یه حرف قشنگی دربارهی رابطهی مجازی میشه گفت :
من تورو ندیدم، بغلت نکردم،
دستاتو نگرفتم، موهاتو بو نکردم،
باهم هیچ عکسی نداریم،
باهم بیرون نرفتیم،
باهم بگو و بخند نکردیم، باهم پیتزا نخوردیم...
ولی هرروز بیشتر از قبل دلم واسه این خاطراتِ نداشته تنگ میشه
دورترین نزدیکِ من♥️بمان کنارم
@Loveyoub
دلیل بد اخلاقیایِ بعضیا بیماری نیست
حتی عصبی بودنم نیست
اونا فقط دلتنگن...
دلتنگ یه شخص
دلتنگ یه خاطره
دلتنگ حضورکسیکه عاشقشن...!
@Loveyoub
چه فرقی میکند
کجا زندگی کنی
وقتی زبانت را نفهمند
همه جا غریبی
اگر این دنیا غریبه پرور است، تو آشنا بمان
تو پای خوبیهایت بمان.
مردم حرف میزنند، حرف باد میشود میوزد در هوا و تو را دورتر میکند از تمام کسانی که «باور» برایشان یک چهار حرفی نا آشناست.
اگر کسی معنای عاشقانههایت را نفهمید؛ بر روی عشق خط نکش!
عاشقانههایت را محکم در آغوش بگیر و بگذار برای داشتنش آغوشت را بفهمند.
دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش...
تو زیبا بمان،
و بگذار با دیدنت هر رهگذر نا امیدی لبخند بزند، رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا میشود.
@Loveyoub
عزیزی میگفت:
هر وقت احساس کردید از
امامزمان
دور شدید و دلتون
واسه آقا تنگ نیست:)
این دعای کوچک رو بخونید!
بخصوص توی قنوت هاتون...:
لـَیِّنْ قَـلبی لِوَلِیِّ أَمرِک
یعنی خدا جون!
دلمُ واسه امامم نرم کن…♥️
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
@Loveyoub
🔻زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز
کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند
همه به جای شیشه ، منظره ی بیرون را میبینند
ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد
وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد
همه آنرا میبینند
همه سعی میکنند تمیزش کنند
🔻زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی شکننده تر میشوی
با هر قدرناشناسی دلت ترک بر میدارد
میشکند
تکه های شکسته را در دستانت میگیری
نگاه میکنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت
🔻زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی به زیادی خوب بودنت عادت میکنند
آنوقت کافیست کمی بد شوی
همه گمان میکنند زیادی بدی .....
@Loveyoub
تلنگر
از یخ پرسیدن که چرا اینقدر سردی ؟
یخ جواب خوبی داد
گفت: من که اوّلم آب و آخرم آب؛
پس "گرمی" را با من چه کار؟
حال اِی انسان؛
اوّلت "خاک" و آخَرت هم "خاک"
پس این همه غرور از کجا!
@Loveyoub
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگیy دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر دلتنگی تو بود
فدای همه مادرها
@Loveyoub
وﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻮﺵ ﻫﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﺋﯽ ﺑﻪ ﻣﺰﺭﻋﻤﻮﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺤﺼﻮﻝﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ.
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺗﻮﯼ ﯾﮏ ﻗﻔﺲ ﻭ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮔﺸﻨﮕﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ .
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﻣﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﻮﻧﺪﻧﺪ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩ. ﺑﻬﺶ گفتم: ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﭼﺮﺍ ﺁﺯﺍﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻮﺵ ﺧﻮﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻣﻮﺷﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺑﺸﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ!
این ﺣﮑﺎیت ﺗﻠﺦ مثالی برای جوامع ﺁﻓﺖ ﺯﺩﻩ است
ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ برای یک لقمه نان
به چاپیدن همدیگر عادت نکنیم👌
@Loveyoub
اين خيلی قشنگه: از طرف خدا ...
عالم ز برایت آفریدم گله کردی
از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی
گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند
صد ناز بکردی و خریدم، گله کردی
جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور
از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی
گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم
بر بخشش بی منت من هم گله کردی
با این که گنه کاری و فسق تو عیان است
خواهان توأم، تویی که از من گله کردی
هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم
با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی
صد بار تو را مونس جانم طلبیدم
از صحبت با مونس جانت، گله کردی
رغبت به سخن گفتن با یار نکردی
با این که نماز تو خریدم، گله کردی
بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟؟
بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!
از عالم و آدم گله کردی و شکایت
خود باز خریدم گله ات را، گله کردی..
همیشه شکر گذار خدا باش 🙏🏻
@Loveyoub
این چنین نیست ؛کبوتر با کبوتر
باز با باز ...
گاهی ...
کبوتر با کبوتر
باز تنهاست ...
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالی
چه آغوشی؟
چه امّیدی به این احساس تو خالی؟
کبوتر با کبوتر مانده اما از سر اجبار
در این دنیای تودرتو،
تو دیگر از چه مینالی؟
یکی را دوستش داری که او دنبال غیر از توست
کجا دیدی جهانی را به این شوریده احوالی؟
کلاغِ آخرِ قصه هنوزم مانده در راهست
برای آخری زیبا، دگر پیدا چه تمثالی؟
بمان تنها که تنهایی به این تن ها شرف دارد
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالی...
@Loveyoub
بهترینم
چــه عاشقـانه
مى نويســمَت
تُــويى كه ممنوعـه تريـــنى
تُــويى كــه دنيــــامى
آخ كه ايـن دنيـا چقــدر
دور اســـت از مَــن
وچقد به قلبم نزدیـک
@Loveyoub
یک لحظه کنارم بنشین، حرف زیاد است
بازار غزل، بعد تو، بدجور کساد است!
کمبود تو بیماری سختی است، کشنده!
بی حسی و بی میلی و کم شعری حاد است
هرچند که من مُرده ام از دوری ات اما،
برگرد که آغوش تو یک جور معاد است
اجبار نکردم که کنارم بنشینی؛
یک لحظه ولی، لطف بکن! پیشنهاد است
وقتی که نباشی، به خدا حس غزل نیست
با اینکه دلم لب به لب و حرف زیاد است!
@Loveyoub