4_5895327992309090171.mp3
20.33M
موضوع معرفت شناسی طبیعی شده
Naturalized Epistemology
سخنران دکتر محمد ساکت
https://t.me/nabardb
💠 آیا معرفت مستلزم یقین است؟
✔️ بخش ۱/۳
🔺برخی شرط سختگیرانه یقینی بودن را برای معرفت لازم میدانند. [یعنی] علاوه بر صدق، عدم امکان کذب را هم شرط معرفت میدانند. به عبارت دیگر، آنها خطاناپذیری را نیز شرط معرفت میدانند.
🌀 اصل خطاناپذیری معرفت:
«اگر شخص S به گزارۀ P معرفت داشته باشد آنگاه باور S به P خطاناپذیر است»
🔺منظور از خطاناپذیری، خطاناپذیری نسبت به شواهد است. شاهد امری است که مبنای معرفتی باور است (یعنی احتمال صدق باور را افزایش میدهد). به دست دهندهٔ توجیه باور شاهد، خود میتواند یک یا چند باور باشد؛ مثلاً مبنای معرفتی باور من به «زمین خیس است» میتواند باور من به گزارههای «اگر باران ببارد آنگاه زمین خیس خواهد شد» و «اکنون باران میبارد» باشد و [یا آنکه شاهد، تحقق] تجربه من با پای برهنه بر زمین خیس قدم گذاردن، باشد. پس میتوان هم از تحقق یک شاهد سخن گفت و هم از صدق آن.
📌خطاپذیری شواهد
یک باور وقتی خطاپذیر است که تحقق/صدق شواهد آن باور، صدق محتوای آن را ضروری نکند؛ یعنی ممکن باشد شواهد آن باور محقق/صادق باشند، اما محتوای باور کاذب باشد. مثلاً اگر شاهد من برای باور به گزارۀ «گربهای در اتاق مجاور است» (P)، شنیدن صدایی از اتاق مجاور باشد (E)، این باور خطاپذیر است. زیرا شاهد E صدق P را ضروری نمیکند. یعنی ممکن است من دارای شاهد E باشم و باور خود به P را بر شاهد E مبتنی کنم، اما P صادق نباشد. مثلاً اگر در اتاق مجاور گربهای وجود نمیداشت و صدای ضبط شده گربه پخش میشد هنوز دارای شاهد بودم، اما P صادق نبود.
📌 خطاناپذیری شواهد
یک باور وقتی خطاناپذیر است که تحقق/صدق شواهد آن باور، صدق محتوای آن را ضروری کند؛ یعنی ممکن نباشد شواهد آن باور محقق/صادق باشند، اما محتوای باور کاذب باشد. مثلاً اگر شاهد باور من به «من هستم»، «من میاندیشم» باشد، باور من به «من هستم» خطاناپذیر است. چون ضرورتاً اگر بیندیشم، وجود دارم.
🌀 تعریف معرفت خطاناپذیری:
با توجه به این ملاحظات باور خطاناپذیر را میتوان به این صورت تعریف کرد:
«معرفت شخص S به گزاره P خطاناپذیر است، اگر و تنها اگر شواهد E که S باورش به P را بر آن شواهد مبتنی کرده است، صدق P را ضروری کنند»
📚 آشنایی با معرفت شناسی (ص ۲۷-۳۴)
✍ محسن زمانی
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفتشناسی
🆔 @epistemology_issues
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
💠 آیا معرفت مستلزم یقین است؟ ✔️ بخش ۱/۳ 🔺برخی شرط سختگیرانه یقینی بودن را برای معرفت لازم میدانند
💠 آیا معرفت مستلزم یقین است؟
✔️ بخش ۲/۳
📌 نقضناپذیری شواهد
به نحو دیگری هم میتوان نکتۀ بالا (خطاناپذیری شواهد) را صورتبندی کرد. ممکن است شاهدی ناقض شاهدی دیگر باشد؛ یعنی اثر معرفتی شاهد نخست را خنثی کند. مثلاً فرض کنید که من بر اساس شاهد بصریای که دریافت میکنم باور میآورم که میز قرمزی در اتاق است.
▪️باور: میز قرمزی در اتاق است.
▪️شاهد ۱: تجربه بصرى من
حال فرض کنید که با مطالعه دقیقتر وضع اتاق، به شاهدی دیگر دست می یابم.
▪️شاهد ۲: اتاق با چراغی قرمز روشن شده است.
شاهد ۲، ناقض شاهد ۱ است. یعنی شاهد ۲ اثر توجیهی شاهد ۱ را به نفع باور «به میزی در اتاق است» خنثی میکند. به عبارت دیگر، اگر تنها دارای شاهد ۱ میبودم معقول بود که باور داشته باشم «میزی در اتاق وجود دارد»، اما اگر علاوه بر شاهد ۱ واجد شاهد ۲ هم باشم، آنگاه باور پیشین دیگر موجه نیست. چون در اتاقی که با نور قرمز نورپردازی شده است، بسیاری از اشیای غیر قرمز هم قرمز به نظر میرسند.
🌀 اصل نقضناپذیری:
با این توضیحات کسی که به خطاناپذیر بودن معرفت قائل است معتقد است که:
«باور شخص S به گزارۀ P که بر اساس شاهد E کسب شده است، مفید معرفت است اگر و تنها اگر باور S به P هیچ ناقض ممکنی نداشته باشد.»
🔺نکته مهم در تعریف بالا این است که علاوه بر اینکه نباید شاهد بالفعلی ناقض شواهدی باشد که باور شخص بر آنها مبتنی است، هیچ شاهد ممکنی نیز نباید باور شخص را نقض کند. به عبارت دیگر، باید شاهد شخص برای باور چنان باشد که اگر شاهد دیگری میداشت در باور او خللی به وجود نمیآمد. مثلاً اگر شاهد من برای باور به «میز قرمزی مقابل من است» تجربه ميز قرمزی دیدن باشد، این باور من خطاناپذیر نیست، چون ممکن بود شاهد دیگری میداشتم که ناقض شاهد من برای باور به «میز قرمزی مقابل من است» باشد.
📚 آشنایی با معرفت شناسی
✍ محسن زمانی (ص ۲۷-۳۴)
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفتشناسی
🆔 @epistemology_issues
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
💠 آیا معرفت مستلزم یقین است؟ ✔️ بخش ۲/۳ 📌 نقضناپذیری شواهد به نحو دیگری هم میتوان نکتۀ بالا (خط
💠 آیا معرفت مستلزم یقین است؟
✔️ بخش ۳/۳
📌ناقض شواهد حسی [امکان رویا]
باور من به وجود اشیای جهان خارج مبتنی بر شواهد حسی است. اما این شواهد ناقضهای ممکنی دارند. مثلاً جهان ممکنی را فرض کنید که من دارای همین شواهد حسیای هستم که در جهان واقع دارم، اما در عالم رویا هستم. [در این حالت ممکن] من دقیقاً دارای شواهد تجربی هستم، ولی متعلق باور من، وجود اشیای جهان خارج، کاذب است. به عبارت دیگر در حالت فوق، من در جهانی هستم که دقیقاً از لحاظ پدیداری معادل وضعیت پدیداری من در جهان واقع است، اما متعلق باورهای من صادق نیستند.
🌀 استدلال امکان رویا:
این سناریو [امکان رویا] ناقض شواهد حسی مناند. زیرا:
۱. باور من به وجود اشیای جهان خارج مبتنی بر شواهد حسی من است.
۲. شواهد حسّی ناقضهای ممکنی چون سناریو در عالم رؤیا بودن دارد.
۳. پس باور من به جهان و وجود اشیا در جهان خارج
خطاپذیر است.
۴. اصل خطاناپذیری معرفت [صادق است].
۵. پس من به وجود جهان خارج معرفت ندارم.
🔺اگر بپذیریم که به جهان خارج معرفت داریم، باید یکی از سطور استدلال بالا را نپذیریم. به نظر میرسد مقدمۀ مقصر، اصل خطاناپذیری معرفت است. ردّ این مقدمه بدین معنی است که خطاناپذیری شرط لازم معرفت داشتن نیست. این نکته موید اصلی روششناسانه است. اگر آنچه را باید به صدق یک گزاره و باور به آن گزاره اضافه شود تا معرفت حاصل آید توجیه بدانیم، کسی که به نظریه خطاناپذیری معتقد است تنها توجیههایی را میپذیرد که امکان خطا را (نسبت به شواهد) سلب کنند. یعنی یکی از الزامات این نظریه رخصت ندادن به باور موجه کاذب است. در مقابل، ردّ این نظریه بدین معنی است که هر نظریهٔ توجیه باید به باورهای کاذب موجّه هم رخصت دهد.
📚 آشنایی با معرفت شناسی (ص ۲۷-۳۴)
✍ محسن زمانی
🔸🔸🔸
🌐 کانال معرفتشناسی
🆔 @epistemology_issues
کانون علمی منطق و فلسفه (شیراز)
#معرفی_کتاب عرفان و فلسفه اثر والتر ترنس استیس
بر خلاف سایر فیلسوفانی که در موضوع تجربه دینی نوشتهاند، "والتر ترنس استیس" نویسنده"کتاب عرفان و فلسفه" به دنبال راهی معنادار برای بحث درباره شباهتهای بین موارد مستند تجربه دینی است.
در حالی که تحلیل استیس درباره عرفان تا حدودی قدیمی است، اما همچنان یک بررسی انتقادی ارزشمند از ادعاهای عرفا از منظر فلسفی است.
در قرن گذشته، مذهب سازمانیافته در غرب دستخوش انحطاطی شده است، و باعث شده است که مردم در کنار مذهب سازمانیافته، به دنبال اشکال جایگزینی برای تجربه ماورایی باشند. بسیاری برای رفع این نیاز به «عرفان» روی آوردهاند و افزایش محبوبیت عرفان و متفکرانی مانند مایستر اکهارت با موجی از علاقه دانشگاهی به عرفان همراه شده است.
اما استیس با نگاهی انتقادی به ادعاهای عرفا از منظری تحلیلی در فلسفه مینگرد و قضاوت را در مورد درستی یا نادرستی ادعاهای آنها را معلق میکند. یکی از جالبترین استدلالهای استیس این است که تجربه عرفانی در ادیان مختلف بیش از آنچه که اعضای هر دین بپذیرند مشترک است. برای این منظور استیس به طور مکرر از رویسبروک و اکهارت نقل قول می کند و تجربیات عرفانی آنجا را با نویسندگان اوپانیشادها و متون مقدس بودایی مقایسه می کند.
اول و مهمتر از همه، استیس تمایز کمی بین «تجربه» و «تفسیر» قائل است. از فلسفه ذهن، متفکرانی که چند دهه پس از استیس نوشتند، مانند لوین (نگاه کنید به "ماتریالیسم و کیفیت: شکاف توضیحی")، ناگل (نگاه کنید به "خفاش بودن چگونه است؟) و جکسون (نگاه کنید به" «کیفیتهای پدیدار») موارد قدرتمندی را در رابطه با شکاف گسترده و بالقوه غیرقابل پل زدن بین تجربه و تفسیر آن ارائه کردهاند. با تعریف زبانی «هسته جهانی» تجربه دینی وقتی چنین اختلافی بین تجربه و نظریه هایی که ما برای توضیح آن استفاده می کنیم وجود دارد، چه چیزی حاصل می شود؟ آیا با توجه به ماهیت «غیرقابل وصف» تجربه، میتوان این موضوع را به طور تصادفی نادیده گرفت؟
#فلسفه
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا بیربطی وجود دارد؟
استاد دینانی
هدایت شده از موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
💢برگزاری جلسه رونمایی از کتاب فهلوینامه؛ مجموعه مقالات همایش سهروردی و احیاء حکمت فهلوی
👤سخنرانان:
✅ دکتر سیداحمد غفاری (عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی و تحصیلات تکمیلی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
✅ دکتر بابک عالیخانی (دانشیار گروه ادیان و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)
⏰زمان: سهشنبه 18 مهرماه ۱۴۰۲ ساعت 16-13
🏛مکان: محلّ مؤسسه واقع در تهران، خیابان ولیعصر، خیابان نوفل لوشاتو، خیابان آراکلیان، شماره 4
🆔https://eitaa.com/hekmatfalsafe
دروس صوتی درآمدی بر علم منطق استاد سید حمید طالب زاده به زودی بارگذاری می شود.
۱۱ جلسه
#منطق
#طالب_زاده