مبادا گرفته باشی...
که شهری را،به نمازِ آیات وا میدارم...😍🌻
#علي_قاضي_نظام
#ماه_من
تمامِ اتفاقاتِ روى كره ى زمين،
دليل ميخواهد جانم...
از صبح كه چشمانت را باز ميكنى
تا شب كه روى هم ميگذاريِشان
بايد دليل داشته باشى...
باور كن بايد يك نفر باشد،
كه زندگى ات را به جريان بياندازد...
يك نفر كه حدفاصلِ مبدا و مقصدهايت ،
دلَش برايت هزار راه برود!
آنها كه يار ندارند
زندگى نميكنند،
روزمرگى ميكنند!...😍🌻
#علي_قاضي_نظام
برگرديم به زمان هاى قديم
به ما تكنولوژى نيامده جانم
برايت نامه مينوسم!
از مبدأ معلوم، به مقصدِ نا معلوم
عزيزِ جانم؛ سلام!
كلام را كوتاه ميكنم!
ملالى نيست جز دلتنگى هاى هر شب
و مرورِ تمامِ خاطراتى كه
اى كاش از ذهنَت پاك نشده باشد!
همين!
دلتنگِ "تو"،
"من"😢🌻
#علي_قاضي_نظام
شب ...
آدم ها ساعت ها به حرفهايى فكر ميكنند كه هيچوقت جراتِ زدنش را ندارند .. !😢🌻
| #علی_قاضی_نظام |
شبتون آرووم
انعكاس نور خورشيد
اول صبح در چشمانت
خوشبختی ام را ترسيم ميكند!
چشم باز ميكنى؟!😍🌻
#علي_قاضي_نظام
آنقدر
"دوستت دارم"ها
"دلتنگى"ها
"خاطرات"
به زبان هاى گوناگون روى قلم ها چرخيده
كه ترجيح ميدهم
قلم را زمين بگذارم و
تمامِ آشوب هاى دلم را كنارِ گوشَ ت نجوا كنم
بودنت را لازم دارم،
براى چند دقيقه ابرازِ دلتنگى...
ديگر كافيست،
هر آنچه خواندى و به رويَت نياوردى!😍🌻
#علي_قاضي_نظام
قصّه را تكرار كن
اينبار
از همان اولَش، ژستِ رفتن نگير...
بنا را به ماندن بگذار
يعنى طورى بيا،
كه قرار باشد پير شويم به پاى هم...😢🌻
#علی_قاضی_نظام
دوست داشتن هاى اولِ صبح
آنجا كه هنوز درگيرِ روزمرگى نشده اى
آنجا كه چشم باز ميكنى و هواىِ يار در سر ميپيچد
عجيب ميچسبد...
فكرش را بكن،
باران هم ببارد!😍🌻
#علي_قاضي_نظام
بنا به ماندن اگر باشد،
من آدمِ در سايه بودن نيستم...
اينكه مخفى ام كنى و كسى وجودم را حس نكند...
اينكه بودنم را نفى كنى...
بايد شانه به شانه قدم بزنيم
تمامِ پياده روهاى شهر را...
بايد تمامِ كافه هاى شهر؛
شاهدِ دو نفره هايمان باشد...
بايد احساس كنم بودنت را!
من از دوست داشتنهاى يواشكى بيزارم😍🌻
#علي_قاضي_نظام
"شنبه"مي تواند
رويايى ترين روز براى شروعِ تصميم هاى جديد باشد وقتي من
دوست داشتنت را
از همين اولين ساعاتش
شروع ميكنم....😍🌻
#علي_قاضي_نظام
در "ارديبهشت" تا ميتوان
دچار بايد شد به يكديگر
هوايش جان ميدهد براى دلدادگى...😍🌻
#علي_قاضي_نظام
گاهي از ميان تمام گزينه هاي روي ميز،"سكوت" را انتخاب كن
گاهي اين سكوتِ لعنتي
معجزه ميكند......
گاهي با همين سكوتت،
يك دنيا حرف ميزني...
گاهي با سكوت
زودتر به توافق ميرسي...
هميشه "جنگ"،
نميتواند پاسخِ مناسبي باشد...
#علی_قاضی_نظام
. 🍃🍃🍃
حسِ خوب يعنى؛
ميبينم عكسهاى دو نفره تان را
و كِيف ميكنم شديد...
حسِ خوب يعنى؛
ديدنِ دستهاى در هم پيچيده تان
حسِ خوب يعنى؛
ديدنِ لبخندتان كنارِ يكديگر...
جانِ عزيزتان،
نگه داريد همين حالِ خوبتان را...
كم تكرار ميشود
كم اتفاق ميفتد😊🌻
#علي_قاضي_نظام
@Loveyoub
همه چيزمان شرطى شده!
زنگ بزنى،زنگ ميزند!
پيغام بدهى،پيغام ميدهد!
دلت تنگ شود،دلش تنگ ميشود!
فقط اين دوست داشتنِ لعنتى ست كه شاملِ هيچ بند و تبصره اى نميشود!
كه اگر بفهمد دوستش دارى،
بار و بنديلش را جمع ميكند و ميرود😒🌻
#علي_قاضي_نظام
@Loveyoub
شانه
کلمه ی به شدت عاشقانه ای ست!
که فرقی ندارد
مال تو باشد
که بکشم به موهایت،
یا مال من
که سرت را بگذاری رویش..!😍🌻
#علی_قاضی_نظام
@Loveyoub
آنقدر
"دوستت دارم"ها
"دلتنگى"ها
"خاطرات"
به زبان هاى گوناگون روى قلم ها چرخيده
كه ترجيح ميدهم
قلم را زمين بگذارم و
تمامِ آشوب هاى دلم را كنارِ گوشَ ت نجوا كنم
بودنت را لازم دارم،
براى چند دقيقه ابرازِ دلتنگى...
ديگر كافيست،
هر آنچه خواندى و به رويَت نياوردى!😒🌻
#علي_قاضي_نظام
#برای_تو
@Loveyoub
اگر تو باشی
حال همه ی
جمعه های
بی حوصله
خوب است...!
#علی_قاضی_نظام
💕@Loveyoub
باز شدن چشمانم
هر روز صبح
یعنی خدا دوست داشتنت را تمدید کرده
قدرش را میدانم
#علی_قاضی_نظام
@Loveyoub
💫باز شدن چشمانم
هر روز صبح
یعنی خدا دوست داشتنت را تمدید کرده
قدرش را میدانم
#علی_قاضی_نظام
@Loveyoub
شبها
«دلتنگی»
به مرحله هشدار میرسد…
#علی_قاضی_نظام
🌸🌸
@Loveyoub
نميشه كه تمامِ ميوه هاى يه درخت رو مزه كنى
و آخرش دنبالِ بالاترين ميوه ى رو درخت باشى
كه دستِ كسى بهش نرسيده!
#علی_قاضی_نظام
@Loveyoub
تمام اتفاقات کره زمین دلیل می خواهد جانم ...
از صبح که چشمانت را باز می کنی تا شب که روی هم می گذاریشان باید دلیل داشته باشی ...
باور کن بایدیک نفر باشد که زندگی ات را به جریان بیندازد،
یک نفر که حدفاصل مبدا و مقصدهایت دلش برایت هزار راه برود !
آنها که یار ندارند زندگی نمیکنند ، روز مرگی می کنند !
#علی_قاضی_نظام
@Loveyoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نيمى از زندگى مان
ميشود صرفِ اينكه به آدمهاى ديگر ثابت كنيم،
ما چقدر خوشبختيم...
به آدمهايى كه شايد خوشبختى برايشان تعريفِ ديگرى دارد
حتى اگر واقعاً هم خوشبخت باشيم،
اما همين خودنمايى،
ما را تبديل ميكند به بدبخت ترين آدمِ روى زمين!
غذايى اگر جلويمان ميگذارند،
قبل از لذت بردن از غذا،
ترجيح ميدهيم آن را به رخِ ديگران بكشيم...
سفرى اگر ميرويم،
ترجيحمان اين است كه بگوييم،
ما آمديم به بهترين نقطه ى روى زمين،تو
بمان همان جهنم هميشگى...
واردِ رابطه اگر ميشويم،عالم و آدم را با خبر ميكنيم،
كه ببينيد چقدر خاطرِ من را ميخواهد،
تو اما بمان در همان پيله ى تنهايى ات...
ما لذت بردن را پاك فراموش كرده ايم
مسيرى را ميرويم كه خطِ پايان ندارد،
فقط ميرويم كه از بقيه جا نمانيم!
#علي_قاضي_نظام
@Loveyoub
مهم نیست که
شانههایت تجسم است
و آغوشت خیال..
همهی یادت اینجاست
نگاهت، صدایت، خندههایت
دیگر چه میخواهم؟
#علی_قاضی_نظام😎
@Loveyoub
جانم را برايش ميدادم و
جانش را برايم...
دوستش داشتم و دوستم داشت...
او به زبان مى آورد و
من فقط برايش مينوشتم
كنارم كه مى نشست،لال ميشدم
اصلاً اين زبانِ لعنتى نمى چرخيد در دهانم
كه لعنتى،
من هم دوستت دارم
كه من هم روزى هزار بار
بيشتر از خودت دلتنگت ميشوم!
به هر جان كندنى بود نگهش داشته بودم
هر روز وابسته تر ميشديم و من
كيفيتِ دوست داشتنم را دوست نداشتم
كلمات را به شيرين ترين نحوِ ممكن برايش بازى ميدادم
زبانم اما...
زمانِ خواستم...!
تا از بين ببرم غبارى را كه سالها بود روى دوست داشتنم جا خوش كرده بود
زمان خواستم
تا پاك كنم ذهنم را
از تمامِ خاطراتى كه امانم را بريده بود
گفت برايم تعريف كن؛
يك هفته
يك ماه
يك سال
من از انتظار بيزارم،
از اينكه تاريخِ رفتنت را بدانم
برگشتنت اما...!
هيچ به زبان نياوردم و رفتم...
رفتم و آنقدر غرقِ خاطرات شدم
كه فراموش كردم
كسى آن دورترها
هر روز
انتظار از چشمانش ميچكد...
رفتم و آنقدر دور شدم،
كه ناىِ برگشتن نداشتم
رهايش كردم به امانِ خدا...!
دو سال گذشت
همين چند شبِ پيش،
پاييز بود،
آنقدر هوايش در سرم پيچيد،
آنقدر جاىِ خالىِ دوست داشتنش را احساس كردم
كه بدونِ معطلى
تلفنم را برداشتم تا به رسمِ عادتِ لعنتىِ هميشگى ام،
برايش از دلتنگى بنويسم
اولين حرفِ اسمش را نوشتم
و عكسش را
بعد از سالها،جرات كردم باز كنم!
موهاىِ تنم
يك به يك ايستادند
كسى كنارش ايستاده بود كه من نبودم
لباسِ سپيدِ بلندى بر تن داشت،
كه سليقه ى من نبود
و دستى دستانش را چسبيده بود
كه...
راستش حقم بود !
حقى كه به انتظار كشيدم و دلش كه نتوانستم به ماندن قرص بكنم..رفت
#علي_قاضي_نظام
@Loveyoub