eitaa logo
دانلود
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران سر راهی ببینمت دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت 🌸 @asharmadahiii
معصوم دوازدهم حضرت امام هادی (ع) نام مبارک : علی لقب معروف : هادی کنیه شریف : ابولحسن نام پدر : جواد نام مادر : سمانه خاتون محل ولادت : مدینه منوره تاریخ ولادت : پانزدهم ذی الحجه سال دویست و دوازده هجری محل شهادت : سامرا تاریخ شهادت : سوم رجب سال دویست و پنجاه و چهار هجری علت شهادت : زهر در طعام توسط معتز عباسی نام قاتل : متوکل دهمین خلیفه عباسی محل دفن : سامرا مدت عمر : چهل و دو سال مدت امامت : سی و سه سال دوران زندگانی در سه بخش : هشت سال قبل از امامت از سال دویست و دوازده تا دویست و بیست هجری در زمان حیات پدر بزرگوارش ، دوران امامت در زمان خلفای قبل از متوکل سیزده سال از سال دویست و بیست تا سال دویست و سی و سه دوران امامت در سخت ترین شرایط در زمان خلافتهای مامون ، معتصم ، واثق ، منتصر ، مستعین ، و معتز بوده است @asharmadahiii
می خواست جان سپاردوجانی دگرنداشت هنگام كوچ بود ولی بال و پر نداشت چشمش ز پنجره سوی مهتاب خیره بود معلوم بود این شب آخر سحر نداشت افتاده بود روی زمین آه می كشید اگه اشك نداری،اگه می بینی چشمت خشكه،ناله كه داری خرج كنی،امام صادق علیه السلام فرمود:خدا رحمت كنه اونی كه تو مصیبت های ما آه می كشه،بگو:آه. اگه تصور كنی آه كه هیچی،فریاد می زنی، افتاده بود روی زمین آه می كشید اما كسی ز حال دل او خبر نداشت با خاطرات تلخ خودش گرم می گرفت جز اشك، یار و همدمی آخر به بر نداشت می دونی یاد چی اوفتاد،یاالله ،بچه غیرتی های شیعه یاد دمی كه در پی مركب دویده بود با ناله ای كه در دل دشمن اثر نداشت نوش جونت این جام محبت مولات،افتاده بود یاده اون لحظه ای كه،اومدن نیمه ی شب،از تو خونه كشیدنش بیرون،پای برهنه تو كوچه ها،كجا بردنش،مجلس شراب بردنش،باور می كنی یا نه،میخوای بزنی بزن،می خوای داد بزنی بزن،راسته،دروغ نیست،بچه شیعه باید بمیره،كشوندش تو مجلس شراب،با سر برهنه،شراب تعارف كرد،وای،وای، یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد عجب حرومزاده ای بود این متوكل،عجب ملعونی بود،تو خونه ی آقا جلوی آقا،قبرش و كند،ای وای بمیرم،من فكر می كنم می گم شاید برا خود آقا،مرگ شیرین بود،راحت می تونست بشه،اما برا بچه هاش چقدر سخته،بمیرم برا امام عسگری یاد دمی كه قبر خودش را نظاره كرد با ظالمی كه شرم از آن خون جگر نداشت می ریخت اشك و نه امام هادی،همه ی اهلبیت ما اینجوری جون دادند،ان شاءالله ما هم اینجوری جون بدیم،ان شاء الله ما هم دم آخر گریه كنیم جون بدیم،چه گریه ای،نه گریه ی ترس،نه گریه ضعف،نه گریه ی نیاز،ان شاءالله دم آخر اینجوری بمیریم، می ریخت اشك و نوحه گودال می سرود ازخواهری غریب و حسینی كه سر نداشت آی حسین...... از دختری كه بعد عمو در مسیر شام دیگر به غیر زجر و سنان همسفر نداشت حسین.......... از سـوز زهـر تشنـه شـد و گفـت یا حسین ای كـاش هیـچ وقـت ربـابت پسر نداشت كجا ببرمت،همین یه مسیر مسیر روضه ی من،می گن امام عسگری،خیلی فردا بی تابی كرد،وقتی بدن بابا رو دید،وقتی داغ بابا دید،یا امام عسگری،شنیدم گریبان چاك زدی،شنیدم به سر و صورت زدی،شنیدم برا داغ بابات،بلند گریه كردی، مگه چه كردن با بابات،مگه چه جوری كشتنش،اگه شما گریبان چاك زدی،پس زین العابدین چی بگه كربلا،یا الله،گریبان چاك زد امام عسگری،اما كربلا،زین العابدین دید همه دارن بدنهارو دفن می كنن،هیچكی به بدن حسین نگاه نمی كنه،حسین...........عمه چرا بدن بابامو دفن نمی كنن،مگه بابای من،مسلمون نیست،چرا بدنهای خودشونو دفن می كنن،یكی نبود بگه زین العابدین،صبر كن،الان یه كاری می كنن،دیگه بدن بابات پیدا نباشه، الان ده نفر میان،اسباشونو میارن،فرج امام زمان بگو حسین..... @asharmadahiii
✍حضرت امام كاظم (ع) فـرمودند: رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دوچندان ، و گناهان را پاك مى كند. هر كس يك روز از ماه رجب را روزه بدارد، آتش دوزخ مسیر يك ساله از او دور شود ،و هر كس سه روز روزه بدارد ،بهشت برای او واجب شود . 📚 من لا يحضره الفقيه ، ج‏ 2 ، ص92. @asharmadahiii
جاسوسان حکومت متوکل به او گزارش دادند که در خانه امام هادی علیه السلام کتاب‌ها و سلاح‌هایی است که شیعیانش در قم فرستاده‌اند و امام تصمیم دارد علیه دولت او قیام کند. متوکل گروهی از ماموران ترک را مأموریت داد که شبانه به خانه امام هجوم ببرند. مأموران به خانه امام هادی علیه السلام ریختند ولی چیزی در خانه نیافتند. فقط مشاهده کردند که امام در اطاقی دربسته بر روی سنگریزه ها و شن هایی نشسته، رواندازی از پشم روی خود انداخته و مشغول تلاوت قرآن است. آنها او را با همان حالت دستگیر کردند و نزد متوکل بردند و گفتند:« چیزی در خانه اش نیافتیم و او را در حال قرائت قرآن رو به قبله دیدیم.» امام هادی علیه السلام در حالی وارد مجلس متوکل شد که جام شراب در دست متوکل بود. چشم او که به امام هادی علیه السلام افتاد، امام را تعظیم کرد و در کنار خودش نشاند و جام شرابی را که به دست داشت به امام تعارف کرد. امام فرمود:« سوگند به خدا هرگز گوشت و خونم با شراب آمیخته نشده و نخواهد شد. از من در گذر.» متوکل که چنین دید، به امام هادی علیه السلام گفت:« پس برایم شعری بخوان.» امام پاسخ داد:« من کم شعر می خوانم .» متوکل گفت:« راهی نداری جز اینکه شعری بخوانی.» حضرت هادی علیه السلام اشعاری را با این مضمون بیان فرمود: «پادشاهان برفراز قله‌ی کوه‌ها عمر خویش را سپری کردند در حالی که نگهبانانی نیرومند از آنها حراست می‌کردند. اما قله‌های بلند سودی برای آنها نداشت و بعد از دورانی که با عزت سپری کردند، از دژها و قلعه‌های محکم خویش به پایین کشیده شدند، در گودال‌هایی (قبرها) جای داده شدند و چه بد مکانی است قبرهای آنان! پس از مرگ آنان، کسی رو به آنان فریاد برآورد که کجاست آن دستبندها و تاج‌ها و زیورآلات؟ کجاست چهره‌هایی که در ناز و نعمت بودند و در برابر آنان پرده‌های رنگارنگ آویخته می‌شد؟ در این هنگام قبر از طرف آنان با زبان گویا چنین گفت که کرم‌های زیر خاک بر آن چهره‌های نازپرورده راه می‌روند. زمان درازی آنان خوردند و نوشیدند و امروز خود خوراک و طعمه کرم‌ها هستند.» اشعار امام هادی علیه السلام که به پایان رسید، صورت متوکل از اشک خیس شده بود، جام شرابش را به گوشه‌ای پرت کرده بود و باقی حاضران در مجلس نیز گریسته بودند. متوکل چهار هزار دینار به امام هادی علیه السلام داد و او را با احترام و تکریم به منزلش برگرداند. منابع: بحار الانوار، ج 50، ص 211، از کتاب مروج الذهب مسعودی. @asharmadahiii
مداحی آنلاین - کاشکی که خادم حریم سامرا بودم من - مهدی اکبری.mp3
3.89M
🔳 (ع) 🌴کاشکی که خادم حریم بودم من 🌴کاشکی یکم نزدیک به شهر بودم من 🎤 👌بسیار زیبا @asharmadahiii
کاشکی که خادم حریم سامرا بودم من کاشکی یه کم نزدیک به شهر کربلا بودم من وقتی که دلتنگ نجف می شدم روبروی ایوون طلا بودم من 2 با چشم تر ضریحو می گرفتم / دخیل می بستم به ضریح آقا وقتی می خواستم که حاجت بگیرم / قسم می دادم آقامو به زهرا از سامرا پل می زنم امشب میرم کربلا کربلا 2 اللهم ارزقنا حرم کربلا کربلا ****** کاشکی ضریح شیش گوشت شبیه کربلا بود کاشکی که گنبدت آقا مثل امام رضا بود کاشکی به اسم فاطمه آقا جون یه صحن زیبا توی سامرا بود 2 من اونجا هستیمو به پات می ریختم / اشکامو پای روضه هات می ریختم آرزوم این بود تو حیاطت آقا / دونه برا کبوترات می ریختم از سامرا پل می زنم امشب میرم کربلا کربلا 2 اللهم ارزقنا حرم کربلا کربلا. @asharmadahiii
🎼 أيْنَ الرَّجبیون ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روایت داریم از امام صادق علیه السلام ؛ مرحوم شیخِ صدوق (ره) نقل کرده : .. إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ *وقتی روزِ قیامت بشه منادی از عرشِ خدا صدا میزنه* أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ .. فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِي‏ءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ *عده از مردم بلند میشن صورت هاشون برا اهلِ محشر می درخشه ..* عَلَى رُءُوسِهِمْ تِيجَانُ الْمُلْكِ *تاج ها به سر دارن .. فرشته هایِ الهی همراهِ اینها هستن ..* يَقُولُونَ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا عَبْدَ اللَّهِ *ای بندۀ خدا کرامتِ خدا ، گوارایِ تو باد .. خوش به حالت .. نوشِ جانت .. اینجا دیگه خودِ خدا ندا میزنه :* فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ *ندا از جانبِ خودِ خدا میاد * عِبَادِي وَ إِمَائِي .. *بندگانِ من کنیزایِ من* وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ وَ لَأُجْزِلَنَّ عَطَايَاكُمْ‏ *من خودم شما رو تحویل می گیرم .. من خودم به شما جزا میدم .. کارِ شما با خودمه .. امشب برا همه دعا کنیم .. مریضامون ، گرفتارا ، دفعِ بلا از شهر و دیار و کشورمون چشم به هم بزنیم ماهِ رجب هم تمام شده .. بیچاره اونی که دست خالی از این ماه بیرون بره .. خدایِ متعال می فرماید :* وَ لَأُوتِيَنَّكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً .. خودم به شما بهشت میدم * تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ .. *خدایا ما که اهلِ بهشت نیستیم ، اما اگه خواستی ما رو بهشت ببری ما رو جایی ببر که پیشِ امام حسین باشیم ... خدایا من حسین را دوست دارم .. خدایا اگه ما اهلِ بهشت شدیم ما رو ببر پیشِ امیرالمومنین .. خدایِ متعال در ادامۀ این روایت می فرماید:* إِنَّكُمْ تَطَوَّعْتُمْ بِالصَّوْمِ لِي فِي شَهْرٍ عَظَّمْتُ حُرْمَتَهُ وَ أَوْجَبْتُ حَقَّهُ .. *شما روزۀ مستحبی گرفتید برایِ من در اون ماهی که حرمتش رو بزرگ دونستمُ و حقش رو واجب کردم .. بعد میفرماید :* مَلَائِكَتِي أَدْخِلُوا عِبَادِي وَ إِمَائِي الْجَنَّةَ .. *با احترام بنده هایِ منو ببرید سمتِ بهشت .. بعد امام صادق فرمود :* هَذَا لِمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ شَيْئاً وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً مِنْ‏ أَوَّلِهِ أَوْ وَسَطِهِ أَوْ آخِرِهِ .. *این کرامت برا روزه دارِ ماهِ رجبِ .. برا اون کسیِ که حداقل بخشی از ماهِ رجبُ روضه بگیره...ولو یک روزش. ...@asharmadahiii
به سرم شور سامرا افتاد لرزه بر عرش کبریا افتاد درد در سینه ام جدا افتاد نای نی دیگر از نوا افتاد باز زهر جفا شراره زده آتش کین به ماهپاره زده فاطمه از دو دیده خونبارد گوئیا باز لاله میکارد داغ جانسوز بر جگر دارد سر به خاکی غریب بگذارد کربلا گشته سامرا ای وای جگری پاره از جفا ای وای دهمین حجت خدای ودود به مناجات در قیام و قعود گاه استاده و گهی به سجود دور از شهر مادریش بود کنج زندان خدا خدا میکرد یاد جدش به کربلا میکرد کنج زندان اگر که تنها بود با لب تشنه، یاد سقا بود غربتش از صداش، پیدا بود به لبش ذکر اربا اربا بود سر به زانو گرفت تا پسرش سوخت از داغ کربلا جگرش. @asharmadahiii
دل ، مقیم سرزمین سامرا ست آسمان ، سایه نشین سامراست انتشار بوی گل در هر بهار با نسیم عنبرین سامراست هفت سین چیدم ولی آیینه گفت سبزی امسال "سین" سامراست در طواف قبر دو خورشید و ماه هر ستاره خوشه چین سامراست دست حاجت را کریمان پر کنند این کرم در آستین سامراست بردن معصوم در بزم شراب روضه های آتشین سامراست قصه ی زندان و یوسف تا ابد در دل اندوهگین سامراست آن سفر کرده که دل همراه اوست هر سحر از زائرین سامراست. @asharmadahiii
از سوز زهر نیست،اگر آب شد تنت از خاطرات تلخ به تن،تاروپود نیست شد حمله سمت خانه ات،اما یکی نگفت اینگونه خانه آمدن طرز ورود نیست بستند گرچه دست تورا نیمه های شب اما دگر به فرق تو جای عمود نیست اینجا کسی به جسم تو نیزه نمی زند یا که لبت ز تیزی چوبی کبود نیست بردند بین بزم شرابت،ولیک شکر ناموس تو مقابل چشم یهود نیست دادند تسلیت پسرت را ز بعد تو دوروبرش دگر،خبر از چنگ و عود نیست زینب به شام بر سر قبر رقیه گفت در سینه ام ز ماتم تو غیر دود نیست برخیز ای سه ساله ی قامت خمیده ام آن کس که گوشواره ز گوشت ربود نیست @asharmadahiii
زهر ، با جانِ تو آمیخت ، توانت را کاست دودِ آه از جگر حضرت زهرا برخاست بی سبب نیست که حال دلتان طوفانیست ابرِ چشمِ پدر و مادرتان باران زاست حرمت چون حرم کرببلا غم دارد سامرا کرببلا ، کرببلا سامرّاست رنگ رخسار تو با خود خبری آورده شوقِ پرواز تو در چهرهء زردت پیداست مثل اجداد خودت زهر به جانت افتاد رسمِ مسموم شدن بین شما پابرجاست در اهانت به شما دشمنتان بی باک است در جسارت به شما دشمنتان بی پرواست می کشیدند و تو را مثل علی می بردند چقَدَر داغت از این حیث شبیهِ باباست پیش چشمان ترت قبر تو را می کندند تا قیامت به تو و چشم ترت گریه رواست ساکنِ " خانِ صعالیک " شدی روز ورود * شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست دختر شاه کجا گوشۀ ویرانه کجا؟ فاطمه گریه کُنِ تک تکِ این مرثیه هاست *خان صعالیک نام محلۀ فقیر نشین سامراست که هنگام ورود ، امام را با نیت آزار و تحقیر در این منطقه ساکن کردند @asharmadahiii