بسم الله الرحمن الرحیم
امامان ،واله روی تو بودند
بیاد طرٌه موی تو بودند
در آن سوز و گداز نیمه شبها
ز جان و دل دعا گوی تو بودند
https://eitaa.com/KhanevadehMontazeran
نجوای منتظران،ص 75
محبّی که جرعه ای از جام محبّت امام عصر را می نوشد، برای او زیباست که دمادم دلش را به سوی آن بزرگ گرداند و بندهای دنیوی را از دست و پای دل بگشاید، همان کمندهایی که سبب دوری و غفلت ازامامش می شود. شب و روز به یاد او باشد غیبت او، سختی هایی که بر او وارد می شود و غربتش.
دمادم دست به سوی آسمان برد و برای فرج او دعا کند، با او درد دل کند و راز دل بگوید، همان حالی که امام صادق (ع) داشته اند.
سدیر صیرفی می گوید: (( روزی با گروهی از اصحاب امام صادق (ع) به خانه آن امام همام وارد شدیم. دیدیم امام (ع) لباسی خشن بر تن کرده اند. حزن و اندوه از رخسار مبارکشان، نمایان است و اشک می ریزند و در آن حال می فرمایند: (( سَیِّدی! غَیبَنُکَ نَفَت رُقادی وَ ضیَّقَت عَلَیَّ مِهادی وَ ابتَزَّت مِنّی راحَةَ فوءادی ))
آقای من! غیبت تو ، آرامش را از من ربوده است و جایگاهم را تنگ نموده است، و راحت قلبم را از من گرفته است.
آقای من! پنهانی تو، درد و رنج را به سختی های اندوه زای روزگار پیوسته، و از دست رفتن یاران –یکی پس از دیگری- امکان گرد هم آمدن را از میان برده است. هنوز از یاد یک بلا و سختی دوران غیبت، اشک دیدگانم نخشکیده و سوز و نالۀ دلم آرام نشده است که رنج شدیدتر و دردناک تری در برابر چشمانم نمایان می شود.
امام (ع) دمادم ناله می زدند و اشک می ریختند. ما از ایشان پرسیدیم: آیا بر شما مصیبتی وارد شده است که در این حال هستید؟ چه ماتم و اندوهی خاطرتان را تا این حدّ آزرده است؟
امام (ع) فرمودند:« امروز در کتاب جفر می نگریستم که شامل علم گذشته و آینده –یعنی همه علوم تا روز قیامت- است. و در آن کتاب، ماجراها و حوادث مربوط به مهدی را خواندم. داستان تولّد و ماجرای غیبت او را، و بلایایی که در روزگار غیبت بر مومنان زمانش وارد می شود. دیدم که بر اثر طولانی شدن دوران غیبت، چه شکّ و تردید هایی در دلها ایجاد می شود. بسیاری از مردم، در این دوران محنت بار، از حریم دین و آیین بیرون می روند. و بسیاری رشته الهی اسلام را که در چنگ داشته اند، رها کرده و دست از دینمی شویند. وقتی اینها را دیدم، دلم لرزید و اندوه مرا فرا گرفت و با همه وجود برای فقدان و فراق و دوری او گریستم »
امام صادق (ع) حجّت خداست، جدّ ششم حضرت مهدی (ع) است، و نزدیک به یک قرن از میلاد آن امام غائب، این گونه برای غیبتش ناله سر می دهد.
اینک جای آن دارد تا از خود بپرسم: تا چه حدّ از غربت و غیبت آن حجّت حق، احساس ناراحتی کرده ایم؟
وقتی امام صادق (ع) دهها سال قبل برای غیبت و دوری امام عصر ارواحنافداه اشک می ریزد و همانند مادری جوان مرده ناله سر می دهند، آیا روا نیست که ما از هجران مولایمان بسوزیم که: « هَل اِلَیکَ یَابنَ اَحمدَ سَبیلُ فَتُلق »
(( ای فرزند پیامبر! آیا راهی برای ملاقات شما هست؟! ))
امام صادق (ع) می فرمایند:
(( توجه داشته باشید! قسم به خدا قطعاً امام شما سالیانی از روزگارتان در غیبت خواهد بود و ... چشمهای مومنان بر آن حضرت گریان می شود))
از این رو، شیعه، همیشه –حتی در ایام شادی- غمی بزرگ در دل دارد. و نتیجه این اندوه درونی، دست به دعا برداشتن است، تا پایان این شب سیاه را از خداوند بخواهد.می دانیم که این اشکها، بدون پاداش و خالی از اثرات مطلوب نخواهد بود.
امام صادق (ع) می فرمایند:
(( ای فضیل! هرکس مارا یاد کند یا نزد او یاد شویم و به اندازه بال مگسی اشک از چشمانش بیرون آید، خداوند، گناهاش را می آمرزد، اگر چه بیشتر از کف های دریا باشد. ))
آری! پیامد این سوز درونی،دست به دعا برداشتن است. ما باید خود را مانند غریقی بدانیم که در نهایت اضطرار، نجاتش را می طلبد، یا مادری که در فراق و دوری فرزندش، خدا خدا می کند. و همراه با اشک دیده، از عمق درون، خواسته اش را می جوید. چنین انگیزه درونی، اگر پایدار و ریشه ای باشد، در اعمال بیرونی ما نیز اثر گذار خواهد بود و ما را وامی دارد تا با رفتار خود، صدق دوستی و تمنای ظهور را نشان دهیم و در عمل پذیرای ظهور و یاریگر آن حضرت باشیم.
زبان عمل، همواره از زبان سخن گویاتر است و صدای آن رساتر.
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش https://eitaa.com/KhanevadehMontazeran