چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد
یاد لبهای تو افتادم و با خود گفتم:
غنچهای بود که گل کرد ولی چیده نشد
من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه بسا طعنهزدنهای تو بخشیده نشد
ای که مهرت نرسیده است به من، باور کن
هیچ کس قدر من از قهر تو رنجیده نشد
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
نگاهت می کنم . . .
در اعماق چشمانت خیره میشوم
غرق میشوم ،نفسم بند می آید
بند بند دلم در پس گرمای آغوشت
به خاطره تبدیل می شود
چقدر گرمی ، چقدر دوست داشتنی
چقدر آرام و بی ریا
می نشینی در کنج دلم ❤
گفتمش در دل و جآنی
تو بگو من چِه کنم؟!
گفت نبض ضربآنی
تو بگو من چه کنم؟!🤌🏼👀
#مولانا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکه را عشق نباشد ،
نتوان زنده شمرد
وآنکه جانش زِ محبت اثری یافت نَمُرد
#ملک_الشعرای_بهار
⛱
رفتن تو
رفتن زندگی بود.
رفتن من از من
وقتی که می رفتی
تمام ابر های آسمانم باریدند
تا شاید تو بمانی
اما تو باران را نادیده گرفتی.
وقتی که رفتی
جهانم خالی شد.
و من درست آن لحظه فهمیدم
"پُر از هیچ" بودن یعنی چه ...