eitaa logo
🇵🇸خانواده منتظران ⚜🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
418 فایل
❁﷽❁ 🌹وأن یَکادُالذینَ کفرولَیزلِقونَکَ بِأبصارِهِم لَمّاسَمِعوالذِکرَوَیَقولونَ إنَّهُ لَمجنونُ وَماهوَالاذِکرُللعالَمین🌹 . 🔹یه دورهمی #آخرالزمانی و #بهشتی همراه با خانواده منتظران❤ 🔹ارتباط🔻 @Sh2Barazandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
14.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ سئوال رسایی از رییس جمهور آقای رییسی! چه کسی مانع تغییر بانیان وضع موجود است؟ فتنه‌ای که سه ماه است کشور را درگیر خود کرده، برمی‌گردد به سه شورای عالی ، و
🌺این روزها زیاد بگـو ✨السلام علیڪ یا امیرالمومنین✨ 🌺این روزها در مدینه ✨ڪـسـے سلامش هم نمـےڪند!✨ 💔🕊 💔🕊 💔🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ شهادت عليها السلام یه روز گل پیامبر نشسته بود تو خانه که دشمنان اسلام یه لشکر بیگانه به سوی خانه او شدند همی روانه تو دستشون فقط بود شمشیر و تازیانه زهرا شنید صدایی صدای درب خانه لرزید دل غریبش یه ترس مادرانه اومد به پشت در او با حالی عاجزانه یکی از اون آدما با خشم و وحشیانه در را شکست و سوزاند آتش گرفت زبانه لگد به در چو کوبید میخی ز در کمانه کرد و به پهلویش خورد شد دردی مادرانه محسن به آسمانها شد سوی حق روانه آن شب کنار مولا بنشست و خالصانه وصیتش رو فرمود به مولا محرمانه امشب دعا کنم من درد و دلی شبانه پیش خدای خوبم از جور این زمانه موهای زینبم را زدم به شوقی شانه حسینم و حسن را بوسیدم عاشقانه گفتم مرا علی جان غسلم نما شبانه مرا به خاک بسپار عشقم تو مخفیانه از جایگاه قبرم ندی به کس نشانه با هر سوال دشمن بیار تو صد بهانه ✍ شاعر : علیرضا قاسمی 🏴
هدایت شده از علیرضا پناهیان
| حادثۀ غمبار فاطمیه نتیجۀ آسیب نظام عالی انسانی‌ای بود که رسول خدا(ص) برقرار کرده بود و نهایت عزتمندی را به افراد داده بود. برخی که عددی نبودند سوء استفاده کردند و به اولیاء خدا ظلم کردند. این آسیب را مردم باید جلویش را می‌گرفتند. ولی مردم احساس ضرورت برای آن همه عزتمندی نمی‌کردند. 🕌 مسجد بازار -۳دی۱۴۰۱ @Panahian_ir
به استقبالتان آمده زهرا.... فردا حدود ۸_٩ صبح دانشگاه تهران
▩✦➻ ༅࿇༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༊░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༊᭄༊࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ✨﷽✨ 🖤 دل بردنی است ناگهان خواهد رفت🌱 از روی زمین سوۍزمان‌ خواهدرفت... مانند ڪبوتری ڪه معصومانه🕊 پروازڪنان به جمڪران خواهد رفت ... •°🌷•°•° 🤲 】 【】 ا༅࿇༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༅࿇༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌࿇༊᭄༊࿐ྀུ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... یکمی حرف بزن علی نمیره... حرف رفتن نزن علی میمیره... اینم یکی دیگه از کارهای بی‌نظیر مهدی رسولی هستش
✦ بسم الله الرحمن الرحیم ✦ ؟ ✍ رنج واژه‌ایست که تا نکشیده باشی‌اش، تا نخورده باشی‌اش، تا شانه‌هایت زیر لگدهایش لِه نشده باشد، نمی‌توانی ادعا کنی می‌فهمی‌اش! ▪️ و فقـــط : فهم رنج است، که تو را به آنان که اهل قورت دادن رنجهای بزرگند، نزدیک می‌کند! و تو به اصطلاح "توانِ درک آنان را می‌یابی"! عبارت "درکت می‌کنم" را شنیده‌اید؟ اهل رنج، می‌توانند به اندازه‌ی درکشان از رنج، اهلِ رنج‌های بزرگ را درک کنند! ▪️ رنج، چیزی است که اگر برساندت به درک، به درک همانها که اهلِ رنجهای بزرگند؛ حتماً می‌رساندت به عشق ... عشقِ همانها که اهل رنجهای بزرگند! و از جایی به بعد، وقتی که عاشق شدی؛ رنج‌ها، برایت سرمایه می‌شوند! سخت می‌گذرد، جانت به لبت می‌رسد، اما زیاد نگرانشان نمی‌شوی ... می‌دانی آمده‌اند تا درک تو را از اهلِ رنجهای بزرگ بیشتر کنند، تا رفیق‌تر باشی برایشان ... تا روزی که، تنها سرمایه‌ات فقط همین عشق باشد و بس ... ▪️اما هر که باشی و در هر سطحی از ادراکِ مفهوم رنج؛ گاهی حس می‌کنی دیگر تحمل رنج جدید را نداری ... انگار به تهِ خط رسیده‌ای! و تمام توانت، تا همین‌جا بوده است! حق داری! چون واقعاً طاقتت تا همین‌جا بوده، ولی قرار است طاقتت را زیاد کنند، سهمت را از درکِ اهل رنج‌های بزرگ بیشتر کنند، و شباهت و رفاقتت را نیز هم ... و این تازه آغاز ماجراست! ▪️از میان انبوه رنج‌هایی که می‌آید و می‌رود: رنجی آمد و حس کردم فوق طاقتم است! انگار دیگر نمی‌توان جلوتر رفت... برخلاف همیشه، که از بازگو گردن رنج‌ها بیزارم... با تمام خستگی زنگ زدم به کسی که تمامِ جانم بود و ... برایش گفتم از رنجی که طاقتم را تمام کرده بود! دلداری‌ام داد و دعوت به تحملم کرد! ظاهراً آرام شدم، اما ... انگار چیزی در من کم شد ـ گم شد! نمی‌دانستم چه بود! تا اینکه صبح شد... ▪️در بهشت سیدالکریم علیه‌السلام، دخترکی با گریه‌ای که به هق‌هق تبدیل شده بود پرید بغل مادر و شکایت می‌کرد از کسی که آزارش داده بود! مادر گفت ؛ ؟ و برخاست تا بدنبال رفع حوائجش برود. ▪️و من فهمیدم ... همان تکه‌ای را که کم شده بود، که گم شده بود ... مگر من مادر نداشتم؟ این رنج آمده بود، تا مرا به درک بیشتری از رنجهای مادرم برساند! تا بفهمم مادری که سیلی می‌خورد برای امامش، که تحقیر می‌شود برای امامش، که کشته می‌شود برای امامش ... دردش چه طعمی دارد، چه جنسی دارد؟ چه رنگی دارد؟ مگر من مادر نداشتم؟ دردم را نباید جز در آغوش مادرم زار می‌زدم. ▪️مادری غیور که غیرتش برنمی‌تابد برای هیچ کدام از رنجهایی که می‌آیند تا بزرگت کنند جز به آغوش خودش  پناه ببری!
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کارِ خانه شدی خوش سلیقه ام؟😭 زهرا مرا چقدر بدهکار می کنی؟ داری برای دل خوشی ام کار می کنی در این سه ماه آب شدم،امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفِ جان شدم با دیدنت، نگاه مرا سیلِ غم گرفت با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت این بوی نان داغ به من جانِ تازه داد حتی به پلکهای حسن جانِ تازه داد زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند باید کمک کنم، کمرت درد می کند آیینه ی پُر از ترکم احتیاط کن با بالِ خسته شاپرکم احتیاط کن💔 تا کهنه زخمِ بازویتان تیر می کشد دستاس خانه آهِ نفس گیر می کشد با اینکه اهلِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنجِ دستِ ورم کرده نیستم😭😭😭💔