زهر ، با جانِ تو آمیخت ، توانت را کاست
دودِ آه از جگر حضرت زهرا برخاست
بی سبب نیست که حال دلتان طوفانیست
ابرِ چشمِ پدر و مادرتان باران زاست
حرمت چون حرم کرببلا غم دارد
سامرا کرببلا ، کرببلا سامرّاست
رنگ رخسار تو با خود خبری آورده
شوقِ پرواز تو در چهرهء زردت پیداست
مثل اجداد خودت زهر به جانت افتاد
رسمِ مسموم شدن بین شما پابرجاست
در اهانت به شما دشمنتان بی باک است
در جسارت به شما دشمنتان بی پرواست
می کشیدند و تو را مثل علی می بردند
چقَدَر داغت از این حیث شبیهِ باباست
پیش چشمان ترت قبر تو را می کندند
تا قیامت به تو و چشم ترت گریه رواست
ساکنِ " خانِ صعالیک " شدی روز ورود *
شرحِ این واقعه یادآوریِ شام بلاست
یاد سادات به ویرانۀ شام افتادی
خاک ویرانه مگر درخورِ ناموس خداست
دختر شاه کجا گوشۀ ویرانه کجا؟
فاطمه گریه کُنِ تک تکِ این مرثیه هاست
*خان صعالیک نام محلۀ فقیر نشین سامراست که هنگام ورود ، امام را با نیت آزار و تحقیر در این منطقه ساکن کردند
@asharmadahiii
از سوز زهر نیست،اگر آب شد تنت
از خاطرات تلخ به تن،تاروپود نیست
شد حمله سمت خانه ات،اما یکی نگفت
اینگونه خانه آمدن طرز ورود نیست
بستند گرچه دست تورا نیمه های شب
اما دگر به فرق تو جای عمود نیست
اینجا کسی به جسم تو نیزه نمی زند
یا که لبت ز تیزی چوبی کبود نیست
بردند بین بزم شرابت،ولیک شکر
ناموس تو مقابل چشم یهود نیست
دادند تسلیت پسرت را ز بعد تو
دوروبرش دگر،خبر از چنگ و عود نیست
زینب به شام بر سر قبر رقیه گفت
در سینه ام ز ماتم تو غیر دود نیست
برخیز ای سه ساله ی قامت خمیده ام
آن کس که گوشواره ز گوشت ربود نیست @asharmadahiii
جاسوسان حکومت متوکل به او گزارش دادند که در خانه امام هادی علیه السلام کتابها و سلاحهایی است که شیعیانش در قم فرستادهاند و امام تصمیم دارد علیه دولت او قیام کند.
متوکل گروهی از ماموران ترک را مأموریت داد که شبانه به خانه امام هجوم ببرند.
مأموران به خانه امام هادی علیه السلام ریختند ولی چیزی در خانه نیافتند. فقط مشاهده کردند که امام در اطاقی دربسته بر روی سنگریزه ها و شن هایی نشسته، رواندازی از پشم روی خود انداخته و مشغول تلاوت قرآن است. آنها او را با همان حالت دستگیر کردند و نزد متوکل بردند و گفتند:« چیزی در خانه اش نیافتیم و او را در حال قرائت قرآن رو به قبله دیدیم.»
امام هادی علیه السلام در حالی وارد مجلس متوکل شد که جام شراب در دست متوکل بود. چشم او که به امام هادی علیه السلام افتاد، امام را تعظیم کرد و در کنار خودش نشاند و جام شرابی را که به دست داشت به امام تعارف کرد.
امام فرمود:« سوگند به خدا هرگز گوشت و خونم با شراب آمیخته نشده و نخواهد شد. از من در گذر.»
متوکل که چنین دید، به امام هادی علیه السلام گفت:« پس برایم شعری بخوان.»
امام پاسخ داد:« من کم شعر می خوانم .»
متوکل گفت:« راهی نداری جز اینکه شعری بخوانی.»
حضرت هادی علیه السلام اشعاری را با این مضمون بیان فرمود:
«پادشاهان برفراز قلهی کوهها عمر خویش را سپری کردند در حالی که نگهبانانی نیرومند از آنها حراست میکردند.
اما قلههای بلند سودی برای آنها نداشت و بعد از دورانی که با عزت سپری کردند، از دژها و قلعههای محکم خویش به پایین کشیده شدند، در گودالهایی (قبرها) جای داده شدند و چه بد مکانی است قبرهای آنان! پس از مرگ آنان، کسی رو به آنان فریاد برآورد که کجاست آن دستبندها و تاجها و زیورآلات؟
کجاست چهرههایی که در ناز و نعمت بودند و در برابر آنان پردههای رنگارنگ آویخته میشد؟
در این هنگام قبر از طرف آنان با زبان گویا چنین گفت که کرمهای زیر خاک بر آن چهرههای نازپرورده راه میروند. زمان درازی آنان خوردند و نوشیدند و امروز خود خوراک و طعمه کرمها هستند.»
اشعار امام هادی علیه السلام که به پایان رسید، صورت متوکل از اشک خیس شده بود، جام شرابش را به گوشهای پرت کرده بود و باقی حاضران در مجلس نیز گریسته بودند.
متوکل چهار هزار دینار به امام هادی علیه السلام داد و او را با احترام و تکریم به منزلش برگرداند.
منابع:
بحار الانوار، ج 50، ص 211، از کتاب مروج الذهب مسعودی. @asharmadahiii
به سرم شور سامرا افتاد
لرزه بر عرش کبریا افتاد
درد در سینه ام جدا افتاد
نای نی دیگر از نوا افتاد
باز زهر جفا شراره زده
آتش کین به ماهپاره زده
فاطمه از دو دیده خونبارد
گوئیا باز لاله میکارد
داغ جانسوز بر جگر دارد
سر به خاکی غریب بگذارد
کربلا گشته سامرا ای وای
جگری پاره از جفا ای وای
دهمین حجت خدای ودود
به مناجات در قیام و قعود
گاه استاده و گهی به سجود
دور از شهر مادریش بود
کنج زندان خدا خدا میکرد
یاد جدش به کربلا میکرد
کنج زندان اگر که تنها بود
با لب تشنه، یاد سقا بود
غربتش از صداش، پیدا بود
به لبش ذکر اربا اربا بود
سر به زانو گرفت تا پسرش
سوخت از داغ کربلا جگرش. @asharmadahiii
السلام علیک_ یا هادی الامم_ ادرکنا
هر شیعه شاملش شده لطفِ هدایتش
شیری که شیر ها همه مست از عنایتش
ایمان شیر ها به تماشا کشیده شد
جایی که رد نمودِ خلائق امامتش
آن شیر پیر بین قفس درک کرده بود
یک ذره از تجلی ی نور عدالتش
در جامعه به «جامعه» باید عمل نمود
در هر فراز جامعه دیدم رسالتش
سلطان جود ، بوده پدر بر اباالحسن
نام علی ست سرّ وقار صلابتش
در سامرا کنار مخالف عَلَم نهاد
این ماجرا دلیل شده بر شجاعتش
در قلب شیعه داغِ فراقش همیشه هست
مارا به حزن خوانده شکوه شهادتش
وقتی نموده است هدایت قلوب ما
روز جزا به شیعه رسد او شفاعتش. @asharmadahiii
شد امام هادی دین کشته زهر جفا پاره پاره جگر را آن عزیز مصطفی
شیعیان را روز ماتم شد ز مرگ شاه دین شد مدینه بر بنی هاشم ز غم ماتم سرا
زهر کین چون کارگر شد بر شه دنیا و دین با امام عسگری گفتا که ای جانم بیا
بعد من باشی تو یار و رهنمای مؤمنین میسپارم بر تو امت را ترا هم بر خدا
دلها را روانه کنیم سامرا ، حرم با صفای امام هادی و امام عسکری ، خیلی غریب اند
آن دو امام بزرگواری که در سامرا مدفونند . خوشا بحال آنهایی که رفتند حرمش را دیدند
اما آنهایی که مشرف شدند دیدند حرمش غریب است ، آخر دوستانش کمتر کنار حرمش ساکنند
زائران هم خیلی کم آنجا می مانند . اما وقتی امام هادی شهید شد امام عسکری بدن پدر بزرگوار خود را
غسل دادند ، کفن کردند ، و بر جنازه نماز خواندند ، بخاک سپردند آی دلهای کربلائی ،
اینجا فرزند ، بدن پدر را با دست خود بخاک سپرد .
اما کربلا ، بقدری حال امام سجاد (ع) منقلب می شود
که زینب کبری صدا زد : ما لی أراکَ تَجُودُ بِنَفسَکَ یا بَقیَّةَ الماضین .
(گویا می بینم که در حال جان دادنی ، ما به غیر از تو کسی را نداریم ، تو حجت خدایی )
صدا زد : عمه جان این بدن حجّت خدا نیست ؟ این مردم گویا ما را مسلمان نمی دانند. @asharmadahiii
دل ، مقیم سرزمین سامرا ست
آسمان ، سایه نشین سامراست
انتشار بوی گل در هر بهار
با نسیم عنبرین سامراست
هفت سین چیدم ولی آیینه گفت
سبزی امسال "سین" سامراست
در طواف قبر دو خورشید و ماه
هر ستاره خوشه چین سامراست
دست حاجت را کریمان پر کنند
این کرم در آستین سامراست
بردن معصوم در بزم شراب
روضه های آتشین سامراست
قصه ی زندان و یوسف تا ابد
در دل اندوهگین سامراست
آن سفر کرده که دل همراه اوست
هر سحر از زائرین سامراست. @asharmadahiii
خاموش شدصدای دعایت ولی به زهر
داغ تو شعله بر جگر شیعیان زند
از غر بتت ویا جگر پاره پاره ات
گریم به یاد جد غریبت که رأس او
ای آنکه یافت دین خدا از دمت قوام
تا مهدی ات بیاید و بستاند انتقام
یا زخم بی شمار دلت گویم از کدام
گه ماه کوفه بودوگهی آفتاب شام
یکی از روضه هایی که برا امام هادی مشهوره اینه ، نانجیب قبر امامهادی علیه السلام رو میکند، آماده می کرد، می آورد آقا رو جلو قبر می گفت این قبر وبرای تو کندم،عن قریبه که بری تو این قبر ، نمیدونم این سخت تره که آدم قبر خودش وببینه یا موقعی که با دست خودش برا بابای غریبش قبر بکنه، صدا زد بنی اسد برید کنار، دیگه این بدن کار خودمه…
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
چرا یه مقدار پارچه تهیه کردن برا امام سجاد علیه السلام کارینداره، اما این بدن دیگه کفن نمی شه، هر عضوی رو بر می داره، یه عضو رو زمین میمونه، بدن و داخل بوریا پیچید، بدن و روونه قبر کرد، بعضی ها می گن دیدند امامسجاد علیه السلام اومد یه گوشه ای خاکا رو کنار می زد، یه انگشت بریده آورد، هرعضوی رو زمینه باید ملحق کنه به بدن، حالا می خواد رو بدن خاک بریزه، اما دیدندآقا از قبر بیرون نمیاد، بعضی از بنی اسدی ها اومدند دیدند آقا داره با بابا حرفمی زنه، آی بابای غریبم، رسم دین ماست، صورت میت و به سمت راست روی خاک می گذاریم،تو که در بدن سر نداری… رو بدن خاک ریخت، با چه دلی نمی دونم، با انگشت سبابه روی خاکا یه جمله ای نوشت، آی همه عالم بدونید
هذا قبر حسین بن علی بن ابی طالب الذی قتلوه عطشانا. @asharmadahiii
مداحی آنلاین - خیلی بی کسی و تنهایی - بنی فاطمه.mp3
4.9M
🔳 #شهادت_امام_هادی(ع) خیلی بی کس و تنهایی
آقا غریب دنیایی
آقا ، آقا
.
داغِ تو خیلی سنگینه
خیلی شبیه زهرایی
آقا ، آقا
.
از دنیا ، شدی تو خسته
از مردم ، دلت شکسته
.
تا کوچه شبیه حید
بو رفتی با دست بسته
.
برای دل تو آقا
بمیرم که غریبونه
.
تو مثل مجتبی هستی
رو لب هات لخته ی خونه
.
غریب سامرا آقا
.
باید برای تو جون داد
آقا برا دل خونت
آقا ، آقا
.
عالم برات سیا پوشه
واسه دل پریشونت
آقا ، آقا
.
رو قلب فلک نشسته
این داغی که سینه سوزه
.
جونت رو به لب اورده
این زهری که کینه توزه
.
اونی که ناسزا می گفت
نمک رو زخم تو پاشید
.
بمیرم که توی غربت
به اشک چشم تو خندید
.
غریب سامرا آقا
.
آقا تو لحظه ی آخر
پیشت عزیز تو اومد
آقا ، آقا
.
اما یه روز دلگیری
جدت نفس نفس می زد
آقا ، آقا
.
تنها و بدون لشگر
رو خاکا شهید بی سر
.
لب تشنه دلش شکسته
غرق خون ، رگای حنجر
.
یه خواهر از رو تل می دید
حسینش دست و پا می زد
.
بمیره عالمی واسش
تو گودال مادرش اومد
.
شهید بی کفن ارباب
.@asharmadahiii
امام علی علیه السلام
مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ فِي الْخَيْرَاتِ.
هر که نگران مرگ باشد به کارهای خیر بشتابد.
الخصال، ج ۱، ص: ۲۳۱
@asharmadahiii
mardom-siah.mp3
625K
مردم سیه بر تن کنید/شال عزا گردن کنید
دلها به غم آغشته شد/امام هادی کشته شد
عالم شده دار البُکا/در ماتم شمس ولا
زهرا(س) بُوَد صاحب عزا/ امام هادی کشته شد
مردم سیه بر تن کنید....
در سوّم ماه خدا/کشته شده مولای ما
سبط جواد بن الرّضا/امام هادی کشته شد
مردم سیه بر تن کنید....
ارض و سما ماتمسرا/شد در عزایش سامرا
همچون زمین کربلا/امام هادی کشته شد
مردم سیه بر تن کنید....
دل داده از کف صبر و تاب/زهرا(س) و چشمان پر آب
نور حق و بزم شراب/امام هادی کشته شد
مردم سیه بر تن کنید....
امّا لب شاه جهان/در مجلس آن دشمنان
آرزده شد با خیزران/واغربتا واغربتا...
مظلوم حسین مظلوم حسین
روزی رسول خدا(ص) به قبرستانی رفتند دیدند ایشان بین قبر ها عقب و جلو می روند و حال خوشی ندارند فرمودند: این هایی که زیر خاک هستند اگر یک روز از ماه رجب را روزه می گرفتند هیچ کدام از این ها در این برزخ شان صدای ناله ای از آن ها بلند نبود. خدای متعال قبل از ماه مبارک دو ماه رجب و شعبان را قرار داده تا جایگاه ما را مشخص کند چون قرار است مهمان ولی خدا باشیم آن هایی به امام زمان نزدیک تر اند که در ماه های رجب و شعبان جایگاه شان را مشخص کنند. @asharmadahiii