روزای سختی بود...
تا اینکه یه روز مدیر مهد بهم گفت تا مشکل پسرت حل نشده، دیگه نیارش مهد...🥺
توی روحیه بچهها تاثیر میزاره 😢
لازمه بگم چه حالی شدم یا میدونین؟😭💔
وقتی خوب گریه هامو کردم، به خدا گفتم من که گفته بودم هیچکارهام و هیچی نمیدونم...🥺
من که گفته بودم دست خودت صفر تا صد...😢
این بارم کمکم کن...😭
نزار بشکنم...😓
تونستم یه بازی درمانگر کودک که خیلی ازش تعریف شنیده بودم، پیدا کنم.
با وجود دوری راه، وقت گرفتم.
اولین جلسه، پسرم حاضر نشد از من جدا بشه و کنار من روی مبل نشست...
و من پر از آشوب...
اما خانم درمانگر کارش رو بلد بود و با انواع ترفندها، کاری کرد که پسرم کم کم از من جدا شد و رفت روی صندلی نشست...
و من هم تمام مراحل کار رو میدیدم...
آخر جلسه خانم درمانگر بهم گفت: «قبل از هر چیز، خودتو ببخش...تو کاری نکردی، فقط توی یه دورهای به ندای قلبت گوش کردی، اینو باور کن و خودتو مقصر ندون...»
و به عنوان اولین قدم، منو از شر عذاب وجدان خلاص کرد...
ادامه داره ها...
بعد از ظهر می یام میگم😉
#اضطراب
580.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀این تمرین برای تقویت و هماهنگی دو نیمکره مغز عالیه 😍☺️
#بازی
#تقویت_هوش_دیداری
#تقویت_دقت_و_تمرکز
#تقویت_هوش_فضایی
#تقویت_هوش_میان_فردی
⭕️کپی فقط با ذکر منبع، مجاز است.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
#معرفی_کتاب_نامناسب
سلام به همهی مامانهای کیدیویی عزیز؛
امروز میخوام یک کتابِ نامناسب رو بهتون معرفی کنم.
متأسفانه بعضی از کتابهای کودکی که در بازار نشر ایران چاپ میشه، خوندنش نه تنها برای بچهها مفید نیست، بلکه میتونه الگوهای رفتاری نامناسبی رو در اونها شکل بده.
یکی از این کتابها، کتابِ «من نبودم که!» هست. در پست بعد علت نامناسب بودن این کتاب رو توضیح میدم.👇🏻
واحد صوتی مجموعهی کیدیوInShot_۲۰۲۴۰۹۰۸_۱۱۵۸۰۸۴۰۱_۲۰۲۴_۰۹_۰۸_۱۲_۰۰_۵۳_۶۷۱_۲۰۲۴_۰۹_۱۴_۱۷_۳۵_۴۰_۰۷۵.mp3
زمان:
حجم:
1.74M
#معرفی_کتاب_نامناسب «من نبودم که!»:
❌کتاب مملو از حس عصبانیت است.
❌نداشتن مسئولیت در قبال اشتباهات
❌ به گردن دیگران انداختن کم کاری ها
❌ فرار از عاقبت کار خود
❌متن کتاب ضعیف و طولانی
❌ لحن متن نصیحت گونه
❌نداشتن نتیجه گیری مفید و آموزنده
❇️ مامانها، صوت رو کامل گوش بدید؛ توی این صوت در مورد اهمیت کار فرهنگی و تأثیر اون در جامعه صحبت کردم.
نظر شما چیه؟
شما هم کتابهای نامناسبی که باهاش مواجه شدید رو اینجا🔰🔰
🆔 @Kidiyo_admin
بهمون معرفی کنید.
╔═°•.🍭 .•╗
@kidiyo
╚═ °•.🍭 .•╝
کیدیو | بازی، قصه و مهارت کودک
آخر جلسه خانم درمانگر بهم گفت: «قبل از هر چیز، خودتو ببخش...تو کاری نکردی، فقط توی یه دورهای به ندا
خلاصه اینکه چون من یه مامان مجهز به اطلاعات در مورد اضطراب جدایی بودم، از فردای جلسه اول، شروع کردم طبق روش درمانگر که دیده بودم، با پسرم تمرین کردن و سوال پرسیدن و یادداشت کردن...✍
بین جلسه اول و دوم ما حدود ۱۰ روز فاصله افتاد و عین این ده روز من طبق همون روش، پیش رفتم...
وقتی جلسه دوم رفتیم و من لیستی که از جوابهای پسرم تهیه کرده بودم رو روبروی خانم درمانگر گذاشتم.😎
ایشون یه نگاه به من و یه نگاه به لیست کرد و گفت: ما رو حداقل ۳ جلسه جلو انداختی...جایی دوره دیدی؟😳
من مختصر راجع به دورهای که گذرونده بودم حرف زدم
اون جلسه پسرم با ترفندهای خانم درمانگر از اتاقی که من بودم خارج شد و رفت به اتاق دیگه...🥲
همین یه اتفاق ساده از نظر خیلی از شماها، برای من یه موفقیت بزرگ بود...🥲
بین جلسه دوم و جلسه سوم یه هفته فاصله بود و بازم من بودم و پسرم و تمرین و تمرین و تمرین...
الان چه احساسی داری؟
تا حالا این حسایی که من گفتم رو تجربه کردی؟
دوست داشتی اینجا برام بنویس
https://harfeto.timefriend.net/17265730573483
#اضطراب