[ #شهیدانہ❣]
نصفشبدوستاشوبیدارکردگفتبیدار
شیدمنمیخوامشهیدشم.😇
دوستاشگفتنحالانصفشبیچهوقت
اینکاراست؟!کوشهادت؟🍃گفت"منخوابدیدمامامحسینبه🌙
خوابمآمدوگفترضاتوشهیدمیشوی
اگرسرترابریدندنترسدردندارد."😭
#شهید_رضا_اسماعیلی
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
از همہ بریدهام
آسان مےگویم ؛
تو فقط برام ماندھای
#امـامرضـا جانم... :)
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عشق_نامہ💌 ]
#دل_آرام_من | #قسمت_پانزدهم
سریعاً مرا بیمارستان شهید چمران رساندند.
فشارم به شدت بالا رفته بود..😢
صداها را میشنیدم که دکتر به برادرم میگفت:«چرا فشارش بالا رفته؟برای خانمی با این سن چنین فشاری بعید است!»
رضا گفت:«شوهرش شهید شده!»😔
حالم بدتر شد با گریه و فریاد😭
میگفتم:«نگو شوهرم شهید شده رضا،امین شهید نشده😭فقط اسمش مشابه شوهر من است😭چرا حرف بیخود میزنی؟»
رضا کنارم آمد و آرام گفت:«زهرا من عکس امین را دیدهام!»😔
با این حرف دلم به هم ریخت..منتظر بودم شوهرم برگردد اما..
خیلی خیلی سخت است که منتظر مسافر باشی و او بر نگردد..😔
قرار بود اعزام دوم امین به سوریه 15روزه باشدبه من اینطور گفته بود..
روز سیزدهم یا چهاردهم تماس گرفت📞
گفتم:«امین تو را به خدا 15 روزحتی 16روز هم نشود دیگر نمیتوانم تحمل کنم!»
📝هر روز یادداشت میکردم که"امروز گذشت.."
واقعاً روز و شبها به سختی میگذشت.
دلم نمیخواست بجز انتظار هیچ کاری انجام دهم.هر شب میگفتم:«خدا را شکر امروز هم گذشت»
باقیمانده روزها تا روز پانزدهم را هم حساب میکردم گاهی روزهای باقیمانده بیشتر عذابم میداد..😣
هر روز فکر میکردم«10 روز مانده را چطور باید تحمل کنم؟ 9 روز،8 روز..انشاءالله دیگر میآید،دیگر دارد تمام میشود..
دیگر راحت میشوم از این بلای دوری!»
امین خبر داد«فقط 3 روز به مأموریتم اضافه شده و 18 روزه برمیگردم.»
با صدایی شبیه فریاد گفتم:«امین!به من قول 15 روز داده بودی. نمیتوانم تحمل کنم..»😡
دقیقاً هجدهمین روز شهید شد..😔
حدود 6 روز بعد امین را برگرداندند معراج شهدا..😔
این فاصله زمانی هیچچیز را به خاطر ندارم،هیچچیز را..
وقتی به معراج رفتیم سعی کردم خودم را محکم نگه دارم..
میترسیدم این لحظات را از دست بدهم و نگذراند کنارش بمانم..😔
قبل از رفتن به برادر شوهرم گفته بودم: «حسین؛پیکر را دیدهای؟مطمئنی که امین بود؟»
گفت:«آره زنداداش.»😔
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹...من میدانم خانوادهای که عزیزی را مفقود
دارد و از سرنوشت او بیخبر است، چه میکشد.
برای مادران و پدران و همسران و فرزندان و
خانوادهها، مراحل خیلی سختی است، ساعات و
شب و روز دشواری است؛ اما اجر آن هم به همین
اندازه بزرگ است...
🔹...آن کسی که در راه خدا، سلامت خود یا
سلامت عزیزش را از دست داده است، پیش
آنکه این رنج را ندارد، یکسان نیستند. آن کسی
که عزیزش از او دور است و خبری از او ندارد،
با دیگران یکسان نیست...
🗓تاریخ: 31 اردیبهشت 1376
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم
همراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم
صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیم
از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم
[ السلام علیڪ یا زینب ڪبرے •|سلام الله علیھا|•✋🏻 ]
#وفات_حضرت_زینب
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅 ]
بࢪ اهـل حࢪم اگـر جسارتـ بشود😤
ایـݩ قافلہ گـر دوبارھ غـارت بشود😓
یڪ تن ز یزیدیان نمـاند در شـام😡
بࢪ لشڪر حق اگـر اشـاࢪات بشود✌️🏻
#وفات_حضرت_زینب
[و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانہ🥀 ]
💍سفرھ عقدمان با همہ سفرهها فرق داشت!
به جاے آینہ شمعدان،تفسیرالمیزان رو دور تا دور سفرھ چیده بودیم!📚
😍⇦برڪتے ڪہ این تفسیر به زندگیمون میداد
مےارزید به هزاران شگونے ڪہ آینه شمعدان می خواست داشته باشه✨
💠 براے مراسم هم برنج اعلا خریدیم ولے فتحاللّٰہ نذاشت بارش ڪنیم!
مےگفت: حالا ڪہ این همه آدم ندار و گرسنہ داریم،چطورے شب عروسیم چنین غذاےگران قیمتی بدم؟!
🍜برنج ها رو بستہ بندے ڪردیم و به خانوادههای نیازمند دادیم..✨
😌❤️🍃
🌿وقتے برنجها رو میدادیم؛
فتحاللّٰہ مےگفت: این هدیھ امام خمینے(ره)❤️است..
✍🏼راوے: همسرشهید فتحاللّٰہ ژیان پناھ💕🖇
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼 ]
دِلـَتــ که هوای بابا را بکند
دیـگر نـه کـربـلا مـی خواهی نـه عـاشـورا
فقط چـشمانـتــ خـرابـه شـام مـی بـیـن
و دخـتـری کـه آرام بـ رادر را نـ ـاز مـی کـرد🌸(:
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
با نعـره یا حسـین •|علیه السلام|• جان مے گیریم
ما حامے دین و دشمن تڪفیریم
سوگـند بہ بانوے دو عالـم زینب •|سلام الله علیها|•
در حـال حفاظت از حـرم مے میریم
#وفات_حضرت_زینب
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
⟮•°🥀🖤°•⟯
.
.
|• #خادمانه✍ •|
امام صادق(ع): 😇
خداوند درهای آسمان را برای آن باز
میکند، فرشتگان بهاجابت آن بشارت
میدهند و پاداشی کمتر از بهشت ندارد.
#اعمالامداوودبهاینشرحاست😊👇
1⃣ابتدا باید ایام البیض یعنی سه
روزهای سیزدهم و چهاردهم و
پانزدهم ماه رجب را روزه گرفت؛
2⃣سپس در روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کرد و نماز ظهر و عصر را
بهجا آورد، همراه با رکوع و سجود
نیکو و در مکان خلوتی که چیز انسان
را مشغول نکند و کسی با او سخن نگوید.
3⃣پس از پایان نماز، رو به قبله این سورهها را قرائت کرد:
🌱صد بار سوره حمد
🌱صد بار سوره اخلاص
🌱ده بار آیة الکرسی
4⃣یک بار هریک از سورههای انعام،
بنیإسرائیل،کهف، لقمان، یس،صافات،
سجده، شوری ، دخان، فتح، واقعه،
ملک، قلم، انشقاق و سورههای بعد از
آن تا آخر قرآن؛
5⃣و در آخر دعای استفتاح یا همان
دعای ام داوود خوانده میشود.
#التماس_دعای_فرج🦋
•.↠🖤『 @heiyat_majazi 』჻
⟮•°🥀🖤°•⟯
[ #شهیدانہ❣]
السلام اے دختر شاھ نجف🍃
السلام اے صابࢪ صحراے طف
ڪلنا فداڪ یا یا زینب •|سلام الله علیها|•
#وفات_حضرت_زینب
#ام_المصائب
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #رئوفانہ🦋 ]
خاطراتمراڪمےباݪاوپایینمیڪنم ؛
تابہمشہدمیرسدحالمدگرگونمیشود💔
-یآرئوفِمن(:
[نمے دانم کہ چࢪا اینقدر مهࢪبانے تو با من🧐]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #عشق_نامہ💌 ]
#دل_آرام_من | #قسمت_شانزدهم
قلبم شکست💔گفتم:«حالا بدون امین چه کنم؟ما هزار امید و آرزو با هم داشتیم.
قرار بود کارهای زیادی باهم انجام دهیم.
با خودم میگفتم حالا باید بدون او چه کنم؟»
پیکر را که آوردند دنبال امین میدویدم🏃نگذاشتم مادرم متوجه شود،فقط گفتم بگذارید با امین تنها باشم..😔
مکانی در معراج شهدا با هم تنها ماندیم.
گفتم:«امینم؛ این رسمش نبود!تو راضی نبودی حتی دستهایم با چاقوی آشپزخانه زخم شود😭یادت هست وقتی دستم کمترین خراشی برمیداشت روی سینهات میزدیی و میگفتی شوهرت بمیرد زهرا جان!😢
توکه تحمل ناراحتی من را نداشتی چطور دلت آمد که مرا تنها بگذاری؟»😢
خیلی گریه کردم😭انگار که از کسی خیلی ناراحت و دلگیر باشی برایش گلایه میکردم و میگفتم این رسمش نبود بیمعرفت!
خدا شاهد است دیدم از گوشه چشمش یک قطره اشک بیرون زد..😭
تا قطره اشک را دیدم با خودم گفتم:
«از کجا معلوم امین برای شهادت رفته بود که بخواهم او را سرزنش کنم؟🤔او رفت تا دِینَش را ادا کند.حالا اگر گلچین شده و خدا دوست داشته او را با شهادت ببرد امین مقصر نیست»
گفتم:«امین عزیزم،شهادت مبارکت باشد😔اما آن دنیا هوای مرا داشته باش و شفاعتم کن.»
آخرین تلاشها و التماسهایم بود«امین؛ مواظبم باش،مثل همان موقعها که پشتم بودی و همیشه میگفتی فقط من و تو هستیم که برای هم میمانیم.»😔
با دیدن اشک امینم مطمئن شدم دل امین با من است که من با این همه وابستگی حالا قرار است بدون او چه کنم..😔
گفتم:«حلالت کردم به جز خوبی هیچچیز از تو ندیدم.»
چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید با من حرف بزند.دائماً گلایه داشتم از خدا،از اطرافیانم،از همه آدم و عالم!
دائم از خودم میپرسیدم:«چرا امین رفت؟ چرا بقیه مانع از رفتن امین نشدند؟»
دائماً ناراحت و دلگیر بودم☹️
منتظر بودم بیاید منتکشی!😭
امین حاضر نبود ناراحتی مرا ببیند حالا چطور حاضر بود مرا با این داغ بزرگ بگذارد و برود؟
بعد از دو سه روز دیدم دیگر فایدهای ندارد☹️فکر کردم باید معاملهای کنم.
گفتم:«خدایا! شوهرم را در راه تو بخشیدم. خود و خانوادهام هم فدای حضرت زینب(سلام الله علیها)و امام حسین(علیه السلام). انشاءالله همه ما مثل امین عاقبت به خیر شویم.فقط شوهرم بیاید با من حرف بزند.بیاید جواب سؤالهایم را بدهد.با من حرف بزند تا کمی آرام شوم.اینکه دیگر توقع زیادی نیست...»
همان شب خواب دیدم😴که گویا خانه ما بخشی از یک مسجد است.با خانمی که نمیشناختم همراه بودم و به او گفتم:«به من میگویند شوهرت شهید شده😥خدا کند امین زنده باشد و تمام بنرها و تابلوهای شهادت او جمع شده باشد.»
جلوی در که رسیدم دیدم هیچ بنر و پلاکاردی نیست!گفتم:«پس شوهرم شهید نشده!»
به سمت مسجد که احساس میکردم خانه ما است رفتم.در را که باز کردم دیدم شوهرم نشسته!😦
دویدم و با رسیدن به امین،بوسیدمش!
گفتم:«وای امین😦اگر بدانی این چند وقت چه خوابهای بدی دیدهام!»
[در دنیاے مدࢪن📱
به سبک قدیمے با تو سخن میگویم اے عشق دیرین♥️]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹یافتن پیکرهاى مطهر شهداى مفقودالاثر
خدمت به روحیه ملى و عموم مردم است و
کسانى که این کار مهم و سخت را دنبال مى
کنند در واقع با خارج کردن پیکرهاى مطهر
شهدا از غربت، به اضطراب و دلهره خانواده
هاى معظم آنان پایان دهند و بدون تردید این
عزیزان با کار طاقت فرساى خود خدمت
ارزشمندى شهدا و خانوادههاى معظم آنان
انجام مىدهند.
🗓تاریخ: ۱۳۷۶/۰۷/۰۷
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
بࢪ اینڪه مریـد حیدࢪم مینازمـ😌
همراھ خـدا بہ دلـبرم مینازمـ😍
دیدم ڪه حـرامزادھ شد دشمن تو😤
بـر دامـن پاڪ مـادرم مینازمـ😇
[ السلام علیڪ یا امیرالمومنین✋🏻 ]
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅 ]
✨مے گویند ڪه ابتداے صبـح
✨ࢪزق بندگانت را تقسیم میڪنے😇
✨مے شود رزق من امـروز ࢪفاقتی️ باشد از جنـس شہـیدان ..
✨با عطࢪ شہادت🍀
[و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
خادم مجازی
••🍃🕊•• #خادمانه | #چفیه #ختم_صلوات امروز بہ نیت: •• شهید هادی جعفری •• ــــــــــــــــــــــــــ
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید ستار اورنگ ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
#شهید مدافع حرم
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_Karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۶۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@Khadem_Majazi
••🍃🕊••
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
ما شیعہ ایمـ و شیعہ ے مولا شدن خـوش استـ😌
در بین نوڪران علے •|علیه السلام|• جا شدݩ خـوش استـ♥
#ماه_رجب
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #شهیدانہ❣]
یکے از فرمانده ها مےگفت:🗣
شهید امین ڪریمي ڪه به شهادت رسید،
خبر شهادتشو تو هیئت به بچهها دادیم...
مےگفت:🗣
بعد از خبر شهادت امین بچهها همه
بیتاب شده بودن و...محمّد هم حتما
اونجا دیگه نمیتونه طاقت بیاره...
امین ڪریمی شب تاسوعا شهید شد
و محمدرضا دهقان آخرین شب محرّم
در عملیات محرم...🖤
هردو شهید هم یڪجا دفن شدند...🙃
امامزاده علےاڪبر چیذر
چه زیباست داستان هاے شھدا...😇
خدایا ڪمڪ ڪن ما را ڪه ادامه دهیم
راه و آرمان شھــ🕊ـــدایمان را...
#شهید_امین_کریمی
#شهید_محمدرضا_دهقان
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #جاماندھ😓 ]
برای دیدن یکی از دوست های #جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است.
فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد. که نبود.
بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبودش، فرصتی شد به اتاق ها سری بزنم...
(ادامه دارد...🌱)
[من سࢪما زده را دریاب و بگیࢪ زمین گیر شدمـ😥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹آن انسانى که در راه دفاع از ملت و کشور
و عدالت و حقیقت و ایستادگى در مقابل تجاوز
و زورگویى و دستاندازىِ مراکز قدرت جهانى وارد
میدان مىشود، براى ارزش مىجنگد. اگر هیچ
کس هم او را نشناسد و گمنام بمیرد و گمنام
بماند، در ملکوت آسمانها فرشتگان الهى او را با
سرِ انگشت به هم نشان مىدهند؛ او نمىمیرد:
«و لا تحسبنّ الّذین قتلوا فى سبیل اللَّه امواتا»؛
اینها را مرده مپندارید؛ اینها زندگان جاوید و منبع
الهامند.
🗓تاریخ: ۱۳۸۸/۰۷/۲۲
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #قراࢪ_عاشقانہ💗 ]
به تو از دوࢪ سلامـ✋🏻
به حسیـݩ •|علیه السلام|• از طࢪف وصلہ
ناجوࢪ سلامـ🍃
[ السلام علیڪ یا اباعبدلله✋🏻 ]
[دلم بھ آن مستحبی خوش است
کہ جوابش واجݕ استـ😇]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #سپیدانھ🌅 ]
و شہیدان روایتگر عاشقے در زمین اند…🌱
•صبح و باࢪان و غزل در دسټ دوسٺ
صبح زیباۍِ شقایـقها بخیر🌻
خندھ لبهاے تو،یڪ جرعہ عشق
اِے گلم! این صبح عاشقها بخیـࢪ🌸
[و صبح بے تو مانند شب تاریڪ است🍀]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانہ🥀 ]
مصطفے سعی مےڪرد سیستم مخابراتی را ببرد در دل دشمن💥ڪہ بچہهامےجنگیدن تا تلفن را وصل ڪند.☎️
می گفت: گناہ دارند)): بگذار بچہها بتوانند راحت با خانوادههایشان💕تماس بگیرند تا هم روحیہشان بالا رود💪🏻 هم آنہا نگران نشوند.😍
هرجا هم تلفن وصل مےڪرد زنگ می زد با من تست کند.👀
موقع تست تلفن زنگ مےزد با لہجه عربے مےگفت: ابوسدیڪ🙊یعنے ببوسمت..😍❤️🍃
من هم عربےام خوب بود مےگفتم السلام و علیڪم یا بعلۍ😌😍و باهم ڪلی شوخے مےڪردیم.😄💗
#شهید_مصطفی_زال_نژاد
#عاشقانه_شهدا
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼 ]
سخت است که شبها شب بخیر گفتن بابا را بهانه کنی. . !
سخت است که صبحها بخواهی با نوازش پدر بیدار شوی. . !
سخت است به هر حال نبود حضور پدر ((:💔
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #نگاࢪ_خانہ😍 ]
دلـم براے حࢪمت پر میزنھ
سینہ براے تو دلبࢪ میزنھ♡
واسمـ نگاهتـ نفسہ😍
نفس بدوݩ تو بسہ
[و دݪ بہ آستان پر مہرت بستم♥]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #شهیدانہ❣]
اومد بهم گفت:
میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی
تا داروهامو بخورم..
ساعت ۴صبح بیدارش کردم
تشکر کرد:)
بلند شد از سنگر رفت بیرون..
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت
اما نیومد..
نگرانش شدم
رفتم دنبالش
دیدم یه قبر کنده
توش نماز شب میخونه
و زار زار گریه میڪنه..
بهش گفتم:
مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی..
میخواستی نماز شب بخونی
چرا به دروغ گفتی مریضم
و میخام داروهام رو بخورم..!!
برگشت و گفت:
خدا شاهده من مریضم
چشمای من مریضه
دلم مریضه
من ۱۶سالمه..
چشام مریضه..
چون توی این ۱۶سال امامزمان رو ندیده..
دلم مریضه..
بعد از ۱۶سال هنوز نتونستم
با خدا خوب ارتباط برقرار کنم..
گوشام مریضه..
هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
[شهدا گاهے نگاهے به زیࢪ پایتان بیاندارید🍃]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #فرماندھ✌️🏻 ]
❇️ #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
🔹پاسدار انقلاب اسلامی آگاهانه راه
حسین (علیه السلام) را که ادامه راه انبیاء
الهی است انتخاب می کند و در این راه،
فروغ خون اصحاب حسین (علیه السلام)
و شهیدان گلگون کفن کربلا را چراغ راه
خویش قرار می دهد.
[حقا ڪه تو از سلاݪہ زهرایے
ݕا خندھ خود مرهم ࢪنج هایے😍]
🌸| Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانہ🥀 ]
میلاد پیامبر اڪرمﷺ بود ڪہ
مهریہ را معین ڪردند.✨💕
همان روز هم با حضور فامیلها یڪ مراسم عقد سادھ برگزار ڪردیم🎉🛍
صیغہ عقد را ڪہ خواندند
رفتیم با هم صحبت کنیم😍🙈
دیدیم دنبال چیزی مےگردد؛🤔
گفت: «اینجا یه مُهر هست؟»
پرسیدم«مُهر براے چی؟
مگہ نماز نخوندے؟!»
گفت: «حالا تو یہ مُهر بده.»😅
گفتم: «تا نگۍ براے چی مےخوای،
نمےدم.»😌🙊
مےخواست #نماز_شڪر بخواند
ڪہ خدا در روز میلاد رسولاللّٰھﷺ
به او #همسر عطا ڪردھ!!🙊😍
ایستادیم و با هم نماز شڪر خواندیم...🖇❤️
#همسر_شهید_عبدالله_میثمی💕🌱
#شهید_عبدلله_میثمی
[یا بࢪگرد...
یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔]
Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #دردونہ👼 ]
من 5 روز مانده به چهلمین روز شهادت پدرم به دنیا آمدم، پدر را ندیدم اما از تعریفها و خاطراتی که از پدربزرگم، مادرم و اطرافیانم شنیدم، پدرم را شناختم و هر چه بیشتر با خصوصیات اخلاقی پدرم آشنا میشوم بیشتر پی میبرم که چقدر شبیه پدرم هستم.7 ساله بودم که برای اولین بار فهمیدم پدرم شهید شده و یک بار هم روی پدر را ندیدم ولی امروز در همان مسیری حرکت میکنم که دیروز پدرم رفته است.
#بخشیازمصاحبهیفرزندشهیدقدرتبابا(:
#فرزندشہید💔🌸
[بابایے بغݪ کردن و بوسیدنت که هیچ
حتی نشد یڪ دل سیر تو رو بو کنمـ😢]
Eitaa.com/Khadem_Majazi