چه خبر از دل تو .... ؟
نفسش مثل نفسهای دل کوچک من می گیرد؟
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی می میرد !
تو هم از غصه این قهر کمی دلگیری؟
لحظه ای هم خبر از حالِ دل خسته ی من می گیری؟
شود آیا که شبی،
دل مغرور تو هم،
فکر چشمانِ سیاهِ دگری خاک کند
دستِ خالی ز وفایت روزی،
قطره ای اشک ز چشمان ترم پاک کند
چه خبر از دل تو .... ؟
دانی آیا که در این کلبه ی درد،
اندکی مهر تو بس بود ولی
دل بیرحم تو با این دل دیوانه چه کرد؟
راستی چه خبر از دل تو.....
@Loveyoub
گفتی مرا به عشق
که باید زِ جان گذشت!
جانم تویی؛
چگونه توانم از آن گذشت....؟!
🖤@Loveyoub🖤
.
از چشٖم و دل مپرس که در "اولین نگاه"
شد چشم من خرابِ دل و دل خراب چشم
@Loveyoub
#پندانه
📚 #حکایت
روزی روزگاری، بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است.
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟
و یا اشک ریخت؟
نه...
او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خدایا می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود:
مغازه ام سوخت، اما ایمانم نسوخته است.
فردا باز هم شروع به کار خواهم کرد
@Loveyoub