abdolbaset-menal-momenin.mp3
6.42M
من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدواالله عليه ....
سیدحسن نصرالله
با کفن و شعار "عاشق شهادت"
خداحافظ سیّد!
سلام ما خستگان از این دنیاخواهانِ صاحبِ سِمَت و ریاکارانِ مدّعی و دروغگویانِ غرق در فساد را هم به حضرت سيدالشهداء روحي فداه و صلوات الله علیه برسان.
یا بقیة الله!
... و ضاقت الارض و منعت السماء و انت المستعان و الیک المشتکی ...
الهی!
واجعلنا من المستشهدین بین یدیه.
آمين
متن سخنان حضرت آیتالله العظمی حاج آقا مرتضی تهرانی رضوان الله تعالی علیه در مورد شخصیت مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای
این متن حاوی نکات بسیار مهمی است.
👇👇👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین و صلیالله علی محمد و آلهالطاهرین و لعنةالله علی اعدائهم اجمعین
با آنکه ضربان قلبم چهل تا چهلوپنج در دقیقه است، اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم میدانم. بنده اینطور فکر کردهام که ابتدا اشارهای داشتهباشم به ذاتیات آیتالله خامنهای سلاماللهعلیه که تقریباً از پانزدهشانزده سالگی ایشان اطلاع نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر از این صحبت مطلع شوند، از یکیدو نکته تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر، جز خودشان اطلاع نداشتهاند و این در حافظه و اطلاعات من هست. بعد وارد تصمیمهای ایشان میشوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض میکنم که کدامیک از این ذاتیات است و بعد هم اشارهای میکنم به آنچه که بهعنوان نقیصه در جامعه دیده میشود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.
البته این نقیصهای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه و بلکه از زمان رسول اکرم صلواتاللهعلیه بودهاست و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره میکنم؛ یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم میخورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آنطوری که صحیح است ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا میشوند.
بنده در حدود شصت و دو سه سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضواناللهتعالیعلیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسهٔ مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل بودم.
در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لُمعه خیلی مسلط است؛ مرحوم حاج سیداحمد مدرسیزدی. فرزندی هم داشت به نام آقاسیدجلال که بعد از پدر بزرگوارش، مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان میشناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاجآقا از تهران آمدهام و از طلبههای مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهیاوقات پنجشنبهها ایشان به منزل ما تشریف میآوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچهای بود به نام کوچه بانک شاهی، در آنجا بودیم.
آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سیدمحمد یک پنجشنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول، توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهرهٔ مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، بهگونهای که من هر وقت میخواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمیرفتم، بلکه نماز مرحوم آقاسیدجواد خامنهای، ابوی بزرگوار ایشان، میرفتم در بازار سرشور، مسجد آذربایجانیها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لُمعه تدریس میکرد.
بنده لُمعه را در تهران خواندهبودم، ولی درس مرحوم آقاسیداحمد مدرسیزدی بسیار پختهبود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده بودم. یک مقدار از مکاسب مانده بود که درس مرحوم آقامیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان میکردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیتالله حاج شیخمرتضی حائری سوق داد. هر چند من از اول هم کم معاشرت میکردم و در سیزده سالگی که در قم بودم معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاجآقا مصطفی [خمینی] بود. سیادت و تقوا و پاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم.
مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر میکند عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد، خدا رحمتش کند آدم خوبی بود و در تهران به منزل ما هم میآمد، یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان میدهد آیندهٔ فوقالعادهای دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر مُعبِّر نیامده بود که بالاتر از مرجعیت هم هست.
پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حقتعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود.
یکی از ذاتیات ایشان که اشاره میکنم بلندهمتی ایشان است؛ یعنی آنقدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.
خصیصهٔ دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدّب و تواضع و فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند؛ خیلی زیاد که از عرف خارج است؛ بهخصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حقتعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کردهاست و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.
ایشان قم هم که مشرف شد، از جمله درس مرحوم آقای حائری که میرفتند، کمال دقت را داشتند و کار میکردند. بهخصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود. اگر کسی مانند آقا سلاماللهعلیه شش ماه درس ایشان میرفت، کافی بود تا روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که اینگونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده است.
آنچه که من در ایشان ادراک کردم تصمیم و همت ایشان بود که برحسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند: یکی زحمتکشیدن در فقه و اصول و دیگری زحمتکشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر، تا الان متحرک بودهاند. چرا میگویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات ایشان را مرتب گوش میکنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت میکنند، من گوش میکنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع میکنند، نگاه میکنم و میبینم روزبهروز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر میشود.در مراجع، قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم؛ یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی میروند و مطالعه و جمعآوری و مقایسه میکنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد میشوند و جواب میدهند، کاملاً پیدا است که سراپا اخلاص و تقوا است. آنقدر احتیاط میکنند که یک سر سوزن برخلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کردهام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمیکنند.
در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد دادهاست، هیچ در بین علمای شیعه و اسلام نداریم. کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی میآمدند، مرحوم آقاموسی [صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آقاسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچکدام در ذاتیات به این بزرگوار نمیرسند و نرسیدند. من اینجور فکر میکنم که حقتعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد.
امام رضواناللهتعالیعلیه راست میگفت. همت ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب، بنده پای منبر امام(ره) نشسته بودم که فرمود: والله من به عمرم نترسیدهام. این از روحی عادی نیست. از روحی است که به قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچکتر و ضعیفتر از خودش میداند.
این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است؛ با ظرفیت فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و… کار میکرد و در کنار همه اینها، کار روحی میکرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش، آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز میخواند، در ایشان دیدم. شما میپرسید: چگونه دیدی؟ با همین چشم؟ میگویم: خیر. با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. «لاالهالاالله».
شب و روزی نیست که من از ایشان بیست مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا، این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما بهجا نیاوردهاند، چون درک نکردهاند؛ ولی خدای متعال چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد، دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند. ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آنقدر بزرگ که نمیشود حجم آن را تعیین کرد.
مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل میکرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: خیلی منتظر ما بودی؟ عرض کردم: بله. فرمودند: من آمدهام حُکمم را بگویم. این زن تو با اینکه پنج بچه از او داری، زن تو نیست.
تمام این بچهها ولد شبهه هستند. پولهایی که بهدست آوردهای شرعاً مال تو نشدهاند. کارهایی که کردهای صحیح نبودهاند. حضرت یکییکی موجودیت مادی این مرد را زیر سؤال برد. در این قصه نقل میکنند این شخصی که در این قصه اینقدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوشهایش بگذارد و چندبار فریاد بزند: آی دزد! جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.
مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود. از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی میرفتند. ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی رضواناللهتعالیعلیه بهدست آورده بود. یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود: خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیهݑالله ارواحنالهالفداه مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال میخواستم.
یک شب خواب دیدم که به من گفتند: آن نور را از دور میبینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف میبرند. میگوید: من آنقدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهرهشان را ندیدم. آنقدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. برخی آنطور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند.
در زمان ایشان، وقتی کمبودهایی را احساس میکنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه هم بود. آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که حضرت، نعوذبالله تقصیر کرده است؟ نمیتوانیم. حضرت در فاعلیت و عصمت و علم و قدرت خودش بینظیر بوده و انسان عادی نبوده است. پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود، شُرِیح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیرمعصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذبالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهݑالله ارواحنالهالفداه هست؟ ایشان همین طوری نمیدانند دلیلش چیست و منتظر ماندهاند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است.
من آن وقتی که کسی در این مسیر نمیآمد، کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش میبرد. این پیشرفتها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است؛ به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمیشود. امکان ندارد. یک کشور صد سال هم دائماً کشته بدهد، بیرهبر موفق نمیشود. در تاریخ دیدهایم. الجزایر بیست و پنج سال کشته داد. رئیسجمهور روی کار آمد. حداکثر چهارسال توانست رئیسجمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن، تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی من است. اگر خدا رهبر بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچیک از علما تا سالهای طولانی هم این همت و اراده را نداشت، آنچه را من خیال هم نمیکردم که در عمرم آن ابعاد معنوی و الهی و شرعی و انسانی را ببینم، شاهد باشیم.
این آقای بزرگوار سلاماللهعلیه از طرف حقتعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مُصلح را میکشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد میکنند؛ مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا صلواتاللهعلیه از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشتهها، امام فرمود: اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس؛ میآیم. حضرت مسلم سلاماللهعلیه هم این کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیدهایم.
انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم میبینم این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان میلنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد، ولی من برای افراد زیادی این کار را کردهام.
آثاری که بهعنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده خیلی بیش از زمان امامخمینی(ره) است. نه اینکه امام(ره) نمیتوانستند؛ خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته، ایشان عمل کرده است. از این بزرگوار هم آنچه خواسته، دارند عمل میکنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثبات و نفی داشتهباشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگیاش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمیرسد.
آنچه که بنده در این عرایضم بهعنوان محور دارم، مسئلهٔ اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت میکشد که این اخلاص را بیشتر و پررنگتر و لطیفتر و حساستر کند.
آن مقداری که شریعت برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کردهاست. فقه و اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد و آگاهیهای جنبیای که خدای متعال به ایشان دادهاست، بنده گمان ندارم که تاکنون کسی این مقدار آگاهیهای ریز داشتهباشد، بهخصوص در دشمنشناسی.
بنده پنجاه سال پیش، خیلی قبل از انقلاب، بعد از وفات مرحوم حاجآقای والد، دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر میرفتم. یکی از حرفهایی که زدم این بود که همانگونه که انسان باید دوستشناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمنشناس هم باشد. بعد، تصریح میکردم که بهخصوص مراجع و علما باید اینگونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند و چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.
این جمله دربستهای است که به نظر من، خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت شناخت دشمن را عطا کرده است. کسانی که خیال میکنند ایشان دارد تند میرود، اشتباه میکنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاهها و چالهها را میبیند.
به فرمایشهای امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه به زُبیر، بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه هست. این عالم بزرگوار را اگر چه میگوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دوتا، نه صدتا، میدانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست و وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم. وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و میخواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در اینجا احتیاط معنا ندارد. این شبهه و احتیاط را شیطان در کَلّهٔ شما کرده است.
مهمترین وجه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است توجه و باور و آمادهکردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمیفهمد.
گاهی شایع میکنند که ایشان بیمار شده است یا شیطنتهای دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او بهوجود بیاید. تا نفس داشتهباشد، کار میکند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقع دارد و برحسب آن واقع حرکت میکند. ما هم باید قدرش را بدانیم.
باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلأهایی است که به نظرمان میآید. عرض میکنیم در زمان امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه مشابه اینها بوده است. در زمان امام رضواناللهتعالیعلیه این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانهها فرمایشات امام(ره) را که پخش میکنند، ایشان میفرمایند: سال گذشته اینجور گفتم، اَسَفا عمل نشده است. «اسفا» یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان میفرمود: بحمدالله و نمیفرمود اسفا. آقا از امیرالمؤمنین صلواتالله علیه، جد مطهرش، که بالاتر نیست. پایینتر هم هست. در عین حال، تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل میکند.
آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را میکند. کسر هم نمیگذارد؛ تا آن وقتی که انشاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهݑالله ارواحنالهالفداه ظهور کنند یا برنامههایی که ایشان تنظیم کردهاند، قابلیت اجرا پیدا کند. خدا را شاکرم قدری موفق شدم درباره این موضوع صحبت کنم. بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد در عالَم بینظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمانها و شیعیان، بلکه به همه انسانها عطا کرده است.
صراط مستقیم- ۴۶
🌹🌴🌹🌴🌹
حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه:
خِصلَتانِ لیسَ فَوْقَهُما شیءٌ: الایمانُ باللهِ و نفْعُ الإخوانِ(تحف العقول، ص 489).
دو خصلت است که چیزی بالاتر از آن دو نیست: ایمان به خدا و سودرسانی به برادران.
🌹🌴🌹🌴🌹
ایمان و «خداباوری» نتیجه ی معرفت درست و عمیق است.
«ایمان»، مؤمن را در مسیر صلاح قرار میدهد و مانع گناه و ظلم و فساد می شود.
🌹🌴🌹🌴🌹
سودمند بودن برای جامعه و خیررساندن به برادران دینی هم یک توفیق الهی است که هرکس این توفیق را دارد، باید شاکر خدا باشد. محبوب ترین فرد نزد خدا کسی است که خیر بیشتری به دیگران برساند.
این راهی است که اولیای سالک الی الله ، آن را مسیر سلوک می دانند.
🌹🌴🌹🌴🌹
مجموعه فایل های کوثر-۴۶۴
@kowsar_fatemi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَـٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ (سوره فصلت، ٣٠)
بىترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس [در ميدان عمل بر اين حقيقت] استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند [و مىگويند :] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مىدادند، بشارت باد
🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
شهید مجاهد و باورمند و پایدار به فرمایش حضرت اميرالمؤمنين صلواتاللهعليه، یحیی سنوار رهبر حماس:
من این جمله را از امام علی رضی الله عنه و کرّم الله وجهه، خوب به خاطرم سپرده ام
که از کدام یک از دو روز بگریزم؟
روزی که در آن مرگ، تقدیر تو نیست، و روزی که مرگ، تقدیر توست.
چون دو روز بیشتر نداریم:روزی که مرگ،تقدیر شده و روزی که تقدیر نشده.
روزی که در آن، مرگ، تقدیر من نیست، نمیترسم.در این روز هیچ کس در دنیا نمی تواند به من آسیبی برساند.
و در روز دوم هیچ کس نمی تواند از مرگ جلوگیری کند...
1_13718703112.mp3
9.08M
یا صاحب الزمان
آجرک الله
الهی عظم البلاء و برحسب الخفاء و انکشف الغطاء و انقطاع الرجاء و ضاقت الارض و منفعت السماء و انت المستعان و الیک المشتکی و علیک المعول فی الشدة و الرخاء. اللهم صل علی محمد و آل محمد...
آخر الزمان-۱
هدف شناسی و وضع انسان امروز-۱
🌴🌴🌴
۱-وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (سوره انبیاء/۱۰۵)
ترجمه:قطعا این را نوشتیم،در زبور (کتاب حضرت داوود (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) بعد از ذکر (مراد،همهی کتب الهی است) که حتما زمین را بندگان صالح من،به ارث میبرند.
🌴🌴🌴
۲-مرحوم قمی در تفسیر خود میفرمایند: عبادی الصالحون،حضرت قائم صلوات الله علیه و ارواحنافداه و اصحاب ایشان هستند (ج۲/ص۷۷).مرحوم علامه طباطبایی نیز فرموده اند که روایات در مورد ظهور حضرت حجت صلوات الله علیه و پر کردن عالم از قسط و عدل پساز پرشدن از ظلم و جور، بیش ازحد تواتر است(المیزان/ج۱۴/ص۳۷۷).
🌴🌴🌴
۳-آیهء بالا آينده را بیان کرده.انسان تا نفهمد آینده و هدف او چیست نمیفهمد چه چیزهایی بایستی با خود همراه کند.چه قدر از سالهای عمرمان بوده که نمیدانستیم بایستی چه کنیم؟ چون هدف را نشناخته ایم.انسانها غالباً سردرگم هستند."سردرگم" محترمانهترین کلمه در وصف آنان است. حتی گاه انسانی در مجالس مذهبی شرکت میکند،اما نمیفهمد که برای چه غایتی شرکت کرده. انسانهای روزگار ما روزمرگی میکنند،"امروز هم بگذرد تا فردا".
🌴🌴🌴
۴- اکثر انسانها نه تنها هدف خود را نمیشناسند بلکه به روشن شدن مسیر هم تن نمیدهند.در دورهء ما،بسیاری حواسشان نیست،درحالیکه آخر الزمان دوره غربالگری است؛و عاقبت،افراد اندکی، بر ایمان خود پایدار میمانند.بدبختانه،انسانها برای اهداف معنوی،حتی به اندازه اهداف مادی،ارزش قائل نیستند.
ادامه دارد
🌴🌴🌴
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۶۵
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان -۲
هدف شناسی؛تعیین هدف توسط حکیم برای صالحان-۲
🌸🌸🌸🌸🌸
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (سوره انبیاء/۱۰۵)
ترجمه: قطعا این را نوشتیم، در زبور (کتاب حضرت داوود (علی نبیّنا و اله و علیه السلام) بعد از ذکر (مراد همهی کتب الهی است)، که حتما زمین را بندگان صالح من به ارث میبرند.
🌸🌸🌸🌸🌸
۱- آیندهء زمین و وراثت آن برای صالحان، برای حق تعالی از قبل مشخص بوده است. به تعبیر دقیقتر،در هر آن، همهی امور نزد حق تعالی حاضر است. این حضور به معنای "صرف علم داشتن" نیست.ما مقید به زمان و مکان هستیم، لیکن خداوند چنین نیست. برای انسان که آینده، نزد او حاضر نیست این آیه، کارکرد تعیین هدف را دارد.
🌸🌸🌸🌸🌸
۲- این تعیین هدف توسط خدای حکیم-جلّ شأنه- دارای دو خصوصیت و معناست:
نخست معنای ایجابی آن؛ بدین صورت که هدفِ تعیین شده در آخرالزمان آن است که زمین به وراثت، بندگان صالح خداوند برسد. دوم معنای سلبی آن. به این صورت که این هدف و وضعیت به هیچ وجه هنوز محقق نشده است.
اگر شخص حکیمی هدفی را تعیین کرد، یعنی باید به دنبال تحقق آن بود.اگر محقق شده بود، ذکر آن به عنوان سرانجامِ آخرالزمان، با حکمت حق تعالی در تعارض بود.
🌸🌸🌸🌸🌸
۳- این آیه به ما میفهماند که هدف نهایی چیست و ما چه هستیم و چه نیستیم و در کجای این حرکت کلی توحیدی هستیم و چگونه باید خود را مهیّا و آماده سازیم و اینکه مهیا بودن برای سرانجام زمین، نیازمند چه امری است؟
🌸🌸🌸🌸🌸
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۶۶
@kowsar_fatemi1
May 11
آخرالزمان-۳
هدف شناسی-۳؛ صالحان چه کسانی اند؟
💐💐💐
۱- بیان شد که آیهء(وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ: سوره انبیاء/۱۰۵) توصیف حضرت صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و یاران ایشان است.دراین کلمات حکیمانه،حق تعالی میتوانست بجای (بندگان صالح)-که ناظر بر حُسنِ فاعلیِ اشخاص است- بفرماید: "کسانی که عمل صالح انجام میدهند"-که بیان حُسن فعلی است نه حُسن فاعلی. تمایز در اینست که گاه فردی در زمرهء بندگان صالح نیست لیکن عمل صالحی انجام میدهد.
وراثت زمین،متعلق به صالحان است نه کسانی که صالح نیستند اماگاهی عمل صالح انجام میدهند.
💐💐💐
۲- بشارتهای به صالحان،دو گونه اند:اخروی و دنیوی.لذا وعدههای نیک به ایشان، منحصر به آخرت نیست.آیهء مذکور نیز مربوط به دنیا است وضمیر "ها"در (يَرِثُهَا) به همین زمین مادی اشاره دارد،نه آخرت.گرچه نعمتهای مادی با پاداشهای اخروی قابلقیاس نمیباشند،بااین حال در این آیه، حق تعالی یکی از پاداشهای دنیوی را بیان داشته است.
💐💐💐
۳-صالحان،درمقابل طالحان(بدکاران) قرار دارند.در وقایع کربلای سال ۶۱ ه.ق، طالحان ابتدا با حضرت مسلم سلام الله علیه اظهار وفاداری کردند؛اما به فاصلهء اندک،تبدیل شدند به قاتل سیدالشهداء صلوات الله علیه.اصلاً کافی نیست که انسان در جلسات مذهبی،فقط به زبان بگوید:آقا بیا،آقا بیا (صلوات الله علیه).در کربلا،بخش عظیمی از ۳۰هزارنفر دشمنان،نه تنها طالبِ آمدن حضرت سيدالشهداء-روحي فداه بودند، بلکه برای ایشان دعوتنامه نیز نوشتند.
💐💐💐
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۶۷
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان-۴
هدف شناسی-۴؛پایان تاریخِ همه ادیان
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (سوره انبیاء/۱۰۵)
🌹🌹🌹
۱-براساس چه حکمتی،در این آیه، گفته شده که "به وراثت رسیدن زمین توسط صالحان" در کتب پیشین، مکتوب بوده است؟
فهم این پرسش در این آیه و پاسخ آن، بخشی از کمال معرفتی هر انسانی است که بفهمد چرا حق تعالی چنین ارتباطی میان ادیان توحیدی با آخرالزمان برقرار ساخته است؟
🌹🌹🌹
۲-تمام بشریت از ابتدای خلقت تا انتها، یک خالق و معبود و یک ربّ بیشتر ندارند؛"لا اله الّا الله".آموزهء اصلی همه ادیان الهی، توحید است و بس.همه معارف دیگر،ذیل سایه توحید هستند نه در عرض آن ودعوت همه پیامبران الهی متمرکز بر توحید بوده است.
به یک بیان، تمام بشریت، یک امت هستند. بنابراین وضع فعلی یعنی تعدد گروهها و امّتها حاصل عملکرد انسانهاست نه پیامبران. "عیسی به دین خود و موسی به دین خود" (علی نبیّنا و اله و علیهما السلام) را مردم درست کردند. والّا یا توحید و دین حق پذیرفته میگردد و یا کافر خواهند بود.سمت و سوی دیگری وجود ندارد.
🌹🌹🌹
۳-مقصد این امت واحد در دنیا، و پایان کارِ همه ادیان توحیدی هم در این دنیا، واحد است؛ یعنی وراثت زمین توسط بندگان صالح. ما هم برای سعادت خودمان،بایستی تعیین کنیم که در کدام سو قرار داریم. با دودلی و وابستگی دل به صد جا، سعادت نهایی حاصل نمیشود.
🌹🌹🌹
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۶۸
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان-۵
هدف شناسی-۵؛ مقامات اخروی صالحان
🌴🌷🌴
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ(سوره انبیاء/۱۰۵)
🌴🌷🌴
۱.برخی افراد صرفا بر نشانههای تكويني آخرالزمان متمركز شدند و کمتر پرداختند به اینکه علائم انسانی چیست؟ و حال آنکه برای ما مهم اينست كه در آخرالزمان، تكليف انساني خودمان را تشخيص بدهيم و به اين فهم برسيم كه چطور عاقبت به خير بشويم.
🌴🌷🌴
۲.عاقبتِ صالحان،دو بخش دارد:دنیوی و اخروی. دستاوردهای اخرویِ آنان، مقاماتي است كه مختص آنهاست و برای ما قابل تصور نيست.
🌴🌷🌴
۳.از مواردي كه فهمش براي ما دشوار است آن است كه حق تعالي خودش تشكر از صالحان را به عهده گرفته است.برای فهم آن، ابتدا بايد تصور كرد كه تشکر شخصی عادي از ما، چه احساسي در نفس ما ایجاد میکند؛ سپس تصور كنيم با تشکر انسانی الهي یا امام معصوم(علیه السلام)چه حالی ميشويم؛ درنهايت، تلاش كنيم بفهميم كه اگر حق تعالي از ما تشكر كند چه لذت و کمالی در ما به وجود ميآيد.
🌴🌷🌴
۴.از موارد ديگر در آخرت، تمام شدن رياضتهايي است كه صالحان در دنيا با آنها مواجه بودهاند.
🌴🌷🌴
۵.همچنين خداوند خودش، ايشان را مورد تكريم خود قرار ميدهد.در دنیا اگر نیازهای مادی و حیوانی آدم ها به هم نباشد جواب سلام همدیگر را هم نمیدهند.برخلاف دنيا كه غالبا تحويل گرفتنها و تكريمها،به نوعي معامله ميباشد، در آخرت، خداوند صالحان را تكريم حقيقي ميكند.
🌴🌷🌴
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۶۹
@kowsar_fatemi1
در محضر جامع السعادات-۱
انسانيت به چیست؟
🌴🌴🌴
۱.چه بخواهيم چه نخواهيم،چه دوست داشته باشيم چه دوست نداشته باشيم، انسانيت انسان به خصلتهايي است كه جذب ميكند.انسان را با آن خصلتهايي كه دارد ميشناسند.فاصل حقيقي ميان انسان و غير انسان،خصلتهای اوست
🌴🌴🌴🌴🌴
۲.اگر كسي خيال كند كه فاصل انسان با حيوانات، به نوع غذا است،پس حیوانات بايد از ما برتر باشند؛چراکه آنها مثلا گوشت آهویی میخورند که دست ما به آن نمیرسد. اگر معيار انسانيت، نوع پوشاك باشد، ناچار حيوانات از انسانها برتر ميشوند؛چراكه بهترين پوشاك انسانها، پوست حيوانات است.بااین حساب،حيواناتي كه اين پوست را ذاتا دارند از انساني كه اين پوست را عاریه ای از حیوانات میگیرد، برتر ميشوند
🌴🌴🌴🌴🌴
۳.امتيازِ انسان از غير انسان چيزي وراي اينها است،چه بخواهيم چه نخواهيم.واین امتیاز،نتايج زيادي دارد.
يكي از نتايج،اينست كه اگر كسي با استناد به خوراك و پوشاكش و ساير موارد اين چنيني خودش را برتر بداند،در واقع به حیات حيوانی خودش دارد افتخار ميكند. چون اينها ابعاد حيواني انسان است.خوراك لازم است و انسان بايد حتما غذا ميل كند. پوشاك هم حتما لازم است.اما اينها نيازِ ما هستند نه از موجباتِ افتخار ما.
🌴🌴🌴🌴🌴
۴.آن قدر شهر شلوغ است و گرفتار دور و برمان هستیم و سَرِمان به امور حیوانی گرم است كه به امور انسانی اصلا توجه نميكنيم يعني حواسمان به اينها ملتفت نميشود.
چه برسد به اینكه به آنها فكر كنيم
و چه برسد به اينكه باورشان كنيم
و چه برسد به اينكه اين مسائل در ما عملي و محقق بشود
فاصله خيلي زياد است
🌴🌴🌴🌴🌴
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۷۰
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان-۶
هدف شناسی-۶؛ مفهوم وراثت زمين
🌺☘🌺
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ (سوره انبیاء/۱۰۵)
[ترجمه] قطعا این را نوشتیم، در زبور (کتاب حضرت داوود (علی نبیّنا و اله و علیه السلام)) بعد از ذکر (مراد همهی کتب الهی است)، که حتما زمین را بندگان صالح من به ارث میبرند.
🌺☘🌺
۱.مطابق آيه فوق، از مواردي كه در دنيا براي صالحان پيشبيني شده است، وراثت زمين ميباشد.وراثت زمين داراي دو بخش ميباشد: بخش اول مربوط به تسلط بر تمام منافع زمين ميباشد به اين معنا كه صالحان و البته در رأس آنان، حضرت حجت ارواحنا فداه، نه تنها تمامي منافع پنهان زمين را كشف ميكنند بلكه بر همهي آنها تسلط پيدا ميكنند به نحوي كه در جهان صاحب قدرت برتر ميشوند.
🌺☘🌺
۲.بخش دومِ وراثت، دارا شدن بركات زمین است.داشتن بركات با تسلط داشتن بر منافع، متفاوت است.چه بسا ثروتمنداني كه در مالشان، بركتي نبوده است.بركت در تسلط بر منافع دنيا،به اين معنا است كه منابع،كالاها و زيورهاي دنيا مورد استفادهء صالحانه قرار بگيرند نه استفادهء طالحانه و مفسدانه.
🌺☘🌺
۳.نکتهی دیگری که از آیه فهم میشود اين است كه وراثت صالحان بر زمين، مستلزم آن است كه مفسدان، خبيثها، اهل معصيت و شرك،ديگر تسلط غالب بر منابع زمين نداشته باشند.
🌺☘🌺
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۷۱
@kowsar_fatemi1
در محضر جامع السعادات-۲
انسان بالقوه و انسان بالفعل
☘🌷☘
۱.از مقدمات انسانشناختی اینست كه كسانی كه به شكل انسان متولد میشوند، بالقوه انسان هستند وهنوز بالفعل انسان نشده اند.اما خداوند ظرفیت انسان شدن را در بدو خلقت، به همه داده وهر كسی در طول عمرش باید ببیند با این ظرفیت چه كرده و آیا انسان شدن را در روح خودش فعلیت بخشیده یا به سمت حیات حیوانی برده است؟
☘🌷☘
۲.همزمان كه انسان به سمت بزرگسالی حركت میكند، روحش در حال شكلگیری است.و این، انتخابِ خود اوست كه روحش را چگونه فعلیت ببخشد و حتی به چه شخصی اجازه بدهد روح او را شكل بدهد.با رها كردن روح خود، این روح، ثابت و بیتغییر نمیماند بلكه عوامل بسیاری بر باطن انسان اثر میگذارند.اهل باطن، تشخیص میدهند كه شكل باطنی، انسانی است یا حیوانی.
☘🌷☘
۳.در ایام حج خانه خدا،هنگامی كه ابوبصیر از كثرت حاجیان در داخل مسجدالحرام خبر میداد،امام باقر علیه السلام پرده از چشمان ابوبصیر برداشتند تا جایی كه او به چشم دید اکثر كسانی كه به دور كعبه طواف میكردند،به شكل میمون و خوک بودند (المناقب/ج۴ ص۱۸۴). باید فكر كرد كه چرا افرادی كه در بهترین مكان و درحال انجام بهترین اعمال بودند، در باطن چنین شكلی داشتند؟
☘🌷☘
۴)میدانیم با مرگ،صورت جسمیِ دنیویِ ما از بین خواهدرفت.آنچه از ما باقی میماند، صورت باطنیمان است. باطن میتواند بصورت انسانی به برزخ منتقل شود یا بصورت حیوانی.البته در آن عالم،دیگر جایی برای اقدام و عمل نیست.خوشا به حال كسانی كه با اعمالشان در دنیا،حقیقت انسانی برای آخرتشان فراهم آورند.
☘🌷☘
مجموعه فایل های کوثر معارف-۴۷۲
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان-۷
هدف شناسی-۷؛پَسَندِ ماو پَسَندِ حق تعالی
💐💐💐
۱-وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
(سوره نور/ ۵۵)
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند وعده داده که قطعاً آنان را خلافت روی زمین خواهد داد، همان گونه که کسانی که پیش از ایشان بودند را خلافت عطا کرد؛وحتماً قدرت اعمال دینشان را که برای آنان پسندیده، به آنان خواهد داد؛و قطعاً پس از ترسشان، آنان را به امنیّت مبدّل میکند،[طوری که] تنها مرا بپرستند وچیزی را شریک من نسازند.وکسانی که پس از آن کافر شوند، همان آنها فاسقانند»
💐💐💐
۲.به خیالِ برخي،عادلانهترين وحقترين وضعيت آنست كه بهترينها را بخورندو بپوشند؛واگر شرایط آخرالزمان،ناعادلانه است چون اينها فراهم نميباشد.گويي اگر بهتر بخورد وبپوشد،به انسانيت نزديكتر است!!!یعنی پلنگي كه گوشت آهو ميخورد ازانسانها هم انسان تر است؟؟!!
💐💐💐
۳.طبق آيهءفوق،خداوند در آخرالزمان براي مؤمنين،قدرت ايجاد ميكند تاآنها ديني را كه خداوند ميپسندد اعمال كنند نه دین خیالیِ خودرا و نه آنكه خوردنيها و آشاميدنيها و سایر نفسانیّاتِ آنها محقق گردد.مقصد، تحقق دينِ مورد پَسَند حق تعالی است،نه پَسَندِ نفسِ ما
. 💐💐💐
مجموعه فایلهای کوثرمعارف- ۴۷۳
@kowsar_fatemi1
در محضر جامع السعادات-۳
اخلاق و تمایلات پَست؛سبب محرومیت ها و نقصهای شخصیتی و معنوی
☘☘☘
۱.جناب ملامهدی نراقی در این كتاب بیانی دارند:الاخلاق الذمیمه تحجب عنالمعارف؛ یعنی اخلاقیات پست و رذائل اخلاقی مانع ورود معارف الهی به قلب انسان میشوند. رذائل موجب پستی انسان میشوند.هرقدر كه در شخصی،از رذائل باشد، به همان نسبت از فهم حقایق توحیدی و معارف الهی حتما محروم میشود.
☘☘☘
۲.حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) میفرماید: لولا أنَّ الشَّیاطینَ یحُومونَ على قُلوبِ بَنی آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ (المحجّة البیضاء: ج۲/ ص ۱۲۵):اگر اینگونه نبود كه شیاطین،قلبهای انسانها را در خودشان احاطه كرده باشند،آنها ملكوت آسمانها و زمین را میدیدند.مبتنی بر این روایت،دیدن باطن و حقایق عالم،مختص معصومین صلوات الله علیهم نیست.اگر ما این حقایق را نمیبینیم به این خاطر است كه بر سر خودمان بلاها آوردهایم.اگر تمایلات و خواستههای حیوانی و شیطانی را مانند پیلهای،به دور خودمان پیچیدیم نباید انتظار داشته باشیم حقایق نصیب ما بشود.
☘☘☘
۳.نوع انسانها-به علت انس با مادیات- معتقدند كه اگر یك روز منافع مالیشان زیاد نشود ضرر كردهاند؛اما چنانچه روح انسانیشان دریافتهای معنوی نداشته باشد،کاملا غافلند و اصلا احساس ضرر نمیكنند.واقعیت این است كه انسان بابت هر آن، كه دریافت معنوی نداشته باشد، بشدّت افسوس خواهد خورد.پس هیچ كاری را نباید بر انسانِ کامل شدن مقدم كرد. همهی کارهای دنیا زمانی ارزش دارند كه قدمی ما را به سمت انسان کامل، نزدیكتر كنند.
☘☘☘
مجموعه فایلهای کوثرمعارف-۴۷۴
@kowsar_fatemi1
آخرالزمان-۸
هدف شناسی-۸؛سنجش صحیح با معصومین علیهمالسلام
🏴☘🏴
۱.اگر مقصدِ آخرالزمان،لذتهاي بیشترِ دنيوي بود،چرا اولياي معصوم (علیهم السلام) طوری عمل كردندکه بسیاری از مشقت هارا متحمل شدند؟اگر فقط دنیای بهتر،مقصد بود، چه كسي از اميرالمومنين-روحی فداه- شايستهتر بود که بجای نان جو،بهترین ها را میل کند؟چرا حضرت بناچار زره خود را گرو گذاردند؟
چرا حضرت سيدالشهداء روحي فداه،بجای زندگی بی دغدغه، مصائب و فجایع کربلا را تحمل کردند؟
🏴☘🏴
۲.یکی از اسامی حضرت حجت صلوات الله علیه،خائف است،به معنی ترسان و نگران. مراقب هستند که دشمنان،حجت خدا را نکشند.همانطور که سیدالشهداء صلوات الله علیه را آنانی به شهادت رساندند که ظاهرا خواهان آمدن ایشان به کوفه بودند اما برگشتند.اميرالمؤمنين صلوات الله علیه میفرمایند:ارتدّ الناس بعد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم إلّا ثلاثة(او اربع)[روضة المتقین/ج۴/ص۲۱۷]: مردم بعداز پیامبرص، برگشتند جز۳نفر(یا ۴نفر). عجیب نیست اگر که در جامعه ما نیز وضعیت بهتر از این نباشد.لذا از وعده های آخرالزمانی(سوره نور/۵۵)،تحقق امنیت است.باید برای اجرای دین مَرضیِّ خدا، حجت او،حاضر باشد.
🏴☘🏴
۳.وعده های آخرالزمانی،به کسانی نیست که صرفا شهادتین را گفته اند؛اینها،اکثراً کسانی اند که گاه قیامت را هم انکار میکنند،چرا؟: «بَلْ یُرِیدُ الإنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ»(سوره قیامت)،یعنی حقایق را انکار میکنند تا جلوی راه خودشان را باز بگذارند و هر کاری را که نفسشان دوست دارد انجام دهند.اینها که در آخرالزمان،صلاحیت خلیفةالله شدن ندارند
🏴☘🏴
مجموعه فایلهای کوثرمعارف-۴۷۵
@kowsar_fatemi1
در محضر جامع السعادات-۴
🌴🌴🌴
۱.وَیسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی (اسراء/85)
و از تو درباره روح می پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است.
🌴🌴🌴
۲.روح به عنوان یك موجود در عالم واقع یك ویژگیهایی دارد. یكی از ویژگیها که در آیهی بالا آمده،این است كه روح انسان متعلق به عالم امر است نه عالم دنیا. عالم امر در مقابل عالم خلق قرار دارد.
🌴🌴🌴
۳.پس خصوصیات روح مربوط به عالم امر میباشدو اگر کسی میخواهد به انسانیت برسد، باید عملكردش متناسب با روحش باشد،نه متناسب با جسمش.البته جسم،زائد نیست و در همین حیات جسمانی امكان تكامل روحانی وجود دارد.اما نكتهی مهم آن است كه جسم وسیله است نه هدف.
🌴🌴🌴
۴.حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) میفرماید: لولا أنَّ الشَّیاطینَ یحُومونَ على قُلوبِ بَنی آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ (المحجّة البیضاء: ج۲/ ص ۱۲۵).مطابق این روایت،روح هر انسانی ظرفیت درك ملكوت آسمانها و زمین را داراست.منتها بایددنبال ترک رفتارها و خصائلی باشد كه مانع دیدن ملکوت شده است.بسیاری از دستورات الهی این است كه(انسان چه كارهایی را انجام ندهد).ظرفیت کمال،در ما وجود دارد.فقط ما باید از ایجاد مانع،خودداری كنیم.
🌴🌴🌴
۵.وقتی انسان از اموری كه مانع هستند، اجتناب میكند،خداوند با اسباب و وسایلش، اعمالی راكه برای ارتقاء نیاز است،بتدریج به او میشناساند.لذااجتناب از موانع، بر انجام افعال،مقدَّم است.اگر كسی بهترین قابلیتها را هم در روح خود داشته باشد اما جلوی آنها مانع بگذارد، به هیچ مقامی نخواهد رسید
🌴🌴🌴
مجموعه فایلهای کوثرمعارف-۴۷۶
@kowsar_fatemi1
هدایت شده از آیت الله مرتضی تهرانی
صدیقۀ کبری سلاماللهعلیها نسبت به مقام رسالت، بالاترین نقش در به ثمر رسیدن رسالت را داشت. پس بدون مبالغه ایشان امابیها هستند.
#فاطمیه
(برگرفته از سخنرانی 1377/07/02)
@mortezatehrani