رو به سوی حسین خود گفتا هیچ روزی شبیه روز تو نیست روضه ای در جهان برادر جان مثل آن داغ سینه سوز تو نیست. @asharmadahiii
karimi-pa-06.mp3
1.31M
فریاد امت یا محمد( جدید). در پی هتک حرمت به پیامبر) @asharmadahiii
karimi-11-ph.mp3
3.19M
انی تارک فیکم الثقلین قرآن و حیدر و زهرا و حسنین وای وای وای، یا رحمة للعالمین می بینم روزی که قرآن به سر نیزه برود در عالم نیست کسی فریاد حیدر شنود می بینم روزی که شعله ز در می کشد زبانه پشت در می افتد میان آتش صاحب خانه   آید ناگه ناله یا ابتا بین خانه گرفته ابر سیاه انی تارک فیکم الثقلین قرآن و حیدر و زهرا و حسنین وای وای وای، یا رحمة للعالمین می بینم روزی که علی شود خانه نشین در مسجد خون ریزد ز فرق حیدر به زمین می بینم روزی که حسن شود پاره جگر زهری را نوشیده به جانش افتاده شرر  زهرا نالان پشت سر حسنم   از این قصه فتاده لرزه تنم وای وای وای، یا رحمة للعالمین انی تارک فیکم الثقلین قرآن و حیدر و زهرا و حسنین می بینم روزی که در ابر تیر و سنان از خیمه تا مقتل زنی رود لطمه زنان  با جسمی صد پاره فتاده اکبر من خون مثل فواره ز حلق اصغر من سقایی لب تشنه و دست و پا زدنش جانم را در مقتل به خاک و خون بدنش زینب، زهرا کنار پیکر او مثل خورشید به نیزه ها سر او وای وای وای، یا رحمة للعالمین @asharmadahiii
mirdamad_01.mp3
790K
دست من و دامان تو یا رسول الله  درد من و درمان تو یا رسول الله  یا رسول ا... یا رسول ا...  ای مظهر آیات حق ظهورت  ای روشنایی بخش دیده نورت ای چشم هستی روشن از حضورت ای جان به قربان دل صبورت  می سوزم از هجران تو یا رسول الله  دست من و دامان تو یا رسول الله  درد من و درمان تو یا رسول الله دل بی تو یار آشنا ندارد در سینه جز مهر تو جا ندارد بی تو بصیرت چشم ما ندارد  مدینه بعد از تو صفا ندارد بعد از تو زهرا روز و شب دعا کرد  در کلبه احزان خدا خدا کرد یاد آن زمان که فضه را صدا کرد گل میخ در با سینه اش چه ها کرد جان علی و جان تو یا رسول الله  جانم به قربان شما یا رسول الله دست من و دامان تو یا رسول الله  درد من و درمان تو یا رسول الله  یا رسول ا... یا رسول ا...@asharmadahiii
taheri-10.wma
8.42M
سید بطحا رفته از دنیا آه و واویلا آه و واویلا شهر قرآن زین عزا گشته سیه پوش‌ ای خدا شمع هدی گردیده خاموش وامصیبت وامصیبت (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ نوحه خوان حیدر می‌زند برسر در عزای او سوره کوثر‌ ای مدینه داغ بابا دیده زهرا شد یتیمه کن دگر با او مدارا وامصیبت وامصیبت (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ بعد او مردم حق ادا کردند در سرای او آتش آوردند شعله بالا می‌رود از خانه او شد اسیر میخ در پروانه او وامصیبت وامصیبت (۲) ❆❆❆❆❆❆❆❆ بعد از او یارب شد حسن تنها کشته اعدا شد گل زهرا طعنه و زخم زبان‌ها قوت او شد تیر کین دسته گل تابوت او شد وامصیبت وامصیبت (۲). @asharmadahiii
1_65739497.mp3
308.6K
🔰روز پنجشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن عسکری علیه السلام دعا 🤲 @asharmadahiii
ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را چه کنم سدّ نگاهم شده اشک بصرم قسمت این بود که بالای سرش بنشینم چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم وقت جان دادن خود گفت: مقدر این است دو مه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم ای پدر! مادر مظلومه من یار تو بود من پس از رفتن تو جان علی را سپرم با تن خسته و بازوی کبود از مسجد قول دادم که علی را به سوی خانه برم دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه گر بریزند همه اهل مدینه به سرم قسمت این بود که بعد از تو بمانم بابا تا که با دادن جان، جان علی را بخرم به فدای سر یک موی علی باد پدر گر میان در و دیوار دهد جان، پسرم جگرت سوخت به هر بیت که گفتی «میثم» اجر این سوختنت با احدِ دادگرم @asharmadahiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد اما با تکرار صـلوات بر تـو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم رحلت پیامبراعظم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴 @asharmadahiii
بوی پیراهن یوسف به وطن می آید اربعین رفت و بوی حسن می آید اشک هایی که چهل روزحسینی شده بود همه خون گشته و از لای کفن می آید ع🖤🍂 🍂💔 @asharmadahiii
پيامبر صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله : اِذا اَرادَ صاحِبُكُم اَن لا يَسْاَ لَ رَبَّهُ اِلاّ اَعْطاهُ ، فَلْيَياَس مِنَ النّاسِ كُلِّهِمْ ، ولا يَكونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِنْدَ غَيْرِ اللّه‏ِ فَاِذا عَلِمَ اللّه‏ُ ذالِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْاَ لْهُ شَيْئا اِلاّ اَعْطاهُ ؛ هر گاه يكى از شما خواست كه آنچه را از پروردگارش درخواست مى‏كند ، به او بدهد ،بايد از همه مردم چشم اميد بركَند و به غير خدا هرگز اميدى نداشته باشد . پس هرگاهاين از قلب او بر خدا عيان شد، هر چه را از وى بخواهد، به او مى‏دهد. تيسير المطالب ، ص ۲۳۵