eitaa logo
کمیته خادمین شهدا استان همدان
587 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.3هزار ویدیو
21 فایل
کانال رسمی کمیته خادمین الشهداء استان همدان سایت خادمین کوله بار https://khademin.rahnoor.ir/ ارتباط با : برادر سیدمحمد حسینی مسئول خادمین استان همدان👇 @S_M_Hoseini98 برادر محمد قراگوزلو جانشین خادمین استان
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹️ همزمان با هفتمین روز از هفته دولت انجام گرفت ؛ 🔹️برگزاری یادواره سردار شهید علیرضا خزاعی و شهدای «» شهرستان اسدآباد 🔹️ این یادواره با حضور جناب آقای سلیمان نظری دوست فرماندار شهرستان اسدآباد ، با سخنرانی حضرت حجت الاسلام والمسلمین شیخ مرتضی موحدی امام جمعه محترم اسدآباد و سردار فرجی مشاور فرماندهی سپاه انصارالحسین(عج) استان همدان و از فرماندهان دفاع مقدس عصر امروز (پنجشنبه) ۸ شهریور با حضور مسئولین، خانواده محترم و معزز شهدا و مردم ولایتمدار اسدآباد در گلزار شهدای اسدآباد برگزار شد . ✍️ ۱۱ شهریورماه سال ۱۳۶۰، تعداد ۶۲ شهید در عملیات منطقه قراویز به شهادت رسیدند، که از این تعداد ۱۳ شهید مربوط به شهرستان اسدآباد بوده است. شهیدان «حاجی قربان‌جمور»، «علی‌محمد خزایی»، «محمدرضا صفری» و «علیرضا خزاعی» از فرماندهان، شهیدان «مهدی ترابیان»، «شیرحسن فرامرزی»، «علی‌اکبر گلزار افخم» به‌عنوان پاسدار، «محمدرضا عباس قهرمانی» و «علی‌اصغر محمودنیا» در لباس معلمی، «معصومعلی زهدی علیپور» از جهادگران شهید، «علیرضا راشدی» بسیجی شهید، «محمدرضا اسفندیاری» و «کتابعلی حیدری» از شهرستان اسدآباد در قراویز به شهادت رسیدند. 🕰 ساعت: ۱۷:۰۰ 🗓 پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳ 💠👇 💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🌷🇮🇷حماسه 🇮🇷🌷 ۱۱شهریور سال۱۳۶۰ ۱۳تن ازشهدای والامقام دیار سیدجمال به فرماندهی سردار رشید شهید علیرضا خزائی اولین فرمانده دلاور سپاه اسدآباد در ارتفاعات قراویز شهرستان سرپل ذهاب طی عملیات شهیدان رجایی وباهنرهمراه باحدود۶۲شهیداستان همدان جاودانه شدند و پیکرهای پاکشان قریب یکسال در غربت ماندند و بعد از یکسال به شهر و دیار خود رجعت نمودند... و در بهشت زهرای شهرستان اسدآباد ، درجوار دیگر شهدای در کنار هم آرامیده اند . 🌹 جهت شادی روح تمام شهدا خصوصا این شهید عزیز بخوانید : 🥀«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»🥀 🥀روح پاکشان شاد و یادوخاطرات شان گرامی وجاودانه باد🥀 🌹کمیته خادمین شهدای شهرستان اسدآباد 💠👇 💠@Khademin_Shohada_B_HMD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موفقیت بچه های خوب عضو و شورای مجموعه خادم الشهدا رزن در کنکور سراسری و دانشگاه فرهنگیان در سال های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مـراسم عــزاداری ایـــــام آخـــر مـــاه صفـر🥀 با حـضور هیـئات محـترم: 🔻 از یـکشنبــه ۱۱ شــهریور مــاه بــه مـدت شـب۳ ساعــت ۲۱ 🔸مقبـــره شـهـدای گمنـام حسینیـه امام حسـن مجتبی(ع) هیئت خادم الشهدا شهرستان نهاوند 📌کــانــال رســمی 🆔@khademo_shohada_nhv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای ثبت در تاریخ نماینده جوان تهران در جلسه رأی اعتماد وزرا چی گفت ؟ ❌خطای رئیس جمهور و برخی نماینده‌ها در نقل قول اشتباه از رهبر انقلاب امام خامنــه‌ای حفظه الله 👇 💠@Khademin_Shohada_B_HMD
🔆 مــــــــــدرســـــــــــــــــــه 🔆 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔺 بسم الله الرحمن الرحیم 🔻 احمد شش سال داشت ، که دبستان ثبت نامش کردند . او خیلی به مسائل عبادی و معنوی اهمیت می‌داد . مثل همه ی بچه های هم سن و سال خود هم بازی می کرد و هم درس میخواند و در کار های خانه کمک‌‌ می کرد. ولی هرچه بزرگتر میشد به رفتار و اخلاقی که اسلام تأیید کرد و از بزرگ تر ها می شنید با دقت عمل می کرد . مثلاً قتی به مدرسه می رفت تا می توانست به هم کلاسی هایی که از لحاظ مالی مشکل داشتند کمک می کرد. یادم هست وقتی در خانه غذای خیلی خوب و مفصلی درست می کردیم و همه آماده ی خوردن می شدیم احمد جلو نمی آمد! می گفت : توی محل خیلی از مردم اصلا نمی توانند چنین غذایی تهیه کنند . برای همین اگر سر سفره هم می آمد با اکراه غذا می خورد ‌. برای بچه ای در قد و قواره ی او این حرف ها خیلی زود بود اصلا بیشتر بچه ها در سن دبستان به این مسائل فکر نمی کنند. اما احمد واقعاً از بینش صحیحی که در مسجد و پای منبرها پیدا کرده بود این حرف‌ها را می‌زد برای همین می‌گویم اولین جرقه‌های کمال در همین ایام در وجود او زده شد. رفته رفته هرچه بزرگتر می‌شد رشد و کمال و معنویت او بالاتر می‌رفت تا جایی که دیگر نتوانستیم به گرد پای او برسیم ! برای دوره راهنمایی به دنبال مدرسه خوب برای احمد می‌گشتیم. اون زمان اوج فعالیت‌های ضد مذهبی رژیم پهلوی بود پدر و مادر ما به خاطر یک مدرسه خوب برای احمد به سراغ همه رفت. با کمک و راهنمایی دوستانش احمد را در مدرسه حافظ ثبت نام کرد ‌. در آنجا در کنار دروس عادی به مسائل اخلاقی توجه می‌شد و تا حدودی از مسائل ضد فرهنگی مدارس دولتی فاصله داشت. مدیر و معاون مدرسه مذهبی بودند معلمان بسیار خوبی هم داشت که هر کدام به نوعی در رشد معنوی بچه‌ها تاثیر داشتند آن زمان حسین آقا برادر بزرگ ما در حوزه مشغول تحصیل بود شرایط معنوی داخل خانه هم تحت تاثیر او بسیار عالی شده بود. احمد در چنین شرایطی روز به روز در کسب معنویات تلاش بیشتری می‌کرد. یادم است یک بار برای چیدن سیب به روستای خودمان در دماوند رفتیم. مادر ما یک چوب از باغ دایی آورد و مشغول چیدن سیب‌ها شد ساعتی بعد دایی از راه رسید . احمد جلو رفت و سلام کرد بعد گفت: دایی راضی باش ما یک چوب از داخل باغ شما برداشتیم. دایی هم برای اینکه سر به سر احمد بگذارد گفت : من راضی نیستم! احمد اصرار می‌کرد :دایی تو رو خدا دایی ببخشید و... اما دایی خیلی جدی می‌گفت : نه من راضی نیستم! آن روز اصرارهای احمد و برخورد دایی نشان داد که احمد در این سن کم چقدر به اهمیت می‌دهد. ❤️ سلامتی امام زمان (عج) صلوات ❤️ 💠👇 💠@Khademin_Shohada_B_HMD