eitaa logo
LightHouse | نقد فیلم
821 دنبال‌کننده
253 عکس
50 ویدیو
1 فایل
🎬 نقد تخصصی محتوا و فرم فیلم و انیمیشن و سریال. دغدغه ما بیشتر تمرکز روی محتواست تا تربیت موفق و خوبی واسه بچه ها و دانش آموز هاتون رقم بخوره! ارتباط با ادمین: @Ya_Ali_mula110
مشاهده در ایتا
دانلود
🪙 کاسیلیوس متعصب و یارانش نماد ادیان و دیندارانی هستند که به زندگی جاودانه و قدرتی بی نهایت عشق می ورزند. 🔦 او مراسم ارتباط با دورمامو را در کلیسا بر روی یک صلیب انجام میدهد و سپس صلیب از بین رفته تبدیل به ستاره های هشت پر می شود. در یک حرکت دوربین صلیب که در پس زمینه تصویر دیده می شود، دقیقا در پشت سر کاسیلیوس قرار می گیرد. او پس از برقراری ارتباط در پس زمینه ای مسیحی و دینی قدرت تصرف در ماده را بدست می آورد! 🔦 حتی در ابتدا کاسیلیوس سر می برد و این هم بی ربط با تعصب و عقیده کاسیلیوس نیست!(مذهب) این همان وصله ی ناجوری بود که سالها بوسیله گروه های افراطی به ادیان الهی (مخصوصا اسلام) چسباندند. در مجموع آنتاگونیست فیلم مجموعه ای از المان ها و مفاهیم عرفانی ادیان حنیفی (یگانه‌گرا) است. فیلم وحدت و یکی شدن وجود متعالی و انسان را عذاب معرفی می کند و آن را سیاهی می داند و اختیار را از انسان سلب شده و او را برده می پندارد. حال آنکه این تصورات وصله هایی است که آنها به این عرفان عالی چسبانده و همان را نقد می زنند و وحدت ممکن الوجودی چون انسان را با وجود متعالی خداوند را سیاهی و تباهی می نامند. 🔦 در حالیکه انسان کامل که به مقام خلیفه اللهی می رسد تبدیل به جانشین خداوند در زمین می شود و هر چه او اراده کند خدا اراده می کند و هرچه خدا اراده کند او. و فقط صفت اتکا به ذات را که مخصوص خداست در او متجلی نمی شود و چنین انسانی محل ظهور صفات الهی است. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال #نقد_فیلم #دکتر_استرنج
🪙 معابد سه گانه؛ حریمی که باید از آن دفاع شود 🔦 سه شهر نیویورک، لندن و هنگ کنگ اصلی ترین حرم هایی است که باید برای حفظ نظم نوین شیطانی ساحران و جادوگران حفظ شود. در خلال این جنگ ها لندن سقوط می کند و چندین بار به نیویورک حمله می شود. اما جنگ اصلی در دفاع از معبد هنگ کنگ است. 🔦 با پیشفرض قرار گرفتن مباحث فوق می توان دریافت که مثلث چین، انگلیس، آمریکا حریم هایی هستند که ساحران برای مبارزه با عرفان اسلامی باید تمدن آن ها را زنده نگه دارند. به احتمال زیاد علت سقوط لندن را آنان در رشد چشمگیر اسلام و افزایش تعداد مسلمانان می دانند 🔦 ویدیوهایی که در نماز جماعت های اخیر که در خلال اعتراضات به نسل کشی فلسطینیان پخش شده گویای این حقیقت است. پس سرمایه گذاری تمدن سِحر بر روی اسلام زدایی از تمدن های آمریکا و انگلیس و چین حائز اهمیت است. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 عرفان الهی، عرفان اومانیستی یا قدرت جادو؟ 🔦 استرنج وقتی از همه جا ناامید شد به عرفان رو آورد. آن هم چه نوع عرفانی آیا عرفان هندو ها و سوغات فروش ها؟ یا مرتاض ها و استفاده از طب سوزنی؟ خیر اینجا عرفان و سلوک عرفانی مدنظر سلوک جادوگرانه است. 🔦 در ابتدا استاد باستانی به او می گوید که اگر اعضای بدن باور کنند که باید ترمیم شوند، ترمیم خواهند شد و او را به ادامه ی مسیر برای رسیدن به قدرت ترمیم جسم توسط روح ترغیب می کند(نوعی تلقین درمانی). 🔦 استرنج نیز با پشتکار فراوان و مطالعه و تمرین به سمت این هدف حرکت می کند و مستعد بودن او عامل شکوفایی اوست. تا اینجا با نوعی عرفان اومانیستی روبرو هستیم که اولا ارتباطی با خداوند به عنوان منشاء روح انسان و برطرف کننده نیاز هایش و اعطا کننده قدرت و وجود به روح ندارد و اصلا چنین خدایی در فیلم وجود خارجی ندارد! 🔦 بنابراین تا اینجا روح و قدرت بی حد و حصر آن که مشخص هم نیست ریشه آن از کجا است همه کاره است و میتواند جسم را بدون هیچ سببی معالجه کند. در تفکر عرفانی حقیقی نیز ذات انسان استعداد های فراوان دارد و با پرسش از مبدا این استعداد ها می توان به پاسخ پرسش های بنیادین رسید. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 اما در ادامه استاد باستانی این حقیقت را بر ملا می کند که چنین چیزی در اصل ممکن نیست و فقط فرد معلول به صورت دایمی از جادو استفاده می کرده است. یعنی موضع فیلم درباره همین مفهوم که رگه هایی از حقیقت دارد نیز منفی است و فقط جادو را به عنوان حقیقت عالم می پذیرد. 🔦 رویکرد فیلم درباره برخی عرفان های مسیحی نزدیک به اسلام و عرفان ناب اسلامی و الهی منفی است و آن را شیطانی معرفی می کند. هندوها و عرفان های سنتی شرق آسیا هم وحشی و بدور از تمدن هستند(سکانس رمز وایفای). عرفان اومانیستی و روحگرا و انسان محور نیز جایگاهی در حقیقت ندارند و فقط جادو تنها راه نجات بشریت از خطرات غیبی است. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 بررسی سلوک و مباحث عرفانی فیلم 🔦 داستان فیلم روایتگر سیر حرکت یک سالک است. استرنج ابتدا در جهل بسر میبرد هرچند خودش این جهل را درک نکرده و خودش را دانا میداند. او با یک حادثه آنچه را که مایه غرورش بود از دست می دهد. او درجستجوی شفایافتن حرکت می کند. 🔦 از شرق به غرب می رود. این نماد حرکت جامعه غربی مستأصل و درمانده از متریالیسم به اشراق و عرفان شرقی است. اما پاسخ را نه در عرفان شرقی که در جادو پیدا میکند. 🔦 در ادامه او با دیدن خرق عادت ها و مکاشفات استاد باستانی چشمش به حقیقت باز می شود و به طلب می رسد. در این حین طرد می شود تا غرور پوشالی اش بشکند و همین امر او را به عجز می رساند. او درنهایت به تسلیم محض می رسد. سیر این تکامل شبیه سیر عرفان اسلامی است. اما از همین مفاهیم علیه اصل این عرفان استفاده شده است. 🔦 نکته ای که بسیار جالب توجه است و آن هم اینکه تجرد روح و سایر مفاهیم عرفانی به شکل عجیبی شبیه تعالیم اسلامی است‌. (این شباهت لزوما به معنای استفاده از منابع اسلامی نیست). 🔦 افراد می توانند به دنیاها و ابعاد بسیاری سفر کنند در حالی که از سرجای خود تکان نخورده اند. 🔦 اعتماد کامل به استاد و تاکید به عدم گمراهی بارها بیان می شود به گونه ای که انگار نباید به استاد(پیرطریق)شک کرد و او را به چالش کشید! به نحوی که شک موجب ارتداد میشود فیلمساز جادوگری را که عین گمراهی است راه سعادت معرفی می کند و خبری از لجاجت پوزیتیویستی غرب، که هر ارزشی را زیر سوال میبرد و هر سخنی از ایدئولوژی و سعادت و گمراهی به استهزا می گرفت، نیست! @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 یکی از کارکرد های مهم سینما هویت بخشی است.سینما به خوبی می تواند از حماسه از عشق از عرفان بهره ببرد و مخاطبش را تربیت کند. به او جهانبینی بدهد و از احساساتش در مسیر نیل به اهدافش استفاده کند. 🔦 این کارکرد در فیلم های هالیوودی به شدت پررنگ است و کمتر فیلمی پیدا می شود که روی هویت مخاطبانش کار نکند. از کارآگاهان پلیس گرفته تا پزشکان و پرستاران تا کارگران معادن، قُضات و وُکلا و حتی جادوگران و فحشاپیشگان دائما توسط هالیوود هویت دهی می شوند. 🔦 اخیرا در سینمای ایران گام های مثبتی برای هویت دهی به بدنه ی حزب الله شده است در حالیکه این بدنه در سینما زیاد به نیکی یاد نشده و کارهای مربوط هم اغلب سفارشی بوده اند. فیلم هایی مثل مصلحت، دیدن این فیلم جرم است، خروج، ماجرای نیمروز ۱ و ۲، موقعیت مهدی و ... روی هویت مخاطب بخوبی کار می کنند مخصوصا دو فیلم اول! 🔦 عدالت خواهی و مطالبه گری از وجوه هویتی یک مسلمان پیرو خط امامین انقلاب بوده و هست و پافشاری روی آن موجب تحولات گسترده خواهد شد. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال #سینمای_ایران
تو این کانال ما سعی میکنیم به سایر نقد ها هم اشاره کنیم نقدشون کنیم یا از مطالبشون با ذکر منبع استفاده کنیم. 🪙 در نقد فیلم دکتر استرنج، این مطلب که فیلم تبلیغ یوگا می کند صحیح نیست. شاهد این مطلب لحظاتی پس از نشان دادن این عکس هاست که استاد باستانی می گوید تمام این ها از یک بُعد به قضیه نگاه کرده اند (یعنی فقط این ما جادوگرها هستیم که کلی نگاه می کنیم). در عین حال این نقد متاسفانه نتوانسته به لایه های عمیق این فیلم اشاره کند. 🔦 تکنیک فیلم جالب است نفیِ غیر تا اثبات مورد دلخواه، این تکنیک در قرآن درباره تعیین ولی امر استفاده شده. 🔦 همچنین در سایت دیگری دیدگاهشان به چنین محتواهایی صرفا از دید خلاقیت برای سرگرمی که یکی از جنبه های سینما است اشاره شده و صرفا به نقد فرم بسنده کرده اند که بیراهه ای بیش نیست... @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
animation.gif
2.13M
نوع عدسی سوار شده بر روی دوربین اهمیت فراوانی در تصویرسازی دارد. سوای حال و هوای متفاوتی که فیلمساز با استفاده از نوع عدسی ایجاد می کند، تغییر فرم چهره ی سوژه نیز بسیار جالب است. در دنیای بازیگرانی که اقسام مختلف عمل های جراحی زیبایی حتی قبل مطرح شدن سلبریتی ها به صورت کاملا خفیف و زیر پوستی بر روی آنان اعمال می شود، گریم های حرفه ای و استفاده از نورپردازی هایی که در آن نورپرداز از آثار روانی کار خود مطلع است و اگر مقداری هم بازیگر ذاتا خوش چهره باشد، ترکیب این موارد با عدسی مناسب میتواند چهره ها و زیبایی هایی را خلق کند که اصلا وجود خارجی ندارند. (روی تصویر متحرک کلیک کنید تا با عدسی های مختلف ببینید) و کیست که نداند زیبا انگاشتن و مقهور شدن به جمال چیزی و توجه به سوژه دفعتاً وحدت روحی و وجودی با سوژه پیدا کردن را سبب می شود. موجب محبت می شود. و انسان اسیر محبوب خویش است اما چه محبوبی؟ محبوبی که از بازنمایی مجازی از یک سوژه واقعی ایجاد شده و بهیچ وجه آن که دوستش داری نیست چون فقط یک دروغ است! @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 سرگرمی آری یا خیر؟ مولفه اصلی هنر اسلامی چیست؟ 🔦 یکی از مهمترین کارکرد های «هنر» و «رسانه» در زندگی و زمانه فعلی؛ سرگرمی (Entertainment) است. 🔦 سرگرمی معنای خود را در تکواژ های خود بدوش می کشد. سرگرم شدن به چیزی لزوما غفلت از چیز دگری را بهمراه دارد و این غفلت با ساخت و ترکیب ملکوتی انسان نمی سازد. 🔦 مگر اینکه هنر و رسانه بتوانند خلسه ای را که انسان را از خود و خدایش و مبدأ و معادش غافل می کنند، تبدیل به معراجی کنند که نسیان انسان جهتی دگر یابد و غیر خدا را فراموش کند. این اصلی ترین مولفه هنر اسلامی است. 🔦 إلهي و ألحقني بِنورِ عِزِّكَ الأبهَجِ ؛ فأكونَ لَكَ عارِفا ، و عَن سِواكَ مُنحَرِفا معبود من! مرا به نور عزت خود که مسرت انگیزترین است ملحق فرما، تا به تو عارف گردم و از غیر تو منحرف شوم. 🔦 چنین هنری مطلوب روح انسانی و خود عالی اوست و غیر آن ملعبه ای برای دل مشغولی و فریب. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
LightHouse | نقد فیلم
🪙 سرگرمی آری یا خیر؟ مولفه اصلی هنر اسلامی چیست؟ 🔦 یکی از مهمترین کارکرد های «هنر» و «رسانه» در زند
کتاب استاد صفایی که تصویرش رو بالا گذاشتیم به مباحث نوینی درباره ادبیات، نقد و هنر اشاره میکنه بحث بالا از متن کتاب نیست و صرفا پیشنهادی برای مطالعه است.
🪙 چه کسانی در تقویت رای های قومیتی موثر بودند؟! 🔦 آثار سینمایی و یا سریال ها و فیلم ها و برنامه های تلوزیونی یا شبکه نمایش خانگی نقش پررنگی در وحدت قومیت ها حول محور یک پرچم یا افتراق آن ها دارد. 🔦 در کشور ما صداوسیما برنامه های متنوعی برای ایجاد این وحدت طراحی و اجرا کرده و در تولید برنامه های سطحی (جُنگ های شادی، جشن ها و ...) کمیت بالایی را نیز رقم زده. اما در سطح فیلم و سریال و گاها سایر برنامه ها ایجاد گسل های اختلاف قومیتی توسط آن بیشتر به چشم آمده تا وحدتگرایی! 🔦 یکی از علت های پس زمینه ایِ رای قومیتی در انتخابات اخیر، همین مسئله تمسخر اقوام مختلف (علی الخصوص اقوام ترک زبان) در آثار صداوسیما بود. 🔦 صداوسیمایی که گاها در آثار خود فرد ترک زبان را یک انسان کم هوش، اُمّی و ساده لوح که توانایی حرف زدن ندارد و فقط در فیلم ها یا راننده نیسان یا سرباز است یا رفتگر و یا کارگر، و لهجه ای را که او بدان تکلم میکند نیز لهجه ای مسخره می نمایاند، زمینه دلسردی اقوامی را از حاکمیت ایجاد میکند که آثاری سوء دربرداشت. 🔦 این مسئله مختص به اقوام ترک زبان نیست بارها چنین توهین هایی به اقوام مختلف صورت گرفته و زمینه نفرت پراکنی معاندین را فراهم کرده! @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
بعد از اکران به یکی از فیلمهای مرجع در ژانرجنایی تبدیل شد. 🪙 اثری دلهره آور و معمایی که در فرم نوآوری ها و زیبایی های خاص خودش را آفرید.داستان از قتلی مشکوک که در شهری نامعلوم رخ میدهد آغاز میشود و سامرست، کارآگاه دایره جنایی پلیس، مسئول کشف قاتل این جنایت است. 🔦 از آغاز فیلم، بوق ممتد و آژیرهای پلیس تقریبا تا آخرین سکانسها تاکید بر خشونت عریان کلانشهر دارند. کارگردان خوب میتواند جنون شهر را منتقل کند! 🔦 در فضای شهر و اغلب سکانسها مخصوصا صحنه‌های جرم نور خیلی کم است. شاید سنجشِ کمّیِ حضور طیف رنگها نشان دهد، سیاه یا قهوه ای بیشترین حضورها را در این فیلم دارند! @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🪙 کارآگاهان چندین بار نور چراغ قوه را به سمت دوربین نشانه میروند، این حالت مخاطب را به صورت کنترل شده ای کلافه میکند. 🔦 نماها اکثرا محدود و بسته اند، مخاطب دید کافی ندارد، سَروتهِ مناظر کات شده اند و اینها حس فشار و کمبود فضا را تشدید میکند. 🔦 هوا اغلب اوقات بجز صحنه های پایانی گرفته و ابری است، دود سیاه و لباس سیاه از مشخصه های این شهر هستند. 🔦 کارتن خواب ها و خلافکار ها در جای جای فیلم حضور دارند. کلانشهری مدرن که آلوده به سیاهی گناه است. 🔦 اما گذشته از داستان و حفظ خوب ریتم آن، دغدغه اصلاح اجتماعیِ فیلمساز قابل توجه است. 🔦 سامرست (فریمن) انسانی منظم، فهیم، اهل مطالعه و دقیق است. او انگار دیگر امیدی به اصلاح این جامعه ندارد.او میخواهد از این شهر دور شود! اما این قتل ها انگار روزنه ای برای ماندن اوست.او قاتل را یک انسان روانی نمیپندارد بلکه با دغدغه او همزادپنداری می کند هرچند که روش او برای اصلاح جامعه اشتباه است(قتل). 🔦 میلز می خواهد قهرمان باشد.می خواهد با حل پرونده های جنایی هم خود را اثبات و هم جامعه را اصلاح کند.اما آخر خود نیز طعمه جاه طلبی و خشمش می شود.قاتل جامعه را خوب تحلیل کرده، از بیتفاوتی آنها غمگین است و گمان میکند تکلیفی از خدا بردوش دارد. او گناهان را به گناهکاران برمیگرداند تا جامعه را موعظه کند. #نقد_فیلم #سون @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال
🔦 فیلمساز عقاید نومیدانه خود،که نیهیلیستی نامیدن آن بیراه نیست، از زبان و عمل سامرست میگوید،آنقدر جامعه تباهست که او فرزندش را سقط میکند و به همسر میلز هم همین را توصیه میکند.او حیات را زیبا نمیبیند چون شهر آلودست! اما کیست که نداند در دل آلودگیها پاکی نمایانتر است و در دل تاریکیها میتوان چراغی افروخت. @LightHouse2 || نقد فیلم و سریال